تبیان، دستیار زندگی

آشنایی با اصطلاح اصولی تعارض دلالی

تعارض دلالی، تنافی میان دو یا چند دلیل در ناحیه دلالت را می‌گویند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
اصول فقه
تعریف
تعارض دلالی، مقابل تعارض سندی و به معنای تنافی میان دو یا چند دلیل در ناحیه دلالت است، در صورتی که جمع عرفی (جمع دلالی) بین آنها ممکن نباشد.

مثال
مانند این که دلیلی بگوید: « نماز جمعه در عصر غیبت واجب است» و دلیل دیگر بگوید: «نماز جمعه در عصر غیبت حرام است»؛ که جمع عرفی میان آن دو دلیل امکان ندارد؛ یعنی نمی‌توان یکی از آنها را قرینه دیگری به حساب آورد؛ به خلاف تعارض « عام و خاص » و « مطلق و مقید »؛ زیرا آنها با این که به حسب مدلول، تنافی ابتدایی دارند، ولی تعارض میان آنها مستقر نیست و جمع عرفی باعث از بین رفتن تنافی آنها می‌گردد.
برای رفع تعارض دلالی در جایی که جمع عرفی ممکن نیست، به قواعد باب تعارض رجوع می‌شود.

نکته
میان اصولی‌ها اختلاف است که آیا در تعارض ادله، تنافی میان دو یا چند دلیل، در ناحیه دلالت است یا مدلول؛ برخی همانند مرحوم « آخوند خراسانی » بر این باورند که تنافی میان دو یا چند دلیل در ناحیه دلالت است، اما مشهور اصولی‌ها معتقدند تعارض میان دو یا چند دلیل، در ناحیه مدلول می‌باشد. [۱] [۲] [۳] [۴] [۵]

ــــــــــــــ
پانویس
۱. ↑ کفایة الاصول، آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، ص۳۸۲.
۲. ↑ کفایة الاصول، آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، ص۴۹۶.
۳. ↑ کفایة الاصول، فاضل لنکرانی، محمد، ج۶، ص۱۲۸.
۴. ↑ منتهی الدرایة فی توضیح الکفایة، جزایری، محمدجعفر، ج۸، ص (۱۶-۱۱).
۵. ↑ الوصول الی کفایة الاصول، شیرازی، محمد، ج۵، ص (۲۷۱-۲۷۰). 

منبع: پایگاه اینترنتی ویکی فقه