تبیان، دستیار زندگی

احكام ثابت الهی با توجه به تفاوت انسان ها

چرا با وجود اینكه انسانها از نظر ظرفیت روحیات خصلتها ومقتضیات سنی متفاوت هستند خداونداحكام وقوانین ثابت و واحدی را برای انسان ها وضع كرده است؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
احكام ثابت الهی با توجه به تفاوت انسان ها
در این باره باید دانست كه در اسلام برخی احكام عمومی است كه آنها حداقل واجبات است و شرط واجب بودن آنها قدرت و بلوغ و عقل است. توانایی بجا آوردن احكامی مانند نماز برای همگان كه بیش از سن بلوغ دارند به طور عادی محرز است. لذا در اصطلاح علمی احكام الهی همانند قضیه حقیقیه می باشند یعنی هر گاه موضوع و شرایط آن تحقق یابد،حكم و تكلیف بر آن جاری می شود. در نتیجه می توان گفت؛ واجبات حداقل تكالیفی است كه هر انسانی به مقتضای انسانی خودش و فطرت مشتركش توانایی انجام آنرا دارد.
اما در مستحبات و طی مراحل معنوی ظرفیت های روحی متفاوت قابل توجه است و برای همگان یكسان نیست. از این رو ثبات احكام شرعى و تغییر آنها بر اساس ملاكات و مبنایى ویژه‏اى است كه براى روشن‏بینى در این باره توجه شما را به چند نكته مهم جلب مى‏كنیم.
1. احكام الهى بر اساس "پیش نگاه"و" پس نگاه" واقع‏بینانه و فراگیرمی باشند و انجام آن‏ها داراى مصالح و ترك آن‏ها موجب مفاسد مى‏باشد. از این رو باید بیشترین تلاش را براى استنباط حكم الهى انجام داد و به آن پایبند بود.
2. از فواید ثبات احكام، هویت فرهنگى و دینى جامعه است و هجوم فرهنگ‏هاى بیگانه جلوگیرى مى‏شود. به طور مثال اگر ما حكم وجوب نفقه بر مردان و نصف بودن ارث زنان را ثابت نگه داریم مسؤولیت اجرائى مرد را در جامعه پر رنگ كرده‏ایم. در نتیجه مشكل جایگزینى زنان در عرصه‏هاى كارى مردان به حداقل مى‏رسد و بحران اشتغال در جامعه به طور محسوسى كاهش مى‏یابد. علاوه بر آن كه به سالم ماندن لطافت احساسات زنان كمك كردیم و آنان را از هضم شدن در زندگى ماشینى نجات داده‏ایم.
3. با توجه به دو نكته فوق تغییر احكام به هیچ روى جایز نیست، مگر در دو صورت:
الف) هنگامى كه اجراى یكى از احكام با مصالح اهم اجتماعى تزاحم پیدا كند، به طور موقت، به حكم ولى فقیه و مجتهد جامع‏الشرایط مى‏توان مصلحت اهم را بر آن حكم مقدم داشت.
ب) هنگامى كه موضوع حكم با تمام جوانب آن براى كارشناسان و مجتهدان شناخته شده باشد و یقین به تغییر موضوع پیدا كنیم، مثلاً اگر به طور حتم كشف كردیم كه موضوع حرمت شراب، مستى‏آور بودن آن است. در صورتى كه مایعى باشد كه مست‏آور نباشد. حكم به حرمت نمى‏دهیم و یا اگر به طور حتم دانستیم ملاك حرمت شطرنج، وسیله بازى قماربازان است. اگر زمانى، از این ویژگى خارج شد حكم به حرمت نمى‏دهیم. امّا اگر ندانیم كه ملاك حرمت شطرنج تنها وسیله بازى قماربازان بودن است و احتمال بدهیم دلایل دیگرى نیز داشته و یا شك كنیم كه «موضوع» تغییر یافته هم‏چنان باید به حرمت آن پاى‏بند باشیم.
یكى از نشانه‏هاى ثبات و تغییر حكم آن است كه اگر در آیات قرآن و سیره پیامبر(ص) و امامان(ع) همگى به یك گونه حكم را بیان داشته‏اند معلوم مى‏شود آن حكم از احكام ثابت و حتى ضرورى اسلام است. امّا اگر بسته به اوضاع و شرایط در حكم تغییر و تحول به وجود آمده معلوم مى‏شود از احكام قابل تغییر است.

منبع :پرسمان/معارف
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .