تبیان، دستیار زندگی

نقد فیلم هاری ساخته امیر احمد انصاری

این پول کثیف!

«هاری» به کارگردانی امیر احمد انصاری یک فیلم شهری است که رویکردی انتقادی-اجتماعی در طرح و بیان قصه خود دارد. قصه ای که قرار است به نوعی فساد ناشی از مناسبات بیمار اقتصادی را با مفهوم رفاقت گره بزند و تاثیر مخرب آن را بر فروپاشی اخلاقی روایت کند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
هاری
دو دوست قدیمی و هم خانه به نام سیاوش (علیرضا کمالی) و شاهرخ(میلاد کی مرام) که هر کدام با انگیزه و پیش زمینه های متفاوت در یک بازی خطرناک مالی گرفتار می شوند روندی را در رفاقت خود طی می کنند که پایان آن پایان تلخ رفاقت و صداقت است.

از این رو می توان فیلم را به جنس سینمای مسعود کیمیایی نزدیک دانست. خاصه در طرح رفاقت های زخم خورده، نامردی و نامرادی های روزگار. با این حال کمی نسبت به آثار متاخر کیمیایی، قصه گو تر است. اگرچه فیلم قصه اش را در ساختاری از بافت داستانی روایت می کند، اما کمتر می توان ردپای آن را در جامعه ، چنانکه در فیلم به تصویر کشیده می شود پیدا کرد. «هاری» نگاهی تلخ و گزنده به جهان و جامعه ای بی رحم را به تصویر می کشد که همه چیز با پول رقم می خورد؛ این پول کثیف که در نهایت قهرمان قصه را به نقطه صفر می رساند و او باید زندگی را از اول شروع کمد. نه از اول معیشت که از اول معرفت.

 در پایان فیلم سیاوش به همسرش می گوید باید یک چیزهایی را در درونم تغییر دهیم و گویی پایان این اضمحلال اراده معطوف به تغییر است. تجربه یک انقلاب درونی. سیاوش به کلانتری می رود تا احتمالا خودش را معرفی کند و با رجوع به فطرت پاکش، چرک های زندگی را بزداید و تطهیر شود. او دارای ذات پاک و روشنی است و چنانکه در چند جای فیلم به آن اشاره می شود قلب پاکی دارد.

 ضعف در شخصیت پردازی و فضاسازی هایی که بیشتر به یک گنگستر ایرانی نزدیک است قدرت همراهی و همدلی مخاطب با خود را ندارد و چنانکه شایسته است با ذهن مخاطب درگیر نمی شود. فیلم البته روایت غیر خطی را برای بیان قصه خود انتخاب می کند و مبتنی بر عنصر غافلگیری و آشنایی زدایی پیش می رود.



کمک کردن به رفیق قدیمی پدرش که در وضعیت بد اقتصادی است یا فداکاری و ایثاری که او در حق برادرش معلولش می کند یکی از مصادیق این معناست. با این حال آنقدر رشته های قصه از هم گسسته و پاره پاره است که عناصر درام در هم به خوبی چفت و بست نمی شود و درک روابط آدم ها و مناسبات آنها در هاله ای از ابهام می ماند. شاید اگر بازی خوب علیرضا کمالی نبود، ستون فیلم به یکباره فرو می ریخت و از هم می پاشید.

آنچه که به عنوان یک اصل در جنس بازیگری فیلم بنا به اقتضای قصه شکل می گیرد دوگانگی و مرموزی است که رگه هایی از آن در نوع اغلب بازیگران دیده می شود. با این حال شخصیت سیاوش در اینجا به عنوان یک شخصیت قربانی، متمایز می شود و علیرضا کمالی هم به خوبی از پس این نقش پیچیده برمی آید.  جنس بازی او به ویژه درونگرایی های طغیانگرانه اش و سهمی که این نقش در کلیت قصه دارد، بازی او را برجسته تر کرده و چه بسا بار اصلی درام بر روی شانه های او پیش می رود.

 شخصیتی درونگرا که البته در تضاد بین آدم خوب بودن و بد بودن در حال کشمکش است. سیاوش خلافکار بالذات نیست او قربانی و محصول سیستمی است که در آن فقط ناجوانمردان فاتح نبردند. در جایی از فیلم رئیس شبکه ای مافیایی(جمشید هاشم پور) بر این سخن تاکید می کند و دیالوگی دارد مبنی بر اینکه هرچه حرام زاده تر باشی بیشتر برد خواهی کرد!

«هاری» تصویری عریان از سقوط اخلاقی و پلیدی انسان در چنبره منافع شخصی و جبر پول کثیف است. فیلم از پیرنگ های مضمونی خوبی برخوردار است اما نمی تواند قصه اش را به روشنی روایت کند. ضعف در شخصیت پردازی و فضاسازی هایی که بیشتر به یک گنگستر ایرانی نزدیک است قدرت همراهی و همدلی مخاطب با خود را ندارد و چنانکه شایسته است با ذهن مخاطب درگیر نمی شود. فیلم البته روایت غیر خطی را برای بیان قصه خود انتخاب می کند و مبتنی بر عنصر غافلگیری و آشنایی زدایی پیش می رود. شاید نقطه اوج آن هم در صحنه پایانی باشد که نقاب از چهره آدم های پیرامون سیاوش برداشته می شود و او می فهمد که از همه رو دست خورده است. تصویری بی رحمانه از آدم هایی که روی انسانیت را سیاه کرده اند و از پلشتی و پلیدی خود، هویت می گیرند.

«هاری» چنانکه از عنوان آن نیز پیداست تبدیل انسان به درندگی حیوانی را به تصویر می کشد که انسان شناسی آن هابزی است که گفته بود انسان گرگ انسان است. اضمحلال و سقوط آدمی در دره پستی را می توان در پس فیلم احساس کرد و همین حال مخاطب را خراب می کند. انگار نمی خواهی به عنوان مخاطب این همه پستی و سقوط انسانی را باور کنی و هنوز به انسان و انسانیت امیدواری. اگر این مفاهیم در یک منطق دراماتیک و ساختاری باورپذیر بازنمایی و روایت می شد،«هاری» می توانست به یک فیلم اجتماعی تند و تیز موثر بدل شود اما در رسیدن به این هدف ناکام می ماند.

شناسامه فیلم


کارگردان : امیراحمد انصاری

نویسنده : امیرعلی محسنین

تهیه‌کننده : علی شاه حاتمی،مهدی مددکار

بازیگران:علیرضا کمالی، جمشید هاشم پور، میلاد کی مرام، مینا ساداتی، حسین سلیمانی، مجید واشقانی و ...

خلاصه‌‌‌‌‌فیلم: من خطر کردم که یا همه چیز درست شه یا هیچی! هر کاری می‌کنم واسه خاطر بچمون که تو خانواده‌ای که من بزرگ شدم، بزرگ نشه.