تبیان، دستیار زندگی

تحریف بشارت به ظهور پیامبر خاتم (ص) در کتاب مقدس

در عهد جدید به مواردی بر می خوریم که عبارات بشارتی عهد عتیق بر عیسی (ع) منطبق شده است. در انجیل متّی، یحیی در بیابان یهودیه مردم را به توبه فرا می خواند، چون ملکوت خدا یعنی آمدن مسیح (ع) نزدیک است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :


تحریف بشارت به ظهور پیامبر خاتم (ص) در کتاب مقدس
یکی از مهم ترین مقاطع حیات بشری در تمام طول تاریخ، ظهور دین خاتم و قابلیت بشر برای برخورداری از هدایت جهانی و همیشگی است. بشارت به این مهم ترین حادثه ی تاریخ بشریت در کلمات تمام پیامبران بزرگ خدا و در کتب آسمانی از محورهای مهم تبلیغ بوده است. بر اساس روایات اسلامی، پیامبران بزرگ خداوند به پیامبر پس از خود بشارت داده اند. نوح (ع) به موسی (ع)، موسی (ع) به عیسی (ع)، عیسی (ع) به محمد (ص). در این میان بشارت به دین خاتم در کلام پیامبران قبل از عیسی (ع) نیز وجود داشته است.
بشارت به ظهور پیامبر اکرم (ص) و به امت وی آن چنان روشن و تردید ناپذیر بود که به گفته ی قرآن، اهل کتاب او را چون فرزندان خود می شناختند(1) و ویژگی پیامبر و یاران او را در کتب آسمانی خود می یافتند.(2)
عیسی (ع) نیز در مورد پیامبر خاتم (ص) حساسیت فوق العاده ای داشت.(3) با وجود این، متن کنونی کتاب مقدس دربردارنده ی بسیاری از این بشارت های روشن نیست. احتمال دارد با گذشت زمان عبارات محکم به عبارات چند پهلو تغییر یافته باشند. اگر در بررسی کتاب مقدس به برخی واژه های کلیدی دقت کنیم و احتمال تغییر در الفاظ یا معانی این واژه ها را پیگیری کنیم، به نتایج جالبی خواهیم رسید. برای مثال، در انجیل مرقس آمده است: «و هنگامی که عیسی (ع) در هیکل تعلیم می داد متوجه شده گفت: چگونه کاتبان می گویند که مسیح پسر داوود (ع) است و حال آن که خود خدا در روح القدس می گوید که خداوند به من گفت در طرف راست من بنشین تا دشمنان تو را پای انداز تو سازم. خود داوود (ع) او را خداوند می خواند پس چگونه او را پسر می باشد؟»(4) نویسنده انجیل مرقس با بیان این نکته نشان می دهد که عیسی (ع) در مقام خدایی خویش است و این که پسر داوود (ع) بودن را از خود نفی می کند، کلامی ظاهری است که منظور از آن اثبات چیزی بزرگ تر است. اما همین عبارت در انجیل برنابا برای اثبات این مطلب آمده است که مراد از خداوند در مناجات های داوود (ع)، معنای مجازی آن یعنی انسانی قدرتمند و مورد عنایت خداوند و سرور داوود (ع) است و اگر این شخص فرزند داوود (ع) بود وی را با الفاظی دیگر (چون فرزند) می خواند. این نشان می دهد که شخص موعود فرزند داوود (ع) نیست: «یعقوب جواب داد ای معلم به ما بگو این عهد را با که ساخت؟ به درستی که یهود می گویند با اسحاق (ع) است و اسماعیلیان می گویند با اسماعیل (ع) است. یسوع جواب داد داوود (ع) پسر که و از کدام ذریّه بود؟ یعقوب جواب داد از اسحاق (ع) چون که اسحاق (ع) پدر یعقوب (ع) بود و یعقوب پدر یهودا که از ذریّه ی اوست داوود (ع). پس یسوع جواب داد با خود خیانت (در نصیحت) می کند زیرا که می خواند داوود (ع) او را ربّ در روح(5) که این چنین گفته: «خدای ربّ مرا فرمود بنشین به دست راست من تا بگردانم دشمنان تو را جای سودن قدم های تو. می فرستد خدای عصای تو را که زود است صاحب تسلط شود در میان دشمنانت.» پس هرگاه رسول الله که شما او را مسیّا می نامید، پسر داوود (ع) باشد، پس چگونه او را داوود (ع) ربّ می نامد.»(6)
اگر با الهام گرفتن از انجیل برنابا در مزامیر داوود (ع) واژه خداوند را در برخی ابواب به رسول الله تفسیر کنیم، در می یابیم که مزامیر داوود (ع) کتاب بشارت دهنده ی پیامبر خاتم (ص) است نه کتاب بشارت دهنده ی مسیح (ع)، همچنین در صورتی که در واژه های ملکوت خدا، پسر انسان و مواردی از این دست تأمل کنیم و مثلاً احتمال اشاره ی ملکوت خدا به زمان ظهور پیامبر آخر الزمان را تقویت کنیم، به نتایج جالبی خواهیم رسید.
از سوی دیگر، برخی از جملات کتاب مقدس با عبارت «یعنی ...» تفسیر شده اند. اگر این جملات را بدون عبارت های تفسیری آن به کار بریم، به نتایج قابل توجهی خواهیم رسید. چه بسا این عبارت های تفسیری در بستر زمان و برای دستیابی به اهدافی خاص اضافه شده باشد، برای مثال، در متن بشارتی انجیل یوحنا چنین آمده است: «و من از پدر سؤال می کنم و تسلی دهنده ی دیگر به شما عطا خواهد کرد تا همیشه با شما بماند یعنی روح راستی که جهان نمی تواند او را قبول کند زیرا که او را نمی بیند...»(7) به نظر می رسد تلاش شده است تا این متن بشارتی با اضافه کردن عبارت «یعنی روح ...» قابل تطبیق بر شخص انسانی نباشد. در چند آیه بعد هم این تلاش تکرار شده است: «لیکن تسلی دهنده یعنی روح القدس که پدر او را به اسم می فرستد، او همه چیز را به شما تعلیم خواهد داد.»(8)
عهد عتیق هم بیانگر تلاش کاتبان و مفسران کتاب مقدس در این مورد بوده است. سفر پیدایش داستان قربانی کردن فرزند به دست ابراهیم (ع) را بیان کرده است. در این ماجرا، خداوند از ابراهیم (ع) می خواهد که یگانه فرزندش را قربانی کند و پس از امتثال این فرمان، خداوند به ذات خود قسم می خورد که چون فرزند یگانه ی خود را دریغ نکردی به تو برکت خواهم داد و ذریّه ی تو را فراوان می کنم و ذریّت تو دروازه های دشمنان را تصرف خواهند کرد و از این ذریّت تمام امت های سرزمین برکت خواهند یافت. با آن که به گفته ی عهد عتیق، اسحاق (ع) سالیانی پس از اسماعیل (ع) متولد شد و بنابراین، عبارت یگانه فرزند اشاره به اسماعیل (ع) دارد و این متن بشارت به تسلط فرزندان اسماعیل بر دشمنان و برکت یافتن تمام جهان از فرزندان اسماعیل (ع) دارد و این متن بشارت به تسلط فرزندان اسماعیل بر دشمنان و برکت یافتن تمام جهان از فرزندان اسماعیل می دهد، با اضافه کردن عبارت تفسیری «یعنی اسحاق» می توان تمام این ماجرا را به نفع بنی اسرائیل خاتمه داد: «اکنون پسر خود را که یگانه ی تست و او را دوست می داری یعنی اسحاق (ع) را بردار و بر زمین موریا برو و او را آنجا بر یکی از کوه هایی که به تو نشان می دهم برای قربانی سوختی بگذران.»(9)
از سوی دیگر، در عهد جدید به مواردی بر می خوریم که عبارات بشارتی عهد عتیق بر عیسی (ع) منطبق شده است. در انجیل متّی، یحیی در بیابان یهودیه مردم را به توبه فرا می خواند، چون ملکوت خدا یعنی آمدن مسیح (ع) نزدیک است. یحیی (ع) همان شخصی است که اشعیای نبی (ع) ظهور وی را اعلام کرده است تا مردم را برای آمدن مسیح (ع) آماده سازد:(10) «صدای ندا کننده ای در بیابان راه خداوند را مهیا سازید و طریقی برای خدای ما در صحرا راست نمایید.»(11) آیا ممکن است نویسندگان عهد جدید که برای اثبات موعود بودن عیسی (ع) نیازمند خلق شخصیتی بودند که بشارت اشعیا (ع) را بر او منطبق کنند. یحیی (ع) را مناسب یافته باشند؟ این احتمال زمانی تقویت می شود که متن انجیل برنابا را در همین مورد مشاهده کنیم. بر اساس نقل برنابا، اشعیا (ع) به عیسی (ع) بشارت داده است تا راه را برای پیامبر اسلام (ص) مهیا سازد: «از این رو فرستادند لاوی ها و بعض کتبه را که از او پرسیده بگویند تو کیستی؟ پس اعتراف نمود یسوع (ع) و فرمود به راستی و درستی که من مسیّا نیستم. پس گفتند: کیسی تو بگو تا شهادت دهیم برای آنان که ما را فرستاده اند. پس آن وقت یسوع (ع) فرمود: منم آوازی فریاد کننده در همه یهودیه که فریاد می کند آماده سازید راه فرستاده ی پروردگار را چنانچه او نوشته شده است در اشعیا.»(12)
بالاخره نکته ای دیگر که نباید در متون بشارتی از نظر دور داشت آن است که واژه ی مسیح به معنای شخص برگزیده لفظی عام است که در عهد عتیق در مورد اشخاص مقدس به کار برده شده است. گرچه عیسی (ع) هم می تواند مصداقی از این اشخاص برگزیده باشد، چنان که قرآن کریم هم وی را مسیح دانسته است، اما نباید تمام بشارات مسیحایی را بر عیسی (ع) تطبیق کرد.(13)

1 . بقره، آیه ی 146؛ مائده، آیه ی 20.
2 . انعام، آیه ی 114؛ فتح، آیه ی 29؛ بحارالانوار، ج 13، ص 347 و ج 22، ص 62، ح 1؛ کنزالعمال، ح 31941، 31960، 32111، 35406 ...
3 . صف، آیه ی 6.
4 . مرقس 35:12.
5 . معنی این جمله آن است که داوود (ع) او را در مقامات روحانی و معنوی و مناجات خود ربّ و پروردگار خوانده است. (برنابا 20:43)
6 . برنابا 20:43.
7 . یوحنا 17:14.
8 . یوحنا 26:14.
9 . پیدایش 1:22.
10 . متّی 1:3.
11 . اشعیا 3:40.
12 . برنابا 4:42.
13 . محمد رضا زیبائی نژاد، مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص 213 – 216.
منبع:پرسمان
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .