تبیین رابطه مهدویت و تکامل تاریخ
جهان به سمت ظهور مهدی موعود می رود
دین اسلام و شاید بهتر باشد بگوییم همه ادیان، برای سیر تکاملی جهان هدف و غایتی را معرفی می کنند که در آن سیر صعودی انسان به نقطه اوج خودش می رسد و تکامل تاریخی به حد اعلای خود دست می یابد، مهدویت و حکومت مهدوی، همان پایان حرکت تکاملی بشر است.
اگر جامعه انسانی امروز را با انسان های صدها قرن پیش مقایسه کنیم، شاهد یک سیر تکاملی و صعودی خواهیم بود. پیشرفت انسان های امروز نسبت به انسان های نخستین، از همه لحاظ کاملا مشهود است. البته شاید یک دوره ای عقب تر از دوره قبل از خود باشد، اما در کل سیر رو به جلو و مثبتی را شاهد هستیم.
محققین، این سیر صعودی را تکامل تاریخ نامگذاری کرده اند. شاید اولین کسی که به طور مبسوط از تکامل تاریخ بحث کرده، هگل فیلسوف آلمانی باشد.
اما این سیر تکاملی به کدام سمت می رود؟ اساسا عامل محرک این پیشرفت چیست؟ و آیا تکامل تاریخ هدفمند است؟
«وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً ۖ وَلَا یَسْتَقْدِمُونَ ؛ و هر قومی را دورهای و اجل معینی است که چون اجلشان فرا رسد لحظهای پس و پیش نخواهند شد.» [1]
و یا از آیات 134 بقره و 43 فاطر نیز می توان همین برداشت را کرد.
بحث تکامل تاریخ بیشتر در اندیشه های هگل و مارکس مطرح شده است اما از آن جایی که ریشه های اندیشه آن ها در مادی گرایی است، برای آینده این تکامل نمی توانند حدس و گمانی بزنند. شهید مطهری در این باره می فرمایند:
«بسیاری از کسانی که قائل به تکامل هستند، قائل به هدف نیستند. مثلا نظریه مارکسیستی طرفدار تکامل است و اصلا مفهوم دیالکتیک، تکامل هست بدون آنکه هدفداری در کاری باشد.»[2]
اما دین اسلام و شاید بهتر باشد بگوییم همه ادیان، برای سیر تکاملی جهان هدف و غایتی را معرفی می کنند که در آن سیر صعودی انسان به نقطه اوج خودش می رسد و تکامل تاریخی به حد اعلای خود دست می یابد.
مهدویت و حکومت مهدوی همان پایان حرکت تکاملی بشر است؛ ظهور مهدی موعود، همان ظهور منجی و نجات بخشی است که همه انسان ها انتظار آن را می کشند؛ جهان در آن زمان همان آرمان شهر و شهر رویایی انسان است که تا آن روز فقط باید در پس دنیای خیال به دنبال آن می گشتیم.
آیات قرآن کریم پایان این حرکت را چنین تصویر می کند:
«وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ؛ و به یقین، در زَبُور بعد از آگاهکننده (تورات) نوشتیم که بندگان شایسته ام، آن زمین را به ارث خواهند برد.» [3]
در تفسیر این آیه امام باقر علیه السلام می فرمایند: «مراد از آیه ، قائم آل محمّد (علیهم السلام) و یارانش می باشند.»[4]
شهید مطهری درباره رابطه تکامل و آزادی می گوید:
«انسان در اثر همه جانبه بودن تکاملش، تدریجاً از وابستگی اش به محیط طبیعی و اجتماعی کاسته و به نوعی وارستگی، که مساوی است با وابستگی به عقیده و ایمان و ایدئولوژی، افزوده است و در آینده، به آزادی کامل معنوی، یعنی وابستگی کامل به عقیده و ایمان و مسلک و ایدئولوژی خواهد رسید ... و از اسارت طبیعت، آزاد و بر حاکمیت خود بر طبیعت خواهد افزود.» [5]
در روایات یکی از عواملی که به عنوان مقدمه ظهور ذکر شده است، خواست جمعی مردم جهان برای پایان دادن به بی عدالتی و آمدن یک منجی نجات بخش است و لازمه این خواست جمعی، شناخت خیر از شر و خوب از بد است. شاید جهان امروز پر از بدکاره و یا خطاکار به نظر بیاید اما در حقیقت شناخت شر و نفرت از آن بیش از هر زمانی احساس می شود.
آیت الله خامنه ای در این باره می فرماید:
«تاریخ دارد عوض میشود. یکی از پیچ های مهم حرکت تاریخ، در زمان من و شما دارد طی می شود. پیچ های تاریخ، در طول سالهای متمادی طی می شود. گاهی عمر یک نسل یا دو نسل، در تاریخ یک لحظه است. ما در یکی از همان پیچ های عمده و در یکی از همان نقاط عطفیم.»[6]
پی نوشت ها:
[1] سوره اعراف، آیه 34
[2] فلسفه تاریخ، ج1، ص 230
[3] سوره انبیاء، آیه 105
[4] معجم الإمام المهدی علیه السلام ، ج 5 ، ص 262
[5] قیام و انقلاب مهدی عج، ص 38
[6] بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه، 27/6/1370
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید. محققین، این سیر صعودی را تکامل تاریخ نامگذاری کرده اند. شاید اولین کسی که به طور مبسوط از تکامل تاریخ بحث کرده، هگل فیلسوف آلمانی باشد.
اما این سیر تکاملی به کدام سمت می رود؟ اساسا عامل محرک این پیشرفت چیست؟ و آیا تکامل تاریخ هدفمند است؟
قرآن و تکامل تاریخ
بعضی از آیات قرآن را می توان ناظر به بحث تکامل تاریخ دانست. به طور مثال در آیه ای به مسئله حیات و اجل و مدت قوم ها پرداخته شده است:«وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً ۖ وَلَا یَسْتَقْدِمُونَ ؛ و هر قومی را دورهای و اجل معینی است که چون اجلشان فرا رسد لحظهای پس و پیش نخواهند شد.» [1]
و یا از آیات 134 بقره و 43 فاطر نیز می توان همین برداشت را کرد.
هدف دار بودن سیر تکاملی
اصل تکامل انسان ها شاید مورد انکار کسی قرار نگیرد. اما اینکه دنیا و سرنشینان آن به کدام سمت می روند مورد اختلاف است.بحث تکامل تاریخ بیشتر در اندیشه های هگل و مارکس مطرح شده است اما از آن جایی که ریشه های اندیشه آن ها در مادی گرایی است، برای آینده این تکامل نمی توانند حدس و گمانی بزنند. شهید مطهری در این باره می فرمایند:
«بسیاری از کسانی که قائل به تکامل هستند، قائل به هدف نیستند. مثلا نظریه مارکسیستی طرفدار تکامل است و اصلا مفهوم دیالکتیک، تکامل هست بدون آنکه هدفداری در کاری باشد.»[2]
تاریخ دارد عوض می شود. یکی از پیچ های مهم حرکت تاریخ، در زمان من و شما دارد طی می شود. پیچ های تاریخ، در طول سالهای متمادی طی می شود. گاهی عمر یک نسل یا دو نسل، در تاریخ یک لحظه است. ما در یکی از همان پیچ های عمده و در یکی از همان نقاط عطفیم.
اما دین اسلام و شاید بهتر باشد بگوییم همه ادیان، برای سیر تکاملی جهان هدف و غایتی را معرفی می کنند که در آن سیر صعودی انسان به نقطه اوج خودش می رسد و تکامل تاریخی به حد اعلای خود دست می یابد.
مهدویت و حکومت مهدوی همان پایان حرکت تکاملی بشر است؛ ظهور مهدی موعود، همان ظهور منجی و نجات بخشی است که همه انسان ها انتظار آن را می کشند؛ جهان در آن زمان همان آرمان شهر و شهر رویایی انسان است که تا آن روز فقط باید در پس دنیای خیال به دنبال آن می گشتیم.
آیات قرآن کریم پایان این حرکت را چنین تصویر می کند:
«وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ؛ و به یقین، در زَبُور بعد از آگاهکننده (تورات) نوشتیم که بندگان شایسته ام، آن زمین را به ارث خواهند برد.» [3]
در تفسیر این آیه امام باقر علیه السلام می فرمایند: «مراد از آیه ، قائم آل محمّد (علیهم السلام) و یارانش می باشند.»[4]
محرک تکامل تاریخ
انسان ها ذاتا گرایش به خوبی ها دارند، ولی گاهی شرائط تربیتی، نتیجه بازی را تغییر می دهد. اما از آنجایی که در سیر تکاملی انسان روز به روز نقش آزادی پر رنگ تر می شود، وابستگی هر کس از نظر فکری به دیگران کمتر و کم رنگ تر می شود. وقتی این استقلال به دست آمد، هر کس در درون خودش خوب و بدها را بهتر تشخیص می دهد و در حقیقت بدون آنکه ملاحظه اطرافیان و یا قوم و قبیله اش را بکند، خوب را از بد تشخیص می دهد؛ کاری که در زمان های گذشته به سبب تزریقی بودن فکر، توانایی و قدرت تشخیص خوب از بد از بشر سلب می شد.شهید مطهری درباره رابطه تکامل و آزادی می گوید:
«انسان در اثر همه جانبه بودن تکاملش، تدریجاً از وابستگی اش به محیط طبیعی و اجتماعی کاسته و به نوعی وارستگی، که مساوی است با وابستگی به عقیده و ایمان و ایدئولوژی، افزوده است و در آینده، به آزادی کامل معنوی، یعنی وابستگی کامل به عقیده و ایمان و مسلک و ایدئولوژی خواهد رسید ... و از اسارت طبیعت، آزاد و بر حاکمیت خود بر طبیعت خواهد افزود.» [5]
در روایات یکی از عواملی که به عنوان مقدمه ظهور ذکر شده است، خواست جمعی مردم جهان برای پایان دادن به بی عدالتی و آمدن یک منجی نجات بخش است و لازمه این خواست جمعی، شناخت خیر از شر و خوب از بد است. شاید جهان امروز پر از بدکاره و یا خطاکار به نظر بیاید اما در حقیقت شناخت شر و نفرت از آن بیش از هر زمانی احساس می شود.
آیت الله خامنه ای در این باره می فرماید:
«تاریخ دارد عوض میشود. یکی از پیچ های مهم حرکت تاریخ، در زمان من و شما دارد طی می شود. پیچ های تاریخ، در طول سالهای متمادی طی می شود. گاهی عمر یک نسل یا دو نسل، در تاریخ یک لحظه است. ما در یکی از همان پیچ های عمده و در یکی از همان نقاط عطفیم.»[6]
پایان کلام
تکامل تاریخ در جریان است و این نه فقط به اراده طبیعت بی جان که به اراده انسان ها در حال شکل گیری است. قدرت های جهان چه بخواهند و چه نخواهند، جبارین و ظالمین تاریخ، اگر چه انتظارش را نکشند، نتیجه، محتوم و قطعی است. پایان جهان به دست صالحین و عدالت گستران است و این پایان سیر تکاملی تاریخ است. بهتر است خودمان را در این سیر خروشان به ظاهر آرام بیندازیم تا ما هم تکامل یافته شویم. به تعبیر دیگر منتظر شویم که بالاترین عبادت ها است.پی نوشت ها:
[1] سوره اعراف، آیه 34
[2] فلسفه تاریخ، ج1، ص 230
[3] سوره انبیاء، آیه 105
[4] معجم الإمام المهدی علیه السلام ، ج 5 ، ص 262
[5] قیام و انقلاب مهدی عج، ص 38
[6] بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه، 27/6/1370