سالروز جمهوری اسلامی
سکولاریسم ایرانی! +فیلم
غرب که از دیرباز برای کسب منافع بیشتر به کشورهای آسیایی لشکرکِشی میکرد، برنامهها و طرحهای فراوانی را برای عدم استقلال کشورهای منطقه داشت و با همین برنامهها بود که به طور زیرکانه، مستقیم و غیرمستقیم در امور داخلی کشورهایی همچون ایران دخالت کرده و تا حدود زیادی زمام امور را به دست میگرفتند تا کوچکترین خدشهای به منافعشان وارد نشود.
بساط 2500 سال نظام سلطنتی در روز 12 فروردین 1385 از ایران برچیده شد. در چنین روزی بود که نتیجهی همهپرسی تاریخی ایران، با رای 98.2 درصدی مردم، اعلام و جمهوری اسلامی نظام حاکم بر ایران شد. در واقع جمهوری اسلامی، نفی نحوهی تفکر و زندگی به سبک سکولاریسم و خط بطلانی بر آن بود.
غرب که از دیرباز برای کسب منافع بیشتر به کشورهای آسیایی لشکرکِشی میکرد، برنامهها و طرحهای فراوانی را برای عدم استقلال کشورهای این منطقه داشت و با همین برنامهها بود که به طور زیرکانه، مستقیم و غیرمستقیم در امور داخلی کشورهایی همچون ایران دخالت کرده و تا حدود زیادی زمام امور را به دست میگرفتند تا کوچکترین خدشهای به منافعشان وارد نشود.
یکی از برنامههای غربیها در این راستا، پروژهی جدایی دین از سیاست بود. تفکری که ریشه در انگستانِ سال 1846 میلادی داشت و پایه و اساس آن بر مبنای دین ستیزی بنا شده بود تا بشریت را به خدمت حاکمان درآورده و بین این دو قشر؛ شکاف و فاصلهای غیرقابل تصور برقرار کند. در چنین شرایطی است که فقر، ظلم و... رواج یافته و مردم زمانی برای تفکر به نحوهی حکومت و ارزشهای انسانی ندارند. این شرایط برای چپاول و استعمار، مطلوبترین شرایط در دنیای سیاست محسوب میشود.
درست است که قریب به 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد اما همواره شاهد توطئههای خارجی برای اشاعهی سکولاریسم و مبارزه با جمهوری اسلامی هستیم. بیتردید جداسازی دین از امور دنیوی میتواند راه را بر دشمنان دین و دینگرایی باز کرده و جولان گاه مناسبی برای آن باشد. متاسفانه این پروژه که در سالهای اخیر بیش از پیش در کشور ما مشاهده میشود، توانسته بسیاری از افراد را در داخل ایران به خود جلب کرده و آنها را خواسته و ناخواسته وادار به رفتار و تفکر دیکته شده از غرب کند.
این قبیل افراد دقیقا در مسیری قدم میگذارند که پایههای استقلال سیاسی و دینی کشور را متزلزل ساخته و در کمتر زمانی آن را به ورطهی نابودی میکشاند. این در حالی است که خود این افراد، با ادعای روشنفکری و بروز بودن، معتقدند که دین، سدی بزرگ در برابر پیشرفت کشور بوده و سبب در جا زدن میشود!
پینوشت:
1. اسلام سیاسی, سکولاریسم, جدایی دین از سیاست، پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، 1395
جدایی دین از سیاست
در دوران دور، سکولاریسم Secularism اندیشهای غیرقابل انکار بود که همواره در ایران حکمفرمایی میکرد. تفکری که به گواه تاریخ، باعث ریختن خون هزاران بیگناه شده بود. برای تحقق نظام اسلامی و در هم شکستن ستونهای مستحم سکولاریستها، سالیان سال، افراد متعددی دست به مبارزات گسترده زدند اما هیچ یک به نتیجهی مطلوبی نرسیدند تا این که قیامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) زمینهساز روی کار آمدن چنین نظامی شد.غرب که از دیرباز برای کسب منافع بیشتر به کشورهای آسیایی لشکرکِشی میکرد، برنامهها و طرحهای فراوانی را برای عدم استقلال کشورهای این منطقه داشت و با همین برنامهها بود که به طور زیرکانه، مستقیم و غیرمستقیم در امور داخلی کشورهایی همچون ایران دخالت کرده و تا حدود زیادی زمام امور را به دست میگرفتند تا کوچکترین خدشهای به منافعشان وارد نشود.
بیتردید جداسازی دین از امور دنیوی میتواند راه را بر دشمنان دین و دینگرایی باز کرده و جولان گاه مناسبی برای آن باشد.
یکی از برنامههای غربیها در این راستا، پروژهی جدایی دین از سیاست بود. تفکری که ریشه در انگستانِ سال 1846 میلادی داشت و پایه و اساس آن بر مبنای دین ستیزی بنا شده بود تا بشریت را به خدمت حاکمان درآورده و بین این دو قشر؛ شکاف و فاصلهای غیرقابل تصور برقرار کند. در چنین شرایطی است که فقر، ظلم و... رواج یافته و مردم زمانی برای تفکر به نحوهی حکومت و ارزشهای انسانی ندارند. این شرایط برای چپاول و استعمار، مطلوبترین شرایط در دنیای سیاست محسوب میشود.
سکولاریسم در کلام رهبر معظم انقلاب
رهبر معظم انقلاب اسلامی دربارهی تفکرات سکولاریستی میفرمایند: "سکولاریسم بهمعنای بیدینی نیست، سکولاریسم بهمعنای این است که دین در غیر عمل شخصی، هیچ بروز و ظهوری نداشته باشد. نظام اجتماعی کاری به دین ندارد. بله، هرکسی در داخل نظام اجتماعیِ متنوّعِ غربی و شرقی و امثال اینها خودش برای خودش، در دل خودش، در عمل خودش یک ارتباطی با خدا داشته باشد؛ سکولاریسم یعنی این. این همان چیزی است که دشمنان میخواهند. آن دینی که با آن مخالفاند، آن ایمانی که با آن میجنگند، آن ایمانی است که به ایجاد نظام اسلامی میانجامد و اسلام را قدرتمند میکند؛ با آن مخالفاند. از اسلام میترسند؛ کدام اسلام؟ اسلامی که دارای قدرت است، دارای نظامات است، دارای سیاست است، دارای حکومت است، دارای ارتش است، دارای نیروی مسلّح است، دارای تواناییهای علمی است، دارای تواناییهای بینالمللی [است]."(1)درست است که قریب به 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد اما همواره شاهد توطئههای خارجی برای اشاعهی سکولاریسم و مبارزه با جمهوری اسلامی هستیم. بیتردید جداسازی دین از امور دنیوی میتواند راه را بر دشمنان دین و دینگرایی باز کرده و جولان گاه مناسبی برای آن باشد. متاسفانه این پروژه که در سالهای اخیر بیش از پیش در کشور ما مشاهده میشود، توانسته بسیاری از افراد را در داخل ایران به خود جلب کرده و آنها را خواسته و ناخواسته وادار به رفتار و تفکر دیکته شده از غرب کند.
این قبیل افراد دقیقا در مسیری قدم میگذارند که پایههای استقلال سیاسی و دینی کشور را متزلزل ساخته و در کمتر زمانی آن را به ورطهی نابودی میکشاند. این در حالی است که خود این افراد، با ادعای روشنفکری و بروز بودن، معتقدند که دین، سدی بزرگ در برابر پیشرفت کشور بوده و سبب در جا زدن میشود!
کلام آخر
با تمام آنچه که گفته شد، در مییابیم که با این که دشمنان جمهوری اسلامی همواره سعی بر آن داشتند که نظام دینی را از بین برده و در این مسیر از هیچ کاری فروگذار نکردهاند اما این نظام مقدس در چهارمین دههی استقرار نیز به قوت خود پیش رفته و مردم ایران بزرگترین سرمایههای آن محسوب میشوند. امید آن میرود که با اتحاد بیش از پیش مردم و مسئولین این روند ادامهدار بوده و مشت محکمی بر دهان معاندان باشد.پینوشت:
1. اسلام سیاسی, سکولاریسم, جدایی دین از سیاست، پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، 1395