قرآن و اصطلاحات عربستان
بنابراین عربى بودن قرآن و به كارگیرى بعضى از مثالهاى رایج در حجاز، به جهت آن است كه مخاطبان اولیه قرآن، مردم آن سامان بودند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1396/11/10 ساعت 12:01
قرآن و اصطلاحات عربستان
قرآن در بیان پیام و آموزههاى خود، از الفاظ، عبارات و مثالهاى رایج بین مردم عرب آن زمان استفاده كرده است؛ ولى آنچه فرهنگساز است، «پیام» آن مثالها و عبارات است و «پیامها» فراتر از محدودیت زمان، مكان و قوم خاصى است. روشن است كه اهداف قرآن، در آن مثالها و مصادیق محدود نمىگردد؛ ولى براى تفهیم و محاوره، گریزى از آنها نیست. مفاهیم و معانى بلند و ژرف، از رهگذر آن مثالها و مصادیق، پىگیرى مىشود و نتایج معرفتى، اخلاقى و هدایتى را براى عموم مردم به ارمغان مىآورد.بنابراین عربى بودن قرآن و به كارگیرى بعضى از مثالهاى رایج در حجاز، به جهت آن است كه مخاطبان اولیه قرآن، مردم آن سامان بودند. اما زبان عربى، موجب محدودیت ارسال پیام و بیان اهداف قرآن به مردم عرب نیست؛ بلكه براى همگان و بهطور همیشه، قابل استفاده است و این دو با هم منافات ندارد؛ چنان كه در آیات نخستین سوره ابراهیم علیهالسلام آمده است:
«الر كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیكَ لِتُخْرِجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ ... وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِیبَینَ لَهُمْ » «كتابى است كه آن را به سوى تو فرود آوردیم تا مردم را از تاریكىها به سوى روشنایى بیرون آورى ... و ما هیچ پیامبرى را جز به زبان قومش نفرستادیم».
با توجه به اینكه قرآن، بیانگر همه چیز است و محدود در زمان و مكان مشخصى نیست و همه را به تدبر و اندیشه در معانى خود دعوت كرده است؛ معلوم مىشود كه واژگان اختصاصى، محدودیتى در ارتباط با اهداف بلند آن پدید نمىآورد و اگر چنین تأثیرى هم داشته باشد، با توجّه به بطون قرآن، جایگاه خود را نزد هر مخاطبى حفظ خواهد كرد. این از ویژگىها و معجزات قرآن است كه گاهى از عبارات و زبان ویژه یك منطقه، استفاده مىكند؛ ولى براى سایر مناطق و فرهنگها نیز قابل استفاده است و گاهى تعبیرات را به گونهاى مىآورد كه چندمنظوره بوده و همه آنها پذیرفتنى است.
البته در قرآن تنها برخى از نمونههاى رایج در منطقه حجاز، گزینش و از آنها یاد شده است. این موارد به گونهاى است كه علاوه بر ملموس بودن براى عربها، مورد پذیرش جامعه بشرى و قابل توجه براى دیگران نیز مىباشد.
به عنوان مثال اگر از دقت و تأمل در شتر ـ كه جایگاه ویژهاى در زندگى ساكنان شبه جزیره دارد ـ یاد شده است:
«أَ فَلا ینْظُرُونَ إِلَى الاْءِبِلِ كَیفَ خُلِقَتْ »
علاوه بر پیام كلى (دقت در آفریدههاى خدا در هر مكان و نقطهاى از جهان) پیام ویژهاى نیز دارد و آن اینكه دقت در ویژگىهاى این حیوان، حتى براى مردم مناطق دیگر نیز اسرار بسیارى را روشن خواهد ساخت.
عربى بودن زبان قرآن نیز اگر چه به جهت بعثت پیامبر صلىاللهعلیهوآله در میان عربزبانان بوده است؛ اما خود زبان عربى داراى امتیازات فراوانى نسبت به زبانهاى دیگر است و چه بسا حكمت خداوند بر این اساس بوده كه دین خاتم و كامل خود را به زبان كامل و مبین به ظهور رساند.
در پایان گفتنى است؛ استفاده از زبان یك قوم، غیر از استفاده از فرهنگ آن قوم است. قرآن اگرچه به زبان عربى است؛ ولى فرهنگ نوینى را با خود به همراه آورده و در موارد بسیارى، با عناصر فرهنگى حاكم بر شبه جزیره، به مخالفت برخاسته و آنها را نسخ كرده است. علاوه بر این قرآن براى خود، زبان و ادبیات مستقلى دارد. اسلوب آن پدیدهاى بىنظیر در ادبیات عرب است. زبان قرآن، همان «زبان فطرت» بشرى است، از همین رو پیام آن براى همه انسانها، قابل درك و پذیرش است.
منبع:پرسمان
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .