افشاگری تبیانی درباره پسابرجام
وبسایت فرهنگی اطلاعرسانی تبیان همزمان با موج جدید تحولات برجامی و در مقاله ای سیاسی به بررسی «سندهایی که در پشت پردهی برجام امضا شد» پرداخت.

نویسنده : هومن بهلولی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1396/11/10 ساعت 08:31

کبری کبیرمیاب در این مقاله می نویسد:«"برجام"، واژهای است آشنا که بیش از دو سال است که در سطح داخلی و بینالمللی به کرّرات از آن سخن گفته میشود. گاه سخن از نقض آن میشنویم و گاهی هم از ثمرههای آن. اما کمتر کسی به ابعاد پنهان آن توجه دارد، که البته این جریان هم پروژهای گسترده و دقیق را هدایت میکند، هدایتی پنهانی و دور از نظرها. اگر اغراق نباشد، امروزه میتوان گفت که غربیها سعی بر آن دارند تا با درگیر و سرگرم کردن مردم ایران، آنها را از تفکر به جزئیات و آنچه که در نهانخانهی برجام، اتفاق میافتد دور کنند. بله! اتفاقاتی که در حال رُخ دادن است و ما از آنها غافل هستیم، زمینهساز فاجعهای باورنکردنی است. فاجعهای که تدریجا فعالیتهای بانکی، نظامی و حتی آموزشی ما را به دست غرب میسپارد.کمی به عقبتر برمیگردیم، زمانی که نوبرجامِ ما، رنگ و روی خوشی داشت و برخی از سرِ شوق، آن را فخر کشور ایران میدانستند و هنوز از بدعهدیهای آمریکا خبری نبود؛ درست چند ماه پس از امضای این تفاهمنامه بود که سر و صداهایی با مضمون امضای سند ۲۰۳۰ و مغایرتهای خاص آن با قوانین و فرهنگ ایرانی و اسلامی به گوش رسید. سندی که تنها کوچکترین بخش آن مربوط به آموزشهای جنسی کودکان از سنین پایین بود. سند ۲۰۳۰ سراسر مفادی بود که آشکارا و نهان سعی در نفوذ داشت؛ نفوذ فرهنگی و سیاسی در میان اقشارمختلف جامعهی ایرانی، بهویژه کودکان که آیندهسازان این مرز و بوم محسوب میشوند.ماجرا آنقدر غیرعادی و مشکوک بود که رهبر معظم انقلاب مستقیما به آن ورود کرده و زوایای مختلف این سند را واکاوی نمودند. ایشان بلافاصله در برابر مفاد ۲۰۳۰ موضع گرفته و فرمودند: "این سند و امثال آن، مواردی نیستند که جمهوری اسلامی ایران تسلیم آنها شود و امضای این سند و اجرای بی سر و صدای آن قطعاً مجاز نیست و به دستگاه های مسئول نیز اعلام شده است. به چه مناسبت یک مجموعه به اصطلاح بین المللی که تحت نفوذ قدرتهای بزرگ نیز قرار دارد،به خود حق میدهد که برای ملتهایی با تاریخ و فرهنگ و تمدن گوناگون، تکلیف معین کند." درست در همین زمان بود که برجام آشکارا از سوی دولت ایالات متحده، نخستین نقضها را به خود میدید و همگان سرگرم آسیبها و زوایای مختلف سند ۲۰۳۰ بودند.اما این موضوع هم در گیر و دار پذیرش سند FATF از سوی ایران اسلامی کمرنگ شد. سندی که مبنای ظاهری آن مبارزه با پولشویی و فساد مالی تروریستها در سطح بینالمللی بود اما هدف اصلی و پنهان آن اِعمال تحریم و محدودیت برای افراد و سازمانهایی بود که در لیست سیاه این سازمان قرار داشتند. این لیست سیاه بنا به تعاریف دولت آمریکا و اتحادیهی اروپا از تروریسم و تروریست تدوین شده بود. لیستی که بسیاری از سازمانها و افراد نظامی جمهوری اسلامی ایران را در خود گنجانده بود!قریب به یک ماه است که موضوع خروج آمریکا از برجام، به یکی از مهمترین عناوین خبری در سراسر جهان تبدیل شده است. اختلاف ظاهری اتحادیهی اروپا و دولت آمریکا بر سرِ پایبندی به تفاهمنامهی برجام، ابعاد مختلفی دارد که حاشیههای زیادی را به همراه داشته است که البته با کمی ژرفاندیشی و نگاهی مجرب به آنچه که میان ایران و غرب در تاریخ ثبت شده، تنها یک بازیسیاسی محسوب میشود که با سیاهنمایی آنچه که در حال رخ دادن است، راهاندازی شده است.البته شاید بتوان گفت که اختلاف خاصی میان اتحادیه اروپا و ایالات متحده در کار نیست و تمام این جریانات برای راهاندازی بازی جدید غرب در برابر ایران است. غربیها در تلاش هستند تا اینگونه وانمود کنند که اتحادیهی اروپا موافق ادامهی برجام و سردمداران آمریکایی مخالف آن هستند و اتحادیه تمام توان خود را به کار گرفته تا رضایت آمریکا را برای ادامهی همکاریها جلب کند.»
متن کامل این مقاله در اینجا قابل مشاهده است.