تبیان، دستیار زندگی

سالمندان؛ مکمل های تربیتی

گوش اگر عزیز است، گوشواره بیشتر

بین والدین فرزند با پدر و مادرها بر سر اصول تربیتی همیشه اختلاف نظرهایی وجود دارد. پدر و مادر شاید فرزند خودشان را گاهی دعوا هم کنند یا به او تشر بزنند اما پدر بزرگ و مادربزرگ ها آنقدر نوه برایشان عزیز است که هیچ وقت این کار را نمی کنند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
ارتباط نوه با پدر بزرگ

وجود سالمندان در خانه برای تربیت کودکان یک امتیاز خاص است کودکان در ارتباط با سالمندان احساسات و خلقیاتی می آموزند که برای تکمیل شخصیت خود و اعتلای اخلاق بدان نیازمندند. پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها اگر چه بیمار باشند یا مشکلات عصبی داشته باشند مادامی که مورد احترام و محبت باشند حضورشان در منزل تاثیرات تربیتی و روانی خوبی برای کودکان به همراه خواهد داشت.

نگاه بی آلایش و دنیای پاک یک کودک هیچ اهمیتی به چروکهای چهره ی مادربزرگ یا لرزش دست پدربزرگ نمی دهد. کودک مادربزرگ محبوبش را از هر زیبایی زیباتر می داند و عاشقانه به او دل می بندد. همین ارتباط‌ها می تواند، کودکان را از گرفتار شدن به بسیاری از رذایل اخلاقی مثل ظاهر بینی حفظ کند.


"وجود افراد بزرگسال و مهربان در زندگی فرزندان ما از اهمیت بسیاری برخوردار است. کودکان ما از ارتباط دائمی با افراد فامیل یا دوستان خانوادگی بسیار سود خواهند برد. از آنجا که ما نمی توانیم در همه لحظه ها برای فرزندانمان همه چیز باشیم در بسیاری موارد وجود دوستان و اقوام با نقطه نظرهای جدید و کمی وقت بیشتر با هوشیاری‌ها و دانایی‌های خاص آنها می تواند مفید واقع شود. در اینجاست که به اهمیت وجود پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها پی می بریم. وجود این افراد باعث می شود بچه ها خود را تحت حمایت یک نسل عاقل‌تر و با محبت احساس کنند. بیشتر اوقات پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها می توانند برای نوه هایشان وقت بیشتری نسبت به وقتی که برای فرزندانشان خود صرف می کردند، داشته باشند."[1]

در دنیای امروز که بسیاری از مادران هم شاغلند و وقت کمی برای کودکان خود دارند، روابط کودکان با بزرگسالان اهمیت بیشتری پیدا کرده است. تا جایی که می توان گفت وجود آنها برای جلوگیری از ایجاد خلاء در روابط انسانی و عاطفی واجب شده است. انس عجیب برخی کودکان به پدربزرگ یا مادربزرگشان خود گویای این مطلب است که کودکان به این رابطه ها اهمیت زیادی می دهند. نگاه بی آلایش و دنیای پاک یک کودک هیچ اهمیتی به چروکهای چهره ی مادربزرگ یا لرزش دست پدربزرگ نمی دهد. کودک مادربزرگ محبوبش را از هر زیبایی زیباتر می داند و عاشقانه به او دل می بندد. همین ارتباطها می تواند، کودکان را از گرفتار شدن به بسیاری از رذایل اخلاقی مثل ظاهر بینی حفظ کند. بهره گرفتن از گفتارهای بزرگسالان نیز که همیشه بر دوش انبوهی از تجربیات نشسته است، نیز برای کودکان خوب است. علاوه بر اینها بزرگسالان کودکان ما را با دنیای گذشته نیز آشنا می کنند.

"شبکه گسترده ای از افراد بزرگسال که ارتباط عاطفی خوبی با ما داشته باشند، می توانند دنیای غنی تری در برابر فرزندان ما قرار دهند این افراد با جواب دادن به کنجکاویهای فرزندان ما، با پیشنهادات سازنده و جذاب خود این احساس را به انها می دهند که افراد دیگری غیر از پدر و مادرشان به آنها اهمیت می دهند. از آنجا که هر فردی نقطه نظرها و قریحه منحصر به فردی دارد، وجود تعداد بیشتر افراد بزرگسال در زندگی کودکان ما می تواند کمک بزرگی برای موفقیت آنها در زندگی محسوب شود."[2]


اخطار برخی خطرات تربیتی در مورد حضور سالمندان در خانه
ارتباط زیاد با بزرگسالان که بیشتر در اثر همخانگی ایجاد می شود می تواند معایبی هم داشته باشد اگر نکاتی را رعایت نکنیم.
از جمله این که ما نتوانیم در حضور فرزندان رفتاری که در شان پدربزرگ‌ها یا مادربزرگ‌هاست داشته باشیم و کودک ما شاهد بی توجهی، دست کم دیدن، بی ارزش قلمداد کردن، بی مهری یا بی احترامی ما به والدین‌مان باشند. این بدآموزی می تواند یک الگوی رفتاری پایداری را در وجود کودک نهادینه کند. اما اگر در قبال بزرگسالان رفتاری توام با  ادب و احترام داشته باشیم حضور دائمی بزرگسالان در زندگی ما یک امتیاز خاص در تربیت کودکمان محسوب می شود. احساس دلسوزی و احساس مسئولیت، رسیدگی و مهربانی با افراد ضعیف و بیمار، رعایت احترام بزرگترها بدون احتیاج به آنها، و ... از جمله نکات آموزشی است که کودکان از بزرگترها در قبال برخورد با پدربزرگ و مادربزرگشان می آموزند و در وجودشان نهادینه می شود.

از دیگر معایب حضور بزرگسالان می تواند امتیازدادن های بی جا به کودکان باشد. پدربزرگ‌ها ومادربزرگ‌ها که از رقت قلبی بیشتری برخوردارند گاهی به کودکان امتیازاتی می دهند که موجب لوس بار آوردن آنها می شود. بزرگسالان در اغلب موارد از برخورد با کودک خاطی و داشتن قاطعیت در مقابل او ناراحت می شوند و این مساله مهمی است که باید با درایت و دقت حل شود.

پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها بهتر از مربی های مهد کودک
والدین ما به فرزندان ما علاقمندند و قطعا نسبت به کودکان ما بسیار مهربانتر از مربیان مهد کودک خواهند بود. اگر مخیر هستیم که کودکمان را به مهد بسپاریم یا نزد والدینمان بگذاریم سپردن کودکان به پدربزرگ و مادربزگشان رجحان دارد.

از نظر دکتر ریحانه امینی جامعه شناس و استاد دانشگاه بهتر است والدین فرزندانشان را به دست کسانی بسپارند که مورد علاقه و توجه واقع شوند. همین علاقه فراوان، باعث ایجاد اطمینان خاطر در والدین می شود.

همچنین بهترین شرایط عاطفی برای کودکان بعد از پدر و مادر، زندگی با پدربزرگ و مادربزرگ هاست. زیرا این وضعیت، برای آنها یک بستر عاطفی همچون زندگی واقعی با پدران ومادرانشان را تداعی می کند و کودک از نظر عاطفی دچار بحران نخواهد شد. بهتر است کودکان به جای رفتن به مهد، نزد پدربزرگ و مادربزگ هایشان باشند و این از لحاظ روانی، امنیتی، احساسی و بهداشتی بسیار قابل قبول تر است.[3]

پیوندها:
[1] - روانشناسی کودک، دکترمحمد جواد قاسم زاده، انتشارات شمیم قلم، ص75
[2] - همان ص 76.
[3] - به نقل از سایت خبرگذاری مهر، شناسهٔ خبر: 3787051 http://www.mehrnews.com
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.