تبیان، دستیار زندگی

حاتمی با جان و دل کار می‌کرد

سعید امیرسلیمانی تا همین یکی دو دهه قبل بازیگر پرکاری در عالم سینما و تلویزیون محسوب می‌شد. او که این روزها خودش را از بازیگری دور کرده و فراغت از کار را پیشه کرده است، از شانس همکاری با حاتمی در بیشتر پروژه‌های ماندگارش برخوردار بود و علاوه بر این، رفاقت نزدیکی هم با او داشت. امیرسلیمانی که در یادگار ماندگار حاتمی یعنی هزاردستان نقش شاهزاده‌ای قاجاری با نام معیرالدوله را ایفا می‌کرد، از خاطرات همکاری با یگانه شاعر دنیای تصویر می‌گوید:
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
سعید امیرسلیمانی

شما در چندین اثر مختلف با مرحوم علی حاتمی همکاری داشتید. نقطه شروع همکاری‌هایتان کجا بود و حضورتان در مجموعه هزاردستان چطور شکل گرفت؟

همان‌طور که می‌دانید طرح سریال هزاردستان از چند سال پیش از انقلاب شکل گرفته بود. در آن سال‌ها مدام به دفتر حاتمی رفت‌وآمد داشتیم و صحبت می‌کردیم. حتی یکی از بازیگران سرشناس قرار بود رضا خوشنویس را بازی کند که بعد به جمشید مشایخی رسید.

نقشی هم که من در ابتدا قرار بود داشته باشم، اصلا این نبود. قرار بود نقش پدر امینه اقدس (با بازی زهرا حاتمی) که از نقش‌های اصلی سریال بود را ایفا کنم. یک روز علی (حاتمی) با من تماس گرفت و گفت برای نقش معیرالدوله بازیگر نداریم. بیا گریم شو و این نقش را هم علاوه بر آن نقش اصلی ایفا کن. بعد از آنجا که تولید کار طولانی شده بود و تلویزیون برای پخش آن اصرار داشت، تمام جزئیات زندگی امینه اقدس و در نتیجه نقش اصلی من حذف شد. در کمال‌الملک هم دوباره همین اتفاق برایم رخ داد و قرار بود نقش سفیر ایران در عراق را بازی کنم اما نشد.

با توجه به دوستی و رفاقتی که با مرحوم حاتمی داشتید، احتمالا خاطره‌هایی هم از این هنرمند برای تعریف کردن دارید. از خصوصیات اخلاقی‌اش برایمان بگویید. او در پشت دوربین و خارج از محیط کار،‌ چگونه انسانی بود؟

علی حاتمی در مقام یک هنرمند، قلم شاهکاری داشت. تنها کسی بود که در هر سکانسش حرفی برای گفتن داشت و می‌دانست داستانش را چطور روایت کند. البته او در زندگی شخصی اعتقاداتی داشت که من نداشتم. برای مثال همیشه می‌گفت هنرمند باید ذاتا حسود باشد! من این حرفش را قبول نداشتم و می‌گفتم کسی جای کسی دیگر را نمی‌گیرد. با این حال او مدت‌ها دوست خوب من بود. البته در اواخر عمرش کدورتی میانمان ایجاد شده بود، اما بعد از فوتش آقای شایسته تعریف کرد که علی در شب آخر عمرش گفته بود به سعید بگویید حلالم کند؛ من هم جواب دادم از همان لحظه‌ای که خبر را شنیدم، همه چیز را بخشیدم و حلالش کردم. لحظه‌ای که داشتند او را می‌شستند، به غسالخانه رفتم. تا چشمم به جنازه‌اش افتاد به چنان هق‌هقی افتادم که گریه‌ام بند نمی‌آمد. به طوری که حتی همسر ایشان، خانم حاتمی سعی در آرام کردنم داشت.

در بیوگرافی‌تان این‌طور خواندم که شما نوه مهدی قلی‌خان مجدالدوله (پسردایی ناصرالدین شاه قاجار) هستید. این رگ و ریشه‌های قاجاری، چقدر در بازی کردن نقش معیرالدوله به کمکتان آمد؟ برای بازی در این نقش خصوصیاتی را از محیط زندگی خانوادگی اطرافتان وام نگرفتید؟

نه؛ اصلا پدربزرگم را ندیدم و او چهار سال قبل از به دنیا آمدن من از دنیا رفته بود. البته چیزهایی در موردش شنیده بودم و حتی می‌گویند به لحاظ چهره شباهت‌هایی به او دارم. چند وقت پیش هم گروهی مستندساز آمدند و درخصوص تاریخچه مسجد مجدالدوله (که توسط پدربزرگم ساخته شد) سوالاتی از من پرسیدند.

با توجه به جایگاه تاریخی جدتان هیچ‌گاه به ساخت فیلم یا سریالی براساس شخصیت او علاقه‌مند نبودید؟

نه، شخصیت او جایگاه چندانی نداشت. درست است که او دست راست ناصرالدین شاه و رئیس تشریفاتش بود، در سفرهای خارجی همراهی‌اش می‌کرد و با دو تا از دخترهایش هم ازدواج کرد، اما باز نکته جذابی برای روایت کردن ندارد.

البته در زندگی‌نامه‌اش این‌طور خواندم که او علاوه بر دو دختر ناصرالدین شاه، همسران دیگری هم داشته است.

بله، در مجموع 53 زن داشت و به همین علت بیشتر عموها و عمه‌هایم ناتنی و هرکدام از یکی از زن‌هایش هستند. سریال بسازم که بگویم من نوه چنین آدمی هستم؟ خب آبرویم می‌رود! (می‌خندد)

به هزاردستان برگردیم؛ خاطره شیرینی از زمان ساخت مجموعه و فضای پشت‌صحنه کار یادتان مانده است که برایمان تعریف کنید؟

خاطره که زیاد بوده، اما یادم نیست. دیگر پیر شده‌ایم.

شما در بیشتر صحنه‌های این سریال با جمشید مشایخی همبازی بودید. این همکاری میان شما دو نفر چطور بود و چقدر با هم تعامل داشتید؟

علی (حاتمی) به بازی جمشید خیلی اعتقاد داشت. حاتمی در سال 53 مجموعه‌ای شش قسمتی با نام «داستان‌های مولوی» را ساخت که اصلا دوستی ما از آنجا آغاز شد، چون برای ساخت این مجموعه به شهرهای مختلفی چون کرمان و شیراز و شمال رفتیم. حتی نطفه اولیه ساخت «سلطان صاحبقران» هم از همین دوستی میان ما سه نفر شکل گرفت. سه‌تایی در ماشین من نشسته بودیم و داشتیم از شمال برمی‌گشتیم که به ایده این اثر رسیدیم.

بازخوردهای این مجموعه در میان مخاطبان را چطور؟ یادتان هست که سریال در سطح جامعه چه واکنش‌هایی داشت؟

همه آثار حاتمی در جامعه با استقبال مواجه می‌شد. او در ساخت سریال‌هایش هم پلان‌هایی سینمایی داشت، برای دیالوگ‌ها زحمت می‌کشید و مردم و منتقدان هم وقتی که این تلاش‌ها را می‌دیدند، از آثارش استقبال می‌کردند. او در کارهایش آسان نمی‌گرفت،‌ کم‌کار نبود و از هیچ صحنه‌ای راحت نمی‌گذشت. او با جان و دل کارش را انجام می‌داد و این راز ماندگاری‌اش شد.

منبع: جام جم