عوامل موثر بر جدایی
رد پای گرانی دلار در طلاق زوجین!
جدایی به علل مختلفی می تواند اتفاق بیافتد که شناخت این علت ها به برطرف کردن آنها و مستحکم تر شدن روابط زوجین منجر خواهد شد.
از جمله عقودی که دین مبین اسلام بسیار روی آن تاکید داشته و برای پایدار ماندن آن قوانین مستحکم قرار داده، ازدواج است؛ به عنوان مثال بایستی صیغه عقد ازدواج، به نظر مشهور مراجع به عربی خوانده شود در حالی که این امر در سایر عقود لازم نیست. پیامبر بزرگوار اسلام ازدواج را از سنت خود شمرده و بر روی آن تاکید بسیاری داشتند؛ و همواره بر حفظ زندگی در شرایط سخت و ناخوشایند توصیه می فرمودند و افراد را از طلاق و جدایی بر حذر می داشتند و می فرمودند: «ما احلّ الله شیئاً احبُ الیه من النكاحِ و ما أحلُّ شیئاً ابغض الیه من الطلاقِ؛ در حلال های خدا چیزی محبوبتر از نکاح و چیزی مبغوضتر از طلاق نیست»[1]
اما امروز در جامعهی اسلامی ما، یکی از آمارهای رو به رشد و تکان دهندهای که هر روز بیشتر می شود آمار طلاق میباشد، که بر اساس آمار سازمان ثبت احوال کشور همه ساله به فراوانی طلاق افزوده می شود این در حالی است که ازدواج رشد منفی را نشان می دهد. [2]
حال باید عوامل ایجاد این ناهنجاری موجود در کشور را مورد بررسی قرار داد. از جمله عوامل تاثیر گذار در افزایش آمار طلاق می توان به این موارد اشاره کرد:
1- تغییر ارزشهای حاكم بر جامعه:
از آغاز دوران بازسازی كشور و پس از جنگ هشت ساله دفاع مقدس، مدلی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی در پیش گرفته شد كه این مدل موجب بروز تضادهای ارزشی و ناهنجاریهای متعدد گردید؛ ارزشهای اجتماعی از سنتی به مدرن و از ساده زیستی به تجمل گرایی تغییر چهره داد.
اقدامات اقتصادی نظیر تغییر نرخ ارز و تورم موجب كاهش درآمد واقعی و قدرت خرید مردم گردید. همچنین با ابزارهای گوناگون (واردات، تبلیغات، مراكز تجاری و ...) نیاز و عطش خرید در مردم پر رنگ شد. و سطح نیازهای غالب مردم بالاتر از سطح درآمدشان قرار گرفت و مردم در برآوردن نیازهایشان، با مشکلات اساسی روبه رو شدند. به همین دلیل دستیابی به درآمد و پول بیشتر، بیش از حد معمول، با ارزش شد. و تجمل گرایی جای ساده زیستی را گرفت. از طرف دیگر، عواملی مانند، گرایش بارز مدیران دولتی به تجملات و ظواهر و تغییر فضای كل جامعه، موجب شد كه مردم ارزش های جدید را تأیید شده (هنجار) و جست و جوی پول برای ارضای نیازهای جدید را درست و مشروع بدانند. وقتی دختر یا پسری در این فرهنگ رشد و نمو یابد؛ از همان ابتدا خواستار زندگی راحت و مهیا بودن تمام امکانات می باشد. و در زندگی زناشویی حتی در اثر کمبود یکی از ملزومات زندگی صبر و تحمل خود را از دست می دهد و مقدمه ای می شود برای تاخت و تاز نسبت به دیگری و بحث و کشمکش و نهایتا جدایی و برهم زدن زندگی زناشویی. به همین علت است که می توان یكی از عواقب شوم تغییر ارزشها را، سست شدن بنیان خانواده و گسترش طلاق نام برد.
2-تهاجم فرهنگی:
یکی از هجومهای خاموش در عین حال خطرناک که امروزه جامعهی اسلامی ما با آن دست و پنجه نرم میکند، تهاجم فرهنگی میباشد شاید در یک دهه گذشته در هر شهر تعدادی محدود ماهواره در منازل موجود بود اما امروزه در کمتر خانه ای است که ماهواره موجود نباشد. یکی از تاثیر گذارترین عوامل وجود ماهواره در خانواده را می توان عادی قلمداد کردن و از بین رفتن قبح ارتباط با نامحرم بر اساس تفکرات فیلم های هالیوودی و ترکیهای می باشد. که تاثیرات آن را در افزایش حجم اردوهای مختلط دانشگاهی و همچنین رواج ازدواجهای سپید و حتی در زنان شوهرداری که مشغول کار در شرکتهای خصوصی میباشند و نهایت این امر نیز به تعویق افتادن ازدواج و حتی طلاق می باشد که در ادامه طلاق را در پی داشته که تاثیر این هجوم را می توان در جشنی که جدیدا بسیار رواج یافته به نام جشن طلاق دید که خانم یا آقا، مجرد شدن خود را به همگان اعلام کرده و این امر را جشن بگیرند.
از جمله عوامل دیگر در تهاجم فرهنگی را نیز میتوان به آمار رو به رشد واردات وسایل آرایشی و همچنین آمار بالای عمل جراحی زیبایی نام برد که تاثیر گذاری این موارد را می توان در جذب جوانان و تهییج قوه شهوانی آنها دید و در این صورت وقتی مردی در اطراف خود زنان با آرایشهای مختلف جذب کننده را میبیند نوعی تنوع طلبی در او ایجاد شده و از بسنده کردن به یک زن خوداری و عامل ارضای شهوانی خود را در زنان بیشتر البته بدون هیچگونه مسئولیتی در قبال آنها می بیند و این هم می شود یکی دیگر از عوامل افزایش آمار طلاق.
3- معضلات اقتصادی و اجتماعی
یکی دیگر از عوامل افزایش طلاق را میتوان افزایش بیكاری و عدم اشتغال، سطح پایین در آمدها، کمبود مسكن و امكانات رفاهی و همچنین معضلات اجتماعی همچون افزایش اعتیاد و... دانست. بر اساس تغییر ارزشهای حاکم بر جامعه که در عامل اول بیان گردید؛ وقتی خانواده ها تجملگرا شوند و اثری از قناعت و ساده زیستی در خانواده ها نباشد و ارزشهای اسلامی و تعهدات اخلاقی از قبیل ایمان، توكل، قناعت و صبر احساس مسئولیت به اعضای خانواده و... کم رنگ گردد و از طرف دیگر دولتها نیز نتوانند در کشور اشتغال ایجاد کنند یا مسکن و امکانات رفاهی در خدمت مردم قرار دهد، اولین نهادی که ضربه می خورد، خانواده و رابطه ی بین همسران می باشد. که با بوجود آمدن مشکلات مالی و اقتصادی و چشم و هم چشمی های رایج در جامعه عرصه را بر شریک زندگی خود تنگ می کنند و به جای چاره اندیشی و همدردی راهی دادگاه خانواده می شوند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
[1]. ختم الاولیاء، حکیم ترمزی، ص54.
[2]. سازمان ثبت احوال کشور.
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید. اما امروز در جامعهی اسلامی ما، یکی از آمارهای رو به رشد و تکان دهندهای که هر روز بیشتر می شود آمار طلاق میباشد، که بر اساس آمار سازمان ثبت احوال کشور همه ساله به فراوانی طلاق افزوده می شود این در حالی است که ازدواج رشد منفی را نشان می دهد. [2]
حال باید عوامل ایجاد این ناهنجاری موجود در کشور را مورد بررسی قرار داد. از جمله عوامل تاثیر گذار در افزایش آمار طلاق می توان به این موارد اشاره کرد:
1- تغییر ارزشهای حاكم بر جامعه:
از آغاز دوران بازسازی كشور و پس از جنگ هشت ساله دفاع مقدس، مدلی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی در پیش گرفته شد كه این مدل موجب بروز تضادهای ارزشی و ناهنجاریهای متعدد گردید؛ ارزشهای اجتماعی از سنتی به مدرن و از ساده زیستی به تجمل گرایی تغییر چهره داد.
اقدامات اقتصادی نظیر تغییر نرخ ارز و تورم موجب كاهش درآمد واقعی و قدرت خرید مردم گردید. همچنین با ابزارهای گوناگون (واردات، تبلیغات، مراكز تجاری و ...) نیاز و عطش خرید در مردم پر رنگ شد. و سطح نیازهای غالب مردم بالاتر از سطح درآمدشان قرار گرفت و مردم در برآوردن نیازهایشان، با مشکلات اساسی روبه رو شدند. به همین دلیل دستیابی به درآمد و پول بیشتر، بیش از حد معمول، با ارزش شد. و تجمل گرایی جای ساده زیستی را گرفت. از طرف دیگر، عواملی مانند، گرایش بارز مدیران دولتی به تجملات و ظواهر و تغییر فضای كل جامعه، موجب شد كه مردم ارزش های جدید را تأیید شده (هنجار) و جست و جوی پول برای ارضای نیازهای جدید را درست و مشروع بدانند. وقتی دختر یا پسری در این فرهنگ رشد و نمو یابد؛ از همان ابتدا خواستار زندگی راحت و مهیا بودن تمام امکانات می باشد. و در زندگی زناشویی حتی در اثر کمبود یکی از ملزومات زندگی صبر و تحمل خود را از دست می دهد و مقدمه ای می شود برای تاخت و تاز نسبت به دیگری و بحث و کشمکش و نهایتا جدایی و برهم زدن زندگی زناشویی. به همین علت است که می توان یكی از عواقب شوم تغییر ارزشها را، سست شدن بنیان خانواده و گسترش طلاق نام برد.
از جمله عوامل دیگر در تهاجم فرهنگی را نیز میتوان به آمار رو به رشد واردات وسایل آرایشی و همچنین آمار بالای عمل جراحی زیبایی نام برد که تاثیر گذاری این موارد را می توان در جذب جوانان و تهییج قوه شهوانی آنها دید و در این صورت وقتی مردی در اطراف خود زنان با آرایشهای مختلف جذب کننده را میبیند نوعی تنوع طلبی در او ایجاد شود.
2-تهاجم فرهنگی:
یکی از هجومهای خاموش در عین حال خطرناک که امروزه جامعهی اسلامی ما با آن دست و پنجه نرم میکند، تهاجم فرهنگی میباشد شاید در یک دهه گذشته در هر شهر تعدادی محدود ماهواره در منازل موجود بود اما امروزه در کمتر خانه ای است که ماهواره موجود نباشد. یکی از تاثیر گذارترین عوامل وجود ماهواره در خانواده را می توان عادی قلمداد کردن و از بین رفتن قبح ارتباط با نامحرم بر اساس تفکرات فیلم های هالیوودی و ترکیهای می باشد. که تاثیرات آن را در افزایش حجم اردوهای مختلط دانشگاهی و همچنین رواج ازدواجهای سپید و حتی در زنان شوهرداری که مشغول کار در شرکتهای خصوصی میباشند و نهایت این امر نیز به تعویق افتادن ازدواج و حتی طلاق می باشد که در ادامه طلاق را در پی داشته که تاثیر این هجوم را می توان در جشنی که جدیدا بسیار رواج یافته به نام جشن طلاق دید که خانم یا آقا، مجرد شدن خود را به همگان اعلام کرده و این امر را جشن بگیرند.
از جمله عوامل دیگر در تهاجم فرهنگی را نیز میتوان به آمار رو به رشد واردات وسایل آرایشی و همچنین آمار بالای عمل جراحی زیبایی نام برد که تاثیر گذاری این موارد را می توان در جذب جوانان و تهییج قوه شهوانی آنها دید و در این صورت وقتی مردی در اطراف خود زنان با آرایشهای مختلف جذب کننده را میبیند نوعی تنوع طلبی در او ایجاد شده و از بسنده کردن به یک زن خوداری و عامل ارضای شهوانی خود را در زنان بیشتر البته بدون هیچگونه مسئولیتی در قبال آنها می بیند و این هم می شود یکی دیگر از عوامل افزایش آمار طلاق.
3- معضلات اقتصادی و اجتماعی
یکی دیگر از عوامل افزایش طلاق را میتوان افزایش بیكاری و عدم اشتغال، سطح پایین در آمدها، کمبود مسكن و امكانات رفاهی و همچنین معضلات اجتماعی همچون افزایش اعتیاد و... دانست. بر اساس تغییر ارزشهای حاکم بر جامعه که در عامل اول بیان گردید؛ وقتی خانواده ها تجملگرا شوند و اثری از قناعت و ساده زیستی در خانواده ها نباشد و ارزشهای اسلامی و تعهدات اخلاقی از قبیل ایمان، توكل، قناعت و صبر احساس مسئولیت به اعضای خانواده و... کم رنگ گردد و از طرف دیگر دولتها نیز نتوانند در کشور اشتغال ایجاد کنند یا مسکن و امکانات رفاهی در خدمت مردم قرار دهد، اولین نهادی که ضربه می خورد، خانواده و رابطه ی بین همسران می باشد. که با بوجود آمدن مشکلات مالی و اقتصادی و چشم و هم چشمی های رایج در جامعه عرصه را بر شریک زندگی خود تنگ می کنند و به جای چاره اندیشی و همدردی راهی دادگاه خانواده می شوند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
[1]. ختم الاولیاء، حکیم ترمزی، ص54.
[2]. سازمان ثبت احوال کشور.