تحقیق روی علت بزرگی مغز انسان
نتایج مطالعات یک تیم تحقیقاتی به رهبری دانشمندان رشته کامپیوتر دانشگاه کاردیف، حاکی از آن است که افزایش سریع اندازه مغز انسان در دو میلیون سال اخیر، براساس تمایلات یک فرد برای همکاری با دیگران، نسبت به شهرت و اعتباری که انجام آن کار برایش در پی دارد، صورت میگرفته است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1396/12/01 ساعت 11:53
زینب شاه مرادی - مرکز یادگیری تبیان
به گزارش بیگ بنگ، در مطالعه ای منتشر شده در مجله “گزارشات علمی”، تیم تحقیقاتی با حضور روانشناس تکاملی “پروفسور رابین دونبار از دانشگاه آکسفورد”، به طور مشخص دریافت که تکامل یا فرگشت مغز در افرادی سریعتر و بیشتر صورت میگیرد که تمایل بیشتری به همکاری با افراد در سطح خود یا موفقتر از خودشان، نشان میدهند. پایهگذار اصلی این مطالعه، پروفسور راجر ویتاکر از دانشگاه انفورماتیک کاردیف خاطر نشان کرد: نتایج حاکی از آن است که تکامل همکاری میان انسانها، که کلیدی برای زندگی سعادت مند محسوب میشود، ذاتاً به مقایسه اجتماعی مربوط است – قضاوت در مورد دیگران و تصمیمگیری برای اینکه دائماً میخواهیم به دیگران کمک کنیم یا نه.
نشان دادیم که در گذر زمان، فرگشت مغز در افرادی سریعتر رخ میدهد، که از استراتیژیهایی برای کمک به افراد در سطح خود یا موفقتر از خود استفاده میکنند. این تیم در مطالعه شان از شبیه سازی کامپیوتری برای انجام صدها هزار شبیهسازی، یا “بازی بخشش” استفاده کردند، تا بتوانند سختی استفاده از روش های تصمیمگیری را در انسانهای معمولی کاهش دهند؛ تا از این راه، بفهمند چرا بعضی از انواع رفتارهای میان انسانها، در گذر زمان تقویت میشوند.
در هر دور از “بازی بخشش”، دو بازیکن شبیه سازی شده، از جمعیت به صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس، بازیکن اول، با توجه به شهرت و مقامی که انجام آنکار برایش در پی میداشت، باید تصمیم میگرفت که آیا میخواهد به بازیکن دیگر چیزی ببخشد و اهداء کند، یا نه. اگر بازیکن تصمیم میگرفت چیزی اهداء کند، خسارت می دید و دریافت کننده سود میبرد. در مرحله بعد، میزان شهرت هر بازیکن نسبت به کاری که انجام داده بود، بروز رسانی میشد و بعد بازی دیگری شروع میشد.
در مقایسه با گونههای دیگر (مثل نزدیک ترین خویشاوند ما “شامپانزهها”)، نسبت وزن مغز به بدن در انسان، خیلی بیشتر است. انسان ها همچنین بزرگ ترین قشر مخ را در بین پستانداران دارند؛ که اندازه آن نیز، بسته به اندازه مغز آنهاست. این منطقه، از نیمکرههای مغز محافظت میکند که خود، مسئولیتهای سنگینتری مثل حافظه، تفکر و ارتباطات ما را دارد. تیم تحقیقاتی نتیجه گرفت که قضاوت کردن در مورد دیگران برای کمک کردن یا نکردن آن ها، تأثیر بسزایی در بقای نسل داشته است. همچنین نتیجهگیری کرد که امر قضاوت مداوم انسانها، به قدر کافی کار سختی برای افزایش بزرگی مغز انسانها در عصر انسان بوده است.
پروفسور رابین دونبار، که قبلاً فرضیه “مغز اجتماعی” را داده بود، گفت: طبق فرضیه “مغز اجتماعی”، اندازه مغز انسان که بطور نامتناسبی بزرگ است، نتیجه حضور او در گروههای اجتماعی بزرگ و پیچیده است. تحقیق جدید ما، درستی این فرضیه را مستحکمتر میکند، و بینش جدیدی نسبت به نقش مفید همکاری در کنترل فرگشت مغز ارائه میدهد. و به نوعی نتیجه گرفت که امر قضاوت دیگران، احتمالاً به بزرگ شدن اندازه مغز انسان کمک کرده است.
طبق گفته تیم، این تحقیق همچنین میتواند تأثیر بسزایی بعداً در مهندسی داشته باشد؛ مخصوصاً در موقعیتهایی که ماشینهای هوشمند و خودکار، باید تصمیم بگیرند چه مقدار مهربانی و بخشش، در تعامل های لحظهای، از خود نشان دهند. پروفسور ویتاکر گفت: مدلهایی که میتوانیم استفاده کنیم، به صورت الگوریتمهای کوتاهی با نام “فرایندهای کاوشی” نمایش داده میشوند؛ که به دستگاه این اجازه را میدهند درباره ی همکاری کردن یا نکردن، سریعاً تصمیم بگیرد. تکنولوژی های خودکار جدید، مثل شبکههای بیسیم توزیع شده یا ماشینهای بیسرنشین، مجبورند خودشان رفتار خود را مدیریت کنند، و در همین هنگام، با یکدیگر در محیط اطرافشان همکاری کنند.
منبع: http://bigbangpage.com
به گزارش بیگ بنگ، در مطالعه ای منتشر شده در مجله “گزارشات علمی”، تیم تحقیقاتی با حضور روانشناس تکاملی “پروفسور رابین دونبار از دانشگاه آکسفورد”، به طور مشخص دریافت که تکامل یا فرگشت مغز در افرادی سریعتر و بیشتر صورت میگیرد که تمایل بیشتری به همکاری با افراد در سطح خود یا موفقتر از خودشان، نشان میدهند. پایهگذار اصلی این مطالعه، پروفسور راجر ویتاکر از دانشگاه انفورماتیک کاردیف خاطر نشان کرد: نتایج حاکی از آن است که تکامل همکاری میان انسانها، که کلیدی برای زندگی سعادت مند محسوب میشود، ذاتاً به مقایسه اجتماعی مربوط است – قضاوت در مورد دیگران و تصمیمگیری برای اینکه دائماً میخواهیم به دیگران کمک کنیم یا نه.
نشان دادیم که در گذر زمان، فرگشت مغز در افرادی سریعتر رخ میدهد، که از استراتیژیهایی برای کمک به افراد در سطح خود یا موفقتر از خود استفاده میکنند. این تیم در مطالعه شان از شبیه سازی کامپیوتری برای انجام صدها هزار شبیهسازی، یا “بازی بخشش” استفاده کردند، تا بتوانند سختی استفاده از روش های تصمیمگیری را در انسانهای معمولی کاهش دهند؛ تا از این راه، بفهمند چرا بعضی از انواع رفتارهای میان انسانها، در گذر زمان تقویت میشوند.
در هر دور از “بازی بخشش”، دو بازیکن شبیه سازی شده، از جمعیت به صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس، بازیکن اول، با توجه به شهرت و مقامی که انجام آنکار برایش در پی میداشت، باید تصمیم میگرفت که آیا میخواهد به بازیکن دیگر چیزی ببخشد و اهداء کند، یا نه. اگر بازیکن تصمیم میگرفت چیزی اهداء کند، خسارت می دید و دریافت کننده سود میبرد. در مرحله بعد، میزان شهرت هر بازیکن نسبت به کاری که انجام داده بود، بروز رسانی میشد و بعد بازی دیگری شروع میشد.
در مقایسه با گونههای دیگر (مثل نزدیک ترین خویشاوند ما “شامپانزهها”)، نسبت وزن مغز به بدن در انسان، خیلی بیشتر است. انسان ها همچنین بزرگ ترین قشر مخ را در بین پستانداران دارند؛ که اندازه آن نیز، بسته به اندازه مغز آنهاست. این منطقه، از نیمکرههای مغز محافظت میکند که خود، مسئولیتهای سنگینتری مثل حافظه، تفکر و ارتباطات ما را دارد. تیم تحقیقاتی نتیجه گرفت که قضاوت کردن در مورد دیگران برای کمک کردن یا نکردن آن ها، تأثیر بسزایی در بقای نسل داشته است. همچنین نتیجهگیری کرد که امر قضاوت مداوم انسانها، به قدر کافی کار سختی برای افزایش بزرگی مغز انسانها در عصر انسان بوده است.
پروفسور رابین دونبار، که قبلاً فرضیه “مغز اجتماعی” را داده بود، گفت: طبق فرضیه “مغز اجتماعی”، اندازه مغز انسان که بطور نامتناسبی بزرگ است، نتیجه حضور او در گروههای اجتماعی بزرگ و پیچیده است. تحقیق جدید ما، درستی این فرضیه را مستحکمتر میکند، و بینش جدیدی نسبت به نقش مفید همکاری در کنترل فرگشت مغز ارائه میدهد. و به نوعی نتیجه گرفت که امر قضاوت دیگران، احتمالاً به بزرگ شدن اندازه مغز انسان کمک کرده است.
طبق گفته تیم، این تحقیق همچنین میتواند تأثیر بسزایی بعداً در مهندسی داشته باشد؛ مخصوصاً در موقعیتهایی که ماشینهای هوشمند و خودکار، باید تصمیم بگیرند چه مقدار مهربانی و بخشش، در تعامل های لحظهای، از خود نشان دهند. پروفسور ویتاکر گفت: مدلهایی که میتوانیم استفاده کنیم، به صورت الگوریتمهای کوتاهی با نام “فرایندهای کاوشی” نمایش داده میشوند؛ که به دستگاه این اجازه را میدهند درباره ی همکاری کردن یا نکردن، سریعاً تصمیم بگیرد. تکنولوژی های خودکار جدید، مثل شبکههای بیسیم توزیع شده یا ماشینهای بیسرنشین، مجبورند خودشان رفتار خود را مدیریت کنند، و در همین هنگام، با یکدیگر در محیط اطرافشان همکاری کنند.
منبع: http://bigbangpage.com