پرسش و پاسخ هایی از ایده های کسب و کار
راه های تامین سرمایه برای شروع كسب و کار
پس از پیداکردن ایده یا ایدههای کسب و کار، باید آنها را ارزیابی کنید. ارزیابی ایدههای کسب و کار به شما این امکان را میدهد که تا حد زیادی از پتانسیل موفقیت آن ایده اطمینان حاصل کنید و اگر به این نتیجه رسیدید که آینده خوبی در انتظار آن نیست از ادامه پیگیری آن ایده دست بکشید.
به دنبال ایده هایی هستم تا یک کسب و کار خوب راه اندازی کنم. لطفا راهنمایی ام کنید.
در پاسخ به سوال شما باید بگویم که در کلاسها و دورههای آموزشی کارآفرینی وقتی از دانشجویان و شرکتکنندکان پرسیده میشود که "مهمترین مانع برای ایجاد یک کسب و کار چیست؟" در میان پاسخها، "نداشتن سرمایه" جوابی است که معمولاً بیشتر از بقیه موارد شنیده میشود. اگر چه سرمایهی اولیه نقش مهمی در توسعه و موفقیت بسیاری از کسب و کارها ایفا میکند، ولی تجربه کارآفرینان نشان میدهد که آنچه بیشتر از سرمایه اولیه برای راهاندازی یک کسب و کار و کارآفرینی حیاتی است، داشتن یک ایدهی مناسب و موفق است. یک ایده خوب و عملی اولین قدم برای کارآفرینی در هر صنعتی به شمار میرود. پس سوال مهم بعدی بدین شکل مطرح میشود: چگونه در صنایع مختلف ایدههای کسب و کار خوب پیدا کنیم؟
برای تهیه لیست تواناییها میتوانید به جزوات و کتبی که در دوران تحصیل مطالعه کردهاید رجوع کنید. لیست دروسی که در دانشگاه یا موسسات علمی و آموزشی پشت سر گذاشتهاید برای پیدا کردن ایده مناسب در هر صنعت بسیار مثمر ثمر است.
تطبیق فرصتهای موجود در صنعت مورد نظر با تواناییها و منابع در دسترس شما میتواند به یک ایده اولیه کسب و کار ختم شود.
پس از مطالعه دقیق بازار و یا صنعت مورد نظر، باید نیازها و کمبودهای موجود در آن صنعت را پیدا کنید. این نیازها میتواند متعلق به تولید کنندگان، تامین کنندگان و عرضه کنندگان باشد و یا کمبودها و نیازهایی باشد که مصرف کنندگان و مشتریان آن صنعت احساس میکنند. به طور حتم برای دستیابی به این اطلاعات جستجو در اینترنت کافی نخواهد بود. باید با متخصصان و عوامل دستاندرکار صحبت کنید، از مشتریان سوال کنید و به طور عملی وارد میدان کار شوید. برای پیدا کردن یک ایده کارآفرینانه مناسب، صرف این میزان از وقت و انرژی ارزش خواهدشد.
پس از پیدا کردن نیازها و کمبود سعی کنید بر اساس تواناییها و منابع در دسترس خود راهحلی برای آن بیابید. خروجی این کار یک ایده کسب و کار عملی و مناسب خواهد بود چرا که میتواند مشکلی از مصرفکنندگان یا نیازی از صنعت را برطرف کند.
پس از آن و با مطالعه بازار و صنعت و آگاهی کامل از تواناییها و منابع، ممکن است ایدههای مختلفی به ذهنتان برسد؛ همه را یادداشت کنید. در تصمیمگیری عجله نکنید چرا که برای ارزیایی ایدهها باید مراحل دیگری را طی کنید. در این مرحله تنها به ایدههای جدید فکر کنید و هر آنچه به ذهنتان رسید را یادداشت کنید. نکته حائز اهمیت این است که در هنگام لیستکردن ایدهها ممکن است ایدههای خندهدار یا سادهای به ذهنتان برسد؛ حتماً آنها را هم یادداشت کنید.
پس از پیداکردن ایده یا ایدههای کسب و کار، باید آنها را ارزیابی کنید. ارزیابی ایدههای کسب و کار به شما این امکان را میدهد که تا حد زیادی از پتانسیل موفقیت آن ایده اطمینان حاصل کنید و اگر به این نتیجه رسیدید که آینده خوبی در انتظار آن نیست از ادامه پیگیری آن ایده دست بکشید.
2) از سایر امکانات خود استفاده کنید و آنها را به پول تبدیل کنید. تمام امکانات و منابع مالی خود را لیست کنید و بعد می بینید منابع مالی بسیاری برای استفاده در عملی کردن ایده تان دارید. از اتومبیل و طلا گرفته تا سیم کارت موبایل! بسیاری از کارآفرینان بزرگ فعلی در مرحله ای از زندگی خود تمام دارایی های خود را به پول تبدیل کرده اند تا توانسته اند امروز به اهداف خود دست پیدا کنند. به عنوان مثال در زندگینامه بهروز فروتن بنیان گذار صنایع غذایی فروتن می خواندم در یک مقطعی حتی حلقه ازدواجشان را فروخته و سرمایه کارشان کرده اند. شما برای دست یابی به اهداف خود حاضرید از کدام یک از منابع خود چشم بپوشید؟
3) با دیگران شریک شود. این ضرب المثل که می گوید اگر شریک خوب بود خدا برای خودش شریک می گرفت یک ضرب المثل تاریخ انقضا گدشته است. بسیاری از کسب و کار های امروز بر مبنای شراکتی موفق شکل گرفته اند. سعی کنید شریکی پیدا کنید که نظرات و عقایدش با شما شبیه باشد. در ابتدای کار همه چیز را برای خودتون کاملا روشن کنید. مثلا در مورد تقسیم سود و شیوه کار هر یک و دستور العمل کار کاملا مشخص داشته باشید.
4) سهام بفروشید. بخشی از سهام کار خود را به دیگران بفروشید. دقت کنید سهامدار کردن دیگران با شریک کردن آن ها متفاوت است. بسیاری از افراد سرمایه های راکدی در بانک ها دارند و نمی دانند با آنها چکاری انجام بدهند. سرمایه های دیگران را بکار بگیرید.
5) از موسسات خیریه کمک بگیرید. هدف خود را برای آنها تشریح کنید و آنها را دعوت به سرمایه گذاری کنید. به آنها نشان بدهید که می توانید برای مددجویان آنها اشتغال ایجاد کنید. از موسسات خیریه بخواهید به جای اینکه به افراد ماهی بدهند به آنها ماهی گیری بیاموزند.
6) وام بگیرید. دقت داشته باشید در بسیاری از موارد وام گرفتن آخرین راه و بدترین راه تامین مالی است؛ مخصوصا از موسسات مالی و اعتباری. وقتی فرمول و نحوه وام دادن بسیاری از بانک ها را بررسی می کنیم می بینیم که که بهره واقعی آن ها بسیار بسیار بالاتر از آنچه است که اعلام می کنند و داشتن ایده ایی که با سود آن بتوان بهره بانک ها بپردازیم و بخشی از آن برای خودمان بماند بسیار مشکل است.
منبع: پرسش و پاسخ های عمومی بخش کارآفرینی و تجاری سازی فناوری مرکز مشاوره
در پاسخ به سوال شما باید بگویم که در کلاسها و دورههای آموزشی کارآفرینی وقتی از دانشجویان و شرکتکنندکان پرسیده میشود که "مهمترین مانع برای ایجاد یک کسب و کار چیست؟" در میان پاسخها، "نداشتن سرمایه" جوابی است که معمولاً بیشتر از بقیه موارد شنیده میشود. اگر چه سرمایهی اولیه نقش مهمی در توسعه و موفقیت بسیاری از کسب و کارها ایفا میکند، ولی تجربه کارآفرینان نشان میدهد که آنچه بیشتر از سرمایه اولیه برای راهاندازی یک کسب و کار و کارآفرینی حیاتی است، داشتن یک ایدهی مناسب و موفق است. یک ایده خوب و عملی اولین قدم برای کارآفرینی در هر صنعتی به شمار میرود. پس سوال مهم بعدی بدین شکل مطرح میشود: چگونه در صنایع مختلف ایدههای کسب و کار خوب پیدا کنیم؟
مرحله اول: شناخت صنعت مورد نظر
فرقی نمیکند که در چه صنعتی کارآفرینی میکنید، شناخت هر صنعت، اولین قدم برای یافتن ایده کسب و کار در آن است. اگر تا به حال در محیط آکادمیک بودهاید و به تازگی تصمیم به راهاندازی کسب و کاری گرفتهاید، و یا اگر سوابق کاری شما محدود به صنعت دیگری بوده، باید بدانید که قرار است به چه محیطی وارد بشوید. بازیگران اصلی آن صنعت را بشناسید؛ تولید کنندگان، تامین کنندگان و عرضه کنندگان را شناسایی و مورد مطالعه قراردهید. محصولات مختلف آن صنعت را شناسایی کنید. محصولات مرتبط به محصولات اصلی را هم شناسایی و بررسی کنید.مرحله دوم: شناخت تواناییها و منابع در دسترس
تواناییهای خود را لیست کنید. این تواناییها میتواند به صنعت مورد نظر مرتبط و یا بیارتباط باشد، در هر صورت آنها را مشخص کنید. سپس لیست کاملی از منابع مختلفی که در اختیار دارید تهیه کنید. منابع مالی، دانش، مهارت و ارتباطات شما همگی جز منابع در دسترس به حساب میآیند. اگر با افراد شناخته شده، متخصص و داوطلب در اجرای امور آشنایی دارید، همه را وارد لیست کنید؛ آنها منابع باارزشی هستند که میتوانید در ادامه راه از آنها کمک بگیرید.برای تهیه لیست تواناییها میتوانید به جزوات و کتبی که در دوران تحصیل مطالعه کردهاید رجوع کنید. لیست دروسی که در دانشگاه یا موسسات علمی و آموزشی پشت سر گذاشتهاید برای پیدا کردن ایده مناسب در هر صنعت بسیار مثمر ثمر است.
تطبیق فرصتهای موجود در صنعت مورد نظر با تواناییها و منابع در دسترس شما میتواند به یک ایده اولیه کسب و کار ختم شود.
مرحله سوم: پیداکردن نیاز و یافتن راهحل
پس از مطالعه دقیق بازار و یا صنعت مورد نظر، باید نیازها و کمبودهای موجود در آن صنعت را پیدا کنید. این نیازها میتواند متعلق به تولید کنندگان، تامین کنندگان و عرضه کنندگان باشد و یا کمبودها و نیازهایی باشد که مصرف کنندگان و مشتریان آن صنعت احساس میکنند. به طور حتم برای دستیابی به این اطلاعات جستجو در اینترنت کافی نخواهد بود. باید با متخصصان و عوامل دستاندرکار صحبت کنید، از مشتریان سوال کنید و به طور عملی وارد میدان کار شوید. برای پیدا کردن یک ایده کارآفرینانه مناسب، صرف این میزان از وقت و انرژی ارزش خواهدشد.فرقی نمیکند که در چه صنعتی کارآفرینی میکنید، شناخت هر صنعت، اولین قدم برای یافتن ایده کسب و کار در آن است.
پس از پیدا کردن نیازها و کمبود سعی کنید بر اساس تواناییها و منابع در دسترس خود راهحلی برای آن بیابید. خروجی این کار یک ایده کسب و کار عملی و مناسب خواهد بود چرا که میتواند مشکلی از مصرفکنندگان یا نیازی از صنعت را برطرف کند.
پس از آن و با مطالعه بازار و صنعت و آگاهی کامل از تواناییها و منابع، ممکن است ایدههای مختلفی به ذهنتان برسد؛ همه را یادداشت کنید. در تصمیمگیری عجله نکنید چرا که برای ارزیایی ایدهها باید مراحل دیگری را طی کنید. در این مرحله تنها به ایدههای جدید فکر کنید و هر آنچه به ذهنتان رسید را یادداشت کنید. نکته حائز اهمیت این است که در هنگام لیستکردن ایدهها ممکن است ایدههای خندهدار یا سادهای به ذهنتان برسد؛ حتماً آنها را هم یادداشت کنید.
پس از پیداکردن ایده یا ایدههای کسب و کار، باید آنها را ارزیابی کنید. ارزیابی ایدههای کسب و کار به شما این امکان را میدهد که تا حد زیادی از پتانسیل موفقیت آن ایده اطمینان حاصل کنید و اگر به این نتیجه رسیدید که آینده خوبی در انتظار آن نیست از ادامه پیگیری آن ایده دست بکشید.
شش راه تامین سرمایه اولیه برای شروع كسب و کار:
1) کار را با کم شروع کنید. از همان اول نخواهید همه امکانات برای شروع کسب و کارتان فراهم باشد. به عنوان مثال اگر ایده تان احداث یک مرغداری است به جای اینکه از همان اول بخواهید یک مرغداری 10000(ده هزار تایی) تاسیس کنید یک مرغداری هزار تایی تاسیس کنید. از قدیم گفته اند سنگ بزرگ علامت نزدن است. ایده هایتان را به قسمت های کوچک تقسیم کنید و مرحله به مرحله به آن ها جامه عمل بپوشانید. اگر می خواهید کوه ها را جابجا کنید ابتدا باید تکه سنگ ها را جابجا کنید.2) از سایر امکانات خود استفاده کنید و آنها را به پول تبدیل کنید. تمام امکانات و منابع مالی خود را لیست کنید و بعد می بینید منابع مالی بسیاری برای استفاده در عملی کردن ایده تان دارید. از اتومبیل و طلا گرفته تا سیم کارت موبایل! بسیاری از کارآفرینان بزرگ فعلی در مرحله ای از زندگی خود تمام دارایی های خود را به پول تبدیل کرده اند تا توانسته اند امروز به اهداف خود دست پیدا کنند. به عنوان مثال در زندگینامه بهروز فروتن بنیان گذار صنایع غذایی فروتن می خواندم در یک مقطعی حتی حلقه ازدواجشان را فروخته و سرمایه کارشان کرده اند. شما برای دست یابی به اهداف خود حاضرید از کدام یک از منابع خود چشم بپوشید؟
3) با دیگران شریک شود. این ضرب المثل که می گوید اگر شریک خوب بود خدا برای خودش شریک می گرفت یک ضرب المثل تاریخ انقضا گدشته است. بسیاری از کسب و کار های امروز بر مبنای شراکتی موفق شکل گرفته اند. سعی کنید شریکی پیدا کنید که نظرات و عقایدش با شما شبیه باشد. در ابتدای کار همه چیز را برای خودتون کاملا روشن کنید. مثلا در مورد تقسیم سود و شیوه کار هر یک و دستور العمل کار کاملا مشخص داشته باشید.
4) سهام بفروشید. بخشی از سهام کار خود را به دیگران بفروشید. دقت کنید سهامدار کردن دیگران با شریک کردن آن ها متفاوت است. بسیاری از افراد سرمایه های راکدی در بانک ها دارند و نمی دانند با آنها چکاری انجام بدهند. سرمایه های دیگران را بکار بگیرید.
5) از موسسات خیریه کمک بگیرید. هدف خود را برای آنها تشریح کنید و آنها را دعوت به سرمایه گذاری کنید. به آنها نشان بدهید که می توانید برای مددجویان آنها اشتغال ایجاد کنید. از موسسات خیریه بخواهید به جای اینکه به افراد ماهی بدهند به آنها ماهی گیری بیاموزند.
6) وام بگیرید. دقت داشته باشید در بسیاری از موارد وام گرفتن آخرین راه و بدترین راه تامین مالی است؛ مخصوصا از موسسات مالی و اعتباری. وقتی فرمول و نحوه وام دادن بسیاری از بانک ها را بررسی می کنیم می بینیم که که بهره واقعی آن ها بسیار بسیار بالاتر از آنچه است که اعلام می کنند و داشتن ایده ایی که با سود آن بتوان بهره بانک ها بپردازیم و بخشی از آن برای خودمان بماند بسیار مشکل است.
منبع: پرسش و پاسخ های عمومی بخش کارآفرینی و تجاری سازی فناوری مرکز مشاوره