نقد نظریه كولی كیهانی اشو در مورد خانواده
به دیده اوشو انسان امروزی در چرخه دنیای مدرن گرفتار است و سنتهای کهنه دیروز در جهت معنویت راهی را به انسان مدرن نشان نخواهد داد. وی انسان را به سوی پاکسازی عمیق افکار دینی ترویج میکند و خواهان فراگیری تعالیم معنوی خود است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1396/11/07 ساعت 13:15
نگاه تحلیلی به نظریه كولی كیهانی اشو در مورد خانواده
كلید واژه:اشو ، خانواده ، كمون ، كولی كیهانیمقدمه
خانواده یكی از اساسی ترین نهادهای اجتماعی بشر است كه به رغم تحولات گسترده انسانی ماهیت و هویت اصلی آن چندان تغییری نیافته است.وبه عنوان اصلیترین ركن جامعه زمینه ساز تحولات عظیم فرهنگی و معنوی گردیده چنانكه تربیت معنوی و رشد و تعالی افراد در نهاد خانواده شكل می گیرد و یكی از طبیعی ترین و پایدارترین نیازهای انسان یعنی آرامش را به صورتی ساخت یافته و تعریف شده تأمین می كند.
نهاد خانواده در ادیان توحیدی بالاخص دین مبین اسلام جایگاه وقداست ویژه ای دارد كه قابل مقایسه با هیچ نهاد دیگری نیست. در حدیثی از پیامبر خدا(ص) آمده است كه میفرماید: «مابنی بناء فیالاسلام احب الیالله تعالی من التزویج در اسلام، بنیادی نهاده نشده است كه در نزد خدا، از ازدواج، محبوبتر باشد.»
سخنی والاتر از این، در تبیین قداست خانواده نمیتوان گفت. این سخن، اشاره به آن دارد كه نهاد خانواده، زیربنا و اساس همة نهادهای ارجمند در اسلام است. حكمت قداستی كه اسلام به خانواده بخشیده است، ارزشگذاری معنوی بر پیوند خانوادگی، زمینهسازی برای تقویت این پیوند و پیشگیری از فروپاشی آن است خطری كه در جهان نوین امروزی نسل بشر را تهدید می كند تقدس زدایی از كانون خانواده است . از جمله كسانی كه در مقابل این نهاد مقدس جبهه گرفته و نه تنها قداست خانواده را نفی كرده بلكه به اسم معنویت و انسان معنوی وجود خانواده را مانع تعالی معنوی می داند باگوان راجینیش اشو می باشد به دیده اوشو انسان امروزی در چرخه دنیای مدرن گرفتار است و سنتهای کهنه دیروز در جهت معنویت راهی را به انسان مدرن نشان نخواهد داد. وی انسان را به سوی پاکسازی عمیق افکار دینی ترویج میکند و خواهان فراگیری تعالیم معنوی خود است. اوشو در تعالیم معنوی خویش با معرفی دورنمایی از بشریت نوین نظریه كولی كیهانی universal gypsyرا در مقابل نهاد مقدس خانواده مطرح می كند .
تعالیم اشو
باگوان شری راجنیش اوشو كه امروزه از وی به نام عارف هندی یاد می شود. در 11 دسامبر 1931 در روستای کوچک و دورافتاده «کوچ وادا» در ایالت «مادهیا پرادش» بدنیا آمد. بنا به گفته خودش اولین بارقه عرفانی وی در سن هفتسالگی هنگامی كه پدربزرگ مادریاش را از دست داد و به گفته خودش این واقعه تاثیر عمیقی بر زندگی درونی او گذاشت شكل گرفت و درس فلسفه را برای تحصیل وحتی تدریس انتخاب كرد و در مدت 35 سال با مسافرت به شهرهای مختلف هند به ارائه تعالیم خویش و مطالعه عقاید و رسوم مختلف پرداخت در سال 1974 کمون معنوی خود را در شهر «پونا» هندوستان بنا کرد. آثار به جا مانده از اشو بیشتر در قالب سخنرانی هایی بوده كه درباره مراقبه شیوه های مراقبه و فلسفه وحكمت و ادیان می باشد كه پس از گردآوری قریب بر 600 عنوان کتاب به بیش از 30 زبان زنده دنیا ترجمه شده است.تعالیمی كه در آثار اشو به نام عرفان و معنویت مطرح می شود اندیشه هایی است كه از بودیسم الحادی شرق نشأت گرفته وبا اندیشه های پوچ گرایانه نیچه در هم آمیخته و در بستر سكولار مآبانه و اومانیستی غرب شكل گرفت . آموزه هایی كه علناً با ادیان الهی وآموزه های توحیدی به مخالفت برخواسته و بسیاری از گذاره های دینی كه بر گرفته از شرایع توحیدی می باشد ، با لحن عرفان گونه خویش به سخره می گیرد واتهام جعلی بودن شرایع از جانب روحانیون ادیان را می زند . در عوض لذت گرایی و ماده گرایی اساس آموزه های عرفانی او را تشكیل میدهد.او با نفی آخرت و بهشت و طرفداری از لذت طلبی دنیا می گوید :
"این مذاهب با هرچیزی كه انسان می تواند از آن لذت ببرد، مخالف اند. این به نفع آنهاست كه انسان را مفلوك و بدبخت نگه دارند و هر نوع امكان برای یافتن آرامش و نشاط و رضایت خاطر- اینكه بهشت برین هم اینك ، همین جا بیابی- را از دستش بگیرند. بد بختی تو همان چیزی است كه برای وجود دنیای دیگر لازم است. به عنوان مثال اگر میل جنسی تو واقعاً ارضا شود احتیاجی به آن همه وعده های پوچ نداری چون به خواسته ات رسیده ای [1]" محور سخنانش بر محور لذت طلبی است و بس «لذت درونیترین هستة توست.»[2]
اخلاق توحیدی و نهادینه كردن مكارم اخلاق در جان بشریت و تعاملات اجتماعی كه هدف بعثت انبیا می باشد، به بهانه رهایی معنوی جای خود را به بی عفتی وبی حیائی ، آزادی جنسی و رقص می دهد هدف آفرینش در تعالیم وی براساس نفی واقعیتها و رد هرگونه هدفداری خلقت می باشد. و کل کائنات را یک شوخی می داند «خداوند همیشه در حال شوخی است. به زندگی خودت نگاه کن خندهآور است! به زندگی دیگران نگاه کن همهاش شوخی خواهی یافت. شوخی، شوخی، شوخی. جدیت بیماری است. جدیت را با معنویت هیچ سروکاری نیست. معنویت خنده، نشاط و تفریح است[3]
بشریت نوین انسان نوین
اوشو بر مبنای نفی دین و وحی وآموزه های توحیدی مشكلات امروزی جهان را ناكارآمدی ادیان معرفی می كند [4] و فرصت را به علم می دهد. و پیشنهاد تأسیس یك آكادمی جهانی را می دهد . وی علم را برای پیشبرد معنویت- ویا به تعبیر خودش بعد آگاهی انسان- به كار می گیرد ولی نكته قابل توجه تعبیر او از علم نه علم منطقی و برهانی وعقلی است بلكه بالعكس اشو از منطق و فلسفه بیزاری جسته وتفكر را موجب گمراهی می داند علمی كه اشو آن را مبنای دور نمای بشریّت نوین قرار داده همان علم سكولاری است كه تجربه را اساس پویایی خویش قرار داده وخدا ودین را مانع پیشرفت این علم می داند. وی دانشمندانی را كه بر علیه مذهب قیام كردند ، مهم ترین گروه نجات بشریت می داند و انسان نوین را نیازمند به این دانشمندان و انقلابشان می داند.اشو براساس همین علم تجربی، تبیینی از انسان نوین ، آینده جدید ویا به اصطلاح "آینده طلایی" می كند وی همواره اذعان میكند که من سرآغاز خودآگاهی مذهبی کاملاً نوینی هستم. لطفاً مرا با گذشته پیوند نزنید. گذشته حتی ارزش به خاطر سپردن ندارد. چه نعمت بزرگی برای بشریت خواهد بود. اگر سراسر تاریخ گذشته را به کناری نهیم. همه گذشته را به گنجه هزارهها بسپاریم و به انسان آغازی جدید بخشیم آغازی غیرتحمیلی و دوباره او را آدم و حوا کنیم تا بتواند از صفر شروع کند. انسانی نو، تمدنی نو ، فرهنگی نو .
اشو برای اینكه بتواند ترسیمی از آینده نو وانسان نوین ارائه دهد ، انواع مدنیت را كنار می گذارد ."(انسان) باید انواع مدنیت را کنار بگذارد. او باید هر گونه آداب، رسوم فرهنگی را کنار بگذارد. باید هر نوع شرطی شدن را به فراموشی بسپارد. او باید دوباره حیوان بشود. در این صورت این نماد معنای خودش را پیدا میکند. وقتی انسان حیوان بشود نه تنها سقوط نمیکند بلکه به مرتبهی بالاتری میرسد. وقتی انسان حیوان میشود واقعاً حیوان نیست. وجود دیگری است شما سقوط نمیکنید. وقتی انسان حیوان شد قدیس میشود"[5]. عرفانی كه اشو ارائه می دهد نه تنها تعالی به سوی انسانیت و بارور كردن ارزشهای انسانی نیست بلكه سقوطی است به دركات حیوانیت إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا[6]
از جمله ارزشها و مدنیت هایی كه اشو آن را در تعالیمش كنار می گذار د ازدواج ونهاد مقدس خانواده می باشد و در ذیل این آموزه نظریات كمون ، مهندسی ژنتیك وكولی كیهانی را مطرح می كند او كسانی كه ازدواج را یك عهد مقدس وپیمانی دو طرفه میدانند ، احمق خطاب كرده و حتی به صورت مراقبه بیان كرده و می گوید : روی این جمله مراقبه كن . مرد احمق و زن گنگ ، آن ها را به زودی جدا میبینم و ازدواج چنین است تنها احمق ها در فكر قانونی كردن ازدواج هستند[7]
من نه با ازدواج موافق هستم و نه با طلاق. به نظر من، بین مردم فقط باید یك رابطه دوستانه، یك مسئولیت و یك حمایت وجود داشته باشد. و اگر آن روز دور است، تا آن زمان نباید اجازه داد كه ازدواج امری آسان باشد. مردم باید فرصت بیابند تا یكدیگر را آزمایش آنند، در انواع موقعیت ها با هم زندگی كنند[8]
ضرورت تشكیل خانواده
خانواده نهادی است كه بر پایة ازدواج مرد و زن، شكل میگیرد و با تولید مثل، توسعه مییابد. این نهاد، اساس سازندگی شخصیت انسان وموجب تعالی وی و مهمترین عامل تكامل جامعه است و از اینرو، اسلام برای تأسیس و تحكیم این نهاد سرنوشتساز و پیشگیری از فروپاشی آن، رهنمودهای بسیار مهمی عرضه كرده است. تأمل در این رهنمودها و مقایسة آنها با آنچه در سایر مكاتب دربارة خانواده دیده میشود، به روشنی نشان میدهد كه این نهاد، ریشه در وحی الهی دارد و منطبق با فطرت انسانی است .خداوند متعال در آیه ۳۲ سوره نور مى فرماید: «مردان و زنان بى همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و كنیزان صالح و درستكارتان را. اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود، آنان را بى نیاز مى سازد. خداوند گشایش دهنده و آگاه است.»
این آیه تأكید مى كند كه همه باید به امر ازدواج همت گمارند و تنها به دلیل مشكلات اقتصادى از تشكیل خانواده نهراسند؛ چرا كه خداوند وعده گشایش داده است؛ چنان كه پیامبراسلام(ص) فرموده: «هر كس ازدواج را از ترس فقر، ترك كند، گمان بد به خدا برده است؛ زیرا خداوند متعال مى فرماید: اگر آنها فقیر باشند خدا آنها را از فضل خود بى نیاز مى سازد.» و همچنین حضرت على(ع) فرموده است: «بهترین شفاعت آن است كه میان دو نفر براى امر ازدواج میانجیگرى كنى تا این امر به سامان برسد.»
نه تنها روایات و آموزه های دینی بلكه فطرتی كه خداوند متعال در درون تمامی انسان ها نهادینه كرده وعقل سلیم به این امر مهم اشاره دارد . امام رضا علیه السلام با اشاره به آثار و بركات ازدواج می فرمایند
وَ لَوْ لَمْ یَكُنْ فِی الْمُنَاكَحَةِ وَ الْمُصَاهَرَةِ آیَةٌ مُحْكَمَةٌ وَ لَا سُنَّةٌ مُتَّبَعَةٌ وَ لَا أَثَرٌ مُسْتَفِیضٌ لَكَانَ فِیمَا جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بِرِّ الْقَرِیبِ وَ تَقْرِیبِ الْبَعِیدِ وَ تَأْلِیفِ الْقُلُوبِ وَ تَشْبِیكِ الْحُقُوقِ وَ تَكْثِیرِ الْعَدَدِ وَ تَوْفِیرِ الْوَلَدِ لِنَوَائِبِ الدَّهْرِ وَ حَوَادِثِ الْأُمُورِ مَا یَرْغَبُ فِی دُونِهِ الْعَاقِلُ اللَّبِیبُ وَ یُسَارِعُ إِلَیْهِ الْمُوَفَّقُ الْمُصِیب[9]
اگر درباره ازدواج و وصلت آیه ای روشن از كتاب خدا وسنتی پیروی شده از پیامبر و احادیث فراوان نبود بیگمان آثار و بركاتی چون نیكی كردن به خویشاوندان ، نزدیك ساختن افراد دور و الفت بخشیدن میان دلها و در هم تنیدن حقوق و افزودن بر جمعیت و اندوختن فرزند برای رویایی با سختی ها ی روزگار و پیشامدهای زمانه كافی بود كه خردمند دانا به این كار رغبت نماید و انسان ره یافته در ست اندیش به سوی آن بشتابد.
ماهیت و ساختار ازدواج
یكی از برداشت های نادرست اشو در مورد مفهوم و ماهیت ازدواج نگرش وی به ساختار ازدواج در ادیان وجوامع انسانی می باشد. اشو اساس ساختار اصلی خانواده را بر اساس مالكیت قرار داده كه شوهر مالك زن است و هردو مالك فرزندان هستند لحظه ای كه تو مالك انسانی شدی منزلت آزادی و انسانیت را از او سلب كرده ای تو همه زیبایی ها را از او گرفته ای".و براین اساس مخالفت خود را با ازدواج سر می دهد چون مخالف آزادی فردی است. در برابر این ادعا می توان گفت كه در نظام خانواده بحث از آیین همسرداری است نه آیین برده داری و آموزه های دینی مالكیت یك فرد بر فرد دیگری را كاملا رد می كند و مالكیت صرف مخصوص خالق انسان می باشد لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض[10]در كلام وحی بنیان خانواده نه بر اساس مالكیت بلكه براساس مودت و رحمتی می باشد كه خداوند متعال آن را به یك خانواده ارزانی داشته تا به وسیله آن به آرامش و سعادت برسند
وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی ذلِكَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُون[11]
با اندك مطالعه ای در متون دینی و آموزه های اسلام خواهیم دید كه اسلام روابط و تعاملات موجود در خانواده را بر اساس محبّت وهمدلی قرار داده و این محبّت عامل تحكیم این پیوند ناگسستنی خواهد بود .
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: لِلرَّجُلِ عَلَى المَرْأَةِ أَنْ تَلْزَمَ بَیْتَهُ وَ تَوَدَّدَهُ وَ تُحِبَّهُ وَ تُشْفِقَهُ وَ تَجْتَنِبَ سَخَطَه حق مرد بر زن ، این است كه در خانه اش بنشیند و به او اظهار عشق و محبت كند و دلسوز او باشد
بنابر آیه فوق این محبت و عشق هدیه ای است آسمانی از جانب اول عاشق عالم ، خداوند متعال تا با آرامش دل ، انسان بتواند خدای خویش را بهتر عبادت كند و در این سجاده عشق یكی دیگر از بندگان خدای خویش را باریسمان عشق همراه سازد . امیر مؤمنان در جواب از ویژگی زندگی خویش ، شیرنی و حلاوت زندگی را همراهی حضرت فاطمه سلام الله علیها بر اطاعت خدا می داند
فَسَأَلَ عَلِیّاً كَیْفَ وَجَدْتَ أَهْلَكَ قَالَ نِعْمَ الْعَوْنُ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ سَأَلَ فَاطِمَةَ فَقَالَتْ خَیْرُ بَعْل
زندگی كمونی
اشو شكل جدیدی غیر از ازدواج را برای یك زندگی جمعی پیشنهاد می كند و نام آن را "كمون" می گذارد"باید شكل های جدیدی از زندگی گروهی پدید آید من برای پرهیز از تداخل واژه ها اسم آن ها را اجتماع یا جامعه نمی گذارم بلكه این زندگی گروهی جدید را كمون می خوانم این واژه بسیار مهمی است مفهوم آن این است جایی كه مردم فقط با هم زندگی نمی كنند بلكه ارتباط و پیوند عمیق با یكدیگر دارند[12]
اشو نتیجه این كمون را آفرینش انسان نوین می داند. و می گوید همه تلاش من بر یك چیز متمركز است : آفرینش انسانی نوین مثل "زوربای بودا[13]"[14].
بهشت برین این انسان نوین همین سیاره خاكی خواهد بود " ماقادریم در همین جا بهشتی خلق كنیم ، همین جا بر روی این سیاره خاكی"[15]
دورنمای وی از دنیای نوین یعنی دنیای كمون ها دنیایی عاری از خانواده هاست او در مورد معنویتی كه در كمون خویش می خواهد به انسان نوین ارائه دهد چنین می گوید: انسان اینجاست تا مشعوف گردد سر ذوق بیاید وتا آنجا كه ممكن است زیبا تؤام با آرامش و راحتی زندگی كند[16]
حال از اشو می پرسیم اگر دلیل وی برای مقابله با نهاد خانواده و ایجاد كمون تأمین آرامش و شادمانی باشد ، طبیعتاً این آرامش در یك زندگی سالمی شكل می گیرد كه بنای آن بر موّدت و محبت گذارده شده و فرزندان به عنوان رحمت الهی چراغ فروزانی هستند كه بر زیبایی این زندگی دو چندان می كنند رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُن[17]
پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنى چشم ما قرار ده. " قرة عین" معادل نور چشم است كه در فارسى ، كنایه از كسى كه مایه سرور و خوشحالى است این تعبیر در اصل از كلمه قر (بر وزن حر) گرفته شده كه به معنى سردى و خنكى است، و از آنجا كه معروف اشگ شوق همواره خنك، و اشكهاى غم و اندوه داغ و سوزان است، لذا قرة عین به معنى چیزى است كه مایه خنك شدن چشم انسان مىشود، یعنى اشك شوق از دیدگان او فرو مىریزد، و این كنایه زیبایى است از سرور و شادمانى.
امام علی علیه السلام در مورد آرامش می فرماید: الأنس فی ثلاثة الزوجة الموافقة و الولد الصالح [البار] و الأخ الموافق [18] آرامش در سه چیز است همسر موافق و همراه ، فرزند صالح ، برادر همراه اگر افراد یك خانواده مهارت های لازم برای داشتن یك زندگی آرام وشاد را داشته باشند پیوند موجود در آن خانواده پیوندی ناگسستنی خواهد بود . در چنین خانواده ایست كه نه تنها یك فرد به تعالی و استكمال خواهد رسید بلكه جامعه ای پویا و شاد نیز خواهد داشت . این مهارت ها تعالیمی است كه برگرفته از آموزه های وحیانی ومنطبق بر فطرت پاك آدمی می باشد یكی از مهارت های زندگی برگرفته از قرآن كریم مهارت برخورد با همسر می باشد وَ عَاشرُِوهُنَّ بِالْمَعْرُوف[19] با زنان به نیكی رفتار كنید
یكى از روشنترین جلوهگاهها و موارد خودنمایى مودت و رحمت، جامعه كوچك خانواده است، چون زن و شوهر در محبت و مودت ملازم یكدیگرند و آموزه های دینی سفارش زیادی به ازدیاد این محبت واظهار این مهرورزی كرده اند پیامبرخوبی ها در مورد اظهار محبت به همسر می فرمایند: قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَةِ إِنِّی أُحِبُّكِ لَا یَذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا أَبَداً[20]
واین نوع محبت را به ایمان فرد گره زده اند ویك رابطه دوسویه بین ایمان محبت به همسر می باشد هرجه ایمان بیشتر باشد محبت به همسر بیشتر خواهد بود و هرچه محبت به همسر بیتر باشد موجب ازدیاد ایمان خواهد بود
قَالَ سَمِعْتُ الصَّادِقَ ع یَقُولُ الْعَبْدُ كُلَّمَا ازْدَادَ لِلنِّسَاءِ حُبّاً ازْدَادَ فِی الْإِیمَانِ فَضْلا[21]
قالَ رَسُولُ اللَّهِ ص كُلَّمَا ازْدَادَ الْعَبْدُ إِیمَاناً ازْدَادَ حُبّاً لِلنِّسَاءِ [22]
اگر خدای نكرده این محبت كم رنگ تر باشد رحمت جای آن را خواهد گرفت برخورد وی بنابر آموزه های دینی براساس رحم و گذشت خواهد بود پیامبر اكرم می فرماید در روز رستاخیز ، مردی از امت مرا می آورند ، در حالی كه هیچ كار نیكی كه به سبب آن ، برایش امید بهشت برود ، ندارد اما خداوند متعال می فرماید :أدخلوه الجنّة فإنّه كان یرحم عیاله اورابه بهشت ببرید چرا كه به خانواده اش مهر می ورزد[23]
فرزندان كوچكتر در چنین خانواده ای در سایه مهر و رحمت پدر و مادرقرارمی گیرند وحوائج ضرورى زندگى فرزند را تامین میكنند، لذا آن محبت و مودت وادارشان مىكند به اینكه در حفظ و حراست، و تغذیه، لباس، منزل، و تربیت او بكوشند، و اگر این رحمت نبود، نسل به كلى منقطع مىشد، و هرگز نوع بشر دوام نمىیافت.[24]
امام صادق علیه السلام می فرماید: إِنَّ اللَّهَ لَیَرْحَمُ الْعَبْدَ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ [25] امام صادق علیه السلام م یفرماید : خداوند در قیامت بنده اش را به خاطر شدت محبتش به فرزندش رحم می كند و می بخشد.
پیامبر اكرم بهترین مردم را خوش خلق ترین مردم و با محبت ترین به خانواده اش معرفی می كند وسپس خودش در این محبت سرآمد از همه بیان می كند
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله : أَحْسَنُ النَّاسِ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً وَ أَلْطَفُهُمْ بِأَهْلِهِ وَ أَنَا أَلْطَفُكُمْ بِأَهْلِی [26]
این آرامش ، آرامشی كه در نتیجه عمل به آموزه های دینی حاصل می شود مُفَارَقَةَ الدِّینِ مُفَارَقَةُ الْأَمْن[27]
عشق جنسی
یكی از مهارت های اشو فروكاهش كردن و نگاه حداقلی وی به مفاهیم متعالی می باشد . تعابیر وی از عشق چیزی جز شهوت جنسی نمی باشد . اشو با تأثیر از مكتب تانترا مخالف سركوب امیال جنسی می باشد و ارضای امیال جنسی را باعث رهایی افكار و در نتیجه مراقبه بشود اشو در باره عشق میگوید:عشق از آمیزش جنسی زاییده میشود و آنگاه عبادت از عشق زاییده میشود و آنگاه خداوند در اثر عبادت در انسان تجلی مییابد [28]نگاه وی به زندگی یك نگاه لذت گرایانه می باشد «زندگی یك راز است.»[29] اما راز هوس نه راز هستی. زیرا زندگی در نظر او زیستن در هستی نیست، بلكه زیستن در هوس است. از این رو همه چیز را از منظر این هوس ها در حال تغییر و رنگ عوض كردن میبیند و روابط عشقی نیز از این قاعده مستثنا نیست. این در حالی است كه میكوشد هر برنامهای برای هدایت و كنترل تحول و تربیت خویش را باطل كند. آنقدر هوسها و لذتهای ناچیز دنیا و خوشی و شادی زندگی پر از كاستی و ناكامی برای او اصالت دارد كه كمال و تكامل را وانهاده، میآموزد كه خود را همین گونه كه هستید بپذیرید، پر از عیب نقص و همین طور ناقص بمانید. «من به كمال نرسیدهام، بلكه قابلیت لذت بردن از نقایصم را به دست آوردهام. هیچ كس به كمال نمیرسد.»[30] [31]
اشو و تربیت فرزند
اشو با مخالفت تربیت فرزند در خانواده ، كودكان را متعلق به كمون می داند و اعتقاد دارد كه كودكان باید از پدر و مادر مستقل باشند" بچه ها باید به كمون تعلق داشته باشند ، نه به پدرها و مادرها والدین به اندازه كافی ضرر زده اند. كودكان باید نه در كنار والدین ، كه در شبانه روزی های كمون زندگی كنند تا پدر و مادرها نتوانند ذهن آنه را مسموم كنند . كمون باید مراقب باشد كه هیچ نوع جهان بینی فكری یا سیاسی ، ملیت ، نژاد یا طبقه اجتماعی خاصی بركمون حاكم نگردد "[32]اشو معصومیت كودك را ناشی از جهل او می داند وجهل را امتیازی برای كودك اشو در فرق جهل و معصومیت می گوید معصومیت همان جهل است با این تفاوت كه در معصومیت اشتیاقی به دانستن ندارد از این وضع راضی و قانع است.[33]
مهمترین ویژگی یك انسان رشد وقابلیت تربیت در سیر نزولی و صعودی وی می باشد كه بستگی به نوع تربیت وی دارد . اشو با آن همه ادعای استفاده از علوم تجربی جای تعجب است كه چرا لااقل سخنان روانشناسان را در این زمینه متوجه نشده كه نیاز حداقلی یك فرد تربیت می باشد تا بتواند بر طبق فطرت خویش رشد كند و به تكامل برسد از این رو میگوید: «نقصان حقیقت زندگی است. شما سعی دارید به كمال برسید و من نقایص خودم را پذیرفتهام.»[34]
امیر مؤمنان علیه السلام در وصیت خویش به فرزندش امام حسن مجتبی علیه السلام می فرمایند: إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ كَالْأَرْضِ الْخَالِیَةِ مَا أُلْقِیَ فِیهَا مِنْ شَیْءٍ قَبِلَتْهُ فَبَادَرْتُكَ بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ یَقْسُوَ قَلْبُكَ وَ یَشْتَغِلَ لُبُّكَ [35]
به تحقیق قلب كودك و جوان همانند زمین بایر است، هر آنچه در آن بكارند مىپذیرد بنا بر این من تلاش كردم كه ترا ادب كنم قبل از آنكه دلت قساوت یابد و عقلت مشغول شود
مهندسی ژنتیك
اشو به خاطر اینكه بتواند نهاد خانواده را بطور كلی از بین ببرد و بهانه ای برای وجود آن نباشد . مشكل زاد و ولد در كمون را با روش " مهندسی ژنتیك[36] " حل می كند و تولد فرزند را نه در رحم مادر بلكه مثل رشد گیاهی در آزمایشگاهها را پیشنهاد می كند. او اقرار می كند كه: همه ادیان با من مخالفت خواهند كرد چه اهمیتی دارد ؟ من سراسر عمرم با مخالفت روبرو بوده ام .[37] اشو ادیان توحیدی را مانع خود می داند چون كه او بقول خودش تفكر را تعطیل كرده چراغ فطرت را خاموش كرده و پنجره ای به سوی ظلمت نفسانی خویش باز كرده تا ربتواند آسان تر امیال نفسانی را رهاسازی بكند ولی فراموش كرده كه این كودك دارای عواطفی است كه نیاز به یك حامی و پشتیبانی دارد كه وی را در تمامی لحظات زندگی بدون هیچ منتی حمایت بكند.تنها جوابی كه می توان به این سخنان داد افسوسی است بر حال بشر كه چه كسانی داعیه عرفان ومعنویت را دارند كسانی كه از اصلی ترین نیازهای فطری بلكه از خصوصیات انسانی بی خبر بوده زندگی را جز بازی و لهو چیزی نمی داند . خداوند متعال با قدرت لایتناهی خویش به انسان این لطف را می كند كه یكی از آفریده هایش از خون وی در وجودش رشد كند واین تكلیف الهی یعنی مواظبت و تربیت او را با اشتیاق به دوش بكشد و مهرش را در دلش می نهد. تا با او انس گرفته و ضعف صغر سنی او موجب ظلم بر وی نشود.
نتیجه
جنبش های نوپدید معنوی با ادعای ارمغان معنویت به انسان عصر جدید با ارائه آموزه های برخواسته از تمایلات نفسانی و له شده در چرخ مدرنیسم ، سعی داشته اند فطرت انسان ، این موهبت عظیم الهی را خاموش كنند . اشو در راستای اهداف این جنبش ها با نفی جایگاه و اصالت خانواده و ازدواج در اصل به مبارزه با فطرت برخواسته است . خانواده با تاریخچه ای به بلندای خلقت اولین بشر ، تربیت معنوی و اخلاقی انسان ها را به عهده گرفته است.
________________________________________
[1] آینده طلایی 38
[2] الماسهای اشو ص341.
[3] الماس اشو 266
[4] آینده طلایی 72
[5] آواز سکوت، 1384: 8
[6] فرقان آیه 44
[7] آینده طلایی ص 176
[8] باز سازی ساختا ر ازدواج ترجمه محسن خاتمی
[9] الكافی ج : 5 ص : 374
[10] آل عمران 189
[11] سوره روم آیه 21
[12] آینده طلایی ص95
[13] زوربا : اسطوره لذت طلب یونانی
[14] آینده طلایی ص 102
[15] آینده طلایی ص 102
[16] آینده طلایی ص105
[17] سوره فرقان آیه 74
[18] غررالحكم ص : 406
[19] نسا آیه 19
[20] الكافی ج : 5 ص : 570
[21] وسائلالشیعة ج : 20 ص : 24
[22] مستدركالوسائل ج : 14 ص : 158
[23] كنز العمال ج 16 ص 276
[24] برگرفته المیزان ذیل آیه 21 سوره روم
[25] الكافی ج : 6 ص : 50
[26] وسائلالشیعة ج : 12 ص : 154
[27] الكافی ج : 1 ص : 28
[28] الماس اشو 316
[29] خلاقیت ص 113. و یك فنجان چای ص 74.
[30] ساراها 3 ص 86.
[31] راه ها و بی راهه های عشق مظاهری سیف
[32] آینده طلایی اوشو 100
[33] برگرفته از كتاب بلوغ
[34] ساراها 3 ص 86.
[35] نهجالبلاغة ص : 392
[36] آینده طلایی
[37] آینده طلایی
منبع:پرسمان
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .