تبیان، دستیار زندگی

جلوه های فاطمی در شعر فارسی

ای کاش خاک تیره یثرب فدک نداشت

شعر فاطمی جلوه ای از حماسه ی عشق و عرفان است که حتی در فخیم ترین و شاعرانه ترین ابیات هم نمی تواند، همه ابعاد وجودی و کرامات بزرگ بانوی دوعالم هستی را به تصویر بکشد. اما به اندازه سعی و وسع شاعران آیینی، شعری خلق می شود که دل را با سلاله مطهر خاندان نبوت و امامت همراه می کند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
حضرت فاطمه
*پوستری که ملاحظه می فرمایید بچه های شهر غریب اثر عبدالحمید قدیریان از مجموعه آثار حضرت زهرا سلام الله علیها است.

قلمرو شعر فارسی آنچنان گسترده و پویاست که حوزه های مختلف شعری با سلایق و دیدگاه های متفاوت به اسانی توانسته اند در آن شکل گرفته و به حیات ادبی خود ادامه دهند.شعر فارسی هیچ محدودیتی برای حوزه های شعر ایجاد نمی کند و شاعران پارسی گو مضامین شعری خود را با سبک و قالب های گوناگون به مخاطب خود ارائه می کنند.

یکی از گونه های شعر فارسی، شعر آیینی است که قدمتی چند صد ساله دارد. شعری مذهبی که ریشه از اعتقادات و معارف دینی ماست. در گستره شعر آیینی، حوزه هایی چون شعر ولایی، شعر علوی،رضوی، شعر مهدوی، شعر فاطمی  و...قرار گرفته است.

شعر فاطمی در قلمرو زبان فارسی که بیش از ۱۱ قرن قدمت و پیشینه مکتوب دارد با آثار بسیار فاخری روبرو هستیم که نشان از ارادت قلبی و دلباختگی سخنوران شیعی نسبت به ساحت مقدس این بانوی بزرگ است.

در قلمرو شعر فاطمی بیان جزییات و توجه به زندگی و حیات حضرت فاطمه (س) نقش مهمی دارد.ماجرای فدک، غصب امامت حضرت علی(ع)، شکستگی پهلو و شهادت ایشان، مخفی بودن قبر بانو و ... گوشه هایی از زندگی دختر پیامبر اسلام(ص) است که در این نوع شعر به اصیل ترین و زیباترین شکل به تصویر کشیده می شود. در شعر فاطمی با عناوینی چون ظلم‌ستیزی، ازخودگذشتگی و ایثار، مهربانی،کوشایی،عبادت،سعی در برآوردن حوایج، علم،آگاهی،کرامت،غیرت،  معرفت و بصیرت فاطمی رو به رو می‌شویم.

یکی از ویژگی های شعر فاطمی که ریشه در اعتقادات شاعر دارد، دل سوختگی و شیفتگی سراینده است.شاعر می کوشد مخاطب شعر را در قالب مدح، مرثیه، فضائل و مناقب زندگانی و ابعاد وجودی حضرت زهرا سلام الله علیها آشنا کند.از طرف دیگر به دلیل اینکه شعر فاطمی به عنوان شعر مداحی نیز به کار می رود، مخاطب آن را با جان و دل می شنود و با جان و دل می پذیرد. به قول معروف سخنی که از دل برآید،لاجرم بر دل نشیند.

البته ذکر این نکته لازم به نظر می رسد که شاعر آیینی و شاعری که درباره حضرت فاطمه(س) شعر می سراید باید توجه کند که قرار نیست هرچه می خواهد دل تنگش بگوید. بلکه توجه به ابعاد شخصیتی و سیره آن حضرت را در واژگان و کلمات لحاظ کند. ساحت شعر فاطمی مبرا از نگاه بازاری و عامیانه است و این به صداقت، امانت و اخلاص شاعر باز می گردد.

شاعران آیینی از گذشته اهتمام ویژه ای به شعر علوی داشته اند، اما شعر فاطمی همانند صاحب این نوع شعر کمی مظلوم واقع شده است. به گفته اغلب صاحبنظران، شعر فاطمی هنوز نتوانسته همپای شعر علوی حرکت کند و به اوج برسد. این مساله کار و مسولیت شاعران آیینی را دوچندان می کند.

این اهتمام به شعر فاطمی تنها نباید در کمیت اشعار باشد، بلکه توجه به کیفیت و شأن وجودی صاحب شعر یعنی بانوی دوعالم نیز باید مدنظر قرار گیرد.یکی از آسیب هایی که به شعر فاطمی لطمه می زند همین نگاه سطحی و عامیانه است. اینکه درماندگی، استیصال یا غم زده به مخاطب معرفی کنیم در حالی که سیره و سیمای آن حضرت در حد اعلی و خارج از درک و تصور بشر است.

الگوی همسری موفق و پشتیبان ولایت، روح مادرانه و حماسه ساز آن حضرت در ماجرای عاشورا و حیات امامت و تشیع هر دام گوشه ای از زندگی پربرکت زهرای مرضیه (س) است که می تواند شعر فاطمی را به اوج برساند چنانچه از این شعر بر علیه خودش استفاده نشود.

شعر فخیم فاطمی، سرمشق عشق و حماسه و عرفان است. یک سبک زندگی اسلامی که می تواند الگوی همه مومنان و عاشقان آن حضرت قرار گیرد.شعر معاصر ما و به خصوص بعد از انقلاب اسلامی، بسیاری از شعرای متعهد سعی کردند قرائت حماسی و ارزشی از فرهنگ فاطمی داشته باشند، در نتیجه آثاری در پیشنیه تاریخی شعر فاطمی آفریده شده است که در نوع خود بی سابقه است.

در ادامه چند قطعه شعر فاطمی از شاعران جوان کشور، به مناسبت ایام شهادت جانسوز حضرت فاطمه (س) را به امید بهره مندی همه علاقه مندان شعر و ادب فاطمی می آوریم:

سیدحمیدرضا برقعی:


گل‌های عالم را معطر کرده بویت

ای آن که می‌گردد زمین در جست و جویت

یادش بخیر آن روزها ریحان به ریحان

می‌چید پیغمبر بهشت از رنگ و بویت

سیاره‌ها را در نخی می‌چیدی آرام

می‌ساختی تسبیحی از خاک عمویت

برداشتند از سفره‌ات نان، مردم شهر

جرعه به جرعه آب خوردند از سبویت

درهای رحمت باز می‌شد با دعایت

دردا که می‌بستند، درها را به رویت

تاریخ می‌داند فدک تنها بهانه است

وقتی بهشت آذین شده در آرزویت

وقتی منزه گشته خاک از سجده‌هایت

وقتی مطهر می‌شود آب از وضویت

چادر حمایل می‌کنی از حق بگویی

حتی اگر یک شهر باشد روبرویت

برخواستی با آن صفت‌های جلالی

امید مهدی نژاد:


پرواز آسمانی او را مَلک نداشت

ماهی که در اطاعت خورشید، شک نداشت

سنگش زدند و دست ز افشای شب نَشُست

آن نور ناب، واهمه ای از محک نداشت

مهتاب زیر سیلی شب بود و آفتاب

حتی دو دست باز برای کمک نداشت

این بود دستمزد رسالت؟ زمینیان!

ای خلق خیره! دست محمد نمک نداشت؟

می‌پرسد از شما که چه کردید؟ مردمان

گلدان یاس باغچه ی من ترَک نداشت

 خورشید و ماه را به زمینی فروختند

ای کاش خاک تیره یثرب فدک نداشت

سیده تکتم حسینی:


 بی‎ نگاهت، بی نگاهت مرده بودم بارها

ای كه چشمانت گره وا می‌كند از كارها

مهر تو جاری شده در سینه‌ی دریا و رود

دور دستاس تو می‌چرخند گندم‌زارها

بازهم چیزی به جز نان و نمک در خانه نیست

با تو شیرین است امّا سفره‌ی افطارها

باغ غمگین است، لبخندی بزن تا بشكفند

یاس‌ها، آلاله‌ها، گل پونه‌ها، گل‌نارها

برگ‌های نازكت را مرهمی  جز زخم نیست

دورت ای گل ، سر برآوردند از بس خارها

بعد تو دارد مدینه غربتی بی حدّ و مرز

خانه‌های شهر، درها، كوچه ها، دیوارها

نخل‌های بی‌شماری نیمه‌شب‌ها دیده‌اند

سر به چاهِ درد برده کوه صبری، بارها