تبیان، دستیار زندگی

پروژه نقد درون گفتمانی باید کلید بخورد

آیا انتقاد پذیر نبودن تحجر است؟

متاسفانه آستانه نقدپذیری و درک حقیقت بعضی ها آن قدر پایین و ضعیف است که اگر مخالف قرائت خود از دین را بشنوند، هر چند بدانند مخاطبشان عناد و دشمنی ندارد، و یا سواد دینی و علمی بالاتری نسبت به آن ها دارد، او را همسنگ کارشناسان و خبرنگاران بی بی سی قرار می دهند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
نقد
زمانی که به اعتقاد خودتان، در دینداری و دینی که به ما عرضه می کنند، به اشکالی بر می خورید و نقدی به ذهنتان می رسد و از سر دلسوزی و نه عناد و بی دینی آن را بیان می کنید، متهم به مخالفت کردن با نماینده های دین می شوید که سرنوشت محتومش ارتداد است.
متاسفانه آستانه نقدپذیری و درک حقیقت بعضی ها آن قدر پایین و ضعیف است که اگر مخالف قرائت خود از دین را بشنوند، هر چند بدانند مخاطبشان عناد و دشمنی ندارد، و یا سواد دینی و علمی بالاتری نسبت به آن ها دارد، به طور مثال او را همسنگ کارشناسان و خبرنگاران بی بی سی قرار داده و تعصب و تحجر خود را بر سر او خالی می کنند.

اما واقعا با کدام مبنا تا این حد بی ظرفیت شدیم؟

دین و نقدپذیری

مسئله نقدپذیری در کلام ائمه معصومین با عبارت تذکر و نهی از منکر یا عیب گویی به خود شخص آمده و از اهمیت و جایگاه ارزشمندی برخوردار است.
امام صادق علیه السلام محبوب ترین برادر دینی خود را چنین توصیف می کند:
«أحَبُّ اخوانی إلیَّ مَنْ أهْدی إلیَّ عیوبی؛[1] محبوب ترین برادرانِ دینی ام، نزد من، كسی است كه عیب مرا با بازگو كردن آن به من هدیه می كند.»

همین آقایانی که نقد ها را تخریب تلقی می کنند و ناقد تفکر خود را بر نمی تابند، خودشان بسیار محکم تر و خشن تر مخالفینشان را تخریب می کنند و البته اسم کار خود را امر به معروف و نهی از منکر می گذارند.


همچنین امیر مؤمنان درباره پوشاننده عیب می فرمایند:
«شرُّ إخوانك مَنْ داهنك فی نفسك و ساترك عیبك؛[2] بدترین برادران (دینی) تو، آنانی اند كه با چرب زبانی و دورویی، با تو رفتار می كنند و عیب تو را از خودت، پوشیده می دارند.»
همچنین در روایتی دیگر آمده است:
«مَنْ ساترك عیبك فهو عدوّك؛[3] كسی كه زشتی ات را از تو پوشیده دارد، دشمن توست.»

دو رویی در رفتار

همین آقایانی که نقدها را تخریب تلقی می کنند و ناقد تفکر خود را بر نمی تابند، خودشان بسیار محکم تر و خشن تر مخالفینشان را تخریب می کنند و البته اسم کار خود را امر به معروف و نهی از منکر می گذارند.
چرا این رفتار مزورانه؟ چرا دو رویی؟ چه کسی به این عده قلیل الهام کرده که هرچه می گویند وحی منزل است و کلام وحی؟
چه کسی با اطمینان کامل می تواند ادعا کند یگانه قرائت صحیح از دین را در مشتش دارد؟ اصلا با این همه آراء ضد و نقیض مگر می شود چنین ادعایی کرد؟
بیاییم فضای نقد را فراهم کنیم و همه از آن بهره ببریم و فقط وسیله ای برای اسکات خصم و سرکوب مخالف قرارش ندهیم.
شاید با نقد کردن یکدیگر به نظریات محکم تر و صحیح تری دست پیدا کنیم که تا قبل از آن امکان دسترسی به آن وجود نداشت.

اتمام حجت

اگر این افرادی که تحمل نقد و اعتراض دیگران را ندارند با دلائل واهی مصلحت اندیشی و یا حفظ نظام بخواهند بر مشکلات و فسادها سر پوش بگذارند، دیر یا زود بر خیل جمعیت مخالفینشان افزوده می شود و آنگاه دیگر چاره اندیشی ها و مصلحت اندیشی هایشان به هیچ کار نخواهد آمد.
فضای آزاد نقد و انتقاد شاید به نفع همه نباشد اما قطعا به سود اکثریت تمام خواهد شد؛ پس نقد را جدی بگیریم.

پی نوشت ها:
[1] وسائل الشیعه، ج8، ص413، ح2
[2] غرر و درر آمدی، ص418، ش9572
 [3] غرر و درر آمدی، ص418، ش9573

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.