تبیان، دستیار زندگی

بررسی انواع عقد ثبتی

آشنایی با عقد عاریه

عاریه دهنده، یا مالک مال مورد عاریه است یا مستاجر یا منتفع، مگر اینکه شرط مباشرت شده باشد. یعنی مستاجر و منتفع اجازه عاریه دادن مال مورد اجاره و مورد انتفاع را نداشته باشد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : صفورا صیرفی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
حقوق
عاریه عقدی است که به موجب آن احد طرفین به‌ طرف دیگر اجازه می‌دهد که از عین مال او مجاناً منتفع شود. عاریه ‌دهنده را معیر و عاریه گیرنده را مستعیر گویند. فردی که از منافع یک مال استفاده می‌نماید یکی از 3 حالت ذیل را دارد:
1. یا مستاجر است (مالکیت منافع)
2. یا منتفع است (حق استفاده از منافع)
3. یا مستعیر است (اذن در استفاده از منافع)
مستعیر یعنی شخصی که به او اذن در استفاده داده شده است. عاریه دهنده تعهدی ندارد همچنان به اذن خود ادامه دهد فلذا هر زمان که اراده نماید می‌تواند از اذن خود رجوع کند. عقد عاریه اصولا رایگان است هرچند که شرط عوض نیز در آن صحیح است. بطور کلی پرداخت پول در عاریه جنبه فرعی دارد.

شرایط انعقاد عقد عاریه

مطابق ماده 190 عقد عاریه نیز مانند سایر عقود باید دارای شرایط ذیل، تحت عنوان شرایط اساسی صحت معامله باشد:
1. قصد و رضای طرفین.
2. اهلیت طرفین (بلوغ، عقل و رشد).
3.  موضوع معین که مورد معامله.
4. مشروعیت جهت معامله.

شرایط مال عاریتی

1. منفعتی که از مال به عاریه داده می شود باید مشروع و عقلایی باشد. مثلا خانه را جهت سکونت می‌توان به عاریه داد، جهت نگهداری کالای قاچاق نمی‌توان به عاریه داد.
2. مال عاریتی باید قابل بقاء باشد، یعنی با استفاده از بین نرود بنابراین پول و تمبر را نمی توان به عاریه داد.
3. لازم است مالی که به عاریه داده می شود به صورت اجمالی، معلوم و معین باشد. مثلا اگر فردی اتومبیلش را به عاریه دهد و منظور را قید ننماید، عرف نحوه استفاده را معلوم می‌کند.


شرایط عاریه دهنده

عاریه دهنده، یا مالک مال مورد عاریه است یا مستاجر یا منتفع، مگر اینکه شرط مباشرت شده باشد. یعنی مستاجر و منتفع اجازه عاریه دادن مال مورد اجاره و مورد انتفاع را نداشته باشد.

ختم عاریه

عاریه از جمله عقود جایز است بنابراین با مرگ، سفاهت، جنون از بین می‌رود و مال مورد عاریه باید مسترد شود.

ماده 644 قانون مدنی: در عاریه طلا و نقره اعم از مسکوک و غیر مسکوک مستعیر ضامن است هر چند شرط ضمان نشده و تفریط یا تعدی هم نکرده‌ باشد.



عاریه دادن زمین برای دفن میت

ممکن است استرداد مال عاریتی از لحاظ قانونی ممنوع باشد، از جمله عاریه زمین برای دفن میت. در این مورد اگر عقد عاریه از بین برود به واسطه اینکه عاریه دهنده نمی‌تواند زمین را بازپس‌گیرد، می‌تواند از عاریه گیرنده اجرت المثل مطالبه نماید. مشروط براینکه پرداخت آن طبق عرف محل امکانپذیر باشد و با قرارداد طرفین نیز منافات نداشته باشد.

ورود ضرر به عاریه گیرنده

چنانچه مال عاریتی زیانی به عاریه گیرنده وارد نماید، عاریه دهنده با 2 شرط مسئول پرداخت خسارت خواهد بود:
1. آگاهی از عیب، یا عیبی که غالبا باید از آن آگاه می بود.
2. عمدا یا در اثر بی احتیاطی عیب را اطلاع نداده باشد.
البته لازم به ذکر است که در این موارد اثبات تقصیر به عهده عاریه گیرنده می‌باشد.

فرض تلف و نقص مال عاریتی

چنانچه مال عاریتی تلف یا ناقص، فرسوده یا مستهلک شود، عاریه گیرنده تنها در صورت اثبات ارتکاب تقصیر مسئول خواهد بود.

استفاده بیش از حد و خارج از عرف از مال عاریتی

قاعده این است که عاریه گیرنده نباید مال عاریتی را به  قدری استفاده نماید که در اثر استفاده از بین برود، اگر مالک استفاده مکرر از مالش را حدس بزند و عقد عاریه را فسخ  ننماید، سکوت او  نوعی اجازه تلقی می شود.

عاریه طلا و نقره

مطابق قانون عاریه گیرنده طلا و نقره حتی در فرض عدم تقصیر، ضامن تلف و نقصان است حتی اگر در اثر قوه قاهره مثلا سرقت از بین برود. این حکم استثنایی درباره طلا و نقره حاکم است و در مورد سایر فلزات گرانبها اینگونه نمی‌باشد. البته طرفین می‌توانند  شرط عدم مسئولیت  را در قرار داد قید نمایند.

هزینه های مال عاریتی

1. هزینه استفاده از مال عاریتی، برعهده عاریه گیرنده است.
2. هزینه‌های استرداد مال نیز بر عهده عاریه گیرنده است.
3.  هزینه های مشترک یعنی هزینه هایی که هم برای حفظ و هم برای استفاد ضروری است، ابتدائا به قرارداد مراجعه می‌شود اگر قرار داد در این باره ساکت باشد به عرف مراجعه می‌شود و اگر عرف نیز ساکت باشد، هزینه‌ها بر عهده عاریه دهنده یعنی مالک است.

کلام آخر

عاریه گیرنده نمی‌تواند مال عاریتی را بدون اذن مالک به دیگری عاریه یا ودیعه دهد و اگر چنین اقدامی نماید هردو نفر در قبال مالک مسئولیت تضامنی دارند. البته این اصل تنها یک استثناء دارد و آن هم در فرضی است که گیرنده، مال را در معرض خطر ببیند و به مالک دسترسی نداشته باشد، می‌تواند آن را نزد دیگری به امانت بگذارد. (ماده 306 قانون مدنی) به عنوان مثال جواهر عاریتی را در معرض خطر سرقت ببیند و آن را نزد بانک به امانت بگذارد.