دیدگاه اهل سنت نسبت به شب قدر و احیا
شب قدر، اگر چه در تواتر روایات شیعى، قطعاً از شبهاى دهه سوم ماه مبارك رمضان شمرده مىشود و تردید در آن نیز به واسطه روایات منقول از ناحیه معصومین(ع) و نیز تفاوت تفاسیر روایات است، اما از این حیث كه شبى خارج از ماه رمضان نیست، مورد اجماع كلی و قطعى است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1396/11/09 ساعت 21:51
اهل تسنن شب احیاء دارند؟ اگه دارند چه ادعیه هایی می خوانند؟
اهمیت شب قدر همانطور كه در ادبیات فكرى، عقیدتى و روایى شیعه جایگاه ویژه و بالایى دارد، در بین سایر فرق مسلمین نیز شأن و جایگاه خاص خود را دارد. دو فرقه و شعبه اصلى آیین اسلام، یعنی مذاهب تشیع و تسنن، اگر چه در برخى موارد و موضوعات مرتبط با شبهاى قدر و آیینها و مناسك ویژه، آن، اختلاف نظرهایى دارند، اما در اهمیت و جایگاه آن تردید روا نمىدارند.شاید اختلافهاى روایی و موضوعى كه در این نوشتار به عمدهترین آنها اشاره خواهد شد، مباحثى باشد در خور توجه و اهمیت، اما مهمتر از همه این مباحث، قبول بالاتفاق وجود چنین شبى است و فیض جارىای كه خداوند در این شب از آسمان و به مداومت مىفرستد. سرچشمه این اتفاق نظر و عقیده نیز آیات مشیر به این موضوع در قرآن كریم است و سرچشمه آن اختلاف نظرها، تأثیر و تاثر اختلاف عقاید و برداشتها از این آیات، كه در میراث حدیثى و روایى هر دو فرقه رسوخ یافته است.
در نوشتار حاضر، فارغ از بحث تشیع، موضوعات و وجوهی از موارد مرتبط با شب قدر را، با تعاریف و گفتارهاى عالمان و مستند به كتب روایى و شروح تفسیری اهل سنت تقریرخواهیم نمود؛ بدان امید كه این باب گشوده شده، در پىآمد خود تحقیقات و مباحث جامعتر را نیز به دنبال آورد.
بحث نخست: زمان شب قدر
از جمله مواردى كه در كتب روایى و آثار مفسران اهل سنت در مورد آن، اختلاف نظر وجود دارد و سرانجام اجماع عالمان این مذهب برآن مهر خاتمت مىنهد، موضوع «جایگاه زمانى شب قدر» است. شب قدر، اگر چه در تواتر روایات شیعى، قطعاً از شبهاى دهه سوم ماه مبارك رمضان شمرده مىشود و تردید در آن نیز به واسطه روایات منقول از ناحیه معصومین(ع) و نیز تفاوت تفاسیر روایات است، اما از این حیث كه شبى خارج از ماه رمضان نیست، مورد اجماع كلی و قطعى است.در میان عالمان و در میراث روایى و تفسیرى اهل سنت، اما، ابتدا در این خصوص و سپس در قطعى كردن جایگاه این شب در ماه مبارك رمضان تردید و تفاوت وجود دارد. دستهاى از روایات، همچون روایت مشهور «ابوحنیفه» در «شرح الازهار»، بر این اعتقاد تاكید مىكند كه شب قدر به طور قطعى و یقینى نمىتواند در این دهه باشد و بلكه در تمامى لیالى سال پنهان است. روایت مذكور، كه در ضمن مسئلهاى فقهى وارد شده، چنین است: «شب قدر، در میان شبهاى سال پنهان است و چنانچه كسى طلاق همسرش را مشروط به انجام در شب قدر نماید، بدون گذشت یكسال كامل، طلاق واقع نشده است»(ج1ـ ص57).
این حكم و در واقع روایت مستند، اشاره به این معنا دارد كه جایگاه زمانى شب قدر، در حد احتمال قریب به یقین نیز نیست تا بتوان بر مبناى آن، به شكوك فروع و احتمالات نیز توجه كرد. در حقیقت، این روایت و روایات مشابه، چون روایت «عبدالله بن مسعود» با این مضمون كه «تنها كسى مىتواند شب قدر را درك كند كه یكسال تمام شب زنده دارى كرده باشد» (درالمنثور، ج6ـ ص376)، بر موضوع پنهان بودن شب قدر به لحاظ جایگاه زمانى تاكید دارد و این بدان معناست كه احتمال قرار داشتن شب قدر در یكى از شبهاى دهه آخر ماه مبارك منتفى و حداقل به لحاظ احتمال، برابر با شبهاى دیگر سال است.
این دسته از روایات منقول در منابع اهل سنت، البته از سوى دستهای دیگر از روایات معتبرتر، كه در نهایت به اجماع بیشتر مفسران و عالمان اهل سنت انجامیده است، مورد تردید و انكار قرار گرفته است. اگر گشودن بابى با عنوان «باب فضیلة (فضل) لیلةالقدر» ملازم و در كنار ابواب «صوم» و «صیام» در منابع روایى اهل سنت نشانه و اشارهاى نزدیك به موضوع قرار داشتن شب قدر در ماه رمضان و ارتباط آن با ماه صیام پنداشته نشود، روایات معتبر چندانى در این خصوص وجود دارد كه بر موضوع فوق تاكید دارد.
از «ماوردى» در «الحاوى الكبیر» روایتى سراغ داریم با این مضمون كه: «در این كه شب قدر در دهه سوم ماه رمضان است، تردیدى بین عالمان نباید باشد، چه، ابوذر از رسول الله روایت كرده است كه این شب در دهه پایانى ماه رمضان است» (ص483). نیز روایت «عبدالله بن عمر» از رسول خدا(ص) كه فرموده است: «شب قدر را در دهه پایانى رمضان بجویید» (درالمنثور، ج6ـ ص372).
شاید روایت «عایشه» از احوال رسول مكرم اسلام در دهه پایانى ماه رمضان را نیز تاكیدى بر این جایگاه زمانى بتوان شمرد: «آنگاه كه دهه آخر رمضان فرا مىرسید، رسول خدا شبها را بیدار بود و اهل و خویش خود را نیز بیدار مىداشت و از زنان دوری میجست»(المغنى، ج 3ـ ص 179) و نیز روایت »ابن عمر« از اعتكاف پیامبر در دهه پایانى ماه مبارك رمضان را كه در »صحیح مسلم« آمده است: «پیامبر دهه آخرین ماه رمضان را در اعتكاف بودند» (شرح نووی، ج8 ـص 66).
گفته شد كه با وجود تعدد روایات دسته دوم، یعنى روایات مؤید قرار داشتن شب قدر در ظرف زمانى ماه مبارك رمضان و به خصوص در دهه سوم این ماه، روایات و احكام و تفاسیر دسته اول از مفسران و عالمان اهل سنت مبنى بر پنهان بودن شب قدر در لیالى مجموع سال تضعیف مىشود؛ اما باب اختلاف بر سر تعیین جایگاه واقعى این شب در میان شبهاى دهه آخر رمضان همچنان در میان راویان و مفسران حدیث اهل تسنن مفتوح است.
روایات و مباحث متعدد و متفاوتى در این خصوص در منابع اهل سنت وارد شده است كه در یك طبقه بندى كلى به سه دسته روایات تاكیده كننده بر شب بیست و یكم، شب بیست و سوم و شب بیست و هفتم تقسیم مىشوند. البته روایات بسیار ضعیفی نیز مبنی بر لیلةالقدر بودن شب هفدهم وجود دارد؛ ازجمله روایت «ابن عباس» در «درالمنثور» (ج6ـ ص376).
عمدهترین و بیشترین تاكید در روایات منابع سنى، بر شب بیست و سوم حكایت دارد و البته این تنها در منابع منعكس شده است و در عمل (امروزه) به استناد روایات مربوط به شب بیست و هفتم، این احتمال قوىتر از سایرین دانسته شده و بر آن تأكید مىشود و اعمال ویژه و مؤكد شب قدر نیز در میان اهل سنت، به طور خاص در این شب صورت مىپذیرد. برخى روایات وارده در منابع اهل سنت در این زمینه را مرور مىنماییم:
در «صحیح مسلم» آمده است: «گفته شده شب بیست و سوم، شب قدر است و این موضوع قول بسیارى صحابه و تابعین است» (ج8 ـ ص 58) و در روایتى از »ابن عمر» منقول است كه «فردى نزد پیامبر عرض كرد كه در خواب دیده است شب قدر، هفت روز مانده به پایان رمضان است و پیامبر فرمود خوابهاى شما كه بر بیست و سوم توافق دارند صحیحاند و هر كس خواست شبزندهدارى قدر را درك كند، این شب را احیاء نگهدارد» (مجمع البیان، ج10ـ ص) و نیز روایت منقول از «سعید بن جبیر» در «درالمنثور»(ج6ـ ص 373) كه مؤید همین نظر است.
در مجموع، به نظر مىرسد حاصل جمع روایات و وجه غالب آنها و دیگر تفاسیر اهل سنت، نخست بر مسئله جایگاه زمانى شب قدر در ماه مبارك رمضان و سپس در قرار داشتن این شب در دهه سوم اتفاق دارند و وجوه دیگر با وجود تعدد و كثرت سندى و اقبال به آنها، به لحاظ ضعف در برابر این دسته روایات و تفاسیر منقول، معتبر نباشند.
پی نوشت:
1ـ سیوطی، جلال الدین: الدر المنثور، كتابخانه بزرگ آیتالله مرعشی نجفی، قم.
2ـ رازی، امام فخر: تفسیر الكبیر، دفتر تبلیغات اسلامی، قم.
3ـ القاسمی، محمد جمالالدین: تفسیر القاسمی، بیروت.
4ـ المراغی، مصطفی: تفسیر المراغی، داراحیاءالتراث العربی،بیروت.
5ـ ابن المفتاح، عبدالله: شرح الازهار، الحجاز، قاهره.
6ـ طبرسی، امین الاسلام: مجمع البیان، اسلامیه، تهران.
منبع:پرسمان
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .