ارتباط تقدیر انسانها در شب قدر و اختیار انسان
اینكه مىگویند: در شب قدر همه مقدرات تقدیر مىشود؛ بدین معنا است كه قالب معین و اندازه خاص هر پدیده، به طور روشن اندازه گیرى مىشود. البته این اندازه گیرى، بر اساس شرایط و موانعى است كه پیش مى آید و با ملاحظه اختیار و قابلیت انسان شكل مىگیرد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1396/11/10
5
با توجه به مقدمه یادشده، رابطه شب قدر و تعیین سرنوشت بندگان و كردار اختیارى آنان، روشن می شود. قدر؛ یعنى، پیوند و شكل گرفتن هر پدیده و هر حادثه با سلسله علل خود و در شب قدر، این پیوند به دقّت اندازهگیرى می شود؛ یعنى: اولاً، براى امام هر زمان این پیوند معلوم و تفسیر می شود. ثانیاً، رابطه این پدیدهها با علل خود روشن می گردد.
از یك سو خداوند متعال، بر اساس نظام حكیمانه جهان، چنان مقدّر كرده است كه بین اشیاء، رابطهاى خاص برقرار باشد. براى مثال بین عزت و دفاع از كیان و ذلّت و پذیرش ستم... هر كس از كیان خود دفاع كند، عزیز می شود و هركس تسلیم زور و ستم شود، ذلیل می گردد! این تقدیر الهى است. مثال دیگر اینكه بین طول عمر و رعایت بهداشت و ترك بعضى از گناهان (مثل قطع صله رحم و دادن صدقه)، رابطه وجود دارد. بر این اساس هر كس طول عمر می خواهد، باید در این قالب قرار گیرد. آنكه این شرایط را مهیا كرد، طول عمر می یابد و آن كه در این امور كوتاهى كرد، عمرش كوتاه می گردد. پس در افعال و كردار اختیارى بین عمل و نتیجه - كه همان تقدیر الهى است رابطه مستقیم وجود دارد.
انسان تا زنده است، جادهاى دو طرفه در برابرش قرار دارد: یا با حسن اختیار، كمیل بن زیاد نخعى می گردد و یا با سوء اختیار حارث بن زیاد نخعى، قاتل فرزندان مسلم می شود؛ دو برادر از یك پدر و مادر: یكى سعید و دیگرى شقى.
پس تقدیر الهى؛ یعنى، آن كه با حسن اختیار خود به جاده مستقیم رفت، كمیل می شود و آنكه با سوء اختیار خود، به بیراهه گناه و انحراف پا گذاشت، حارث می گردد.
از سوى دیگر در شب قدر، معین می شود كه هر انسان، بر اساس انتخاب و اختیار خود، كدام راه را انتخاب خواهد كرد و با توجه به دعاها، راز و نیازها و تصمیمها، قابلیت چه نعمتها و یا حوادثى را خواهد داشت.
پس بین تقدیر الهى و اختیار آدمى، هیچ منافاتى وجود ندارد؛ زیرا در سلسله علل و شرایط به ثمر رسیدن كار و ایجاد حادثه، اراده آدمى یكى از علل و اسباب است. آنكه با حسن اختیار خود، كردار نیك انجام می دهد یا مخلصانه دعایى می خواند، نتیجه آن را در این جهان می بیند و آنكه بر اثر سوء اختیار گناهى مرتكب می شود، نتیجه تلخ آن را می چشد.
پس اینكه در شب قدر، امور بندگان - اعم از مرگ و زندگى، ولادت و زیارت و... تقدیر می شود، همگى با حفظ علل و شرایط و عدم موانع است و «اختیار» یكى از علتها و شرایط آن به شمار می آید. به این جهت سفارش شده، در آن شب به شب زنده دارى و عبادت و دعا بپردازید، تا این عمل در آن شب خاص - كه از هزار شب برتر است شرایط نزول فیض الهى را فراهم آورد.
نكته آخر اینكه خداوند می داند، هر چیزى در زمان و مكان خاص، به چه صورت و با توجّه به كدام شرایط و علل تحقق می یابد و می داند كه فلان انسانبا اختیار خود، كدام كار را انجام می دهد. فعل اختیارى انسان، متعلق علم خداوند است كه در شب قدر، حدود آن مشخص می شود. این امر با اختیار منافات ندارد و حتى بر آن تأكید می كند؛ براى مثال معلم كاردان و مجرب، به خوبىمی داند كدام یك از دانشآموزانش، به دلیل تلاش فردى و استعداد لازم، با رتبه بالا قبول می شود و كدام یك به دلیل تلاش یا استعداد كمتر، در حد متوسط نمره می آورد و یا تجدید می شود. علم معلم، از راه دانش او به علتها است و نفى كننده تلاش دانشآموزان نیست. در شب قدر همه كردار اختیارى انسان، اندازهگیرى و قالب بندى می شود. خداى عالم به علتها، بر اساس نظم موجود در میان اشیاى این جهان، برنامهریزى می كند و «اختیار» انسان یكى از علتهاى مؤثر است. از این جهت تأكید شده است: شب نوزدهم، بیست و یكم و بیست و سوم ماه مبارك رمضان را به عبادت، دعا و شبزندهدارى مشغول باشیم، تا این اعمال خیر، زمینه آمادگى و توان برتر ما شود و بتوانیم فیض الهى را درك كنیم. اگر عنصر اختیار در میان نبود و هر چه ما می كردیم در سرنوشت ما تأثیر نداشت، هیچ دلیلى بر این همه تأكید بر شبزندهدارى و عبادت نبود.
(لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، كد: 19/500009)
منبع : پرسمان دانشجویی
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید. با توجه به مقدمه یادشده، رابطه شب قدر و تعیین سرنوشت بندگان و كردار اختیارى آنان، روشن می شود. قدر؛ یعنى، پیوند و شكل گرفتن هر پدیده و هر حادثه با سلسله علل خود و در شب قدر، این پیوند به دقّت اندازهگیرى می شود؛ یعنى: اولاً، براى امام هر زمان این پیوند معلوم و تفسیر می شود. ثانیاً، رابطه این پدیدهها با علل خود روشن می گردد.
از یك سو خداوند متعال، بر اساس نظام حكیمانه جهان، چنان مقدّر كرده است كه بین اشیاء، رابطهاى خاص برقرار باشد. براى مثال بین عزت و دفاع از كیان و ذلّت و پذیرش ستم... هر كس از كیان خود دفاع كند، عزیز می شود و هركس تسلیم زور و ستم شود، ذلیل می گردد! این تقدیر الهى است. مثال دیگر اینكه بین طول عمر و رعایت بهداشت و ترك بعضى از گناهان (مثل قطع صله رحم و دادن صدقه)، رابطه وجود دارد. بر این اساس هر كس طول عمر می خواهد، باید در این قالب قرار گیرد. آنكه این شرایط را مهیا كرد، طول عمر می یابد و آن كه در این امور كوتاهى كرد، عمرش كوتاه می گردد. پس در افعال و كردار اختیارى بین عمل و نتیجه - كه همان تقدیر الهى است رابطه مستقیم وجود دارد.
انسان تا زنده است، جادهاى دو طرفه در برابرش قرار دارد: یا با حسن اختیار، كمیل بن زیاد نخعى می گردد و یا با سوء اختیار حارث بن زیاد نخعى، قاتل فرزندان مسلم می شود؛ دو برادر از یك پدر و مادر: یكى سعید و دیگرى شقى.
پس تقدیر الهى؛ یعنى، آن كه با حسن اختیار خود به جاده مستقیم رفت، كمیل می شود و آنكه با سوء اختیار خود، به بیراهه گناه و انحراف پا گذاشت، حارث می گردد.
از سوى دیگر در شب قدر، معین می شود كه هر انسان، بر اساس انتخاب و اختیار خود، كدام راه را انتخاب خواهد كرد و با توجه به دعاها، راز و نیازها و تصمیمها، قابلیت چه نعمتها و یا حوادثى را خواهد داشت.
پس بین تقدیر الهى و اختیار آدمى، هیچ منافاتى وجود ندارد؛ زیرا در سلسله علل و شرایط به ثمر رسیدن كار و ایجاد حادثه، اراده آدمى یكى از علل و اسباب است. آنكه با حسن اختیار خود، كردار نیك انجام می دهد یا مخلصانه دعایى می خواند، نتیجه آن را در این جهان می بیند و آنكه بر اثر سوء اختیار گناهى مرتكب می شود، نتیجه تلخ آن را می چشد.
پس اینكه در شب قدر، امور بندگان - اعم از مرگ و زندگى، ولادت و زیارت و... تقدیر می شود، همگى با حفظ علل و شرایط و عدم موانع است و «اختیار» یكى از علتها و شرایط آن به شمار می آید. به این جهت سفارش شده، در آن شب به شب زنده دارى و عبادت و دعا بپردازید، تا این عمل در آن شب خاص - كه از هزار شب برتر است شرایط نزول فیض الهى را فراهم آورد.
نكته آخر اینكه خداوند می داند، هر چیزى در زمان و مكان خاص، به چه صورت و با توجّه به كدام شرایط و علل تحقق می یابد و می داند كه فلان انسانبا اختیار خود، كدام كار را انجام می دهد. فعل اختیارى انسان، متعلق علم خداوند است كه در شب قدر، حدود آن مشخص می شود. این امر با اختیار منافات ندارد و حتى بر آن تأكید می كند؛ براى مثال معلم كاردان و مجرب، به خوبىمی داند كدام یك از دانشآموزانش، به دلیل تلاش فردى و استعداد لازم، با رتبه بالا قبول می شود و كدام یك به دلیل تلاش یا استعداد كمتر، در حد متوسط نمره می آورد و یا تجدید می شود. علم معلم، از راه دانش او به علتها است و نفى كننده تلاش دانشآموزان نیست. در شب قدر همه كردار اختیارى انسان، اندازهگیرى و قالب بندى می شود. خداى عالم به علتها، بر اساس نظم موجود در میان اشیاى این جهان، برنامهریزى می كند و «اختیار» انسان یكى از علتهاى مؤثر است. از این جهت تأكید شده است: شب نوزدهم، بیست و یكم و بیست و سوم ماه مبارك رمضان را به عبادت، دعا و شبزندهدارى مشغول باشیم، تا این اعمال خیر، زمینه آمادگى و توان برتر ما شود و بتوانیم فیض الهى را درك كنیم. اگر عنصر اختیار در میان نبود و هر چه ما می كردیم در سرنوشت ما تأثیر نداشت، هیچ دلیلى بر این همه تأكید بر شبزندهدارى و عبادت نبود.
(لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، كد: 19/500009)
منبع : پرسمان دانشجویی