پشت پردهی جنگ تحمیلی
جنگ تمامعیار!
در طول جنگ، هر دو کشور ایران و عراق، یکدیگر را به نقض حقوق اسرای جنگی و شکنجه آنان متهم کرده و در این زمینه شکایاتی را به سازمان ملل ارائه نمودند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1396/12/12
جنگ عراق علیه ایران، طولانیترین جنگ متعارف در قرن بیستم میلادی و دومین جنگ طولانی این قرن پس از جنگ ویتنام بود که نزدیک به هشت سال به طول انجامید. جنگ به صورت رسمی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ برابر ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ آغاز شد. در این روز درگیریهای پراکنده مرزی دو کشور با یورش همزمان نیروی هوایی عراق به ده فرودگاه نظامی و غیرنظامی ایران و تهاجم نیروی زمینی این کشور در تمام مرزها به یک جنگ تمام عیار تبدیل شد.
این جنگ در نهایت پس از حدود ۸ سال در مرداد ۱۳۶۷ با قبول آتشبس از سوی دو طرف و پس از به جا گذاشتن یک میلیون نفر تلفات و ۱۱۹۰ میلیارد دلار خسارات به دو کشور خاتمه یافت.
جنگ ایران و عراق از لحاظ استراتژیک یکی از مهمترین برخوردهای نظامی دوران معاصر بود، که منافع تقریباً همه کشورهای جهان را بدون استثنا تهدید کرد و تأثیر مستقیم آن بر کشورهایی وارد شد که بیشترین ذخایر نفتی جهان را داشتند. در طول جنگ ثابت شد که پیروزی هر یک از دو کشور ایران یا عراق موجب برهمخوردن ثبات و توازن قوا در منطقه خواهد شد به همین دلیل ابرقدرتها کوشیدند تا هیچکدام از این دو کشور پیروز نشوند و هر دو را با زخمهایی عمیق و طولانی رها کنند.(1)
جنگ خلیج [فارس] به جنگی فراگیر و تمامعیار بدل میشود. در ماه دسامبر [۱۹۸۷] به طور میانگین روزانه یک نفتکش و یا کشتی باری مورد حمله قرار گرفت، البته این بار با تاکتیک تازه و سلاحهای جدید؛ عراقیها با جنگندههای دوربرد خود علیه سکوهای نفتی شناور ایران در آن سوی جنوب شرقی خلیج [فارس] وارد عمل شده و ایرانیها همه کشتیها را بدون توجه به پرچمی که حمل میکردند، با موشکهای جدید به آتش میکشیدند. حکومت ایران بر روی زمین نیز در تدارک یک حمله «نهایی» است، عملیاتی که ظاهرا به میلیونها نفر نیاز دارد. دیگر کشورهای حوزه خلیج [فارس] نیز به شدت از گسترش جنگ به قلمروی خود هراس دارند.
رادارهای نفتکشهایی که ترجیحا شبها از تنگه هرمز عبور میکنند تصویری را نشان میدهند که همزمان غیرواقعی و تهدیدآمیز به نظر میرسد. در این تصویر تجمع بسیار بزرگی از قایقها بر روی خشکی دیده میشود. این قایقها بر روی صفحه رادار به صورت نقاط خاکستری روشن دیده میشوند و در کنار دیگر تجهیزات، تنگاتنگ یکدیگر چیده شدهاند. این نقاط محل تدارک و آمادهسازی سوپرنفتکشهای غولپیکر را نیز نشان میدهد؛ سوپرنفتکشهایی که اصطلاحا با عبارت کوتاهشده ULCC از آنها نام میبرند و شرق و غرب جزیره ایرانی «لارَک» واقع در حاشیه بالایی این آبراه نفتی را دربرگرفتهاند.
نفتکشهایی که از جزیره نفتی ایران یعنی «خارک» در شمال خلیج [فارس] به سمت جزیره لارَک حرکت میکنند، محموله خود را در آن جزیره به مخزن سوپرنفتکشهایی که به عنوان منبع موقت عمل میکنند، انتقال داده و سوپرنفتکشها نیز در همان حال نفت خود را به نفتکشهای کوچکی که در کنارشان پارک شده تخلیه میکنند.(2)
جزیره لارَک با دنیایی از ذخایر عظیم خود در حکم شاهرگ حیاتی اقتصاد ایران است؛ زیرا این جزیره نه تنها بسیار سودمند و غنی به شمار میآید، بلکه دسترسی به آن برای عراقیها آسان نیست و بسیار دورتر از آن است که هواپیماهای جنگی عراقی بتوانند آن را مورد حمله قرار دهند. به عبارت دیگر مجموعه پرشماری از نفتکشها، بیش از ۱۱۰۰ کیلومتر دورتر از برد هواپیماهای عراقی قرار دارند و بمبافکنهای میراژ اف-۱ عراق تنها با کمک مانورهای بسیار پیچیده و دشوار هوایی میتوانند خود را به آن برسانند. برای انجام چنین عملیاتی باید از سوخت هواپیما به نفع مهمات آن کاسته شود و برای پرواز طولانی مدت بر فراز خلیج [فارس] قاعدتا باید سوختگیری هوایی انجام گیرد؛ کاری که از عهده هواپیماهای سوخترسان آنتونوف ۱۲، ساخت اتحاد جماهیر شوروی برمیآید.
در این عملیات، هواپیماهای عراقی با بمبهای لیزری، کشتی نفتکش «سی وایز جیانت» را که در لیبریا به ثبت رسیده و با ظرفیت حمل ۵۶۴٫۷۳۹ تن نفت، بزرگترین کشتی جهان محسوب میشد، مورد حمله قرار دادند. این کشتی که با پرچم لیبریا رفتوآمد میکرد، در آن روز ۴۱۱٫۵۰۸ تن نفت متعلق به شرکت «ورد پتروبراس» را در مخزن خود داشت. در همان روز یک کشتی بزرگ انگلیسی به نام Burmah Enterprise با ۴۵۷ هزار تن نفت مورد حمله میراژهای عراقی قرار گرفت؛ اما این غولهای فولادین به هر صورت از باران بمبهای عراقی در امان ماندند و آتش روی عرشههای هر دو کشتی به سرعت خاموش شد. اگرچه آتش کشتی غولپیکر شرکت پتروبراس کمی با مشکل مهار شد، اما این کشتی ۹ ساعت بعد برای اطمینان بیشتر محموله خود را به چند نفتکش کوچکتر انتقال داد.
این عملیات ناکام میراژها در منتهیالیه آنسوی خلیج [فارس]، در واقع نشاندهنده ترس و وحشت بیاندازه صدام حسین از حمله زمینی بزرگی است که ایران همواره از آن به عنوان حمله نهایی علیه عراق یاد میکند. از قرار معلوم تهران برای انجام این عملیات ۲۵۰ هزار نیروی بسیجی را در نزدیکی بندر بصره مستقر کرده است.
حتی کشتیهایی که با پرچم کشورهای مختلف و البته با اسکورت ناوچههای آمریکایی و بریتانیایی در رفتوآمد هستند، نیز از حملات دو طرف جنگ در امان نماندهاند. به تازگی هلیکوپترهای کمکرسان و غیرنظامی آمریکایی و بریتانیایی هدف حملات قرار دارند. به گفته کریستف بترمان، رئیس آلمانی شرکت یدککشهای باربری و کمکرسان در دبی، قبل از ظهر روز کریسمس یک هلیکوپتر کشتی بریتانیایی اسکیلا گروهی از کارکنان کرهای کشتی باربری «هیوندا ۷» در شمال دبی را از روی عرشه آتشگرفته کشتی نجات داده و از منطقه خطر دور کرده است: «در حال حاضر عراق هر دو روز و نیم یک بار حمله میکند و ایران هر دو روز.»
برخی دیگر از کارشناسان اما بر این باورند که با توجه به مسلح شدن قایقهای ایرانی به سلاحهای جدید مانند موشکهای ضد تانک، شمار بیشتری از نفتکشها مورد حمله قرار خواهند گرفت. پیش از این یعنی در تابستان گذشته نیز یکی از برجستهترین تحلیلگران آمریکایی امور خلیج [فارس] یعنی «دونالد کِر» از انستیتوی مطالعات استراتژیک لندن پیشبینی کرده بود که جنگ نفتکشها ابعادی گستردهتر به خود خواهد گرفت. در آن زمان آقای کِر حتی نوع سلاح مورد استفاده ایران در حملات آینده را نیز مشخص کرده بود: «بخشی از سلاحهای مورد استفاده ایران همان ۲۰۰۰ موشک تاو آمریکایی است که سرهنگ اولیور نورث فرستاده ویژه پرزیدنت ریگان در قبال آزادی گروگانهای آمریکایی به ایران تحویل داده بود.»
پی نوشت:
1- جنگ عراق و ایران
2- نفتکشهایی که در خلیج فارس سوختند و غرق شدند، ترجمه: محمدعلی فیروزآبادی، تاریخ ایرانی
این جنگ در نهایت پس از حدود ۸ سال در مرداد ۱۳۶۷ با قبول آتشبس از سوی دو طرف و پس از به جا گذاشتن یک میلیون نفر تلفات و ۱۱۹۰ میلیارد دلار خسارات به دو کشور خاتمه یافت.
جنگ ایران و عراق از لحاظ استراتژیک یکی از مهمترین برخوردهای نظامی دوران معاصر بود، که منافع تقریباً همه کشورهای جهان را بدون استثنا تهدید کرد و تأثیر مستقیم آن بر کشورهایی وارد شد که بیشترین ذخایر نفتی جهان را داشتند. در طول جنگ ثابت شد که پیروزی هر یک از دو کشور ایران یا عراق موجب برهمخوردن ثبات و توازن قوا در منطقه خواهد شد به همین دلیل ابرقدرتها کوشیدند تا هیچکدام از این دو کشور پیروز نشوند و هر دو را با زخمهایی عمیق و طولانی رها کنند.(1)
جنگ خلیج [فارس] به جنگی فراگیر و تمامعیار بدل میشود. در ماه دسامبر [۱۹۸۷] به طور میانگین روزانه یک نفتکش و یا کشتی باری مورد حمله قرار گرفت، البته این بار با تاکتیک تازه و سلاحهای جدید؛ عراقیها با جنگندههای دوربرد خود علیه سکوهای نفتی شناور ایران در آن سوی جنوب شرقی خلیج [فارس] وارد عمل شده و ایرانیها همه کشتیها را بدون توجه به پرچمی که حمل میکردند، با موشکهای جدید به آتش میکشیدند. حکومت ایران بر روی زمین نیز در تدارک یک حمله «نهایی» است، عملیاتی که ظاهرا به میلیونها نفر نیاز دارد. دیگر کشورهای حوزه خلیج [فارس] نیز به شدت از گسترش جنگ به قلمروی خود هراس دارند.
رادارهای نفتکشهایی که ترجیحا شبها از تنگه هرمز عبور میکنند تصویری را نشان میدهند که همزمان غیرواقعی و تهدیدآمیز به نظر میرسد. در این تصویر تجمع بسیار بزرگی از قایقها بر روی خشکی دیده میشود. این قایقها بر روی صفحه رادار به صورت نقاط خاکستری روشن دیده میشوند و در کنار دیگر تجهیزات، تنگاتنگ یکدیگر چیده شدهاند. این نقاط محل تدارک و آمادهسازی سوپرنفتکشهای غولپیکر را نیز نشان میدهد؛ سوپرنفتکشهایی که اصطلاحا با عبارت کوتاهشده ULCC از آنها نام میبرند و شرق و غرب جزیره ایرانی «لارَک» واقع در حاشیه بالایی این آبراه نفتی را دربرگرفتهاند.
نفتکشهایی که از جزیره نفتی ایران یعنی «خارک» در شمال خلیج [فارس] به سمت جزیره لارَک حرکت میکنند، محموله خود را در آن جزیره به مخزن سوپرنفتکشهایی که به عنوان منبع موقت عمل میکنند، انتقال داده و سوپرنفتکشها نیز در همان حال نفت خود را به نفتکشهای کوچکی که در کنارشان پارک شده تخلیه میکنند.(2)
جزیره لارَک با دنیایی از ذخایر عظیم خود در حکم شاهرگ حیاتی اقتصاد ایران است؛ زیرا این جزیره نه تنها بسیار سودمند و غنی به شمار میآید، بلکه دسترسی به آن برای عراقیها آسان نیست و بسیار دورتر از آن است که هواپیماهای جنگی عراقی بتوانند آن را مورد حمله قرار دهند. به عبارت دیگر مجموعه پرشماری از نفتکشها، بیش از ۱۱۰۰ کیلومتر دورتر از برد هواپیماهای عراقی قرار دارند و بمبافکنهای میراژ اف-۱ عراق تنها با کمک مانورهای بسیار پیچیده و دشوار هوایی میتوانند خود را به آن برسانند. برای انجام چنین عملیاتی باید از سوخت هواپیما به نفع مهمات آن کاسته شود و برای پرواز طولانی مدت بر فراز خلیج [فارس] قاعدتا باید سوختگیری هوایی انجام گیرد؛ کاری که از عهده هواپیماهای سوخترسان آنتونوف ۱۲، ساخت اتحاد جماهیر شوروی برمیآید.
روز ۲۲ دسامبر ۱۹۸۷ چیزی نمانده بود که یک گروه از میراژهای عراقی پس از سومین حمله خود، خواسته صدام حسین (رئیسجمهور عراق) را عملی سازند: «شاهرگ اقتصادی ایران را قطع کنید.»
این عملیات ناکام میراژها در منتهیالیه آنسوی خلیج [فارس]، در واقع نشاندهنده ترس و وحشت بیاندازه صدام حسین از حمله زمینی بزرگی است که ایران همواره از آن به عنوان حمله نهایی علیه عراق یاد میکند. از قرار معلوم تهران برای انجام این عملیات ۲۵۰ هزار نیروی بسیجی را در نزدیکی بندر بصره مستقر کرده است.
حتی کشتیهایی که با پرچم کشورهای مختلف و البته با اسکورت ناوچههای آمریکایی و بریتانیایی در رفتوآمد هستند، نیز از حملات دو طرف جنگ در امان نماندهاند. به تازگی هلیکوپترهای کمکرسان و غیرنظامی آمریکایی و بریتانیایی هدف حملات قرار دارند. به گفته کریستف بترمان، رئیس آلمانی شرکت یدککشهای باربری و کمکرسان در دبی، قبل از ظهر روز کریسمس یک هلیکوپتر کشتی بریتانیایی اسکیلا گروهی از کارکنان کرهای کشتی باربری «هیوندا ۷» در شمال دبی را از روی عرشه آتشگرفته کشتی نجات داده و از منطقه خطر دور کرده است: «در حال حاضر عراق هر دو روز و نیم یک بار حمله میکند و ایران هر دو روز.»
برخی دیگر از کارشناسان اما بر این باورند که با توجه به مسلح شدن قایقهای ایرانی به سلاحهای جدید مانند موشکهای ضد تانک، شمار بیشتری از نفتکشها مورد حمله قرار خواهند گرفت. پیش از این یعنی در تابستان گذشته نیز یکی از برجستهترین تحلیلگران آمریکایی امور خلیج [فارس] یعنی «دونالد کِر» از انستیتوی مطالعات استراتژیک لندن پیشبینی کرده بود که جنگ نفتکشها ابعادی گستردهتر به خود خواهد گرفت. در آن زمان آقای کِر حتی نوع سلاح مورد استفاده ایران در حملات آینده را نیز مشخص کرده بود: «بخشی از سلاحهای مورد استفاده ایران همان ۲۰۰۰ موشک تاو آمریکایی است که سرهنگ اولیور نورث فرستاده ویژه پرزیدنت ریگان در قبال آزادی گروگانهای آمریکایی به ایران تحویل داده بود.»
پی نوشت:
1- جنگ عراق و ایران
2- نفتکشهایی که در خلیج فارس سوختند و غرق شدند، ترجمه: محمدعلی فیروزآبادی، تاریخ ایرانی