تبیان، دستیار زندگی

برخی کارها فقط زمان و انرژی را هدر می‌دهند

6 کاری که فقط وقتمان را تلف خواهند کرد

افراد موفق سعی می‌کنند اتلاف وقت خود را به پایین‌ترین حد ممکن کاهش دهند تا بتوانند از وقت خود بالاترین استفاده را ببرند. در این مطلب تبیان 6 کاری که به اتلاف وقت و عدم موفقیت منجر خواهد شد را معرفی می‌کنیم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : حمید عبادی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
6 کاری که فقط وقتمان را تلف خواهند کرد
همان‌طور که در مقاله "آیا زمان برای افراد موفق آهسته‌تر می‌گذرد؟" دیدیم، به این مسئله پی بردیم که چرا افراد موفق می‌توانند کارهای بسیار بیشتر و بزرگ‌تری در یک بازه‌ی زمانی نسبت به یک فرد معمولی انجام دهند. در واقع افراد موفق سعی می‌کنند اتلاف وقت خود را به پایین‌ترین حد ممکن کاهش دهند تا بتوانند از وقت خود بالاترین استفاده را ببرند.

همان‌طور که متوجه شدیم یکی از روش‌های کار آن‌ها اینگونه بود که قبل از انجام هر کاری از خود سوالاتی می‌پرسند تا متوجه مفید یا غیر مفید بودن آن کار شوند. به‌طور مثال یکی از این سوالات این است که آیا بعد از انجام دادن این کار، انسان بهتر و پیشرفته‌تری خواهم شد یا خیر؟ اگر جواب خیر باشد متوجه می‌شویم که انجام آن کار خیلی نمی‌تواند مفید باشد.

 البته بسیاری از ما در طول زندگی خود کارهای زیادی را بدون هیچ دلیل روشن و موجهی انجام می‌دهیم که همین موضوع باعث اتلاف وقت و جلوگیری از پیشرفت بهینه‌تر انسان‌ها خواهد بود. شاید بهتر باشد از امروز تغییری در نحوه‌ی انتخاب کارهایی که می‌خواهیم انجام دهیم ایجاد کنیم.

حالا در این مقاله از تبیان می‌خواهیم 6 کاری که قطعا هیچ سود و منفعتی برای انسان‌ها نخواهد داشت و فقط باعث اتلاف وقت و انرژی خواهد بود را معرفی کنیم.

1- تلاش برای فرار از مشکلات

فرض کنید یک خط در مقابل شما وجود دارد که باید از آن عبور کنید. مشکل اینجاست که شما متوجه می‌شوید رد شدن از روی این خط دشوار است و تصمیم می‌گرید به‌جای عبور از روی آن، از این سر خط تا آن سر خط را بپیمایید تا بتوانید به آن‌طرف خط بروید. شما به طولانی بودن مسیر فکرنمی‌کنید و فقط به‌دلیل این‌که پشت خط نمانید سعی میکنید این مسیر طولانی را طی کنید.

در واقع شما می‌خواستید خود را از یک مشکل نجات دهید که درگیر یک مشکل دیگر شدید. به بیان دیگر برای فرار از یک مشکل، به مشکل دیگری روی آوردیم. فرض کنید فردی که از موقعیت شغلی خود ناراضی است، اقدام به راه‌اندازی یک تجارت پر خطر

 هرچه تجربه‌ی افراد بیشتر می‌شود متوجه می‌شوند که مشکلات را می‌توان با راه حل‌های متفاوتی حل کرد و هر شخصی راه حل و روش مخصوص به خود را دارد.

می‌کند. بعد از مدتی ورشکسته شده و تمام دارایی‌های خود را از دست می‌دهد و حالا با مشکل بسیار بزرگتری مواجه است. در این حالت اگر فرد در موقعیت قبلی خود می‌ماند و سعی در فرار از مشکل نمی‌کرد با این مشکل مواجه نمی‌شد.

به یاد داشته باشید وقت با ارزش است، شاید فکر کنید تلاش کردن برای فرار از مشکلات راه حل خوبی است اما بالاخره روزی باید با مشکلات روبه‌رو شد. پس نباید وقت را تلف کرد. قبول شدن در امتحان نیازمند درسخواندن است. پس اگر قرار است در امتحان قبول شویم همین امروز تلاش کنیم، غیر اینصورت باید ترم دیگر امتحان دهیم و یک ترم را هدر داده‌ایم.

2- بیان کردن احساسات به جای یافتن راه حل‌ها

برخی عادت دارند فقط احساسات خود را درمورد مشکلات و حوادث پیرامون خود بیان کنند بدون این‌که هیچ اقدامی درمورد آن‌ها انجام دهند. شاید این عادت بتواند برای لحظه‌ای اثرات منفی مشکلات پیرامون ما را کاهش دهد و یا از بین ببرد اما بعد از گذشت مدتی دوباره احساسات منفی به‌سراغ ما خواهند آمد.
برای درک بهتر این موضوع فرض کنید فردی نسبت به کثیف بودن معابر شهر خود معترض است اما هیچ اقدامی انجام نمی‌دهد و فقط حس بد خود به این آلودگی را بیان می‌کند.

آیا بهتر نیست به جای بیان احساسات، راه حلی جستجو کنیم که چطور می‌شود از این مشکل رهایی یافت؟ توجه داشته باشید که بیان احساسات خود نسبت به دیگران می‌تواند سازنده باشد و به افراد دیگر کمک می‌کند تا ما را بهتر درک کنند اما باید بعد از بیان احساس خود، اقدام و واکنش سازنده هم انجام دهیم در غیر اینصورت بیان احساسات ما هچ سودی نخواهد داشت.

3- پافشاری بر درستی عقاید خود

فرض کنید با همکاران خود در حال تصمیم‌گیری در مورد یک موضوع مشخص هستید. در عین حال شما فکر می‌کنید ایده‌ی شما از سایرین بهتراست. همکاران شما هم ایده‌هایی برای بهتر شدن نتیجه‌ی کار دارند، اما شما فقط در مورد این‌که ایده‌ی شما بهترین است صحبت می‌کنید. این جلسات و همفکری‌ها در آخر هیچ نتیجه‌ای جز خسته شدن و از دست دادن انگیزه افراد نخواهد داشت.

هرچه تجربه‌ی افراد بیشتر می‌شود متوجه می‌شوند که مشکلات را می‌توان با راه حل‌های متفاوتی حل کرد و هر شخصی راه حل و روش مخصوص به خود را دارد. در واقع هیچ لزومی ندارد که مردم را قانع کنیم تا مسائل را از زاویه‌ی دید ما ببینند و به مسائل مثل ما فکر کنند. همانطور که ما دوست نداریم مثل سایر افراد فکر کنیم و از راه‌حل‌های آنها استفاده کنیم، آن‌ها هم همین حس را دارند.
باید بدانیم که پا فشاری بر درستی ایده‌ها و عقاید خود کمکی به جایگاه و پیشرفت کار ما نخواهد کرد و نتیجه‌ی مثبتی نخواهد داشت و همچنین باعث ناراحت شدن سایر اعضای گروه و اطرافیان‌مان خواهد شد.

4- نگرانی‌های بی‌مورد

نگران بودن درمورد مسئله‌ای که رخ نداده است مثل این است که در یک روز آفتابی زیر چتر برویم و منتظر باران بمانیم. البته خوب است که نگرانی‌هایی درمورد برخی مسائل داشته باشیم و اما این‌که دائما برای همه چیز نگران باشیم هیچ منفعتی نخواهد داشت. این ویژگی باعث می‌شود افراد مظطرب و ترسو باشند.

به‌طور مثال شایعه‌ای مبنی وقوع زلزله‌ای بزرگ در شهر به گوش شما می‌رسد و شما سریعا به سراغ اتفاقات احتمالی بعد از زلزله می‌روید و تمامی احتمالات زیر آوار ماندن و خورده شدن توسط موش‌ها را در ذهن خود مورد بررسی قرار می‌دهید. این رفتار و تفکرات فقط باعث بیمار شدن افراد می‌شود و هیچ سود دیگری ندارد. هنوز هیچ زلزله‌ای رخ نداده، هیچ کس زیر آوار نمانده و هیچ موشی به هیچ کس حمله نکرده است و ما حتی نممی‌دانیم این شایعات درست است یا نه. اما برخی افراد با این تفکرات صدماتی به خود به‌خاطر اتفاقاتی که رخ نداده وارد می‌کنند.

نگران بودن بودن معقول در مورد حوادث و ایجاد آمادگی برای شرایط مختلف بسیار خوب است و این آمادگی باید به کاهش نگرانی‌ها کمک کند. پس نگرانی‌های بی‌دلیل و غیر منطقی هیچ سودی ندارد.

5- بودن با افراد اشتباهی

معاشرت با افراد اشتباهی مثل دادن غدای گربه به ماهی است. مهم نیست چقدر غذا به او بدهیم، این غذا هیچ جذابیتی برای طرف مقابل نخواهد داشت. واقعیت این است که اگر دو نفری که در مقابل یکدیگر هستند، آن چیزی که می‌خواهند، نباشند، نتیجه‌ای نخواهند گرفت و هرچقدر هم تلاش کنند به آن نتیجه‌ی شاد و مطلوب دست نخواهند یافت.

6- زندگی کردن برای دیگران

همه ما افرادی را می‌شناسیم که فقط در حال برنامه‌ریزی و تلاش برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران هستند. به‌طور مثال فردی را می‌بینیم و می‌خواهیم او را تحت تاثیر قرار دهیم. گاهی اوقات وانمود می‌کنیم که با دیگران همفکر و همسو هستیم در صورتی که اینطور نیست. به‌طور مثال دوستان شما می‌گویند که به استخر می‌روند و شما استخر دوست ندارید اما به خاطر خوشحال کردن آن‎‌ها به استخر می‌روید. این کار هیچ منفعتی ندارد و باعث بی‌انگیزه شدن شما می‌شود.

شما نمی‌توانید همه را خوشحال نگه دارید. هر چقدر بخواهید افراد بیشتری را خوشحال کنید، شاید افراد بیشتری را ناراحت کنید. چیزی که ممکن است باعث خوشحالی یک نفر شود، می‌تواند باعث ناراحتی شخص دیگری باشد. تمرکز کنید بر خودتان و سعی و تلاش برای دیگران را کنار بگذارید که این‌کار یکی از کارهای بیهوده است و هیچ نتیجه‌ی مثبتی دربر نخواهد داشت.

زمان محدود است و یکی از مهمترین دارایی‌های ما و باید به زمان مثل یک سرمایه نگاه کرد. قبل از انجام کاری مطمئن شوید که این کار وقت شما را هدر نخواهد داد و باعث پیشرفت شما و تاثیر مثبت در آینده خواهد شد.
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.