" درسوگ فاطمه س "
شعر درسوگ فاطمه (س) سروده عبدالمجیدفرائی به مناسبت شهادت حضرت فاطمه(س)
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1396/11/10 ساعت 09:55
درسوگ فاطمه"س"،همه آسمان گریست
بنگربه چشم دل،که زمین وزمان گریست
ای شیعه ی ملول ، بنال و بریز اشک
درسالگرد فاطمه ، صاحب زمان گریست
شبنم که اشک چشم گل وبرگهای اوست
چشم نهان گشوده ببین،بوستان گریست
در چشم های ابر ببین ، اشک حلقه زد
نالید و اشک ریخته و بی امان گریست
دل نیست آن دلی که نباشد،زغصه خون
چشمان چشمه،پرشد از آب روان گریست
دردعلی"ع" چگونه بگویم: نگفتنی است
ازفرط درد و غم،به خدا استخوان گریست
دلبستگان فاطمه،خون گریه می کنند
چیزی مگو:مطالعه کن،داستان گریست
ای کاروانیان محبت، فغان کنید
ماتم کشیده ،زینب بی همزبان گریست
روح القدس که رازحقیقت به سینه داشت
همراه قدسیان و ملک ،درنهان گریست
اندوه و حزن، راه گلو را، فشرد و گفت:
کوتاه کن سخن،همه کهکشان گریست
تاب و توان نمانده ، از این درد جانگداز
گویم: قلم نوشت ،غزل ناتوان گریست
ایام فاطمیه "فرائی" نگاه کن
در ماذنه ، ز غصه و ماتم اذان گریست
منبع: تبیان