تحولات یمن و ظهور امام زمان(عج)؟
با عرض سلام آیا با توجه به روایات نشانه های ظهور و این كه از حجت الاسلام صدیقی نقل می شود آیت الله بهجت فرموده بودند جرقه ای در یمن زده میشود كه با ظهور ارتباط دارد آیا تحولات اخیر یمن و خیزش جنبش انصارالله یمن و حمله عربستان به یمن میتواند مقدمه خروج یمانی باشد؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1396/11/10 ساعت 21:19
این تطبیق ها هر چند می تواند در بدو امر موجب خوشحالی و انگیزش منتظران امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف گردد،اما با توجه به پیشینه ی موجود در این زمینه به ویژه وقایعی كه در سال های اخیر پیرامون تطبیق علایم ظهور بر مصادیق خاص اتفاق افتاد،به نظر می رسد،چنین كاری علی رغم برخورداری از توجیه انگیزشی برای منتظران،حاوی آسیب هایی جدی است كه در صورت اشتباه در تطبیق بر عقاید و افكار عامه مردم وارد می گردد.
با سلام و تحیت و قدردانی از مكاتبه ی شما با این مركز
پاسخ اجمالی: فارغ از نقل قولی كه در متن پرسش بدان اشاره گردیده است، در ارتباط با تطبیق علایم ظهور مندرج در روایات، بر مصادیق ، باید توجه داشته باشید كه این تطبیق ها هر چند می تواند در بدو امر موجب خوشحالی و انگیزش منتظران امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف گردد، اما با توجه به پیشینه ی موجود در این زمینه به ویژه وقایعی كه در سال های اخیر پیرامون تطبیق علایم ظهور بر مصادیق خاص اتفاق افتاد، به نظر می رسد، چنین كاری علی رغم برخورداری از توجیه انگیزشی برای منتظران، حاوی آسیب هایی جدی است كه در صورت اشتباه در تطبیق بر عقاید و افكار عامه ی مردم وارد می گردد. بنابراین علی رغم لزوم توجه به امام عصر و انتظار مداوم بر ظهور آن حضرت، به نظر می رسد در تطبیق علایم ظهور بر مصادیق ، لازم است توجه و دقت و وسواس و تامل بیشتری صورت پذیرد. در مورد پرسش نیز با توجه به اینكه در روایات علامات متعددی برای ظهور بر شمرده شده است كه به تصریح برخی روایات ، برخی از این وقایع همزمان می باشند، نمی بایست و نمی توان وقایع اخیر یمن را بر خروج یمانی مطرح در روایات حمل نمود.
پاسخ تفصیلی : با توجه به نكات پیشگفته و در تكمیل بحث مباحثی پیرامون موضوع تطبیق نشانه های ظهور بر مصادیق خاص خدمت شما پرسشگر ارجمند ارائه می گردد:
در سالهاى اخیر، شاهد تطبیقات نشانه ها بر افراد و اشخاص و وقایع و اتفاقاتی هستیم كه هر روز به شكلى بروز مى كند این امر گرچه در كوتاه مدت ممكن است موج بزرگى در بین منتظران مهدى موعود (عج) ایجاد كند، اما در صورتى كه این تطبیق ها صحیح نباشند – چنانچه در برخی موارد اشتباه بودن تطبیق ها معلوم گردید - و افراد یا نشانه هاى مورد بحث، همان نشانه هاى ظهور نباشند، در دراز مدت مى تواند اثرات نامناسبى داشته باشند و موجب نا امیدى در بین تعداد زیادى از منتظران گردند.
با ملاحظه ى تیتر هاى خبرى تعدادى از وبلاگ ها و وبسایت هاى مهدوى كه انصافاً در بسیارى از زمینه ها نیز موفق و موثر كار مى كنند، مى توانیم تعدادى از این تطبیق ها را ببینیم: «بشاراتى از شعیب بن صالح درباره ى نزدیكى ظهور»، «سال 2012 سال ظهور»، «سال 2015 سال ظهور»، «آغاز قیام سید یمانى در یمن» و.....
گرچه تعدادى از تطبیق هاى ارایه شده در این زمینه با روایات اسلامى سازگار مى باشند و شخصیت هاى مورد بحث در مقالات مذكور، بضعاً شباهت هاى اعجاب آورى با شخصیت هاى زمینه ساز ظهور دارند، اما تطبیق قطعى و بى قید و شرط شخصیت هاى مذكور با شخصیت هاى روایات مربوط به آخرالزمان، امرى است كه از سوى هیچ یك از علماى اسلام و محققین برجسته ى عرصه ى مهدویت مورد قبول نیست. چرا كه این بزرگواران معتقدند، حركاتى از این دست، ممكن است به توقیت بینجامد و توقیت (وقت تعیین كردن براى ظهور)، امرى است كه معصومین (ع) به شدت از آن نهى كرده اند.
البته مسئله ى تحقیق مستند و همراه با احتیاط در زمینه ى نشانه هاى ظهور، امرى پسندیده و مناسب است و تبعات مثبتى همچون افزایش امید در دل هاى منتظران و شناخت صحیح دشمنان و دوستان در دوره ى آخرالزمان دارد، اما تطبیق بى قید و شرط و قطعى این نشانه ها، امرى مذموم بوده و مى تواند تبعات نامناسبى داشته باشد.
در روایات متعددى بر این نكته تأكید شده است كه امر ظهور امام مهدى (ع) از آفتاب نیز درخشانتر است. به همین دلیل، این امر بر هیچ كس مشتبه نخواهد شد و هیچ كس در حقّانیت آن تردید نخواهد كرد.
در این زمینه از امام محمّد باقر (ع) چنین نقل شده است:
تا آسمان و زمین ساكن است، شما نیز ساكن و بىجنبش باشید یعنى علیه هیچكس خروج نكنید كه كار شما پوشیدگى ندارد. بدانید كه آن نشانهاى از جانب خداى عزّوجلّ است نه از جانب مردم، بدانید كه آن از آفتاب روشنتر است و بر نیكوكار و زشتكار پنهان نخواهد ماند. آیا صبح را مىشناسید امر شما همانند صبح است كه پنهان ماندن در آن راه ندارد. (. 1 محمد بن ابراهیم نعمانى، كتاب غیبت نعمانى، ترجمه: محمّد جواد غفارى، باب 11، ص 286، ح 17 بحارالأنوار، ج 52، صص 139 و 140، ح. 49)
ابتداى روایت، هشدار به كسانى است كه با پیشافتادن بر امامان معصوم (ع) و با امید تشكیل دولت اهلبیت (ع) دست به قیامهاى نابههنگام و حساب نشده مىزدند و سرانجام خود و گروهى از شیعیان ناآگاه را به هلاكت مىانداختند.
در روایت دیگرى، میمون البان از آن حضرت چنین نقل مىكند:
من در خیمه امام باقر (ع) نشسته بودم كه امام یك طرف خیمه را بالا زد و فرمود: امر ما از این آفتاب روشنتر است، سپس فرمود: نداكنندهاى از آسمان ندا مىكند كه امام، فلان پسر فلان است و نام او را مىبرد و ابلیس لعنت خدا بر او باد نیز از زمین ندا كند همچنانكه در شب عقبه بر رسول خدا (ص) ندا كرد. (شیخ صدوق، كمال الدین و تمام النعمه، ترجمه: منصور پهلوان، ج 2، ص
555 در همین زمینه مفضل بن عمر از امام صادق (ع) چنین روایت مىكند:
از ابى عبدالله [امام صادق] (ع) شنیدم كه مىفرمود: «فریاد نكنید. به خدا سوگند امام شما سالیانى از روزگارتان غیبت كند و حتماً مورد آزمایش واقع شوید تا آنجا كه بگویند: او مرده یا هلاك شده و به كدام وادى سلوك كرده است؟ و چشمان مؤمنان بر او بگرید و واژگون شوید همچنانكه كشتى در امواج دریا واژگون شود، و تنها كسى نجات یابد كه خداى تعالى از او میثاق گرفته، در قلبش ایمان نقش كرده و او را به روحى از جانب خود مؤیّد كرده باشد. دوازده پرچم مُشتبه برافراشته شود كه هیچ یك از دیگرى بازشناخته نشود».
راوى گوید: من گریستم، آنگاه فرمود: «اى اباعبدالله چرا گریه مىكنى؟» گفتم: چگونه نگریم در حالى كه شما مىگویید: دوازده پرچم مشتبه كه هیچ یك از دیگرى بازشناخته نشود، پس ما چه كنیم؟ راوى گوید: امام به پرتو آفتاب كه به داخل ایوان تابیده بود، نگریست و فرمود: «اى اباعبدالله آیا این آفتاب را مىبینى؟» گفتم: آرى، فرمود: «به خدا سوگند امر ما از این آفتاب روشنتر است». (همان، ص 23)
با توجه به روایات یاد شده، مىتوان گفت پدیده ظهور و مقدمات آن، چنان واضح و روشن است كه به هنگام وقوعش، همه مردم از آن آگاه مىشوند و به حقانیت آن پى مىبرند. اینگونه نیست كه تنها جمعى محدود از شیعیان از آن باخبر شوند و به همراهى با آن برخیزند.
در روایات فراوانى كه از پیامبر اعظم (ص) و امامان معصوم (ع) وارد شده، همه ویژگىها و نشانههاى منجى موعود اسلام مشخص شده است و هیچ ابهامى در مورد شخصیت او و چگونگى ظهورش وجود ندارد. بنابراین، مىتوان گفت اگر كسى به درستى به مطالعه معارف مهدوى بپردازد و روایات نشانههاى ظهور را با دقت و تأمل بررسى كند، هرگز دچار تشخیصها و تطبیقهاى نادرست نمىشود و فریب مدعیان دروغین را نمىخورد. اینكه در گذشته و امروز كسانى به طرح ادعاهاى دروغین پرداخته و كسانى هم با آنها همراهى كردهاند، دلیلى جز نادانى و سادهلوحى پیروان و شهرتطلبى و دنیاخواهى مدعیان نداشته است.
افزون بر این، باید توجه داشت كه نشانههاى ظهور چنانكه در روایات هم، آمده است مانند دانههاى تسبیح به هم پیوستهاند و در ارتباط با هم معنا و مفهوم مىیابند. به بیان دیگر نشانههاى ظهور به ترتیبى خاص، در فاصله زمانى معین و با شرایطى مشخص رخ مىدهند و این گونه نیست كه رویدادى مانند خروج خراسانى یا یمانى رخ دهد، بىآنكه مقدمات آنها كه در روایات به آنها اشاره شده است، فراهم شده باشد یا دیگر رویدادها و نشانههاى مرتبط با آنها رخ داده باشد.
یقینا خود نیز مستحضرید كه هیچ كس نمى تواند به طور دقیق از زمان ظهور حضرت سخن بگوید. زیرا غیر از خداوند هیچ كس نسبت به آن آگاهى ندارد. آنچه در برخى از روایات درباره زمان ظهور امام زمان (ع) آمده است، نشانهها و علایمى است كه بر اساس آنها برخى از علما و صاحب نظران اظهار نظرهایى نسبت به نزدیك بودن و یا نزدیك نبودن زمان ظهور كردهاند. بعضى از این بشارتها مى تواند شاهد وقرینه اى بر نزدیك بودن ظهور و ایجاد امید در دلها باشد. اما با این حال به طور قاطع نمى توان گفت كه آیا امام عصر در این نزدیكىها ظهور خواهد كرد یا خیر.
در این رابطه توجه به چند نكته بایسته است:
یكم. عدهاى با توجه به اوضاع و شرایط فعلى حاكم بر جهان به این باور رسیدهاند كه دورهاى كه ما در آن زندگى مىكنیم همان دوره آخرالزمان است كه در روایات به آن اشاره شده است زیرا براى آخرالزمان نشانههایى گفته شده (مانند گسترش فساد و تفسیر دین براساس هوا و هوس و...) كه این نشانهها در دوره زمانى ما به وقوع پیوسته است پس زمان كنونى آخرالزمان است و ظهور نیز در این دوران محقق مىشود. به علاوه با وجود انقلاب اسلامى ایران و زنده شدن نام و یاد امام زمان (عج)، آمادگى و اقبال مردم براى پذیرش ایشان بیشتر شده و امید به ظهور زیادتر گشته است.
دوم. برخى از علما معتقدند: همان گونه كه غیبت دو مرحلهاى بود و غیبت صغرى براى ایجاد آمادگى مردم براى ورود به غیبت كبرى لازم بود، ظهور نیز ممكن است دو مرحلهاى باشد و با ظهور صغرى كه در انقلاب اسلامى ایران تجلى یافته است، مردم با حقیقت قیام امام زمان آشنایى بیشترى پیدا كردهاند و براى ظهور اصلى و قیام جهانى حضرت آماده مىشوند.
سوم. حركت عمومى كشورها و جوامع به سمت وحدت و همگرایى و به عبارت دیگر توجه به تشكیلات بین المللى و اتحادیههاى منطقهاى و فاصله گرفتن از جزءگرایى، ملتها را به این نتیجه رسانده كه براى آیندهاى بهتر، باید مرزها را به حداقل رساند و جهان را دهكدهاى كوچك دانست. این رویداد، آمادگى مردم براى براى پذیرش یك حاكمیت فراگیر، بیشتر كرده است. البته استكبار جهانى تئورى دهكده جهانى را در جهت حفظ منافع خود و تك قطبى شدن جهان پىگیرى مىكند اما چه بسا اراده الهى به دست دشمنان خدا نیز انجام گیرد.
چهارم. اجحاف و تجاوز بیش از حد و روز افزون دولتهاى استكبارى به كشورهاى فقیر به شكلهاى گوناگون از یك سو و لجام گسیختگى فرهنگى و فكرى و علمى مانند بحران هویت، بحران مشروعیت، بحران مدنیت از سوى دیگر، باعث هرج و مرج در زندگى بشر شده است. این گونه مسائل و مباحث این واقعیت را اثبات مىكند كه آینده روشن فقط در سایه حاكمیت فردى آسمانى است كه احتمالاً ظهورش نزدیك است.
پنجم. در بعضى از روایات منقول از اهل بیت علیهم السلام، ادعاى تعیین وقت ظهور برابر با كذب خوانده شده و شیعیان مأمور به تكذیب این مدعیان گردیده اند چنانكه در توقیع مبارك امام زمان علیه السلام به اسحاق بن یعقوب آمده است:... و اما ظهور الفرج فإنه إلى الله تعالى ذكره و كذب الوقّاتون (و اما آشكار شدن فرج وابسته به اراده حق تعالى است و وقت گزاران دروغزنانى بیش نیستند)
البته نهى از توقیت نباید منجر به این شود كه شیعیان و منتظران، امر ظهور را پدیده اى دور از دسترس و مستقل از اراده خویش، كه در آینده اى محتمل و نامعلوم به وقوع خواهد پیوست، بیانگارند. بلكه باید با حفظ روحیه نشاط و امید، همواره ظهور را در چند قدمى خویش ببینند و این همان چیزى است كه در برخى مجامع روایى و پاره اى از متون دینى بدان تصریح شده است چنانكه در دعاى عهد آمده است:... اللهم اكشف هذه الغمه عن هذه الامه بحضوره و عجل لنا ظهوره انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا (پروردگارا با حضور ولى و دوست خود اندوه را از دلهاى این امت بزداى ودر ظهور وى شتاب كن (هرچند) دیگران ظهور حضرتش را دور مى انگارند و لى ما آن را نزدیك مى بینیم).
به عنوان نمونه درباره پادشاه عربستان به نام ملك عبد الله گفتنى است: امام صادق (ع) در روایتى مى فرماید: «هر كس مرگ عبدالله را براى من تضمین كند، من ظهور قائم را براى او ضمانت مى كنم....» (بحارالانوار/ ج 52/ ص 210)
آقاى كورانى درباره این روایت و مسائل مشابه آن به تفصیل بحث كرده است، (عصر ظهور/ ص 292) اما تطبیق «عبدالله» در این روایت به ملك عبدالله، پادشاه عربستان، هر چند احتمال دارد. اما قطعى نیست، چه بسا صد سال دیگر پادشاهى از خاندان آل سعود به نام عبدالله در آن سرزمین به مسند قدرت بنشیند و منظور از این روایت، او باشد. مساله ی وقایع اخیر در یمن و تطبیق خروج یمانی بر آن نیز می تواند همینگونه تحلیل گردد.
اندیشه مهدویت دچار آسیب هایى شده است. مسئله تطبیق یكى از این آسیب ها به شمار مى رود كه برخى با خواندن یا شنیدن چند روایت در علائم ظهور، آنها را بر افراد یا حوادثى خاص تطبیق مى دهند. این گونه تطبیق ها پى آمد هایى نامطلوبى دارد كه به آن اشاره مى شود:
تعیین وقت و استعجال (عجله كردن و صبر و تحمل نكردن)
نومیدى و یاس بر اثر واقع نشدن ظهور
به دلیل احتمال تحقق نیافتن تطبیق هاى مطرح شده، افرادى به اصل ظهور بى اعتقاد مى شوند و یا در اصل روایات به شك مى افتند.
خلاصه آنكه: تطبیق ویژگیهایى كه در روایات براى حوادث و افراد خاصى بیان شده بر افراد حاضر به صورت احتمالى است و نمى توان به طور قطع و یقین ادعا كرد كه این فرد دقیقا همان فردى است كه در روایت بدان اشاره شده است. تنها یكى دو نشانه محدود فاصله زمانى تحقق نشانه تا زمان ظهور را بیان مى كنند لذا با تحقق برخى از علائم ظهور نمى توان به صورت عجولانه ادعا كرد تا چند صباح دیگر ظهور تحقق پیدا خواهد كرد.
بهتر است به جاى گمانه و دنبال نمودن فرضیه هاى زمان ظهور امام عصر (عج)- كه معمولا ثمره چندانى هم ندارند- وظیفه خود را نسبت به حضرت (عج) در زمان غیبت تشخیص داده و در تحقق این وظیفه حداكثر تلاش خود را انجام دهیم. وظیفه ما انتظار فرج است.
این انتظار جز با آمادگى و فراهم نمودن شرایط ظهور تحقق نمى یابد بنابراین تا جائى كه مقدور است، لازم است خود، خانواده و در نهایت جامعه را آماده پذیرایى حضرت (عج) نمود كه اگر این امر محقق شود و سربازى واقعى براى آن حضرت (عج) باشیم حتى اگر مرگ- كه اگر زمان ظهور هم تشخیص داده شود، زمان مرگ قطعا قابل تشخیص نیست- بین ما و زمان ظهور فاصله اندازد، خداوند به ما براى ادراك آن زمان و حیات دوباره خواهد بخشید. انشاءالله كه همگى از یاوران حضرت (عج) باشیم.
در پایان مجددا متذكر می شویم كه وقایع مذكور در پرسش همانقدر كه می تواند منطبق بر واقعه ی خروج یمانی گردد به همان مقدار نیز می تواند مربوط به آن نبوده و بر این واقعه منطبق نگردد، پس لازم است از تطبیق پرهیز نموده و در مقابل به تحصیل و حفظ آمادگی های لازم معرفتی و بینشی و عملكردی برای همراهی امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بعد از ظهور بپردازیم.
براى مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:
1 مهدویت (پس از ظهور)، رحیم كارگر نشر معارف
2 چشم به راه مهدى، جمعى از نویسندگان
3 تحلیل تاریخى از نشانه هاى ظهور، بوستان كتاب
مجددا از مكاتبه ی شما با این مركز قدردانی می نماییم
منتظر سوالات بعدی شما هستیم.
نام سایت:پرسمان/اندیشه سیاسی
با سلام و تحیت و قدردانی از مكاتبه ی شما با این مركز
پاسخ اجمالی: فارغ از نقل قولی كه در متن پرسش بدان اشاره گردیده است، در ارتباط با تطبیق علایم ظهور مندرج در روایات، بر مصادیق ، باید توجه داشته باشید كه این تطبیق ها هر چند می تواند در بدو امر موجب خوشحالی و انگیزش منتظران امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف گردد، اما با توجه به پیشینه ی موجود در این زمینه به ویژه وقایعی كه در سال های اخیر پیرامون تطبیق علایم ظهور بر مصادیق خاص اتفاق افتاد، به نظر می رسد، چنین كاری علی رغم برخورداری از توجیه انگیزشی برای منتظران، حاوی آسیب هایی جدی است كه در صورت اشتباه در تطبیق بر عقاید و افكار عامه ی مردم وارد می گردد. بنابراین علی رغم لزوم توجه به امام عصر و انتظار مداوم بر ظهور آن حضرت، به نظر می رسد در تطبیق علایم ظهور بر مصادیق ، لازم است توجه و دقت و وسواس و تامل بیشتری صورت پذیرد. در مورد پرسش نیز با توجه به اینكه در روایات علامات متعددی برای ظهور بر شمرده شده است كه به تصریح برخی روایات ، برخی از این وقایع همزمان می باشند، نمی بایست و نمی توان وقایع اخیر یمن را بر خروج یمانی مطرح در روایات حمل نمود.
پاسخ تفصیلی : با توجه به نكات پیشگفته و در تكمیل بحث مباحثی پیرامون موضوع تطبیق نشانه های ظهور بر مصادیق خاص خدمت شما پرسشگر ارجمند ارائه می گردد:
در سالهاى اخیر، شاهد تطبیقات نشانه ها بر افراد و اشخاص و وقایع و اتفاقاتی هستیم كه هر روز به شكلى بروز مى كند این امر گرچه در كوتاه مدت ممكن است موج بزرگى در بین منتظران مهدى موعود (عج) ایجاد كند، اما در صورتى كه این تطبیق ها صحیح نباشند – چنانچه در برخی موارد اشتباه بودن تطبیق ها معلوم گردید - و افراد یا نشانه هاى مورد بحث، همان نشانه هاى ظهور نباشند، در دراز مدت مى تواند اثرات نامناسبى داشته باشند و موجب نا امیدى در بین تعداد زیادى از منتظران گردند.
با ملاحظه ى تیتر هاى خبرى تعدادى از وبلاگ ها و وبسایت هاى مهدوى كه انصافاً در بسیارى از زمینه ها نیز موفق و موثر كار مى كنند، مى توانیم تعدادى از این تطبیق ها را ببینیم: «بشاراتى از شعیب بن صالح درباره ى نزدیكى ظهور»، «سال 2012 سال ظهور»، «سال 2015 سال ظهور»، «آغاز قیام سید یمانى در یمن» و.....
گرچه تعدادى از تطبیق هاى ارایه شده در این زمینه با روایات اسلامى سازگار مى باشند و شخصیت هاى مورد بحث در مقالات مذكور، بضعاً شباهت هاى اعجاب آورى با شخصیت هاى زمینه ساز ظهور دارند، اما تطبیق قطعى و بى قید و شرط شخصیت هاى مذكور با شخصیت هاى روایات مربوط به آخرالزمان، امرى است كه از سوى هیچ یك از علماى اسلام و محققین برجسته ى عرصه ى مهدویت مورد قبول نیست. چرا كه این بزرگواران معتقدند، حركاتى از این دست، ممكن است به توقیت بینجامد و توقیت (وقت تعیین كردن براى ظهور)، امرى است كه معصومین (ع) به شدت از آن نهى كرده اند.
البته مسئله ى تحقیق مستند و همراه با احتیاط در زمینه ى نشانه هاى ظهور، امرى پسندیده و مناسب است و تبعات مثبتى همچون افزایش امید در دل هاى منتظران و شناخت صحیح دشمنان و دوستان در دوره ى آخرالزمان دارد، اما تطبیق بى قید و شرط و قطعى این نشانه ها، امرى مذموم بوده و مى تواند تبعات نامناسبى داشته باشد.
در روایات متعددى بر این نكته تأكید شده است كه امر ظهور امام مهدى (ع) از آفتاب نیز درخشانتر است. به همین دلیل، این امر بر هیچ كس مشتبه نخواهد شد و هیچ كس در حقّانیت آن تردید نخواهد كرد.
در این زمینه از امام محمّد باقر (ع) چنین نقل شده است:
تا آسمان و زمین ساكن است، شما نیز ساكن و بىجنبش باشید یعنى علیه هیچكس خروج نكنید كه كار شما پوشیدگى ندارد. بدانید كه آن نشانهاى از جانب خداى عزّوجلّ است نه از جانب مردم، بدانید كه آن از آفتاب روشنتر است و بر نیكوكار و زشتكار پنهان نخواهد ماند. آیا صبح را مىشناسید امر شما همانند صبح است كه پنهان ماندن در آن راه ندارد. (. 1 محمد بن ابراهیم نعمانى، كتاب غیبت نعمانى، ترجمه: محمّد جواد غفارى، باب 11، ص 286، ح 17 بحارالأنوار، ج 52، صص 139 و 140، ح. 49)
ابتداى روایت، هشدار به كسانى است كه با پیشافتادن بر امامان معصوم (ع) و با امید تشكیل دولت اهلبیت (ع) دست به قیامهاى نابههنگام و حساب نشده مىزدند و سرانجام خود و گروهى از شیعیان ناآگاه را به هلاكت مىانداختند.
در روایت دیگرى، میمون البان از آن حضرت چنین نقل مىكند:
من در خیمه امام باقر (ع) نشسته بودم كه امام یك طرف خیمه را بالا زد و فرمود: امر ما از این آفتاب روشنتر است، سپس فرمود: نداكنندهاى از آسمان ندا مىكند كه امام، فلان پسر فلان است و نام او را مىبرد و ابلیس لعنت خدا بر او باد نیز از زمین ندا كند همچنانكه در شب عقبه بر رسول خدا (ص) ندا كرد. (شیخ صدوق، كمال الدین و تمام النعمه، ترجمه: منصور پهلوان، ج 2، ص
555 در همین زمینه مفضل بن عمر از امام صادق (ع) چنین روایت مىكند:
از ابى عبدالله [امام صادق] (ع) شنیدم كه مىفرمود: «فریاد نكنید. به خدا سوگند امام شما سالیانى از روزگارتان غیبت كند و حتماً مورد آزمایش واقع شوید تا آنجا كه بگویند: او مرده یا هلاك شده و به كدام وادى سلوك كرده است؟ و چشمان مؤمنان بر او بگرید و واژگون شوید همچنانكه كشتى در امواج دریا واژگون شود، و تنها كسى نجات یابد كه خداى تعالى از او میثاق گرفته، در قلبش ایمان نقش كرده و او را به روحى از جانب خود مؤیّد كرده باشد. دوازده پرچم مُشتبه برافراشته شود كه هیچ یك از دیگرى بازشناخته نشود».
راوى گوید: من گریستم، آنگاه فرمود: «اى اباعبدالله چرا گریه مىكنى؟» گفتم: چگونه نگریم در حالى كه شما مىگویید: دوازده پرچم مشتبه كه هیچ یك از دیگرى بازشناخته نشود، پس ما چه كنیم؟ راوى گوید: امام به پرتو آفتاب كه به داخل ایوان تابیده بود، نگریست و فرمود: «اى اباعبدالله آیا این آفتاب را مىبینى؟» گفتم: آرى، فرمود: «به خدا سوگند امر ما از این آفتاب روشنتر است». (همان، ص 23)
با توجه به روایات یاد شده، مىتوان گفت پدیده ظهور و مقدمات آن، چنان واضح و روشن است كه به هنگام وقوعش، همه مردم از آن آگاه مىشوند و به حقانیت آن پى مىبرند. اینگونه نیست كه تنها جمعى محدود از شیعیان از آن باخبر شوند و به همراهى با آن برخیزند.
در روایات فراوانى كه از پیامبر اعظم (ص) و امامان معصوم (ع) وارد شده، همه ویژگىها و نشانههاى منجى موعود اسلام مشخص شده است و هیچ ابهامى در مورد شخصیت او و چگونگى ظهورش وجود ندارد. بنابراین، مىتوان گفت اگر كسى به درستى به مطالعه معارف مهدوى بپردازد و روایات نشانههاى ظهور را با دقت و تأمل بررسى كند، هرگز دچار تشخیصها و تطبیقهاى نادرست نمىشود و فریب مدعیان دروغین را نمىخورد. اینكه در گذشته و امروز كسانى به طرح ادعاهاى دروغین پرداخته و كسانى هم با آنها همراهى كردهاند، دلیلى جز نادانى و سادهلوحى پیروان و شهرتطلبى و دنیاخواهى مدعیان نداشته است.
افزون بر این، باید توجه داشت كه نشانههاى ظهور چنانكه در روایات هم، آمده است مانند دانههاى تسبیح به هم پیوستهاند و در ارتباط با هم معنا و مفهوم مىیابند. به بیان دیگر نشانههاى ظهور به ترتیبى خاص، در فاصله زمانى معین و با شرایطى مشخص رخ مىدهند و این گونه نیست كه رویدادى مانند خروج خراسانى یا یمانى رخ دهد، بىآنكه مقدمات آنها كه در روایات به آنها اشاره شده است، فراهم شده باشد یا دیگر رویدادها و نشانههاى مرتبط با آنها رخ داده باشد.
یقینا خود نیز مستحضرید كه هیچ كس نمى تواند به طور دقیق از زمان ظهور حضرت سخن بگوید. زیرا غیر از خداوند هیچ كس نسبت به آن آگاهى ندارد. آنچه در برخى از روایات درباره زمان ظهور امام زمان (ع) آمده است، نشانهها و علایمى است كه بر اساس آنها برخى از علما و صاحب نظران اظهار نظرهایى نسبت به نزدیك بودن و یا نزدیك نبودن زمان ظهور كردهاند. بعضى از این بشارتها مى تواند شاهد وقرینه اى بر نزدیك بودن ظهور و ایجاد امید در دلها باشد. اما با این حال به طور قاطع نمى توان گفت كه آیا امام عصر در این نزدیكىها ظهور خواهد كرد یا خیر.
در این رابطه توجه به چند نكته بایسته است:
یكم. عدهاى با توجه به اوضاع و شرایط فعلى حاكم بر جهان به این باور رسیدهاند كه دورهاى كه ما در آن زندگى مىكنیم همان دوره آخرالزمان است كه در روایات به آن اشاره شده است زیرا براى آخرالزمان نشانههایى گفته شده (مانند گسترش فساد و تفسیر دین براساس هوا و هوس و...) كه این نشانهها در دوره زمانى ما به وقوع پیوسته است پس زمان كنونى آخرالزمان است و ظهور نیز در این دوران محقق مىشود. به علاوه با وجود انقلاب اسلامى ایران و زنده شدن نام و یاد امام زمان (عج)، آمادگى و اقبال مردم براى پذیرش ایشان بیشتر شده و امید به ظهور زیادتر گشته است.
دوم. برخى از علما معتقدند: همان گونه كه غیبت دو مرحلهاى بود و غیبت صغرى براى ایجاد آمادگى مردم براى ورود به غیبت كبرى لازم بود، ظهور نیز ممكن است دو مرحلهاى باشد و با ظهور صغرى كه در انقلاب اسلامى ایران تجلى یافته است، مردم با حقیقت قیام امام زمان آشنایى بیشترى پیدا كردهاند و براى ظهور اصلى و قیام جهانى حضرت آماده مىشوند.
سوم. حركت عمومى كشورها و جوامع به سمت وحدت و همگرایى و به عبارت دیگر توجه به تشكیلات بین المللى و اتحادیههاى منطقهاى و فاصله گرفتن از جزءگرایى، ملتها را به این نتیجه رسانده كه براى آیندهاى بهتر، باید مرزها را به حداقل رساند و جهان را دهكدهاى كوچك دانست. این رویداد، آمادگى مردم براى براى پذیرش یك حاكمیت فراگیر، بیشتر كرده است. البته استكبار جهانى تئورى دهكده جهانى را در جهت حفظ منافع خود و تك قطبى شدن جهان پىگیرى مىكند اما چه بسا اراده الهى به دست دشمنان خدا نیز انجام گیرد.
چهارم. اجحاف و تجاوز بیش از حد و روز افزون دولتهاى استكبارى به كشورهاى فقیر به شكلهاى گوناگون از یك سو و لجام گسیختگى فرهنگى و فكرى و علمى مانند بحران هویت، بحران مشروعیت، بحران مدنیت از سوى دیگر، باعث هرج و مرج در زندگى بشر شده است. این گونه مسائل و مباحث این واقعیت را اثبات مىكند كه آینده روشن فقط در سایه حاكمیت فردى آسمانى است كه احتمالاً ظهورش نزدیك است.
پنجم. در بعضى از روایات منقول از اهل بیت علیهم السلام، ادعاى تعیین وقت ظهور برابر با كذب خوانده شده و شیعیان مأمور به تكذیب این مدعیان گردیده اند چنانكه در توقیع مبارك امام زمان علیه السلام به اسحاق بن یعقوب آمده است:... و اما ظهور الفرج فإنه إلى الله تعالى ذكره و كذب الوقّاتون (و اما آشكار شدن فرج وابسته به اراده حق تعالى است و وقت گزاران دروغزنانى بیش نیستند)
البته نهى از توقیت نباید منجر به این شود كه شیعیان و منتظران، امر ظهور را پدیده اى دور از دسترس و مستقل از اراده خویش، كه در آینده اى محتمل و نامعلوم به وقوع خواهد پیوست، بیانگارند. بلكه باید با حفظ روحیه نشاط و امید، همواره ظهور را در چند قدمى خویش ببینند و این همان چیزى است كه در برخى مجامع روایى و پاره اى از متون دینى بدان تصریح شده است چنانكه در دعاى عهد آمده است:... اللهم اكشف هذه الغمه عن هذه الامه بحضوره و عجل لنا ظهوره انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا (پروردگارا با حضور ولى و دوست خود اندوه را از دلهاى این امت بزداى ودر ظهور وى شتاب كن (هرچند) دیگران ظهور حضرتش را دور مى انگارند و لى ما آن را نزدیك مى بینیم).
به عنوان نمونه درباره پادشاه عربستان به نام ملك عبد الله گفتنى است: امام صادق (ع) در روایتى مى فرماید: «هر كس مرگ عبدالله را براى من تضمین كند، من ظهور قائم را براى او ضمانت مى كنم....» (بحارالانوار/ ج 52/ ص 210)
آقاى كورانى درباره این روایت و مسائل مشابه آن به تفصیل بحث كرده است، (عصر ظهور/ ص 292) اما تطبیق «عبدالله» در این روایت به ملك عبدالله، پادشاه عربستان، هر چند احتمال دارد. اما قطعى نیست، چه بسا صد سال دیگر پادشاهى از خاندان آل سعود به نام عبدالله در آن سرزمین به مسند قدرت بنشیند و منظور از این روایت، او باشد. مساله ی وقایع اخیر در یمن و تطبیق خروج یمانی بر آن نیز می تواند همینگونه تحلیل گردد.
اندیشه مهدویت دچار آسیب هایى شده است. مسئله تطبیق یكى از این آسیب ها به شمار مى رود كه برخى با خواندن یا شنیدن چند روایت در علائم ظهور، آنها را بر افراد یا حوادثى خاص تطبیق مى دهند. این گونه تطبیق ها پى آمد هایى نامطلوبى دارد كه به آن اشاره مى شود:
تعیین وقت و استعجال (عجله كردن و صبر و تحمل نكردن)
نومیدى و یاس بر اثر واقع نشدن ظهور
به دلیل احتمال تحقق نیافتن تطبیق هاى مطرح شده، افرادى به اصل ظهور بى اعتقاد مى شوند و یا در اصل روایات به شك مى افتند.
خلاصه آنكه: تطبیق ویژگیهایى كه در روایات براى حوادث و افراد خاصى بیان شده بر افراد حاضر به صورت احتمالى است و نمى توان به طور قطع و یقین ادعا كرد كه این فرد دقیقا همان فردى است كه در روایت بدان اشاره شده است. تنها یكى دو نشانه محدود فاصله زمانى تحقق نشانه تا زمان ظهور را بیان مى كنند لذا با تحقق برخى از علائم ظهور نمى توان به صورت عجولانه ادعا كرد تا چند صباح دیگر ظهور تحقق پیدا خواهد كرد.
بهتر است به جاى گمانه و دنبال نمودن فرضیه هاى زمان ظهور امام عصر (عج)- كه معمولا ثمره چندانى هم ندارند- وظیفه خود را نسبت به حضرت (عج) در زمان غیبت تشخیص داده و در تحقق این وظیفه حداكثر تلاش خود را انجام دهیم. وظیفه ما انتظار فرج است.
این انتظار جز با آمادگى و فراهم نمودن شرایط ظهور تحقق نمى یابد بنابراین تا جائى كه مقدور است، لازم است خود، خانواده و در نهایت جامعه را آماده پذیرایى حضرت (عج) نمود كه اگر این امر محقق شود و سربازى واقعى براى آن حضرت (عج) باشیم حتى اگر مرگ- كه اگر زمان ظهور هم تشخیص داده شود، زمان مرگ قطعا قابل تشخیص نیست- بین ما و زمان ظهور فاصله اندازد، خداوند به ما براى ادراك آن زمان و حیات دوباره خواهد بخشید. انشاءالله كه همگى از یاوران حضرت (عج) باشیم.
در پایان مجددا متذكر می شویم كه وقایع مذكور در پرسش همانقدر كه می تواند منطبق بر واقعه ی خروج یمانی گردد به همان مقدار نیز می تواند مربوط به آن نبوده و بر این واقعه منطبق نگردد، پس لازم است از تطبیق پرهیز نموده و در مقابل به تحصیل و حفظ آمادگی های لازم معرفتی و بینشی و عملكردی برای همراهی امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بعد از ظهور بپردازیم.
براى مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه نمایید:
1 مهدویت (پس از ظهور)، رحیم كارگر نشر معارف
2 چشم به راه مهدى، جمعى از نویسندگان
3 تحلیل تاریخى از نشانه هاى ظهور، بوستان كتاب
مجددا از مكاتبه ی شما با این مركز قدردانی می نماییم
منتظر سوالات بعدی شما هستیم.
نام سایت:پرسمان/اندیشه سیاسی
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .