درخواست شاه برای جانشینی پسرش
نگرانی پدر برای جانشینی پسر
شاه نگران مساله جانشینی است، ممکن است کار به جایی برسد که شاه برای حفظ نظم در ایران مجبور شود تا به جای استفاده از دستکش مخملین با مشت آهنین سرکوب کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1396/11/30
محمدرضا شاه، در پی دو ازدواج قبلیش، نتوانسته بود فرزند پسر داشته باشد تولد رضا پهلوی برای دربار سلطنتی ایران اتفاق بسیار مهمی تلقی میشد و سالروز تولد او تا پایان دوره پهلوی توسط حکومت وقت جشن گرفته می شد. مطابق قانون اساسی فرزند ذکور به عنوان ولی عهد تداوم دهنده خاندان سلطنتی محسوب میشد.
رضا پهلوی فقط شش سال داشت که به کاخ اختصاصی خود راه یافت. کاخ وی، بنای قدیمی و کوچک کوشک احمدشاهی واقع در مجموعه باغ نیاوران بود که پیش از نقل مکان رضا پهلوی کاملاً بازسازی شد. در آن جا وی تحت نظر یک معلم فرانسوی به نام مادمازل ژوئل فوبه قرار گرفت و چند نفر از آجودانهای محمدرضا شاه نیز به انجام امور مختلف وی گمارده شدند.
تنها یک سال بعد و در سن ۷ سالگی، محمدرضا پهلوی تاج ولیعهدی را بر سر او نهاد. با این کار، او رسماً بر اساس قانون اساسی ولیعهد ایران شد. مراسم تاجگذاری در کاخ گلستان برگزار گردید.(1)
[متن سند]
۶ سپتامبر ۱۹۷۸ [۱۵ شهریور ۱۳۵۷]
از: وزارت امور خارجه
به: کویت
سخنرانی شاه در سالگرد مشروطه و اجرای حکومت نظامی در اصفهان نشان میدهد که او به روند لیبرالیزاسیون در ایران متعهد است ولی دولت ایران با کسانی که خشونت را ترویج میکنند به شدت برخورد خواهد کرد. پرسش اصلی اینست که ناآرامیهایی که ریشه در عقاید مذهبی دارند چه تاثیری بر نظام سیاسی ایران خواهند گذاشت و واکنش دولت به آنها چه خواهد بود.
شاه در موقعیت خطیری قرار دارد؛ تلاش میکند که خشونت را به حداقل برساند و در عین حال درگیریهای سیاسی را به سمت انتخابات پیش براند. اینکه تا چه حد موفق خواهد شد به میزان خودداری ارتش و نیروهای امنیتی وابسته است. به نظر ما او باید با احتیاط مانور بدهد، حتی گامهایی برای اجرای درخواستهای اپوزیسیون بردارد، البته اگر خشونتها کاهش یابند. اما با توجه به خصوصیات اپوزیسیون، شاید شاه مجبور شود تا به زور متوسل گردد. نخستین روزنهٔ امید برای جلوگیری از رسیدن به چنین راهحلی، این است که رفتار اپوزیسیون میانهرو را تعدیل کرده و دولت در آینده برای انجام فعالیتهای سیاسیاش با دقت و حساسیت بیشتری عمل کند.
۱. با اجرای حکومت نظامی در اصفهان و اعزام نیروهای نظامی در دیگر نقاط کشور همزمان با سخنرانی شاه به مناسبت روز مشروطه و تعهد او برای پایبندی به آزادی سیاسی، به نظر میرسد که زمان آن رسیده تا جایگاهمان را مورد بازنگری قرار دهیم و گامهای آیندهمان را بررسی کنیم. اکنون آشوبهای سیاسی در ایران به میزان قابل توجهی رسیده و از نظر تئوریک، چندین پیامد را میتوان متصور شد. بسیاری از بدیهیات گذشته اکنون زیر سؤال رفتهاند، نه تنها توسط مخالفان رژیم که حتی خود شاه نیز همین روش را در پیش گرفته است.
۲. برای ما و بسیاری از ناظران سیاسی واضح است که شاه صادقانه میخواهد ایران را به سمت ساختاری با آزادی سیاسی بیشتر هدایت کند. اما هنوز پرسشهایی در مغز خودش وجود دارد: اینکه دقیقاً چه میخواهد و چگونه باید به هدف اصلیاش دست بیابد و آنهایی که از مخالفان قدیمی او هستند نسبت به نیات او عمیقاً بدگمانند. به هر حال او هیچ وقت نخواسته تا نقشی دموکراتیک را بپذیرد: چرا حالا باید عوض شود؟ به نظر ما پاسخ به سؤال اینست که او میداند اگر تحولات سیاسی به سمت دموکراتیزه کردن نهادهای سیاسی پیش نرود، پسر او برای رسیدن به تخت سلطنت با مشکل مواجه خواهد شد. شاه، بیش از هر حاکم دیگری که در پی مدرنیزاسیون است، نگران مساله جانشینی است. او نزد سفیر، من و اکثر خارجیهایی که به حضور میپذیرد، تاکید کرده است که باید برای سلطنت پسرش زمینهسازی شود. او به دشواریهای سالهای نخستین سلطنت خودش اشاره میکند و به این نتیجه میرسد که در روند سیاسی باید جایی برای توسعهٔ طبقهٔ متوسط ایران در نظر گرفته شود. اما به این معنا نیست که شاه حاضر است حکومت را به دست کسانی که خائن به وطن، متحجر و مخالف سلطنت مینامد، واگذار کند. ادامه سلطنت برای او فراتر از مسالهٔ تکبر و خودبینی اوست. او میخواهد که سلسلهٔ پهلوی باقی مانده و سیاستهایش ادامه یابند.(2)
شاه عمیقاً باور دارد تاریخ ایران نشان داده که این کشور به شاه نیاز دارد تا جامعهٔ ناهمگون و نابرابر را هدایت کند. با این وجود حاضر است تا فرآیند پیشرفت سیاسی را آغاز کند، اگرچه نسبت به تعدادی از بازیگران کنونی صحنهٔ سیاست بدگمان است.
پی نوشت:
1- «نگهبانی در کاخ»، علی شهبازی.
2- گزارش کاردار سفارت آمریکا درباره آینده نظام پهلوی، ناس، شیدا قماشچی، تاریخ ایرانی
رضا پهلوی فقط شش سال داشت که به کاخ اختصاصی خود راه یافت. کاخ وی، بنای قدیمی و کوچک کوشک احمدشاهی واقع در مجموعه باغ نیاوران بود که پیش از نقل مکان رضا پهلوی کاملاً بازسازی شد. در آن جا وی تحت نظر یک معلم فرانسوی به نام مادمازل ژوئل فوبه قرار گرفت و چند نفر از آجودانهای محمدرضا شاه نیز به انجام امور مختلف وی گمارده شدند.
تنها یک سال بعد و در سن ۷ سالگی، محمدرضا پهلوی تاج ولیعهدی را بر سر او نهاد. با این کار، او رسماً بر اساس قانون اساسی ولیعهد ایران شد. مراسم تاجگذاری در کاخ گلستان برگزار گردید.(1)
کجا هستیم و به کجا میرویم؟
«شاه نگران مساله جانشینی است و نزد سفیر، من و اکثر خارجیهایی که به حضور میپذیرد، تاکید کرده است که باید برای سلطنت پسرش زمینهسازی شود.» این خواسته محمدرضا شاه در مقطعی بود که اعتراضات علیه نظام سلطنتی اوج گرفته و چنانکه گزارش چارلز ناس، کاردار سفارت ایالات متحده در تهران نشان میدهد، امیدی به مصالحه میان او و اپوزیسیون نبود. این گزارش که در میان اسناد ویکیلیکس از سال ۵۷ منتشر شده، شاه را مایل به اعطای آزادی سیاسی توصیف کرده اما در عین حال ابراز اطمینان میکند که او اگر مجبور شود با مشت آهنین سرکوب خواهد کرد.[متن سند]
۶ سپتامبر ۱۹۷۸ [۱۵ شهریور ۱۳۵۷]
از: وزارت امور خارجه
به: کویت
سخنرانی شاه در سالگرد مشروطه و اجرای حکومت نظامی در اصفهان نشان میدهد که او به روند لیبرالیزاسیون در ایران متعهد است ولی دولت ایران با کسانی که خشونت را ترویج میکنند به شدت برخورد خواهد کرد. پرسش اصلی اینست که ناآرامیهایی که ریشه در عقاید مذهبی دارند چه تاثیری بر نظام سیاسی ایران خواهند گذاشت و واکنش دولت به آنها چه خواهد بود.
خشونتهای سیاسی در ایران همواره مرسوم بوده است.
۱. با اجرای حکومت نظامی در اصفهان و اعزام نیروهای نظامی در دیگر نقاط کشور همزمان با سخنرانی شاه به مناسبت روز مشروطه و تعهد او برای پایبندی به آزادی سیاسی، به نظر میرسد که زمان آن رسیده تا جایگاهمان را مورد بازنگری قرار دهیم و گامهای آیندهمان را بررسی کنیم. اکنون آشوبهای سیاسی در ایران به میزان قابل توجهی رسیده و از نظر تئوریک، چندین پیامد را میتوان متصور شد. بسیاری از بدیهیات گذشته اکنون زیر سؤال رفتهاند، نه تنها توسط مخالفان رژیم که حتی خود شاه نیز همین روش را در پیش گرفته است.
۲. برای ما و بسیاری از ناظران سیاسی واضح است که شاه صادقانه میخواهد ایران را به سمت ساختاری با آزادی سیاسی بیشتر هدایت کند. اما هنوز پرسشهایی در مغز خودش وجود دارد: اینکه دقیقاً چه میخواهد و چگونه باید به هدف اصلیاش دست بیابد و آنهایی که از مخالفان قدیمی او هستند نسبت به نیات او عمیقاً بدگمانند. به هر حال او هیچ وقت نخواسته تا نقشی دموکراتیک را بپذیرد: چرا حالا باید عوض شود؟ به نظر ما پاسخ به سؤال اینست که او میداند اگر تحولات سیاسی به سمت دموکراتیزه کردن نهادهای سیاسی پیش نرود، پسر او برای رسیدن به تخت سلطنت با مشکل مواجه خواهد شد. شاه، بیش از هر حاکم دیگری که در پی مدرنیزاسیون است، نگران مساله جانشینی است. او نزد سفیر، من و اکثر خارجیهایی که به حضور میپذیرد، تاکید کرده است که باید برای سلطنت پسرش زمینهسازی شود. او به دشواریهای سالهای نخستین سلطنت خودش اشاره میکند و به این نتیجه میرسد که در روند سیاسی باید جایی برای توسعهٔ طبقهٔ متوسط ایران در نظر گرفته شود. اما به این معنا نیست که شاه حاضر است حکومت را به دست کسانی که خائن به وطن، متحجر و مخالف سلطنت مینامد، واگذار کند. ادامه سلطنت برای او فراتر از مسالهٔ تکبر و خودبینی اوست. او میخواهد که سلسلهٔ پهلوی باقی مانده و سیاستهایش ادامه یابند.(2)
شاه عمیقاً باور دارد تاریخ ایران نشان داده که این کشور به شاه نیاز دارد تا جامعهٔ ناهمگون و نابرابر را هدایت کند. با این وجود حاضر است تا فرآیند پیشرفت سیاسی را آغاز کند، اگرچه نسبت به تعدادی از بازیگران کنونی صحنهٔ سیاست بدگمان است.
پی نوشت:
1- «نگهبانی در کاخ»، علی شهبازی.
2- گزارش کاردار سفارت آمریکا درباره آینده نظام پهلوی، ناس، شیدا قماشچی، تاریخ ایرانی