دوزخ چيزى جز تجسّم عينى كردار انسان نيست. كيفر اخروى مانند كيفرهاى دنيوى، امرى قراردادى و اعتبارى نيست؛ بلكه حقيقتى تكوينى و قهرى است كه از ناحيه خود انسان دامنگير او شده و او شعله‏هاى آن را برمى‏افروزد. كيفرهاى اعتبارى قابل وضع و رفع است، اما كيفر تكوينى باطن خود عمل است و عمل و كيفر دو روى يك سكه‏اند. در چنين رابطه‏اى وجود عمل سوء، مساوى با وجود كيفر است و بين آن دو فاصله‏اى نيست.

شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۰:۰۰


راز آفرينش دوزخ

راز آفرينش دوزخ

 در نظام حكيمانه الهى همان طور كه وجود بهشت در كل نظام هستى، ضرورى و سودمند است؛ وجود دوزخ نيز لازم و فايده‏مند است. وقتى خداوند متعال نعمت‏هاى خود بر بندگان را بر مى‏شمارد، جهنم و عذاب‏هاى آن را در رديف نعمت‏ها قرار داده، مى‏گويد: «... هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ يَطُوفُونَ بَيْنَها وَ بَيْنَ حَمِيمٍ آنٍ فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ»؛ الرحمن (55)، آيه 43 و 44.؛ «اين است همان جهنمى كه تبه‏كاران آن را دروغ مى‏خواندند؛ ميان آتش و آب جوشان مى‏گردند. پس كدام يك از نعمت‏هاى پروردگارتان را منكريد؟»
يكى از فوايد دوزخ، اين است كه بسيارى از مردم را از بدى، انحراف و كج‏روى باز مى‏دارد. چه بسيار كسانى كه از خوف جهنم، به سعادت و شرافت جاودانه نايل آمده‏اند. اگر خداوند حكيم دوزخ را در شمار نعمت‏ها آورده است، واقعاً نعمت بزرگى را تذكر داده؛ چرا كه بدون آن بيشتر انسان‏ها اهل بندگى و حركت در جهت تكامل نيستند.

راز جهنم‏

متكلمان، فيلسوفان و عارفان الهى به گونه‏هاى مختلف پرده از راز وجود جهنم برگرفته، بر آن استدلال كرده‏اند. برخى تا يازده دليل بر اين مطلب شمرده‏اند كه به جهت اختصار به ذكر يكى از آنها بسنده مى‏شود: جهت آگاهى بيشتر بنگريد: محمد حسن قدردان ملكى، جهنم چرا؟، قم: بوستان كتاب.
دوزخ چيزى جز تجسّم عينى كردار انسان نيست. كيفر اخروى مانند كيفرهاى دنيوى، امرى قراردادى و اعتبارى نيست؛ بلكه حقيقتى تكوينى و قهرى است كه از ناحيه خود انسان دامنگير او شده و او شعله‏هاى آن را برمى‏افروزد. كيفرهاى اعتبارى قابل وضع و رفع است، اما كيفر تكوينى باطن خود عمل است و عمل و كيفر دو روى يك سكه‏اند. در چنين رابطه‏اى وجود عمل سوء، مساوى با وجود كيفر است و بين آن دو فاصله‏اى نيست. از اين رو قرآن مى‏فرمايد:
«وَ مَن جاءَ بِالسَّيئه فَكُبَت وُجوُههم فِى النّار هَل تُجزون إِلاّ ما كُنتم تَعمَلون»؛ نمل (27)، آيه 90.؛ «آنان كه كردار بد همراه خويش بياورند، به رو در آتش افكنده مى‏شوند. آيا پاداشى جز آنچه عمل مى‏كرديد خواهيد داشت؟»
در آيه ديگر آمده است: «يا أَيُّها الَّذِين كَفَروُا لا تَعْتَذِروُا اليَوم إِنَّما تُجْزُون ما كُنتم تَعمَلون»؛ تحريم (66)، آيه 7.؛ «اى كسانى كه كافر شده‏ايد! امروز پوزش نخواهيد. همانا پاداش كردارتان را مى‏بينيد». خداوند براى آنان ابزار سوخت و سوزى غير از اعمال‏شان فراهم نكرده است؛ بلكه وجود ستمگر خود هيزم و ماده آتش‏زاى جهنم است: «وَ أَما القاسِطُون فَكانُوا لِجَهنَّم حَطَبا»؛ جن (72)، آيه 15.. اين بشر ملحد و ستمگر است كه آتش جهنم را مى‏افروزد و تنورش را گرم مى‏سازد. بنابراين، بايد از خدا در رابطه با چنين آتشى پروا داشت: «فَاتَّقوا النّار الَّتى وَقوُدها النّاس و الحِجارَة»؛ بقره (2)، آيه 24..
قرآن به حقيقت و بدون ارتكاب مجاز و استعاره مى‏فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى‏ ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً»؛ نساء (4)، آيه .؛ «در حقيقت كسانى كه اموال يتيمان را از سر ظلم و ستم مى‏خورند، جز اين نيست كه در شكم‏هاى خود آتش مى‏خورند».
در واقع خداوند انسان را به عنوان موجودى مختار آفريده است كه مى‏تواند با كنش خوب خود، بهشتى جاودان بيافريند و همواره با آن زيست كند و يا جهنمى سوزان بسازد و در جهنم كرده‏هاى خويش، خود را بسوزاند؛ بلكه بالاتر از اين انسان با سوء رفتارش، از خود وجودى جهنمى مى‏سازد و خود جهنم خويش مى‏شود. از همين رو بين عذاب و انسانى كه اصالت انسانيت خويش را از دست داده و به شيطانى جهنمى تبديل شده، انفكاك محال است.
البته بايد توجه داشت كه جهنم، تنها براى كسانى است كه همه راه‏هاى خوشبختى و ابواب سعادت چون توبه، شفاعت و مغفرت واسعه الهى را به روى خود بسته‏اند و هيچ عاملى نمى‏تواند، بين آنان و كردار بدشان فاصله بيندازد و كسى كه به چنين مرحله‏اى رسيده، خود آتش خويش را برافروخته است؛ بلكه خود و به دست خويش، آتش وجود خويش گشته و فاصله بين او و آتش محال است و مانند اين است كه بين شخص و خودش جدايى افتد جهت آگاهى بيشتر بنگريد:
الف. معادشناسى (مجموعه چلچراغ حكمت)، حميدرضا شاكرين، تهران، كانون انديشه جوان.
ب. معادشناسى، محمد حسن قدردان قراملكى..
اما درباره مهربانى خدا و مقايسه آن با مهربانى مادر گفتنى است: مهربانى مادر نيز جلوه‏اى از مهربانى خدا است كه در نهان مادرها نهاده شده است به وديعه. به طور يقين مهربانى كه خداوند نسبت به بندگان دارد و مهلتى كه نسبت به خطاكاران مى‏دهد، بسيار بيشتر است.
اما نكته مهم آن است كه رحمت و مهربانى خداوند، همراه با حكمت و عدالت است.
منبع:پرسمان