جستاری در سیر تاریخی حدیث اهل سنت
سیر تاریخی حدیث اهل سنت را میتوان به ده دوره تقسیم كرد. دورة ممانعت از تدوین حدیث، دورة تدوین حدیث و عصر شكوفایی دانشهای حدیثی كه مربوط به عصر كنونی است، از مهمترین این ادوار است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1396/12/05 ساعت 13:26
سیر تاریخی حدیث اهل سنت را میتوان به ده دوره تقسیم كرد. دورة ممانعت از تدوین حدیث، دورة تدوین حدیث و عصر شكوفایی دانشهای حدیثی كه مربوط به عصر كنونی است، از مهمترین این ادوار است.
1. سوزاندن پانصد روایت و جلوگیری از نقل حدیث و تاكید بر بسنده بودن قرآن از نشانههای مخالفت خلیفه اول (ابوبكر) با كتابت و تدوین حدیث است.
2. سوزاندن نگاشتههای حدیثی مسلمانان، فراخوانی صحابه از شهرهای مختلف به مدینه برای جلوگیری از نقل حدیث، به زندان انداختن گروهی از صحابه بخاطر كثرت نقل احادیث پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ، نشانگر مخالفت گسترده خلیفه دوم با نقل، كتابت و تدوین حدیث است.
3. كار مخالفت با كتابت وتدوین حدیث در دوره عثمان، البته با شدت كمتری همچنان استمرار یافت.
4.در توجیه علل و انگیزههای ممانعت از نقل، كتابت و تدوین حدیث هفت توجیه ارائه شده است. كه عبارتند از:
1. روایات پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ
2. جلوگیری از اختلاف مردم
3. دفاع از جایگاه قرآن
4. بسنده بودن قرآن
5. بسنده بودن حفظ از كتابت
6. ناآگاهی صحابه از نگارش
7. بیم اختلاط حدیث با قرآن
از میان این توجیهات، توجیه دوم، سوم، چهارم و هفتم از سوی خلفا ارائه شده و سایر توجیهها از سوی برخی از اندیشهوران اهل سنت مطرح شده است.
5. روایات مورد ادّعا از پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ از سه تن از صحابی به نامهای ابوسعید خدری، زید بن ثابت و ابوهریره نقل شده كه همه آنها از نظر سند و دلالت دارای اشكالاند.
6. با توجه به اذعان محدثان اهل سنت به وجود روایات اذن به كتابت در برابر روایات نهی چهار راه حل در جمع میان این روایات، پیشنهاد شده است كه عبارتند از:
1. انحصار روایات اذن به افراد كم حافظه
2. انحصار روایات اذن به اشخاصی خاص
3. ناسخ بودن روایات نهی نسبت به روایات اذن
4. عكس صورت سوم
7. فقدان نگاه روشن در برخورد با روایات اذن و نهی، عدم استناد خلفا به این روایات در زمان ممانعت از كتابت حدیث از جمله ضعفهای توجیه نخست است.
8. جلوگیری از اختلاف مردم دومین توجیه ممانعت از نقل و كتابت حدیث است كه بر زبان ابوبكر جاری شده است. این توجیه از آن جهت نادرست است كه اولاً : جایگاه حدیث رفع ابهام از آیات قرآنی و رفع اختلاف است نه ایجاد اختلاف. ثانیاً: راه جلوگیری از خطر اختلاف مردم تنقیح و پیراستهسازی احادیث است نه نابودكردن آنها.
9. دفاع از جایگاه قرآن كه برای توجیه ممانعت از سوی خلیفه دوم ابراز شده، توجیهی ناتمام است. زیرا قرآن و سنت پیوسته یكدیگر را تأیید كرده و جایگاه یكدیگر را مورد تاكید قرار دادهاند. از این رو چنان نیست كه رویكرد به احادیث باعث رویگردانی مردم از قرآن شود.
10. ادعای بسنده بودن قرآن كه از سوی خلفا برای توجیه ممانعت از كتابت حدیث عنوان شده، افزون بر آن كه با واقعیتهای تاریخی مبنی بر مراجعه مكرر مسلمانان به سنت مخالفت است، از سوی محدثان اهل سنت با مخالفت روبرو شده است.
11. بسنده بودن حفظ از كتابت كه از سوی برخی از دانشوران همچون ابنصلاح به عنوان پنجمین توجیه ممانعت ارائه شده، به خاطر منافات نداشتن حفظ با كتابت، حساسیت سنت و ضرورت ثبت بیكم و كاست آن، راهیافت ضعف و خطا در حافظه و... مخدوش است.
12. ناآگاهی صحابه از نگارش، توجیه دیگری است كه از سوی برخی از محدثان در توجیه ممانعت از كتابت و تدوین حدیث طرح شده است. در حالی كه اصل چنین مدعایی مردود است به علاوه نهی از كتابت در صورتی است كه امكان كتابت در بین باشد.
13. بیم اختلاط حدیث با قرآن نیز نمیتواند توجیه مناسبی برای ممانعت از كتابت و تدوین حدیث به شمار آید زیرا پذیرش این توجیه بدین معناست كه حدیث میتواند گفتاری همسان و همپای قرآن به حساب آید. در حالی كه بنیان اعجاز قرآن بر همآورد طلبی و عدم امكان ارائه گفتاری همسان آن استوار است.
14. با توجه به ناكافی بودن توجیههای هفتگانه پیشگفته در تبیین علل و انگیزههای مخالفت از كتابت و تدوین حدیث، دانشوران شیعه معتقداند، در ورای این ممانعت انگیزههای غیر الهی نقش داشته است. جلوگیری از انتشار فضایل اهل بیت ـ علیه السّلام ـ بویژه علی ـ علیه السّلام ـ، محور روایات نكوهش خلفا و بنیانگذاری رأی و اجتهاد در برابر نصّ انگیزهها و اهدافی بوده كه از نگاه این صاحبنظران مورد نظر خلفا بوده است. زیرا آنان برای تحكیم حكومت غاصبانه خود و تضعیف جایگاه علی ـ علیه السّلام ـ و سایر اهل بیت ـ علیه السّلام ـ ناگزیر از مقابله با انتشار احادیث بودهاند. زیرا انعكاس فضایل اهل بیت ـ علیه السّلام ـ و نكوهش خلفا در این روایات و ضرورت عمل به نصوص موانع مقاصد سیاسی آنان بوده است.
15. گرچه خلفا و توجیه كنندگان ممانعت از كتابت و تدوین حدیث كار خود را در جهت مصلحت قرآن و به سود مسلمانان ارزیابی كردهاند، امّا وافعیت آن است كه عدم كتابت و تدوین حدیث طی یك سده زیانهای جبران ناپذیری به فرهنگ دینی مسلمانان وارد ساخت كه عبارتند از:
1. از بین رفتن حلقة اتصال اسناد روایات به گونهای كه خاورشناسان همین امر را به معنای عدم اعتبار سنت ارزیابی كردهاند؛
2. راهیافت حجم انبوهی از روایات موضوع، چنانكه گردآورندگان صحاح سته خود به آن اذعان كردند؛
3. از بین رفتن بخشی از میراث روایی با وفات صحابیان و فقدان میراث مكتوب روایی؛
4. راهیافت اختلاف در حدیث در اثر تكیه به حافظه و كاستی و فزونی گرفتن نصوص روایی. افزون بر صاحب نظران شیعی، شماری از حدیثپژوهان اهل سنت نیز بر تحقق چنین زیانهایی اذعان كردهاند.
16. با آزاد شدن كتابت و تدوین حدیث كه به دستور عمر بن عبد العزیز در سال 101 هجری انجام گرفت، و با فرمان او مبنی برگردآوری سنت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ از آغاز نیمه اول سده دوم تا پایان همین سده گروهی از محدثان همچون عبد الملك بن جریج، سفیان ثوری، وكیع بن جرّاح و... به گردآوری روایات روی آوردند. گرچه عموم آثار حدیثی این دوره (دورة دوم از ادوار حدیثی اهل سنت) بدست ما نرسیده است، اما همین نگاشتهها به عنوان دستمایههای اصلی حدیث در دوره سوم یعنی عصر تدوین مورد استفاده قرار گرفته است.
17. مالك بن انس (م179) نخستین كسی است كه به دستور منصور دوانیقی كتاب حدیثی خود یعنی موطّا را فراهم آورد و این كتاب بدست ما رسیده است. او نام كتاب خود را بخاطر كوشش مضاعف برای پیراستگی روایات موطّا (= به معنای منقّح) نامیده است. كتاب موطّا حاوی 1720 روایت است.
18. كتاب موطّا بخاطر انعكاس روایات مرسل، و نیز جانبداری از مكتب فقهی مدینه مورد نقد قرار گرفته است.
19. احمد بن حنبل از چهرههای شناخته شده حدیثی و یكی از امامان چهارگانه فقه اهل سنت (فقه حنبلی) با گردآوری روایات كتاب روایی خود را كه براساس نام 80 تن از صحابه و روایات نقل شده از آنان تنظیم شده بوده مسند نامید.
20. كنار گذاشتن عقل و تكیه مفرط بر منقولات روایی و ضرورت ندانستن بررسیهای سندی در روایات غیر فقهی از جمله عواملی است كه باعث شد انبوهی از روایات موضوع یا ضعیف در مسند احمد بن حنبل راه یافته و از اعتبار این كتاب نزد محدّثان اهل سنت بكاهد. و گروهی ازآنان ابن حنبل را بخاطر یاد كرد این دست از روایات مورد نكوهش قرار دادهاند.
21. رایج بودن مسندنویسی و گردآوری روایات بدون توجه به صحّت و سقم آنها و نیز درخواست استاد بخاری، اسحاق بن راهویه، انگیزه لازم را برای رویآوری بخاری (م 256) به گردآوری روایات صحیح فراهم آورد.
22. صحیح بخاری حاوی هفت هزار روایت است كه مؤلف آنها را طی شانزده سال از میان ششصد هزار روایت برگزیده است. روایات كتاب بر اساس ابواب فقهی، كلامی، اخلاقی، تفسیری و تاریخی تنظیم شده است.
23. عالمان اهل سنت به یكصدا صحیح بخاری را صحیحترین كتابها پس از قرآن و معتبرترین كتاب روایی میشناسند. شخصیّت مؤلف، قدمت كتاب، دقت و احتیاط در نگارش و محتوای صحیح كه هماهنگ با نگرشهای كلامی اهل سنت است از عوامل برخورداری صحیح بخاری از چنین جایگاه بلندی است.
24. به رغم اعتبار نام صحیح بخاری، شماری از حدیثپژوهان اهل سنت نقدهایی بر این كتاب وارد ساختهاند. عدم تكمیل كتاب در زمان حیات مؤلف، راهیافت گسترده نقل به معنا، برخورداری از ضعفهای سندی و محتوایی از جمله این نقدهاست.
25. حذف مرموزانه روایاتی كه نشانگر حقایق تاریخی است همچون روایت غدیر خمّ، عدم یادكرد روایات قابل توجّهی از اهل بیت ـ علیه السّلام ـ، ذكر روایاتی ناصحیح در فضایل خلفا وگروهی از صحابه به خوبی از تعصب كور بخاری و عناد او با اهل بیت ـ علیه السّلام ـ حكایت دارد.
26. مسلم بن حجاج قشیری (م 261) دومین محدث برجسته اهل سنت است كه با بهره جستن از دانش حدیثی استاد خود بخاری، و با الگوگرفتن از صحیح بخاری، كتاب روایی خود را به نام صحیح مسلم فراهم آورد.
27. مسلم از میان سیصد هزار روایت، 7397 روایت را برگزیده و در كتاب خود گردآورده است. این كتاب نیز بر اساس ابواب كلامی، فقهی، تفسیری، تاریخی و... تنظیم شده است. از نگاه اهل سنت صحیح مسلم پس از صحیح بخاری در دومین درجه از اعتبار و صحت قرار دارد.
28. به رغم مشابهت صحیح بخاری با صحیح مسلم، این دو كتاب بخاطر تفاوت شرایط صحت روایات از نگاه مؤلفان، شیوة چینش ابواب و فصول و... نسبت به هم تفاوت دارند، و عموم محدثان اهل سنت صحیح مسلم را از نظر دقت در نقل نصّ روایات و چینش و تنظیم ابواب بر صحیح بخاری ترجیح میدهند. هر چند صحیح بخاری از نظر آنان از نظر اتقان و صحت در مرتبهای بالاتر قرار دارد.
29. چهار كتاب: سنن ابن داود (م 275)، سنن ترمذی (م 279)، سنن سنایی (م 303) و سنن ابنماجه (م 273) از آن جهت كه عموم روایات آنها ناظر به روایات فقهی و احكام است با هم همساناند و از این جهت به آنها سنن اطلاق شده است. اعتبار و جایگاه این كتابها از نگاه عالمان اهل سنت براساس ترتیب مزبور است.
30. در میان سنن چهارگانه پیشگفته، سنن ترمذی با توجه به یادكرد روایات غیر فقهی نظیر روایات تفسیر، بهشت و جهنم، فضایل، از جامعیت بیشتری برخوردار است. بدین جهت به آن جامع ترمذی نیز میگویند. سنن ترمذی بخاطر ذكر برخی از روایات مربوط به فضایل مورد نقد قرار گرفته است.
31. مجموع روایات سنن چهارگانه بدین ترتیب است:
سنن ابن داود: 5274 روایت. سنن ترمذی: 3955 روایت.
سنن سنایی: 5761 روایت. سنن ابن ماجه: 4341 روایت.
32. در میان صاحبان سنن چهارگانه سنایی نسبت به اهل بیت ـ علیه السّلام ـ محبت ویژه داشت و بخاطر اجتناب از نگارش كتابی در فضایل معاویه توسط شامیان مضروب و همین امر به مرگ او منتهی شد.
33. پس از عصر تدوین جوامع روایی (دوره سوم) محدثان اهل سنت كوشش گستردهای را برای تكمیل و تنظیم جوامع روایی بكار بستند و بدین ترتیب دو دورة تكمیل و تنظیم ( دورة چهارم و پنجم) شكل گرفت.
34. المسند الصحیح از ابنحبان، الالزامات از دار قطنی و المستدرك علی الصحیحین از حاكم نیشابوری، كتابهای حدیثی است كه به منظور تكمیل جوامع روایی و با استفاده از سایر منابع روایی و با استفاده از سایر منابع روایی گردآورده است.
35. تنظیم جوامع روایی اهل سنت به دو صورت محدود و گسترده انجام گرفته است مقصود از تنظیم محدود، سامان دادن به روایات صحاح ستّه است. كتابهای مصابیح السنه از فرّاء بغوی، جامع الاصول از ابن اثیر جذری، جامع المسانید از ابنجوزی و... آثار روایی است كه در این زمینه فراهم شده است. و مقصود از تنظیم گسترده، تنظیم روایات صحاح به انضمام منابع روایی دیگر است. كتابهای جامع المسانید از ابنكثیر دمشقی، جمع الجوامع از سیوطی و كنز العمال از متقی هندی و... به این منظور فراهم آمده است.
36. در دورة تبیین (دورة ششم) حدیثپژوهان به شرح و تبیین جوامع روایی روی آورده و كتابهای مفیدی در این زمینه را به رشته تحریر درآوردند. كتابهای الكواكب الدراری از كرمانی، فتح الباری از ابن رجب، فتح الباری از ابن حجر عسقلانی از جمله شرحهای مشهور صحیح بخاری و كتابهای شرح صحیح مسلم از نووی، الدیباج علی صحیح مسلم از سیوطی از جمله شرحهای صحیح بخاری و صحیح مسلماند.
37. در دوره هفتم (دورة تنقیح روایات) با توجه به راهیافت گسترده روایات موضوع و ضعیف در مجامع روایی تلاش قابل ملاحظهای از سوی شماری از محدثان اهل سنت برای پیراسته ساختن این منابع به تحقق پیوست. ارائه مباحث نظری در زمینهی پدیدهی وضع، ارائه معیارهای شناخت روایات موضوع، شناسایی و معرفی روایات موضوع و نگارش كتابهایی در زمینه احادیث موضوع از نتایج این تحقیقات است.
38. در دوره هشتم شماری از دانشهای حدیثی ظهور یافت و برخی از دانشهای حدیثی كه در سدههای نخستین پدید آمده بود به تكامل خود نزدیك شد. رجال حدیث، مصطلحات حدیث و فقه الحدیث از جمله این دانشهاست. و فقه الحدیث دانشهای زیر مجموعه خود یعنی غریب الحدیث، مختلف الحدیث و ناسخ و منسوخ حدیث را در بر میگیرد.
39. در عصر ركود(دوره نهم)ـ كه شامل سدههای دهم تا چهاردهم است ـ دانشهای حدیثی و كوشش برای تنظیم یا تكمیل یا تبیین روایات تا حدود زیادی دچار ركود و ایستایی میشود.
40. عصر بیداری و بازگشت به دانشهای حدیثی در (دوره دهم) در میان اهل سنت با تاریخ حدیث شیعه تا حدود زیادی همسان است.
منبع: وبسایت اندیشه قم
1. سوزاندن پانصد روایت و جلوگیری از نقل حدیث و تاكید بر بسنده بودن قرآن از نشانههای مخالفت خلیفه اول (ابوبكر) با كتابت و تدوین حدیث است.
2. سوزاندن نگاشتههای حدیثی مسلمانان، فراخوانی صحابه از شهرهای مختلف به مدینه برای جلوگیری از نقل حدیث، به زندان انداختن گروهی از صحابه بخاطر كثرت نقل احادیث پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ، نشانگر مخالفت گسترده خلیفه دوم با نقل، كتابت و تدوین حدیث است.
3. كار مخالفت با كتابت وتدوین حدیث در دوره عثمان، البته با شدت كمتری همچنان استمرار یافت.
4.در توجیه علل و انگیزههای ممانعت از نقل، كتابت و تدوین حدیث هفت توجیه ارائه شده است. كه عبارتند از:
1. روایات پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ
2. جلوگیری از اختلاف مردم
3. دفاع از جایگاه قرآن
4. بسنده بودن قرآن
5. بسنده بودن حفظ از كتابت
6. ناآگاهی صحابه از نگارش
7. بیم اختلاط حدیث با قرآن
از میان این توجیهات، توجیه دوم، سوم، چهارم و هفتم از سوی خلفا ارائه شده و سایر توجیهها از سوی برخی از اندیشهوران اهل سنت مطرح شده است.
5. روایات مورد ادّعا از پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ از سه تن از صحابی به نامهای ابوسعید خدری، زید بن ثابت و ابوهریره نقل شده كه همه آنها از نظر سند و دلالت دارای اشكالاند.
6. با توجه به اذعان محدثان اهل سنت به وجود روایات اذن به كتابت در برابر روایات نهی چهار راه حل در جمع میان این روایات، پیشنهاد شده است كه عبارتند از:
1. انحصار روایات اذن به افراد كم حافظه
2. انحصار روایات اذن به اشخاصی خاص
3. ناسخ بودن روایات نهی نسبت به روایات اذن
4. عكس صورت سوم
7. فقدان نگاه روشن در برخورد با روایات اذن و نهی، عدم استناد خلفا به این روایات در زمان ممانعت از كتابت حدیث از جمله ضعفهای توجیه نخست است.
8. جلوگیری از اختلاف مردم دومین توجیه ممانعت از نقل و كتابت حدیث است كه بر زبان ابوبكر جاری شده است. این توجیه از آن جهت نادرست است كه اولاً : جایگاه حدیث رفع ابهام از آیات قرآنی و رفع اختلاف است نه ایجاد اختلاف. ثانیاً: راه جلوگیری از خطر اختلاف مردم تنقیح و پیراستهسازی احادیث است نه نابودكردن آنها.
9. دفاع از جایگاه قرآن كه برای توجیه ممانعت از سوی خلیفه دوم ابراز شده، توجیهی ناتمام است. زیرا قرآن و سنت پیوسته یكدیگر را تأیید كرده و جایگاه یكدیگر را مورد تاكید قرار دادهاند. از این رو چنان نیست كه رویكرد به احادیث باعث رویگردانی مردم از قرآن شود.
10. ادعای بسنده بودن قرآن كه از سوی خلفا برای توجیه ممانعت از كتابت حدیث عنوان شده، افزون بر آن كه با واقعیتهای تاریخی مبنی بر مراجعه مكرر مسلمانان به سنت مخالفت است، از سوی محدثان اهل سنت با مخالفت روبرو شده است.
11. بسنده بودن حفظ از كتابت كه از سوی برخی از دانشوران همچون ابنصلاح به عنوان پنجمین توجیه ممانعت ارائه شده، به خاطر منافات نداشتن حفظ با كتابت، حساسیت سنت و ضرورت ثبت بیكم و كاست آن، راهیافت ضعف و خطا در حافظه و... مخدوش است.
12. ناآگاهی صحابه از نگارش، توجیه دیگری است كه از سوی برخی از محدثان در توجیه ممانعت از كتابت و تدوین حدیث طرح شده است. در حالی كه اصل چنین مدعایی مردود است به علاوه نهی از كتابت در صورتی است كه امكان كتابت در بین باشد.
13. بیم اختلاط حدیث با قرآن نیز نمیتواند توجیه مناسبی برای ممانعت از كتابت و تدوین حدیث به شمار آید زیرا پذیرش این توجیه بدین معناست كه حدیث میتواند گفتاری همسان و همپای قرآن به حساب آید. در حالی كه بنیان اعجاز قرآن بر همآورد طلبی و عدم امكان ارائه گفتاری همسان آن استوار است.
14. با توجه به ناكافی بودن توجیههای هفتگانه پیشگفته در تبیین علل و انگیزههای مخالفت از كتابت و تدوین حدیث، دانشوران شیعه معتقداند، در ورای این ممانعت انگیزههای غیر الهی نقش داشته است. جلوگیری از انتشار فضایل اهل بیت ـ علیه السّلام ـ بویژه علی ـ علیه السّلام ـ، محور روایات نكوهش خلفا و بنیانگذاری رأی و اجتهاد در برابر نصّ انگیزهها و اهدافی بوده كه از نگاه این صاحبنظران مورد نظر خلفا بوده است. زیرا آنان برای تحكیم حكومت غاصبانه خود و تضعیف جایگاه علی ـ علیه السّلام ـ و سایر اهل بیت ـ علیه السّلام ـ ناگزیر از مقابله با انتشار احادیث بودهاند. زیرا انعكاس فضایل اهل بیت ـ علیه السّلام ـ و نكوهش خلفا در این روایات و ضرورت عمل به نصوص موانع مقاصد سیاسی آنان بوده است.
15. گرچه خلفا و توجیه كنندگان ممانعت از كتابت و تدوین حدیث كار خود را در جهت مصلحت قرآن و به سود مسلمانان ارزیابی كردهاند، امّا وافعیت آن است كه عدم كتابت و تدوین حدیث طی یك سده زیانهای جبران ناپذیری به فرهنگ دینی مسلمانان وارد ساخت كه عبارتند از:
1. از بین رفتن حلقة اتصال اسناد روایات به گونهای كه خاورشناسان همین امر را به معنای عدم اعتبار سنت ارزیابی كردهاند؛
2. راهیافت حجم انبوهی از روایات موضوع، چنانكه گردآورندگان صحاح سته خود به آن اذعان كردند؛
3. از بین رفتن بخشی از میراث روایی با وفات صحابیان و فقدان میراث مكتوب روایی؛
4. راهیافت اختلاف در حدیث در اثر تكیه به حافظه و كاستی و فزونی گرفتن نصوص روایی. افزون بر صاحب نظران شیعی، شماری از حدیثپژوهان اهل سنت نیز بر تحقق چنین زیانهایی اذعان كردهاند.
16. با آزاد شدن كتابت و تدوین حدیث كه به دستور عمر بن عبد العزیز در سال 101 هجری انجام گرفت، و با فرمان او مبنی برگردآوری سنت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ از آغاز نیمه اول سده دوم تا پایان همین سده گروهی از محدثان همچون عبد الملك بن جریج، سفیان ثوری، وكیع بن جرّاح و... به گردآوری روایات روی آوردند. گرچه عموم آثار حدیثی این دوره (دورة دوم از ادوار حدیثی اهل سنت) بدست ما نرسیده است، اما همین نگاشتهها به عنوان دستمایههای اصلی حدیث در دوره سوم یعنی عصر تدوین مورد استفاده قرار گرفته است.
17. مالك بن انس (م179) نخستین كسی است كه به دستور منصور دوانیقی كتاب حدیثی خود یعنی موطّا را فراهم آورد و این كتاب بدست ما رسیده است. او نام كتاب خود را بخاطر كوشش مضاعف برای پیراستگی روایات موطّا (= به معنای منقّح) نامیده است. كتاب موطّا حاوی 1720 روایت است.
18. كتاب موطّا بخاطر انعكاس روایات مرسل، و نیز جانبداری از مكتب فقهی مدینه مورد نقد قرار گرفته است.
19. احمد بن حنبل از چهرههای شناخته شده حدیثی و یكی از امامان چهارگانه فقه اهل سنت (فقه حنبلی) با گردآوری روایات كتاب روایی خود را كه براساس نام 80 تن از صحابه و روایات نقل شده از آنان تنظیم شده بوده مسند نامید.
20. كنار گذاشتن عقل و تكیه مفرط بر منقولات روایی و ضرورت ندانستن بررسیهای سندی در روایات غیر فقهی از جمله عواملی است كه باعث شد انبوهی از روایات موضوع یا ضعیف در مسند احمد بن حنبل راه یافته و از اعتبار این كتاب نزد محدّثان اهل سنت بكاهد. و گروهی ازآنان ابن حنبل را بخاطر یاد كرد این دست از روایات مورد نكوهش قرار دادهاند.
21. رایج بودن مسندنویسی و گردآوری روایات بدون توجه به صحّت و سقم آنها و نیز درخواست استاد بخاری، اسحاق بن راهویه، انگیزه لازم را برای رویآوری بخاری (م 256) به گردآوری روایات صحیح فراهم آورد.
22. صحیح بخاری حاوی هفت هزار روایت است كه مؤلف آنها را طی شانزده سال از میان ششصد هزار روایت برگزیده است. روایات كتاب بر اساس ابواب فقهی، كلامی، اخلاقی، تفسیری و تاریخی تنظیم شده است.
23. عالمان اهل سنت به یكصدا صحیح بخاری را صحیحترین كتابها پس از قرآن و معتبرترین كتاب روایی میشناسند. شخصیّت مؤلف، قدمت كتاب، دقت و احتیاط در نگارش و محتوای صحیح كه هماهنگ با نگرشهای كلامی اهل سنت است از عوامل برخورداری صحیح بخاری از چنین جایگاه بلندی است.
24. به رغم اعتبار نام صحیح بخاری، شماری از حدیثپژوهان اهل سنت نقدهایی بر این كتاب وارد ساختهاند. عدم تكمیل كتاب در زمان حیات مؤلف، راهیافت گسترده نقل به معنا، برخورداری از ضعفهای سندی و محتوایی از جمله این نقدهاست.
25. حذف مرموزانه روایاتی كه نشانگر حقایق تاریخی است همچون روایت غدیر خمّ، عدم یادكرد روایات قابل توجّهی از اهل بیت ـ علیه السّلام ـ، ذكر روایاتی ناصحیح در فضایل خلفا وگروهی از صحابه به خوبی از تعصب كور بخاری و عناد او با اهل بیت ـ علیه السّلام ـ حكایت دارد.
26. مسلم بن حجاج قشیری (م 261) دومین محدث برجسته اهل سنت است كه با بهره جستن از دانش حدیثی استاد خود بخاری، و با الگوگرفتن از صحیح بخاری، كتاب روایی خود را به نام صحیح مسلم فراهم آورد.
27. مسلم از میان سیصد هزار روایت، 7397 روایت را برگزیده و در كتاب خود گردآورده است. این كتاب نیز بر اساس ابواب كلامی، فقهی، تفسیری، تاریخی و... تنظیم شده است. از نگاه اهل سنت صحیح مسلم پس از صحیح بخاری در دومین درجه از اعتبار و صحت قرار دارد.
28. به رغم مشابهت صحیح بخاری با صحیح مسلم، این دو كتاب بخاطر تفاوت شرایط صحت روایات از نگاه مؤلفان، شیوة چینش ابواب و فصول و... نسبت به هم تفاوت دارند، و عموم محدثان اهل سنت صحیح مسلم را از نظر دقت در نقل نصّ روایات و چینش و تنظیم ابواب بر صحیح بخاری ترجیح میدهند. هر چند صحیح بخاری از نظر آنان از نظر اتقان و صحت در مرتبهای بالاتر قرار دارد.
29. چهار كتاب: سنن ابن داود (م 275)، سنن ترمذی (م 279)، سنن سنایی (م 303) و سنن ابنماجه (م 273) از آن جهت كه عموم روایات آنها ناظر به روایات فقهی و احكام است با هم همساناند و از این جهت به آنها سنن اطلاق شده است. اعتبار و جایگاه این كتابها از نگاه عالمان اهل سنت براساس ترتیب مزبور است.
30. در میان سنن چهارگانه پیشگفته، سنن ترمذی با توجه به یادكرد روایات غیر فقهی نظیر روایات تفسیر، بهشت و جهنم، فضایل، از جامعیت بیشتری برخوردار است. بدین جهت به آن جامع ترمذی نیز میگویند. سنن ترمذی بخاطر ذكر برخی از روایات مربوط به فضایل مورد نقد قرار گرفته است.
31. مجموع روایات سنن چهارگانه بدین ترتیب است:
سنن ابن داود: 5274 روایت. سنن ترمذی: 3955 روایت.
سنن سنایی: 5761 روایت. سنن ابن ماجه: 4341 روایت.
32. در میان صاحبان سنن چهارگانه سنایی نسبت به اهل بیت ـ علیه السّلام ـ محبت ویژه داشت و بخاطر اجتناب از نگارش كتابی در فضایل معاویه توسط شامیان مضروب و همین امر به مرگ او منتهی شد.
33. پس از عصر تدوین جوامع روایی (دوره سوم) محدثان اهل سنت كوشش گستردهای را برای تكمیل و تنظیم جوامع روایی بكار بستند و بدین ترتیب دو دورة تكمیل و تنظیم ( دورة چهارم و پنجم) شكل گرفت.
34. المسند الصحیح از ابنحبان، الالزامات از دار قطنی و المستدرك علی الصحیحین از حاكم نیشابوری، كتابهای حدیثی است كه به منظور تكمیل جوامع روایی و با استفاده از سایر منابع روایی و با استفاده از سایر منابع روایی گردآورده است.
35. تنظیم جوامع روایی اهل سنت به دو صورت محدود و گسترده انجام گرفته است مقصود از تنظیم محدود، سامان دادن به روایات صحاح ستّه است. كتابهای مصابیح السنه از فرّاء بغوی، جامع الاصول از ابن اثیر جذری، جامع المسانید از ابنجوزی و... آثار روایی است كه در این زمینه فراهم شده است. و مقصود از تنظیم گسترده، تنظیم روایات صحاح به انضمام منابع روایی دیگر است. كتابهای جامع المسانید از ابنكثیر دمشقی، جمع الجوامع از سیوطی و كنز العمال از متقی هندی و... به این منظور فراهم آمده است.
36. در دورة تبیین (دورة ششم) حدیثپژوهان به شرح و تبیین جوامع روایی روی آورده و كتابهای مفیدی در این زمینه را به رشته تحریر درآوردند. كتابهای الكواكب الدراری از كرمانی، فتح الباری از ابن رجب، فتح الباری از ابن حجر عسقلانی از جمله شرحهای مشهور صحیح بخاری و كتابهای شرح صحیح مسلم از نووی، الدیباج علی صحیح مسلم از سیوطی از جمله شرحهای صحیح بخاری و صحیح مسلماند.
37. در دوره هفتم (دورة تنقیح روایات) با توجه به راهیافت گسترده روایات موضوع و ضعیف در مجامع روایی تلاش قابل ملاحظهای از سوی شماری از محدثان اهل سنت برای پیراسته ساختن این منابع به تحقق پیوست. ارائه مباحث نظری در زمینهی پدیدهی وضع، ارائه معیارهای شناخت روایات موضوع، شناسایی و معرفی روایات موضوع و نگارش كتابهایی در زمینه احادیث موضوع از نتایج این تحقیقات است.
38. در دوره هشتم شماری از دانشهای حدیثی ظهور یافت و برخی از دانشهای حدیثی كه در سدههای نخستین پدید آمده بود به تكامل خود نزدیك شد. رجال حدیث، مصطلحات حدیث و فقه الحدیث از جمله این دانشهاست. و فقه الحدیث دانشهای زیر مجموعه خود یعنی غریب الحدیث، مختلف الحدیث و ناسخ و منسوخ حدیث را در بر میگیرد.
39. در عصر ركود(دوره نهم)ـ كه شامل سدههای دهم تا چهاردهم است ـ دانشهای حدیثی و كوشش برای تنظیم یا تكمیل یا تبیین روایات تا حدود زیادی دچار ركود و ایستایی میشود.
40. عصر بیداری و بازگشت به دانشهای حدیثی در (دوره دهم) در میان اهل سنت با تاریخ حدیث شیعه تا حدود زیادی همسان است.
منبع: وبسایت اندیشه قم