تبیان، دستیار زندگی

گفت‌وگوی متفاوت با عامرخان، ستاره مسلمان بالیوود

نقش‌ها را با قلبم بازی می‌کنم

یکی از سه خان بزرگ سینمای هند، نه‌تنها در داخل هند که در سطح بین‌المللی هم یکی از سرشناس‌ترین و محبوب‌ترین بازیگران بالیوودی است. فیلم‌هایش در کنار شکستن رکوردهای فروش در جدول گیشه نمایش سینماهای هند، همین موفقیت را در کشورهای دیگر هم کسب و تکرار کرده‌اند. فیلم‌های عامرخان طبق یک سنت قدیمی در آخرین روزهای سال میلادی در ماه دسامبر به‌روی پرده سینماهای هند می‌روند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
عامرخان بازیگر هندی


تازه‌ترین فیلم عامرخان «سوپراستار مخفی» جنجالی در کشور چین به راه انداخته و طی حدود یک ماهی که از نمایش عمومی آن در این محل می‌گذرد، نزدیک 120میلیون دلار فروش کرده است. تا به امروز، فقط بلاک باسترهای پرسروصدای هالیوودی توانسته‌اند چنین موفقیت کلانی در جدول گیشه نمایش سینماهای چین به‌دست بیاورند. عامرخان محبوب‌ترین بازیگر بالیوودی در بین تماشاگران چینی است. سال قبل هم درام ورزشی او «دانگل/ کشتی» توانست حدود 170 میلیون دلار در چین فروش کند. بازیگر همراه فیلمش به چین رفت و با استقبال فراوان سینماروهای چینی روبه‌رو شد. عامر خان پاییز گذشته هم، برای تبلیغ و معرفی فیلم سفری به ترکیه داشت. سوپراستار مخفی با هزینه تولید 60 کروری خود، در هند 70 کرور فروش کرده و لقب یک سوپرهیت (بسیار پرفروش) را گرفته است. عامر که تهیه‌کننده این درام اجتماعی هم هست، در آن در نقش مکمل ظاهر شده است. او در جریان سفرهایش به چین و ترکیه با رسانه‌های گروهی این دو کشور به گفت‌وگو نشست. متن زیر گزیده‌هایی از چندین گفت‌وگویی است که او با روزنامه نگاران ترکی و چینی داشته است.

آیا دسامبر برای فیلم‌های شما، ماه خوش شانسی است؟

امیدوارم فیلم‌های قبلی‌ام به‌دلیل خوش شانسی کار نکرده و از نظر مالی موفق نبوده باشند. آنها فروش کردند و موفق شدند، زیرا مردم دوستشان داشتند. معمولا فیلم‌هایم برای نمایش عمومی در روزهای پایانی سال میلادی آماده می‌شوند. از نقطه نظر تعطیلات، هر دو جشن و تعطیلی دیوالی و کریسمس تاریخ‌های مهمی هستند. بیشتر حکم یک اتفاق را دارد که فیلم‌هایم در ایام کریسمس اکران عمومی می‌شوند، اما اتفاق خوشایندی است! کریسمس را دوست دارم.

پنجاب از مکان‌هایی است که فیلم‌هایتان را در آنجا فیلمبرداری می‌کنید. دلیل خاصی دارد؟

پنجاب ایالت بسیار زیبا و جذابی برای فیلم برداری فیلم هاست. تجربه‌ام در «رنگ د بسنتی» خیلی خوب بود. فیلم برداری در مکان‌های عمومی پرجمعیت، بدون همراهی و همکاری مردم کار بسیار مشکلی است. در این رابطه، اهالی پنجاب بسیار همراه و کمک هستند. زمان فیلم برداری در دهکده‌ای در لودیانا، مردم صبح‌ها و شب‌ها کنار جاده می‌ایستادند و به ما سلام و خسته نباشید می‌گفتند. 90 روز این کار ادامه داشت. شما کجا می‌توانید چنین چیزی را ببینید؟ یک بار یکی از دوستانم برای دیدنم سر صحنه فیلمبرداری آمده بود. اما یکی از سردارهای محلی جلویش را گرفته بود و نگذاشته بود جلوتر بیاید. به دوستم گفته بود آنها دارند فیلمبرداری می‌کنند و مزاحمشان نشو! کمی بعد این سردار به گروهمان پیوست و یکی از اعضای گارد امنیتی شد.

به‌دنبال سفر به ترکیه، با رئیس‌جمهور و وزیر فرهنگ دیدار و ملاقات داشتید. به این فکر نیفتاده‌اید که یکی از فیلم‌هایتان را در ترکیه فیلمبرداری کنید؟

دوست دارم این کار را انجام دهم. فکر کنم اگر فیلمنامه‌ای به دستم برسد که فیلمبرداری در ترکیه را بطلبد، می‌توان این کار را انجام داد. ترکیه زیبایی‌های طبیعی زیادی دارد. شهر استانبول پر از رنگ است و انرژی فوق‌العاده‌ای دارد.

در مقایسه با صنعت بین‌المللی سینما، چه چیزی بالیوود را ویژه و خاص می‌کند؟

به نظرم دو کیفیت است که سینمای هند را از بقیه متمایز و جدا می‌کند. اولی امید است. در داستان‌های فیلم‌های ما همیشه امید زیادی وجود دارد. در فیلم‌های غربی، غالبا بدبینی بسیار زیادی در داستان‌هایشان می‌بینم. اما سینمای هند پر از امید است. این مساله این احساس را در شمای بیننده به‌وجود می‌آورد که بزرگتر از زندگی هستید و می‌توانید برمشکلات و موانع غلبه کنید. مورد دوم، آن ممیزه و شاخصه سینمای هند است که اکثر فیلم‌های ما موزیکال هستند. موسیقی بخش بسیار مهمی از داستان گویی ماست. موسیقی و ترانه دو عنصر بسیار مهم فیلم‌های هندی هستند.

فکر می‌کنید شباهت‌های بین دو فرهنگ و جامعه هند و ترکیه است، که شما را این قدر در ترکیه محبوب کرده است؟

فکر کنم همین‌طور است. در این شش هفت سال اخیر، تحت‌تاثیر طرفداران ترکم قرار گرفته‌ام. با حضور در این جا متوجه این نکته شدم که احساسات کلیدی مردم ترکیه خیلی شبیه مردم هند است.

کدام بازیگر هالیوودی یا بالیوودی را تحسین می‌کنید؟ آیا مدل بازیگری داشته‌اید؟

خب، مدل و الگویی نداشته‌ام. اما آدم‌های خلاق بسیار زیادی هستند که تحسین‌شان می‌کنم. در هالیوود کسانی مثل لئوناردو دی کاپریو، هریسون فورد، تام هنکس و فیلم‌های استیون اسپیلبرگ را دوست دارم.در بالیوود به کارهای راجکومار هیرانی مورد علاقه‌ام است. در «پی کی» با او کار کردم و شخصیتش را خیلی دوست دارم. بازیگر مورد علاقه‌ام دیلیپ کومار است. در دهه 50 میلادی، جان تازه‌ای به بازیگری در بالیوود داد.

فکر می‌کنید سینما در کنار سرگرم کردن تماشاچی، مسئولیت اجتماعی هم دارد؟

حتما همین‌طور است. البته باورم این است که سینما در وهله اول، باید بیننده‌اش را سرگرم کند. این مسئولیت اول کسانی است که در این حرفه کار می‌کنند. دلیلش هم این است که وقتی کسی راهی سالن سینما می‌شود، قبل از هر چیز می‌خواهد که اوقات خوشی داشته باشد. اگر او بخواهد درباره مشکلات جامعه چیزی بداند، بهتر است به کلاس‌های درس دانشگاه برود. تماشاچی به سینما می‌آید تا سرش گرم شود وچند ساعتی را خوش بگذراند. اما در کنار آن، می‌توان در دل یک داستان جذاب و سرگرم‌کننده، اطلاعات خوبی هم به او در باب برخی مسائل و مشکلات اجتماعی داد. اما این نکته نباید هدف اول و اصلی هنرمند باشد.

در عین حال، این احساس را هم دارم که سینما می‌تواند یک پلاتفورم بزرگ برای بحث‌های مختلف باشد و کمک کند تا مردم درباره مسائلی که در جامعه‌شان وجود دارد، فکر کنند. همیشه این مردم خلاق هستند که می‌توانند یک جامعه خوب بسازند. از طریق داستان‌هایی که ما در فیلم‌هایمان تعریف و یا کاراکترهایی که خلق می‌کنیم، می‌توانیم الهام بخش مردم باشیم. می‌توانیم امید را رواج دهیم و ارزش‌هایی را برای کودکان و نوجوانان خلق و تعیین کنیم. کار دکترها اهدای سلامتی به مردم است، پلیس‌ها قانون را اجرا می‌کنند و حقوقدان‌ها عدالت را برقرار می‌کنند. اما هنرمندان یا آدم‌های خلاق در کل، می‌توانند متانت، رعنایی و جمال را به جامعه هدیه بدهند و روی قلب‌ها تاثیر بگذارند.

در مورد فیلم‌های خودتان چطور؟ فکر می‌کنید محتوی پیام یا الگویی برای تماشاچی بوده‌اند؟

بعضی وقت‌ها بله، پیامی در خودشان داشته‌اند. اما الگویی به همراه نداشته‌اند. دلیلش هم این است که هیچ‌وقت به‌دنبال آن نبوده‌ام که در فیلم هایم، پیامی بدهم. برای مثال، کار تازه‌ام «قاتلان هندوستان» که یک درام تاریخی اکشن و ماجراجویانه است، در خودش حامل پیام خاصی نیست. مضمون آن یک موضوع عمومی است. یا مثلا «گاجینی» یک درام انتقام‌جویانه بود. در این فیلم‌ها شما هیچ موضوع واقعی یا پیامی نمی‌بینید.

در مورد کاراکترهایی که بازی کرده‌اید، چه فکر می‌کنید؟ کدام یک از آنها شبیه و نزدیک به شخصیت خودتان است؟

خب، دو تا کاراکتر هست که شباهت‌هایی به خودم دارند. اولی رانچا کاراکتری که در «سه احمق» بازی کردم و دومی نیکومبوی فیلم «ستاره‌ها روی زمین». هر دو کاراکتر به خودم نزدیک هستند و بخش‌های زیادی از شخصیت واقعی خودم را منعکس می‌کنند.

وقتی به گذشته و فیلم‌هایی که بازی کرده‌اید نگاه می‌کنید، احساس دریغ یا حسرت دارید؟

نه واقعا. دلیلش هم این است که خیلی وقت‌ها در همان زمانی که مشغول بازی در فیلمی هستم، خیلی از آن کار راضی نیستم. زمان‌هایی بوده که احساس ناامیدی داشته‌ام. بعضی وقت‌ها تجربه کاری خوبی نداشته‌ام و به آن کارها افتخار نمی‌کنم. اما حتی همین کارها هم، به من چیزهای جدیدی یاد داده و تجربه‌ام را بالا برده‌اند. به همین دلیل، نگاهی دریغ‌آمیز به آنها ندارم. آنها هم درس‌های خوبی به من داده‌اند. اگر امروز در جایگاه خوبی قرار دارم، تنها به دلیل موفقیت هایم و فیلم‌های خوبی نیست که بازی کرده‌ام. شکست‌هایم هم کمک کرده‌اند تا به امروز برسم و این موقعیت را به‌دست بیاورم. شکست‌هایم درس‌های بهتر و بیشتری به من داده‌اند.

وقتی مشغول بازی در فیلمی نیستید، اوقات‌تان را چگونه می‌گذرانید؟

مطالعه را خیلی دوست دارم. خیلی زیاد کتاب می‌خوانم. این کار حتی به کمکم می‌آید تا فیلمنامه‌های بهتری انتخاب کنم و در جلوی دوربین، بازی بهتری ارائه بدهم.

آقای پراحساس، آقای پراشتیاق یا آقای کمال‌گرا؟!

یک کمالگرا نیستم. در زندگی واقعی هیچ‌وقت نمی‌توان به کمال رسید. لقب و عنوان غلطی است برای من. وقتی در صحنه‌ای در جلوی دوربین بازی می‌کنم، به‌دنبال آن هستم که با قلبم بازی کنم. صحنه باید آن جادو را داشته باشد. اگر آن جادو را بگیرم، نمای فیلمبرداری شده برایم کامل خواهد بود. وارد جزئیات تکنیکی نمی‌شوم. شیفته بازیگری هستم، بنابراین فکر کنم باید به من بگویند «آقای پر احساس» یا «آقای پراشتیاق» و نه «آقای کمالگرا»


منبع: جام جم /کیکاووس زیاری