تبیان، دستیار زندگی

درمحضر آیت الله بهجت:

ضــرورتـــ اصــلـاح نفـــس

چه باید بکنیم در ابتلائات داخلیه و خارجیه؟ چه باید بکنیم؟ چه کار کردیم که به این چیزها مبتلا می‌شویم؟ فکر این را باید بکنیم، آخر ما چه‌کار کردیم که بی‌سرپرست ماندیم؟ اشکال در این است که خودمان را اصلاح نمی‌کنیم و نکردیم و نخواهیم کرد، حاضر نیستم خودمان را اصلاح کنیم. اگر ما خودمان را اصلاح می‌کردیم، به این بلاها مبتلا نمی‌شدیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
آیت الله بهجت
چه باید بکنیم در ابتلائات داخلیه و خارجیه؟ چه باید بکنیم؟ چه کار کردیم که به این چیزها مبتلا می‌شویم؟ فکر این را باید بکنیم، آخر ما چه‌کار کردیم که بی‌سرپرست ماندیم؟
 
اشکال در این است که خودمان را اصلاح نمی‌کنیم و نکردیم و نخواهیم کرد، حاضر نیستم خودمان را اصلاح کنیم. اگر ما خودمان را اصلاح می‌کردیم، به این بلاها مبتلا نمی‌شدیم. حضرت نبی‌اکرم (ص) فرمود: «ألا اخبرکم بدائکم و دوائکم، داؤکم الذنوب و دواؤکم الاستغفار»

ما می‌خواهیم هرچه دلمان می‌خواهد بکنیم، اما دیگران حق ندارند، به ما اسائه‌ای بکنند! ما خودمان، به نزدیکانمان، دوستانمان، هرچه بکنیم، بکنیم، اما دیگران، دشمنان، حق ندارند به ما اسائه‌ای بکنند.

آخر ما اگر خودمان را درست بکنیم، خدا کافی است، خدا هادی است. ما خودمان را نمی‌خواهیم درست بکنیم، اما از کسی هم نمی‌خواهیم آزار ببینیم.

آن‌هایی که طبعشان آزار است، کار خودشان را می‌کنند، مگر این‌که یک کافی و یک حافظ جلوگیری بکند. ما اگر خودمان به راه بودیم، در راه می‌رفتیم، چه کسی امیرالمؤمنین (ع) را می‌کشت، چه کسی حسین‌بن علی (ع) را می‌کشت، چه کسی همین را (امام زمان (عج)) که حالا هست، هزار سال هست، او را مغلول‌الیدین کرد.

ما خودمان حاضر نیستیم خودمان را اصلاح بکنیم. اگر خودمان را اصلاح بکنیم، به تدریج همه بشر، اصلاح می‌شوند. ما می‌خواهیم اگر دلمان خواست دروغ بگوییم، اما کسی به ما حق ندارد دروغ بگوید! ما ایذا بکنیم دوستان خودمان را، خوبان را، اما بدها حق ندارند به ما ایذا بکنند. بابا! با خدا بساز، کار را درست می‌کند. چرا در خلوت و جلوت، دلت هرچه می‌خواهد می‌کنی؟ مگر نمی‌فرماید:
«و من یتق الله یجعل له مخرجاً و یرزقه من حیث لا یحتسب و من یتوکل علی الله فهو حسبه، إن الله بالغ أمره قد جعل الله لکل شیء قدراً» (طلاق/2- 3)

آیا می‌شود ما با خدا نباشیم، خدا یار ما باشد در هر جزئی و کلی، در امور داخله و در امور خارجیه؟! پس هیچ چاره‌ای از بلی‌ات دنیویه و اخرویه، داخلیه و خارجیه نیست مگر خدایی بودن و با خدا بودن و با خدایی‌ها معیت داشتن و تبعیت داشتن. ما اگر از انبیا و اوصیا دور شدیم، گرگ‌های داخل و خارج، بلافاصله ما را می‌خورند.

ما اگر خدا ترس بودیم، از ما می‌ترسیدند، کسانی که اصلاً نمی‌شناسند ما کی هستیم، چه‌کاره هستیم؛ می‌ترسند کاری بکنند که ما بر آن‌ها غضبناک بشویم، چرا؟ چون دیگر غضب ما غضب خداست، اگر با خدا هستیم.

عرض کردند به سیدالشهدا (ع) که اگر اذن بدهی همین حالا، هیچ‌جا نرفته، از جایت حرکت نکرده، هلاک می‌کنیم دشمن‌ها را [این‌را] جن گفتند؛ فرمود: «والله قدرت من از قدرت شما بیشتر است- این کسی است که اسم اعظم بلد است- لکن اگر من کشته نشوم، با چی امتحان می‌شوند این مردمی که این جورند.»

[این‌جا] دار امتحان است، شما در فکر این باشید که خودتان را اصلاح بکنید، مابین خودتان و خدایتان عایقی، مانعی پیدا نشود. اگر اصلاح کردید، رفع مانع کردید بین خودتان و خدا و وسایط [انبیا و اوصیا]، خدا اصلاح می‌کند مابین شما و خلق.

 حالا واقع شدیم، کار را به‌جایی رساندیم، ماها، بزرگان ما از «سقیفه» در آن «حجره» قبل از آن «حجره» کار را به این‌جا رساندیم که وجب به وجب دشمنیم باهم. همه این کارها را دیده‌ایم که کار ماست این کار؛ و الا چرا مسلمان‌ها باهم دشمن‌اند تا برسد به این‌که غیرمسلمان‌ها دشمنی نکنند با مسلمان‌ها. چرا این‌جور است ؟

همه را می‌بینیم کار ماست؛ از کار خودمان باید توبه کنیم [یا] توبه نباید بکنیم؟! هرچه اصلح شد برای ما فعلاً، آن‌را اختیار بکنیم!! بابا، اصلح از این نیست که خودمان صالح باشیم.

حالا که این کارها را کرده‌ایم، باید توبه بکنیم، باید تضرع کنیم، با آن باب عالی و باب اعلی، باید به سوی او برویم [تا] ما را نجات بدهد، اول از شر خودمان و داخله خودمان، بعدها از شر خارجی‌ها «أعدی عدوک نفسک آلتی بین جنبیک»؛

این شهوات، این غضب‌های بی‌جا، این شهوات بی‌جا، همه‌اش جنود شیاطین‌اند، جنود کفارند این‌ها که در داخله خود آدم [هستند]. بالاخره، حالا که کار را به این‌جا رساندیم، خودمان می‌دانیم دوایش استغفار است، [آیا استغفار] می‌کنیم؟

چاره‌ای نیست از این‌که باید به سوی خدا برویم، اگر به سوی خدا نرفتیم موانع هم اگر رفع بشود، موقتاً رفع می‌شود، دائماً رفع نمی‌شود.

باید بدانیم که علاج ما اصلاح نفس است در همه مراحل؛ و از این مستغنی نخواهیم بود و بدون این، کار ما تمام نخواهد شد. با اعتراف به این‌که عمل از خودمان است که به سر ما آمده و می‌آید تا خودمان را اصلاح نکنیم و با خدا ارتباط نداشته باشیم، با نمایندگان خدا ارتباط نداشته باشیم، کارمان درست نمی‌شود؛ امروز تا فردا تا پس فردا، این‌که کار نشد. تا رابطه ما با ولی امر، امام زمان صلوات‌الله‌علیه قوی نشود، آیا کار ما درست می‌شود بدون اصلاح نفس؟ آیا همین این‌هایی که هستیم، آیا می‌شود تا خودمان را اصلاح نکنیم کار درست بشود؟

آیا تا در عالم «راشی» و «مرتشی» هست کار تمام می‌شود؟
آیا تا اصلاح نکنیم خودمان را، می‌توانیم جامعه را اصلاح بکنیم؟

«والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته»



منبع: وبسایت افق حوزه