تاملی بر تغییرات ایجاد شده در روند زندگی برخی مسئولین
انقلاب لاکچری! +فیلم
یکی از آرمانها انقلاب اسلامی کاهش شکاف طبقاتی بوده و به همین دلیل پس از انقلاب، اشرافیگری مورد هجمهای از انتقادات قرار گرفت و تمام تلاش انقلابیون برای کاهش این معضل بهکار گرفته شد. هر چند که این روند، مدت زمان زیادی به طول نیانجامید و با گذشت یک دهه از انقلاب اسلامی، بتدریج شاهد اشاعهی تجملگرایی در میان برخی مسئولین بودیم.
"بهشتی خویِ اشرافیگری و سرمایهداری داشت." این شایعه و حواشی بسیارِ دیگری را منافقین برای ترور شخصیت شهید بهشتی بهکار گرفتند و سعی بر آن داشتند تا میان ایشان و مردم شکافی عظیم را ایجاد کنند. شهید بهشتی یکی از اشخاص شاخص و تاثیرگذارترین در به وقوع پیوستن انقلاب اسلامی بود.
در واقع از نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی و بروز و ظهور اختلافات میان برخی احزاب و تشکلها، منافقین که خود را وارث انقلاب میدانستند به هر ریسمانی چنگ زدند تا مردم را به سمت و سوی خود کشانده و انقلاب را به نفع خود مصادره کنند. در واقع آنها با اصل "حکومت اسلامی" (Islamic Government) مشکل داشتند و وظیفهی خود را برپاییِ "حکومت مارکسیسمی" (Marxism Government) میانگاشتند و همین جریان یکی از اختلافات اصلی گروهک منافقین با نظام جمهوری اسلامی، محسوب میشود.
همواره یکی از آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی کاهش شکاف طبقاتی و خویِ اشرافیگری بوده است. این همان مسئلهای است که سالهای سال از سوی رژیم ستمگر شاهنشاهی گریبانگیر مردم ایران بود. شاه در اوج رفاه و آسایش و تجملات زندگی میکرد و اکثر مردم با فقر دست و پنجه نرم میکردند.
به همین دلیل پس از انقلاب، اشرافیگری مورد هجمهای از انتقادات قرار گرفت و تمام تلاش انقلابیون برای ایجاد برابری و کاهش تضاد طبقاتی بهکار گرفته شد. هر چند که این روند زیاد به طول نیانجامید و با گذشت یک دهه از انقلاب اسلامی بتدریج شاهد اشاعهی تجملگرایی در میان برخی مسئولین بودیم.
"خودروهای لوکس"، "املاک و مستقلات متعدد"، "حسابهای بانکی خاص" و ... ، همه و همه رو به افزایش گذاشته بود در حالی که اوضاع اقتصادی اکثر مردم سیر نزولی به خود گرفته بود و مردم لب به گله و شکایت باز کرده بودند. این روند تاجایی پیشروی کرد که رهبر معظم انقلاب به آن واکنش نشان داده و فرمودند: "من نسبت به شخص، هیچگونه نظری ابراز نمیکنم؛ اما شاخصهایی وجود دارد. بهترین، آن کسی است که درد کشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمی باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافیگری خودش نباشد. آفت بزرگ ما اشرافیگری و تجملپرستی است؛ فلان مسئول اگر اهل تجمل و اشرافیگری باشد، مردم را به سمت اشرافیگری و به سمت اسراف سوق خواهد داد. اولین کار این است که ما مسئولین کشور را، افرادی انتخاب کنیم که مردمی باشند، سادهزیست باشند، درد مردم را بدانند و خودشان از درد مردم احساس درد کنند. این هم به نظر من شاخص مهمی است."(1)
فیلمی از قیاس زندگی شاه و رهبر انقلاب اسلامی
شایان ذکر است که رفاه و آسایش مسئلهای جدا از تجملگرایی و اشرافیگری بوده و رفاه و برابری رکن اصلی جامعهی اسلامی است که با تجملگرایی منافات دارد. رفاه اجتماعی باید برای تمامی اقشار جامعه محیا شود تا عدالت تجلی کند.
به هر حال آنچه که در این میان از اهمیت ویژهای برخوردار است، دوری مسئولان از تجملگرایی و اشرافیگری است تا ضمن جلوگیری از هرگونه شایعه و حاشیه سازی، آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی رعایت شده و از ایجاد شکاف طبقاتی جلوگیری شود. زیرا بیتردید اگر اشرافیگری مسئولان برای مردم محرز و ملموس شود، تبعات و آسیبهای فراوانی به همراه خواهد داشت که گاه جبران آن غیرممکن بوده و همین روند سبب وارد آمدن ضرباتی سهمگین بر پیکرهی انقلاب اسلامی خواهد شد.
پینوشت:
1. اشرافیگری مسئولان، پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، مرداد 1388
در واقع از نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی و بروز و ظهور اختلافات میان برخی احزاب و تشکلها، منافقین که خود را وارث انقلاب میدانستند به هر ریسمانی چنگ زدند تا مردم را به سمت و سوی خود کشانده و انقلاب را به نفع خود مصادره کنند. در واقع آنها با اصل "حکومت اسلامی" (Islamic Government) مشکل داشتند و وظیفهی خود را برپاییِ "حکومت مارکسیسمی" (Marxism Government) میانگاشتند و همین جریان یکی از اختلافات اصلی گروهک منافقین با نظام جمهوری اسلامی، محسوب میشود.
انقلاب اسلامی و تجملگرایی
"تجمل گرایی" و "اشرافی گری"، یکی از آفتها و بلایایی شمرده میشود که از دیرباز گریبانگیر جوامع بشری بوده است. به گواه تاریخ، از به وجود آمدن بشریت تا به امروز همواره شاهد ظهور این قشر در دوران مختلف و به تبع آن مشکلاتی خاص بودهایم. شاید بهتر باشد چنین بگوییم که اشرافیگری یکی از علل اصلی دوری و عدم درک درست میان حکومتها و مردم و در مواردی دیگر، زمینهساز شکاف و فاصلهی طبقاطی میان اقشار مختلف جامعه است.باید توجه داشت که موضوع تجملگرایی و زندگی سرمایهداری تنها محدود به ملک، خودرو و ... افراد نمیشود بلکه حقوقهای نجومی که برخی از مسئولین دریافت میکنند نیز نمونهی بارز اشرافیگری است.
همواره یکی از آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی کاهش شکاف طبقاتی و خویِ اشرافیگری بوده است. این همان مسئلهای است که سالهای سال از سوی رژیم ستمگر شاهنشاهی گریبانگیر مردم ایران بود. شاه در اوج رفاه و آسایش و تجملات زندگی میکرد و اکثر مردم با فقر دست و پنجه نرم میکردند.
به همین دلیل پس از انقلاب، اشرافیگری مورد هجمهای از انتقادات قرار گرفت و تمام تلاش انقلابیون برای ایجاد برابری و کاهش تضاد طبقاتی بهکار گرفته شد. هر چند که این روند زیاد به طول نیانجامید و با گذشت یک دهه از انقلاب اسلامی بتدریج شاهد اشاعهی تجملگرایی در میان برخی مسئولین بودیم.
"خودروهای لوکس"، "املاک و مستقلات متعدد"، "حسابهای بانکی خاص" و ... ، همه و همه رو به افزایش گذاشته بود در حالی که اوضاع اقتصادی اکثر مردم سیر نزولی به خود گرفته بود و مردم لب به گله و شکایت باز کرده بودند. این روند تاجایی پیشروی کرد که رهبر معظم انقلاب به آن واکنش نشان داده و فرمودند: "من نسبت به شخص، هیچگونه نظری ابراز نمیکنم؛ اما شاخصهایی وجود دارد. بهترین، آن کسی است که درد کشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمی باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافیگری خودش نباشد. آفت بزرگ ما اشرافیگری و تجملپرستی است؛ فلان مسئول اگر اهل تجمل و اشرافیگری باشد، مردم را به سمت اشرافیگری و به سمت اسراف سوق خواهد داد. اولین کار این است که ما مسئولین کشور را، افرادی انتخاب کنیم که مردمی باشند، سادهزیست باشند، درد مردم را بدانند و خودشان از درد مردم احساس درد کنند. این هم به نظر من شاخص مهمی است."(1)
فیلمی از قیاس زندگی شاه و رهبر انقلاب اسلامی
حقوقهای نجومی مصداق اشرافیگری
باید توجه داشت که موضوع تجملگرایی و زندگی سرمایهداری تنها محدود به ملک، خودرو و ... افراد نمیشود بلکه حقوقهای نجومی که برخی از مسئولین دریافت میکنند نیز نمونهی بارز اشرافیگری است. واکنشهای مردم و اعتراضات گسترده به این موضوع هم، سرچشمه از شکاف اقتصادی بین مردم و مسئولین دارد. براستی چرا در زمانی که مردم با مشکلات عدیدهی معیشتی همراه هستند، برخی از مسئولان حقوقهایی دریافت کنند که حتی ارقام آن نیز برای برخی از اقشار جامعه غیرقابل تصور است.شایان ذکر است که رفاه و آسایش مسئلهای جدا از تجملگرایی و اشرافیگری بوده و رفاه و برابری رکن اصلی جامعهی اسلامی است که با تجملگرایی منافات دارد. رفاه اجتماعی باید برای تمامی اقشار جامعه محیا شود تا عدالت تجلی کند.
کلام آخر
به هر حال آنچه که در این میان از اهمیت ویژهای برخوردار است، دوری مسئولان از تجملگرایی و اشرافیگری است تا ضمن جلوگیری از هرگونه شایعه و حاشیه سازی، آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی رعایت شده و از ایجاد شکاف طبقاتی جلوگیری شود. زیرا بیتردید اگر اشرافیگری مسئولان برای مردم محرز و ملموس شود، تبعات و آسیبهای فراوانی به همراه خواهد داشت که گاه جبران آن غیرممکن بوده و همین روند سبب وارد آمدن ضرباتی سهمگین بر پیکرهی انقلاب اسلامی خواهد شد.پینوشت:
1. اشرافیگری مسئولان، پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، مرداد 1388