تبیان، دستیار زندگی

عاشقانه‌ترین داستان‌های جهان

داستان‌های عاشقانه و احساسی همواره بخشی از دنیای ادبیات بوده و طرفداران زیادی دارد. در این مطلب مروری بر چند داستان معروف عاشقانه در جهان خواهیم داشت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
کتاب


داستان‌های عاشقان قدمتی دیرینه دارند و قرن‌هاست مرم از خواندن این گونه داستان‌ها لذت می‌برند و تا زمان کنونی نیز جذابیت خود را در میان مخاطبان دنیای ادبیات از دست نداده است. از اولین داستان‌های جفری چاسر در ادبیات انگلیس گرفته، داستان عشق پاریس به هلن در حماسه «ایلیاد و اودیسه» تا نمایشنامه‌های عاشقانه ویلیام شکسپیر همچون «رومئو و ژولیت» و عشق آتشین داستان‌های جین آستن و امیلی برونته، همه و همه نشان از ماندگاری داستان‌های رمانتیک در طول اعصار و قرون مختلف دارد.

داستان عاشقانی که فقط یکدیگر را باور دارند و حتی اگر همه دنیا علیه‌شان باشند عشق در زندگی الهام‌بخششان می‌شود. با نگاهی به معروف‌ترین داستان‌های عاشقانه دنیا درمی‌یابیم بسیاری از عاشقان پایان تراژیکی را تجربه کرده‌اند اما داستان‌های عاشقانه بار دیگر به انسان یادآوری می‌کنند که عشق حقیقی از هر چیز دیگری در دنیا قدرت بیشتری دارد و به ما نشان می‌دهند که بشر بیش از هر چیزی در دنیا در پی عشق است و البته امیدوار است به پایانی خوش برسد. در این مطلب به بهانه روز عشق در دنیا برخی از محبوب‌ترین داستان‌های عاشقانه دنیا را مرور می‌کنیم:

«رومئو و ژولیت» نوشته ویلیام شکسپیر

داستان عشق تراژیک بین رومئو و ژولیت، از دو خانواده مختلف که خصومتی دیرینه دارند. عشق ممنوعی که هر دو را به کام مرگ می‌کشاند. عشاقی که دلدادگی‌شان منبع الهام داستان‌های زیادی پس از شکسپیر شد و اقتباس‌های سینمایی متعددی از آن در سال‌های مختلف ساخته شده است.

«بر باد رفته» نوشته مارگارت میچل

همیشه از «بر باد رفته» به عنوان یکی از عاشقانه‌ترین داستان‌های دنیا یاد می‌شود که البته کمی عجیب است، زیرا عشق در این داستان شکست می‌خورد یا به گوشه‌ای رانده می‌شود. قصه دلدادگی بین «رت باتلر» و «اسکارلت اوهارا» در بستری تاریخی در هنگام جنگ‌های داخلی آمریکا شکل می‌گیرد. البته عشق بیان شده در «بر باد رفته» بسیار تراژیک است اما مگر عشق و غم دوشادوش یکدیگر حرکت نمی‌کنند! شاید همین موضوع داستان کتاب را ماندگار کرده است.

«غرور و تعصب» نوشته جین آستن

داستان معروف جین آستن بر خلاف «بر باد رفته» و «رومئو و ژولیت» پایانی خوش دارد. الیزابت بنت بر خلاف دیگر خواهرانش سودای ازدواج کردن ندارد و از افکاری مستقل برخوردار است. دارسی، پسر اشراف‌زاده و مغروری است که بر خلاف آنچه تصور می‌کرد شیفته الیزابت می‌شود. اتفاقات و مشکلاتی زیادی در طول داستان وجود دارد که فقط آتش عشق دو شخصیت جذاب داستان را در ذهن خواننده افزایش می‌دهد، اما در نهایت با وصال دارسی و الیزابت یکی از رمانتیک‌ترین داستان‌های عاشقانه تاریخ ادبیات رقم می‌خورد.

«بر بلندی‌های بادگیر» نوشته امیلی برونته

تنها کتاب امیلی برونته که او را در تاریخ ادبیات دنیا جاودانه کرد زیرا چنان هنرمندانه و متفاوت قصه عشق یتیمی ظالم به نام هیت‌کلیف به دختر ارباب، کاترین ارنشاو را نشان می‌دهد که سبب ماندگاری‌اش در تاریخ ادبیات می‌شود. عشق هیت‌کلیف به تمسخر گرفته می‌شود و حس انتقام‌جویی را در هیت‌کلیف به وجود می‌آورد. با وجود همه خشم و نفرتی که در هیت‌کلیف ریشه می‌دواند عشقش به کاترین از بین نمی‌رود اما فضای گوتیک و تلخ داستان خواننده را آزار داده و سبب شد هیچ‌گاه این داستان را از بین نبرد.

«پرنده خارزار» نوشته کالین مک‌کلاف

داستان عشق دخترکی به نام مگی به کشیشی به نام رالف. رالف که به دلیل پذیرش رَدای کلیسا حق ازدواج ندارد مجبور است عشقش به دخترک را به فراموشی بسپارد؛ فارغ از اینکه عشق راه خود را می‌یابد و مقاومت در مقابل آن فایده‌ای ندارد.

«دفترچه» نوشته نیکلاس اسپارکس

داستان عاشقانه اسپارکز در سال 1996 نگاشته شده و نسبت به آثار قبلی معرفی‌شده جدید است. داستان عشق فراموش‌نشدنی نوآ به دخترکی به اسم اَلی. داستان از آنجا آغاز می‌شود که پیرمردی در خانه سالمندان قصه‌ای عاشقانه را برای پیرزنی می‌خواند. کمی بعدتر در داستان درمی‌یابیم پیرمرد همان نوآ است و اَلی را در دوره بیماری آلزایمر به فراموشی نسپرده و در کنارش است و با خواندن داستان خودشان تلاش می‌کند حافظه اَلی را بازگرداند. از خلال این ماجرا داستان عشق این دو در گذشته را می‌خوانیم و تب عشقشان خواننده را فرامی‌گیرد. شخصیت‌های اصلی داستان در نهایت در کنار هم از دنیا می‌روند تا بار دیگر به انسان یادآوری کنند عشق افسانه نیست و واقعیت دارد.

منبع: ایبنا