لاله های روحانی؛
طلبه شهید عبدالزهرا کعبی
روحانی شهید شیخ عبدالزهرا کعبی، تولدش در سال 1339ه.ق در روز ولادت صدیقه طاهره فاطمه زهرا(ع)علیالظاهر در کربلا اتفاق افتاد، و همچنین شهادتش نیز مصادف با روز شهادت آنحضرت شده بود. مرور زندگی مجاهد نستوه خطیب شهیر حاج شیخ کعبی معروف به شیخ عبدالزهرا، لطفی دارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1396/12/19 ساعت 13:33
روحانی شهید شیخ عبدالزهرا کعبی، تولدش در سال 1339ه.ق در روز ولادت صدیقه طاهره فاطمه زهرا(ع)علیالظاهر در کربلا اتفاق افتاد، و همچنین شهادتش نیز مصادف با روز شهادت آنحضرت شده بود. مرور زندگی مجاهد نستوه خطیب شهیر حاج شیخ کعبی معروف به شیخ عبدالزهرا، لطفی دارد.
از خطبای پر فایده کربلا بود و در عین حال از تمام اهل منبر آنجا از جهت مالی کم بضاعتتر بود. بعدها معلوم شد که ایشان عمده عایدات را به خویشان و ارحام فقیر میدهد و بههمین جهت اوضاع معیشتیاش رضایتبخش نبود. یکی از دوستان صمیمی شهید کعبی که بیش از چهل سال با او مراودت داشته، ابعاد زندگی او را اینطور به رشته تحریر در آورده است:
شیخ عبدالزهرا دارای حافظه قوی و صدای عجیب و ایمان فوقالعاده بود و به ذکر مصائب آلمحمد(ع) اهمیت میداد. مطالعات ایشان در لغات عربی بسیار شایان بود و گاهی روی منبر به مناسبت در این موضوع سخن میگفت.
نسبت به ساحت مقدس حضرت زهرا(ع)و حضرت سیدالشهدا(ع) ارادت فوقالعاده داشت. مثلاً در آن ایامی که ایرانیان را از کربلا بیرون میکردند، ایشان به مدرسه ابنفهد در کربلا آمدند که صحبت درباره راندهشدگان پیش آمد و ایشان اظهار ناراحتی میکرد. پس از مدتی گفت: من الآن نماز حضرت زهرا(ع)را برای رفع گرفتاری این بیچارگان میخوانم. او بعد از نماز 410 مرتبه یا سیدتی یا فاطمة اغثینی را در سجود گفت و در همان حال مشغول گریه شد. پس با چشم اشک سر از سجده برداشت و به من گفت: اینهایی که گرفتند را آزاد خواهند کرد و حتی آنهایی که به مرز ایران رسیدهاند، بر میگردند.» بعدها معلوم شد که حرفهای این شهید بزرگوار به وقوع پیوسته است.
زندگی این مجاهد شهید، سلسلهای ناگسستنی است از مشکلات، عظمت، شجاعت و جوانمردی و نورانیت روح و پاکی روان که مورد توجه و لطف و مرحمت خاندان عصمت(ع) بوده است. دلاوریهای او در روزهای گسترش خطر استعماری سرخ کمونیستها آشکار است، بهطوریکه چند مرتبه در معرض ترور قرار گرفته و به شکل عجیبی نجات یافت. او همچنین به مبارزهای خستگیناپذیر با بعثیهای عراقی مشغول بود و مردم را با سخنرانیهای دلنشینش علیه آنان میشوراند. بهسبب همین تحرکات، با جمع بسیاری از خطبا و مبلغین عراقی محکوم به زندان شد. چند روز پس از آزادی از زندان، در روز شهادت حضرت فاطمه زهرا(ع)قصد سخنرانی در صحن مطهر حضرت ابوالفضلالعباس(ع) را داشت، اما چون قبل از ایراد سخنرانی، یک فنجان قهوه مسموم به طرز نامعلومی به او نوشانده شد، در هنگام ایراد خطبه احساس تشنگی عجیبی پیدا کرد و همین عاملی شد تا شیخ عبدالزهرا پس از پایین آمدن از منبر با لب تشنه در سالروز شهادت حضرت زهرا(ع)سال 1393ه.ق به مقام شهادت نایل آید.
«روحش با حضرت زهرا(ع)محشور باشد»
منبع: وبسایت افق حوزه
از خطبای پر فایده کربلا بود و در عین حال از تمام اهل منبر آنجا از جهت مالی کم بضاعتتر بود. بعدها معلوم شد که ایشان عمده عایدات را به خویشان و ارحام فقیر میدهد و بههمین جهت اوضاع معیشتیاش رضایتبخش نبود. یکی از دوستان صمیمی شهید کعبی که بیش از چهل سال با او مراودت داشته، ابعاد زندگی او را اینطور به رشته تحریر در آورده است:
شیخ عبدالزهرا دارای حافظه قوی و صدای عجیب و ایمان فوقالعاده بود و به ذکر مصائب آلمحمد(ع) اهمیت میداد. مطالعات ایشان در لغات عربی بسیار شایان بود و گاهی روی منبر به مناسبت در این موضوع سخن میگفت.
نسبت به ساحت مقدس حضرت زهرا(ع)و حضرت سیدالشهدا(ع) ارادت فوقالعاده داشت. مثلاً در آن ایامی که ایرانیان را از کربلا بیرون میکردند، ایشان به مدرسه ابنفهد در کربلا آمدند که صحبت درباره راندهشدگان پیش آمد و ایشان اظهار ناراحتی میکرد. پس از مدتی گفت: من الآن نماز حضرت زهرا(ع)را برای رفع گرفتاری این بیچارگان میخوانم. او بعد از نماز 410 مرتبه یا سیدتی یا فاطمة اغثینی را در سجود گفت و در همان حال مشغول گریه شد. پس با چشم اشک سر از سجده برداشت و به من گفت: اینهایی که گرفتند را آزاد خواهند کرد و حتی آنهایی که به مرز ایران رسیدهاند، بر میگردند.» بعدها معلوم شد که حرفهای این شهید بزرگوار به وقوع پیوسته است.
زندگی این مجاهد شهید، سلسلهای ناگسستنی است از مشکلات، عظمت، شجاعت و جوانمردی و نورانیت روح و پاکی روان که مورد توجه و لطف و مرحمت خاندان عصمت(ع) بوده است. دلاوریهای او در روزهای گسترش خطر استعماری سرخ کمونیستها آشکار است، بهطوریکه چند مرتبه در معرض ترور قرار گرفته و به شکل عجیبی نجات یافت. او همچنین به مبارزهای خستگیناپذیر با بعثیهای عراقی مشغول بود و مردم را با سخنرانیهای دلنشینش علیه آنان میشوراند. بهسبب همین تحرکات، با جمع بسیاری از خطبا و مبلغین عراقی محکوم به زندان شد. چند روز پس از آزادی از زندان، در روز شهادت حضرت فاطمه زهرا(ع)قصد سخنرانی در صحن مطهر حضرت ابوالفضلالعباس(ع) را داشت، اما چون قبل از ایراد سخنرانی، یک فنجان قهوه مسموم به طرز نامعلومی به او نوشانده شد، در هنگام ایراد خطبه احساس تشنگی عجیبی پیدا کرد و همین عاملی شد تا شیخ عبدالزهرا پس از پایین آمدن از منبر با لب تشنه در سالروز شهادت حضرت زهرا(ع)سال 1393ه.ق به مقام شهادت نایل آید.
«روحش با حضرت زهرا(ع)محشور باشد»
منبع: وبسایت افق حوزه