اَبرگاو های نازی
گاوهای منقرضشدهای که احیا شدند!
چه کسی یا کسانی از گاوهای نازیها وحشت داشتند؟ داستان این گاوها هنوز هم علاقهمندان زیادی دارد و هنوز هم به تیتر یک روزنامهها راه مییابد!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1396/11/28
ژرمن، عظیمالجثه و خونخوار: این ویژگیهای گاوی بود که هرمان گورینگ مد نظر داشت؛ گاوی که در حد و اندازههای شکارچیان آلمانی باشد! و بدین ترتیب بود که محققان و دانشمندان دست به کار پرورش گاوی منطبق با تصورات گورینگ شدند، گاوی که بتوان آن را در یک پارک حیات وحش اولیه ویژه نازیها به نمایش گذاشت و نظر مردم را به تواناییهای مردان هیتلر جلب کرد.
اینطور نبود که ژولیوس سزار به صورت مادرزادی از گاوها بترسد و به عبارت دیگر به گاوهراسی مبتلا باشد. او همان کسی بود که بخشهای بزرگ و اصلی اروپای امروزی را تحت تسلط خود درآورده و مردم این مناطق را به زیر یوغ خود برده بود. سزار سرزمین مردم آلپ یا سوئیس امروز و بخشهای بزرگی از آلمان را به تسخیر درآورده و بر همه اقوام آلمانیزبان غلبه کرده و اقوام رومی را نیز مغلوب کرده بود. بیتردید چنین فرمانروایی نمیتوانست فردی ترسو و بزدل باشد و آن گاوها نیز از نظر سزار چندان غولآسا و وحشتناک نبودند. سزار در یادداشتهای خود آورده است: «آن هیولاهایی که در جنگلهای ژرمنها زندگی میکنند، تقریباً به بزرگی فیلها هستند» و البته سزار در ادامه از قدرت و حالت تهاجمی این گاوها نیز نوشته است: «این گاوها نه به انسان و نه به حیوانات رحم نمیکنند و تنها با حفر گودالهای بزرگ میتوان آنها را شکار کرد.»
تصاویری از این گاوها بر روی دیوارههای غارهای انسانهای اولیه در ۲۰ هزار سال پیش دیده میشود. در داستان اسطوره آلمانی یعنی زیگفرید نیز از «چهارپایانی قدرتمند و عظیمالجثه» روایتهایی وجود دارد.
اما شوربختانه ژرمنها نسل این حیوان عظیمالجثه را برانداختند و دیگر اثری از آن نیست و آخرین نمونههای این گاوها در سال ۱۴۷۰ و در منطقه بایرن وجود داشت و پس از آن هرگز دیده نشد. با این حال شماری از آنها جان بدر برده و در قلمرو لهستان زندگی میکردند که البته تا سال ۱۶۲۷ توسط شکارچیان و دیگر حیوانات وحشی شکار شده و منقرض شدند.
بدین ترتیب به نظر میرسید که داستان آن گاوهای اولیه به پایان رسیده باشد. اما ظاهراً بعدها بار دیگر و در دوره حاکمیت ناسیونال سوسیالیستهای آلمان، سروکله این گاوها پیدا شد زیرا نوادگان ژرمنهایی که از زمان سزار کمر به نابودی این گاوها بسته بودند، بر آن شدند که بار دیگر نسل آنها را احیا کرده و زنده کنند.(1)
گورینگ در طول جنگ جهانی اول در هنگ پیادهنظام در شهری در منطقه مولهاوزن که تنها یک مایل از مرز فرانسه فاصله داشت خدمت کرد. او به مدت ۳ هفته به زندانی شدن در سلول محکوم شد که این حکم هرگز اجرا نشد. گورینگ در دوران جنگ جهانی اول خلبان بود و به علت شجاعت نشان «صلیب آهنی» را دریافت کرد.
پس از اتمام دوران آموزش خلبانی به طور جدی به مبارزه هوایی پرداخت که به شدت آسیب دید. دوران نقاهت او نزدیک به یک سال به طول انجامید. در ۷ ژوئیه ۱۹۱۸، پس از مرگ ویلهلم راینهارد، جانشین مانفرد فون ریشتهوفن، گورینگ فرمانده «پرواز سیرک» شد. اما تکبر او باعث نفرت مردان اسکادران میشد. بعد از جنگ، به مونیخ رفت و در سال ۱۹۲۲ با هیتلر آشنا شد. او در دسامبر ۱۹۲۲ به عنوان رئیس سپاه توفان (SA) انتخاب شد و تا «کودتای مونیخ» در این سمت باقیماند.
گورینگ و دیگر افسران ارشد نگران بودند که آلمان هنوز آماده برای جنگ نیست. اما هیتلر به عنوان رهبر اعتقاد داشت که پیروزی ممکن است. حمله به لهستان، عمل شروعکنندهٔ جنگ، در سپیده دم ۱ سپتامبر ۱۹۳۹ آغاز شد. بعد از آن روز هیتلر گورینگ را به عنوان جانشین پیشوای کل آلمان اعلام کرد. در ابتدا پیروزیهای آلمان یکی پس از دیگری به ارمغان میآمد.
با کمک لوفت وافه، نیروی هوایی لهستان در عرض یک هفته شکست خورد. فرودگاه حیاتی نروژ در Fallschirmjäger کشف شد وEben Emael اسیر گشت. عدم موفقیت لوفت وافه، وسعت گرفتن حملات هوایی متفقین بر آلمان، و اعتیاد گورینگ را از عوامل سقوط وی دانستهاند. گورینگ تا سال ۱۹۴۵ کم و بیش همهٔ پستها و نفوذ خود را از دست داده بود.(2)
گورینگ عکسهای زیادی همراه با حیوانات وحشی که خودش شکار کرده دارد و این عکسها غالباً در منطقه رومینترهایده گرفته شده است؛ همان منطقهای که در سال ۱۹۳۶ به دستور گورینگ برای ساخت «شکارگاه رایش» در نظر گرفته شد.
به همین خاطر بود که برادران هک برای یافتن گاوی که تا اندازهای شبیه به آن گاوهای نخستین و به ویژه برخوردار از صفات تهاجمی باشد دور دنیا را گشتند و بالاخره پس از سالها گاوهایی شبیه به گاوهای باستانی مدیترانه را تولید کردند. این گاوها در واقع از تلفیق گاوهای وحشی اسپانیایی، گاوهای مناطق استپی مجارستان و دیگر مناطق جهان تولید شدند و از نظر وحشیگری و خشم یادآور همان گاوهای اولیه ژرمن بودند.
در نهایت لوتز هک اعلام کرد: «تلاشها به نتیجه رسید و ما موفق شدیم!» در پاییز سال ۱۹۳۸ بود که برادران هک نمونههایی از گاوهایی را که امروزه به گاوهای هک شهرت دارند در شکارگاههای گورینگ در رومینترهایده و شروفهایده در نزدیکی برلین رها کردند. به گفته هک: «ما این گاو را بالاخره تولید کردیم، حداقل ظاهرش که همان است، اگرچه از نظر ژنتیکی چندان به آن گاوها شبیه نیست.»
اما این گاوهای جدید حتی از نظر هیکل و ظاهر هم چندان به گاوهای نخستین شباهتی نداشتند. اگرچه از نظر رنگ و شاخ و قوز روی کمر به گاوهای نخستین شباهتهایی داشتند اما قد آنها ۱.۴۰ و وزنشان نهایت به ۶۰۰ کیلوگرم میرسید که در مقایسه با نمونههای اصل بسیار لاغرتر و ضعیفتر محسوب میشدند. اما گاوهای تولید شده توسط برادران هک به همان اندازه نیاکانشان تهاجمی بودند و این خصیصه چنان شدید بود که کارکنان مناطق حفاظت شده را به وحشت میانداخت.
پی نوشت:
1- چرا در آلمان حیوانات منقرضشده را احیا کردند؟، دانی کرینگیل، ترجمه: محمدعلی فیروزآبادی، تاریخ ایرانی
2- داده های کتابخانه ای اعضای کابینه هیتلر
اینطور نبود که ژولیوس سزار به صورت مادرزادی از گاوها بترسد و به عبارت دیگر به گاوهراسی مبتلا باشد. او همان کسی بود که بخشهای بزرگ و اصلی اروپای امروزی را تحت تسلط خود درآورده و مردم این مناطق را به زیر یوغ خود برده بود. سزار سرزمین مردم آلپ یا سوئیس امروز و بخشهای بزرگی از آلمان را به تسخیر درآورده و بر همه اقوام آلمانیزبان غلبه کرده و اقوام رومی را نیز مغلوب کرده بود. بیتردید چنین فرمانروایی نمیتوانست فردی ترسو و بزدل باشد و آن گاوها نیز از نظر سزار چندان غولآسا و وحشتناک نبودند. سزار در یادداشتهای خود آورده است: «آن هیولاهایی که در جنگلهای ژرمنها زندگی میکنند، تقریباً به بزرگی فیلها هستند» و البته سزار در ادامه از قدرت و حالت تهاجمی این گاوها نیز نوشته است: «این گاوها نه به انسان و نه به حیوانات رحم نمیکنند و تنها با حفر گودالهای بزرگ میتوان آنها را شکار کرد.»
این گاوهای اولیه که به گاوهای جنگی نیز شهرت دارند واقعاً هم موجودات وحشتناکی بودند، موجوداتی به ارتفاع ۱.۸۵ متر که تنها شاخهایشان ۸۰ سانتیمتر بود و در مقایسه با گاوهای اهلی امروزی بسیار سنگین وزن بوده و زیستگاههای آنها جنگلهای اولیه آسیایی - اروپایی بود.
اما شوربختانه ژرمنها نسل این حیوان عظیمالجثه را برانداختند و دیگر اثری از آن نیست و آخرین نمونههای این گاوها در سال ۱۴۷۰ و در منطقه بایرن وجود داشت و پس از آن هرگز دیده نشد. با این حال شماری از آنها جان بدر برده و در قلمرو لهستان زندگی میکردند که البته تا سال ۱۶۲۷ توسط شکارچیان و دیگر حیوانات وحشی شکار شده و منقرض شدند.
بدین ترتیب به نظر میرسید که داستان آن گاوهای اولیه به پایان رسیده باشد. اما ظاهراً بعدها بار دیگر و در دوره حاکمیت ناسیونال سوسیالیستهای آلمان، سروکله این گاوها پیدا شد زیرا نوادگان ژرمنهایی که از زمان سزار کمر به نابودی این گاوها بسته بودند، بر آن شدند که بار دیگر نسل آنها را احیا کرده و زنده کنند.(1)
آرزوی هرمان گورینگ
در این میان هرمان گورینگ شخصاً آرزو داشت که بتواند اینگونه گاوهای منقرض شده را بار دیگر زنده کند و صد البته پس از احیای آنها شکارشان کند و از کشتن آنها لذت ببرد زیرا گورینگ نه تنها مؤسس و بنیانگذار سازمان مخوف گشتاپو و فرمانده نیروی هوایی قدرتمند آلمان نازی، بلکه از سال ۱۹۳۴ منصب «میرشکار رایش» را نیز بر عهده داشت و از این طریق هم به پیشوایش یعنی هیتلر خدمت میکرد.
هرمان گورینگ در جنگ جهانی اول
گورینگ در طول جنگ جهانی اول در هنگ پیادهنظام در شهری در منطقه مولهاوزن که تنها یک مایل از مرز فرانسه فاصله داشت خدمت کرد. او به مدت ۳ هفته به زندانی شدن در سلول محکوم شد که این حکم هرگز اجرا نشد. گورینگ در دوران جنگ جهانی اول خلبان بود و به علت شجاعت نشان «صلیب آهنی» را دریافت کرد.پس از اتمام دوران آموزش خلبانی به طور جدی به مبارزه هوایی پرداخت که به شدت آسیب دید. دوران نقاهت او نزدیک به یک سال به طول انجامید. در ۷ ژوئیه ۱۹۱۸، پس از مرگ ویلهلم راینهارد، جانشین مانفرد فون ریشتهوفن، گورینگ فرمانده «پرواز سیرک» شد. اما تکبر او باعث نفرت مردان اسکادران میشد. بعد از جنگ، به مونیخ رفت و در سال ۱۹۲۲ با هیتلر آشنا شد. او در دسامبر ۱۹۲۲ به عنوان رئیس سپاه توفان (SA) انتخاب شد و تا «کودتای مونیخ» در این سمت باقیماند.
هرمان گورینگ در جنگ جهانی دوم
گورینگ و دیگر افسران ارشد نگران بودند که آلمان هنوز آماده برای جنگ نیست. اما هیتلر به عنوان رهبر اعتقاد داشت که پیروزی ممکن است. حمله به لهستان، عمل شروعکنندهٔ جنگ، در سپیده دم ۱ سپتامبر ۱۹۳۹ آغاز شد. بعد از آن روز هیتلر گورینگ را به عنوان جانشین پیشوای کل آلمان اعلام کرد. در ابتدا پیروزیهای آلمان یکی پس از دیگری به ارمغان میآمد. هرمان گورینگ از برجستهترین چهرههای حزب نازی در آلمان بود. وی در خلال جنگ جهانی دوم به عنوان فرمانده نیروی هوایی آلمان نازی به خدمت پرداخت.
گورینگ عکسهای زیادی همراه با حیوانات وحشی که خودش شکار کرده دارد و این عکسها غالباً در منطقه رومینترهایده گرفته شده است؛ همان منطقهای که در سال ۱۹۳۶ به دستور گورینگ برای ساخت «شکارگاه رایش» در نظر گرفته شد.
شکارچیان «اصیل ژرمن»
از نظر گورینگ تنها مورد مناسب و درخور برای شکارچیان «اصیل ژرمن» همان گاوهای عظیمالجثه و اولیه بودند که البته نسلشان منقرض شده بود. اما ظاهراً دو محقق و دانشمند میتوانستند این مشکل گورینگ را حل کنند یعنی «لوتز و هاینتز هِک». برادران هک در واقع مدیریت باغ وحشهای برلین و مونیخ را بر عهده داشتند اما از سالهای دهه ۱۹۲۰ در رابطه با احیای نسل حیوانات و چهارپایان منقرض شده فعالیت میکردند. لوتز هک عقیده داشت: «هیچ موجود زندهای که صفات مادرزادی و زنده آن هنوز وجود دارد منقرض نمیشود.» به عبارت دیگر طرح برادران هک بر این اساس استوار بود که وقتی هنوز گاوهای زندهای که نوادگان گاوهای اولیه محسوب میشوند وجود دارند و تولیدمثل میکنند، میتوان بار دیگر از طریق همین گاوها یک گاو اولیه را تولید کرد.برادران هک از سوی گورینگ مأموریت یافتند که به کمک تصاویر موجود از گاوهای اولیه اقدام به بازتولید این جانور کنند.
در نهایت لوتز هک اعلام کرد: «تلاشها به نتیجه رسید و ما موفق شدیم!» در پاییز سال ۱۹۳۸ بود که برادران هک نمونههایی از گاوهایی را که امروزه به گاوهای هک شهرت دارند در شکارگاههای گورینگ در رومینترهایده و شروفهایده در نزدیکی برلین رها کردند. به گفته هک: «ما این گاو را بالاخره تولید کردیم، حداقل ظاهرش که همان است، اگرچه از نظر ژنتیکی چندان به آن گاوها شبیه نیست.»
اما این گاوهای جدید حتی از نظر هیکل و ظاهر هم چندان به گاوهای نخستین شباهتی نداشتند. اگرچه از نظر رنگ و شاخ و قوز روی کمر به گاوهای نخستین شباهتهایی داشتند اما قد آنها ۱.۴۰ و وزنشان نهایت به ۶۰۰ کیلوگرم میرسید که در مقایسه با نمونههای اصل بسیار لاغرتر و ضعیفتر محسوب میشدند. اما گاوهای تولید شده توسط برادران هک به همان اندازه نیاکانشان تهاجمی بودند و این خصیصه چنان شدید بود که کارکنان مناطق حفاظت شده را به وحشت میانداخت.
پی نوشت:
1- چرا در آلمان حیوانات منقرضشده را احیا کردند؟، دانی کرینگیل، ترجمه: محمدعلی فیروزآبادی، تاریخ ایرانی
2- داده های کتابخانه ای اعضای کابینه هیتلر