تبیان، دستیار زندگی

آزادی میمك خاری در چشم صدام بود

37 سال پیش در چنین روزهایی، رزمندگان ارتشی به همراه عشایر منطقه، مشغول نبرد با دشمنی بودند كه حفظ بلندی‌های میمك برایش اهمیتی حیاتی داشت!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
جبهه

عملیات ضربت ذوالفقار كه برای آزادسازی بلندی‌های میمك صورت پذیرفت، از 19 دی ماه تا 20 بهمن ماه 1359جریان داشت. 37 سال پیش در چنین روزهایی، رزمندگان ارتشی به همراه عشایر منطقه، مشغول نبرد با دشمنی بودند كه حفظ بلندی‌های میمك برایش اهمیتی حیاتی داشت! چراكه این منطقه در كنار اروندرود، از جمله نقاطی بودند كه صدام ادعا داشت ایران آنها را اشغال كرده است.

«میمك» نام بلندی‌هایی در غرب كشور و مشخصاً در استان ایلام است. منطقه‌ای حائل بین ایران و عراق كه اكنون نیز به عنوان بخشی از مرز دو كشور شناخته می‌شود. شاید كمتر كسی بداند كه صدام تنها داعیه تسلط بر اروندرود را نداشت. دیكتاتور عراق یكسری از مناطق مرزی را متعلق به خود می‌دانست كه میمك مهم‌ترین آنها بود.
ماجرای ادعاهای صدام‌حسین در خصوص میمك به قرارداد 1975 برمی‌گردد. زمانی كه این قرارداد بین ایران و عراق به امضا رسید، خطوط مرزی مشخص و بخش‌هایی از خاك دو كشور جا به جا شد. همچنین قرار شد تا تسلط عراق بر اروندرود پایان یابد و دو كشور به یك میزان از این رودخانه عظیم بهره ببرند.
در تاریخ آمده است كه وقتی نمایندگان ایران و عراق در حضور نمایندگان سازمان ملل اقدام به لوله‌گذاری مرزی می‌كردند (لوله‌هایی كه به صورت عمودی روی زمین كار گذاشته می‌شد و مرزها را مشخص می‌كرد) نمایندگان عراق در منطقه میمك ایرادهایی وارد و به حالت قهر منطقه را ترك می‌كنند. عدم‌حضور عراقی‌ها رازی در خود داشت كه بعدها در جنگ تحمیلی از آن پرده‌برداری شد. بنابراین میمك نیز مانند ماجرای اروندرود، خاری در چشم صدام بود و رؤیای اشغال آن را در سر می‌پرورانید.
بعد از پیروزی انقلاب و به هم خوردن توازن قوا در منطقه، صدام به فكر جبران مافاتی افتاد كه اعتقاد داشت در قرارداد الجزایر دچارش شده بود، بنابراین وقتی تقویم‌ها به شهریورماه 1359 رسیدند، اقدام ارتش تقویت شده عراق در طول مرزها به حالت بحرانی رسید. در این زمان شرایط حاكم در دو سوی مرزها متفاوت بود. ایران در ظاهر منفعل به نظر می‌رسید و در طرف مقابل عراق كه از بهار 1359 علناً حریم هوایی، دریایی و زمینی ایران را بارها و بارها شكسته بود، از شهریورماه حملات عمده‌ای را متوجه مرزهای غربی كشور كرد. نهایتاً نیروهای این كشور 16 شهریورماه به منطقه خان لیلی حمله كردند و آن را به اشغال خود درآوردند. چند روز بعد نیز به میمك حمله كردند و عاقبت در 21 شهریورماه بلندی‌های میمك را به اشغال درآوردند.
جالب است كه خود صدام‌حسین نیز بعدها كه به اسارت نیروهای امریكایی درآمد، حمله به مرزهای كشورمان در اواسط شهریورماه 1359 را زمان آغاز جنگ اعلام كرده بود. حتی گفته بود: نمی‌دانم چرا ایرانی‌ها اصرار دارند 31 شهریورماه را روز آغاز جنگ بدانند!
به هر حال میمك به عنوان اولین نقطه‌ای كه صدام نسبت به آن ادعاهایی را طرح می‌كرد، به اشغال دشمن درآمد. این اشغالگری ادامه داشت تا اینكه 31 شهریورماه 1359 جنگ به شكل رسمی آغاز شد و بخش‌های وسیع دیگری از خاك كشورمان به اشغال متجاوزان درآمد.
اشغال میمك ادامه داشت تا اینكه 19 دی ماه 1359، رزمندگان ارتشی با كمك نیروهای عشایری ایل خزل سعی در آزاد‌سازی میمك كردند. اینجا بود كه تعصب صدام برای حفظ سرزمینی كه جزو ادعاهایش بود، بار دیگر نمایان شد. میمك برای دیكتاتور عراق آنچنان اهمیتی داشت كه برخی از اسرای عراقی عملیات میمك اذعان می‌كردند كه قاعدشان (صدام) شخصاً برای نظارت به روند حمله ایرانی‌ها به منطقه آمده است. همچنین برای اولین بار به شكل نیمه گسترده در عملیات میمك بمباران شیمیایی صورت پذیرفت كه طی آن تعدادی از رزمندگان به شهادت رسیدند.
به رغم تلاش‌هایی كه نیروهای بعثی انجام دادند، عملیات ضربت ذوالفقار یا همان آزادسازی میمك در 20 بهمن ماه با موفقیت به پایان رسید. منطقه‌ای كه صدام‌حسین آنقدر برایش اهمیت قائل بود، سال اول جنگ به اتمام نرسیده از دستش خارج شد. بعثی‌ها مجبور شدند از منطقه‌ای كه نام جعلی صیف‌السعد را برایش انتخاب كرده بودند با از دست دادن دو فروند هواپیما، سه فروند بالگرد، 46 دستگاه تانك، 50 خودرو و به غنیمت گرفتن 10 قبضه ادوات جنگی، پنج دستگاه ماشین مهندسی، پنج قبضه توپ، 21 دستگاه تانك و نفربر و 2 هزار كشته و مجروح و 164 اسیر فرار كنند.
منبع: روزنامه جوان