تبیان، دستیار زندگی

کاشف هیدروژن کیست ؟

سر هنری کاوندیش فیزیک‌دان انگلیسی در ۱۰ اکتبر ۱۷۳۱ به دنیا آمد. وی شخصی ثروتمند و بسیار خجالتی بود و بیشتر زندگی‌اش را در تنهایی می‌گذراند. وی حتی صاحب یک بانک مشترک با ارتش بود. وی با الکتریسیته کار می‌کرد که به تدریج به کشف هیدروژن توسط وی در سال ۱۷۶۶ منتهی شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
کاشف هیدروژن کیست ؟
نام و نام خانوادگی : هنری کاوندیش
متولد : ۱۰ اکتبر ۱۷۳۱
وفات :  ۲۴ فوریه ۱۸۱۰
ملیت : انگلیسی
زمینه فعالیت : شیمی, فیزیک
کاشف :  هیدروژن

زندگی هنری کاوندیش

سر هنری کاوندیش فیزیک‌دان انگلیسی در ۱۰ اکتبر ۱۷۳۱ به دنیا آمد. وی شخصی ثروتمند و بسیار خجالتی بود و بیشتر زندگی‌اش را در تنهایی می‌گذراند. وی حتی صاحب یک بانک مشترک با ارتش بود. وی با الکتریسیته کار می‌کرد که به تدریج به کشف هیدروژن توسط وی در سال ۱۷۶۶ منتهی شد.
وی در ۱۱ سالگی در مدرسه شبانه‌روزی هاکنی انگلیس مشغول تحصیل گردید. سپس در ۱۸ سالگی در دانشگاه کمبریج به تحصیلات خود ادامه داد ولی پس از چهار سال بدون گرفتن درجه دانشگاهی آنجا را ترک کرد و به اتفاق برادرش به پاریس رفت و در آنجا به تحصیل علوم و ریاضیات پرداخت.
در بین تحقیقات وی، کشف ترکیب آب در سال ۱۷۸۴ و چگالی زمین در سال ۱۷۸۹ دیده می‌شود.
آزمایشگاه کاوندیش در دانشگاه کمبریج به نام او است.
با این که کوندیش مردی ثروتمند و تحصیل کرده بود ولی در زندگی خصوصی رفتاری غیرعادی داشت و مجرد زندگی کرد. او از مصاحبت مردان، ناراحت و از دیدن قیافه زن، مضطرب و وحشت زده می شد، حتی به زنی که وظایف خانه او را انجام می داد دستور داده بود که به چشم او دیده نشود و فقط از طریق یادداشت و نوشته با آن ها حرف می زد. اگر خدمتکار زن اشتباهی در اتاقی که او بود وارد می شد او را از خانه بیرون می کرد.
او با وجود ثروت کلانش در هیچ محفل و مجلسی به غیر از مجالس علمی حضور پیدا نمی کرد، حتی از مذاکره با بانکداران و مباشران خود درباره بهره برداری از ثروت خویش امتناع می کرد. وقتی از او خواستند که با ثروت بی کران خود در رشته ای سرمایه گذاری کند وی از آن ها خواست که مزاحمش نشوند و هرجا که مناسب دیدند سرمایه گذاری کنند. کوندیش نمی خواست کلمات را هدر کند و یا بهتر بگوییم آن ها را به کار نمی بست.
می توان گفت تنها محل تلاقی او با دنیا انجمن سلطنتی لندن بود که در سال 1760 در بیست و نه سالگی به عضویت آن انتخاب شد و غذای خود را نیز به طور مرتب در باشگاه آن جا صرف می کرد.
مهم ترین موضوع علمی آن روز «آتش» بود. می خواستند بدانند آتش چیست و چگونه به وجود می آید. جوهان بچر و شاگرد او جرج ارنست استال، دانشمندان و مخترعان آلمانی، نظریه ای درباره آتش بیان داشته بودند که به رغم نقایص آن مورد قبول جامعه علمی آن روز قرار گرفته بود. حتی پریستلی، کاشف اکسیژن، نظریه غلط بچر را قبول کرده بود که احتراق را با وجود «فلوجستون» قابل تعریف می دانست و خلاصه نظریه او این بود که می گفت هر ماده ای که می سوزد محتوای خاکستر (کالکس) است و ماده قابل احتراق همان فلوجستون می باشد. وقتی جسم می سوزد، فلوجستون آزاد می شود، وقتی آتش تمام می شود که فلوجستون تمام شده است.

کسی تا آن زمان فلوجستون را تجزیه نکرده بود و کوندیش سعی کرد این کار را انجام دهد. او مدتی به مطالعه کتاب ها پرداخت و دریافت که دو نفر به نام های تئوفراستوس پارسلوس و یان وان هلمونت قبلاً چیزی به نام «هوای قابل اشتعال» را کشف کرده اند.

کسی تا آن زمان فلوجستون را تجزیه نکرده بود و کوندیش سعی کرد این کار را انجام دهد. او مدتی به مطالعه کتاب ها پرداخت و دریافت که دو نفر به نام های تئوفراستوس پارسلوس و یان وان هلمونت قبلاً چیزی به نام «هوای قابل اشتعال» را کشف کرده اند.
آن ها قطعه آهنی را به داخل اسید سولفوریک گذاشته و حباب های هوا را دیده اند که از آن آزاد می شود و فکر کرده اند که هوا می سوزد ولی دنباله این کشف بزرگ خود را نگرفتند. کوندیش فکر کرد که شاید این «هوا» فلوجستون باشد که علم در جست و جوی آن است.
کوندیش در آزمایشگاه مجهزی که در خانه خود ساخته بود به تکمیل این کشف پرداخت. او قطعاتی از آهن، روی و قلع را در اسیدسولفوریک و اسید هیدروکلریک گذاشته و هوا را به دست آورد. او قطعه آهن را به داخل اسید سولفوریک انداخت و حباب های روی آهن را که به سطح آب می آمدند در یک بادکنک حیوانی جمع می کرد. بدین ترتیب شش بادکنک را از هوا پر کرد و هر کدام را جداگانه نگه داشت.
یکی از بادکنک ها از هوایی پر بود که به وسیله آهن و اسید سولفوریک به دست آمده بود و دومی از روی و اسید سولفوریک، سومی از قلع و اسید سولفوریک، چهارمی و پنجمی و ششمی از هوایی پر بود که به وسیله آهن و روی و قلع در اسید هیدروکلریک تهیه شده بود.
آیا این ماده ی به دست آمده همان فلوجستون بود؟ کوندیش اندکی از هر کدام از این هواهای به دست آمده را آتش زد و دید همه آن ها با شعله آبی رنگ زیبایی می سوزند. برای اطمینان بیشتر کوندیش آن ها را وزن کرد و دید که وزن همه آن ها مساوی بودند. آزمایش دیگر نشان داد که مقدار هوای قابل اشتعال به دست آمده با مقدار فلز مصرف شده بستگی دارد ولی از این آزمایش نتیجه غلطی گرفت و گفت که هوا از اسید نمی آید بلکه از فلز ناشی می شود. او تصور کرد که فلوجستون را تجزیه کرده است لذا این فرضیه را در انجمن سلطنتی در سال 1766 انتشار داد.
ما امروز تعجب می کنیم که چگونه دانشمندان بزرگ آن روز این ماده را به عنوان فلوجستون و یا خود موضوع فلوجستون را قبول کردند. هنری کوندیش چنان در کارهای آزمایشگاهی مهارت داشت که حتی قادر بود سبک وزن ترین هوای قابل اشتعال را وزن کند او می دانست که وقتی جسمی می سوزد وزن خاکستر باقی مانده بیش از خود جسم است ولی با وجود این، اصرار داشت بگوید وقتی جسمی می سوزد فلوجستون از آن آزاد شده و دور می شود. او تنها نبود بلکه تمام دانشمندان بزرگ آن عصر مایل بودند این هوای قابل اشتعال را همان فلوجستون بدانند.
بعدها لاووازیه اشتباه بودن نظریه فلوجستون را ثابت کرد و ماهیت هوای قابل اشتعال کشف شده به وسیله کوندیش را روشن ساخت و آن را هیدروژن نامید.
هیدروژن یا فلوجستون، هر چه بنامیم، کشف آن هیجان بی سابقه ای به وجود آورد. دانشمندان و افراد عامی به تهیه آن پرداختند و بسیاری نیز هنگام تهیه آن به علت آمیخته بودن با مقداری اکسیژن و انفجار شدید آن جان خود را از دست دادند. گویند یک فرانسوی ریه های خود را از هیدروژن پر کرد و هنگام بیرون آوردن از دهان آن را آتش زد.
اولین بالن هیدروژن را در سال 1781 پر کردند. هیدروژن سبک وزن ترین عنصر است و در سال 1781 یک ایتالیایی مقیم انگلستان نشان داد که حباب صابون محتوی هیدروژن به طرف بالا حرکت می کند. قبل از این تاریخ بالن هایی از کیسه های پارچه ای نازک می ساختند و آن را با هوای گرم پر کرده و به فضا می فرستادند. ژاک شارل، فیزیک دان مشهور فرانسوی، بار اول بالن هیدروژن را ساخت. این بالن بدون مسافر پرواز موفقیت آمیزی داشت ولی هنگام فرود آمدن، در اطراف پاریس، کشاورزان وحشت زده آن را پاره کردند.

منبع : آسمونی
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .