امام جواد علیه السلام و دختر مامون
علت ازدواج امام جواد (علیه السلام) و دختر مأمون چه بود؟
در سنت برخی از معصومان و رهبران دینی مسایلی وجود دارد كه شناخت آن مشكل است، مانند كشتن كودكی توسط حضرت خضر كه مورد اعتراض حضرت موسی(ع) قرار گرفت.ازدواج امام جواد(ع) با دختر مأمون(ام الفضل) نیز از مسایلی است كه اظهار نظر قطعی دربارة آن مشكل است ولی می توان برخی عوامل را تأثیر گذار دانست.
ازدواج حضرت جواد(ع) با ام الفضل هم از ناحیه حضرت قابل بررسی است و هم از ناحیه مأمون كه چه اهدافی از ازدواج دختر خود با امام جواد(ع) داشت؟
مامون چون در شرائط دشوار سیاسى قرار گرفته بود، براى رهایى از این تنگناها، تصمیمگرفتخود را به خاندان پیامبر نزدیك سازد و بر همین اساس با تحمیل ولیعهدى بر امام هشتم مىخواستسیاست چند بعدى خود را به مورد اجرا بگذارد.
از سوى دیگر، عباسیان از این روش مامون سخت ناراضى بودند و به همین جهتبه مخالفتبا او برخاستند و چون امام توسط مامون مسموم و شهید شد آرام گرفتند و خشنود شدند و به مامون روى آوردند.
مامون كار زهر دادن به امام را بسیار مخفیانه انجام داده بود و سعى داشت جامعه از این جنایت آگاهى نیابد و از همینرو براى پوشاندن جنایات خود تظاهر به اندوه و عزادارى مىكرد، اما با همه پرده پوشى و ریاكارى، سرانجام بر علویان آشكار گردید كه قاتل امام جز مامون كسى نبوده است، برای همین سخت دل آزرده و خشمگین گردیدند و مامون بار دیگر حكومتخویش را در معرض خطر دید و براى پیشگیرى از عواقب امر، توطئه دیگرى آغاز كرد و با تظاهر به مهربانى و دوستى نسبتبه امام جواد-علیه السلام-تصمیم گرفت دختر خود را به حضرت تزویج كند تا استفادهاى را كه از تحمیل ولیعهدى بر امام رضا-علیه السلام-در نظر داشت از این وصلت نیز بدست آورد.
بر اساس همین طرح بود كه امام جواد-علیه السلام-را در سال 204 ه. ق یعنى یك سال پس از شهادت امام رضا-علیه السلام-از مدینه به بغداد آورد و به دنبال مذاكراتى كه در جلسه مناظره امام با یحیى بن اكثم گذشت، دختر خود «ام الفضل» را به همسرى حضرت در آورد!
انگیزههاى مامون
این ازدواج كه مامون بر آن اصرار داشت، كاملا جنبه سیاسى داشتو مىتوان دریافت كه وى از این كار چند هدف یاد شده در زیر را تعقیب مىكرد:
1- با فرستادن دختر خود به خانه امام، آن حضرت را براى همیشه دقیقا زیر نظر داشته باشد و از كارهاى او بیخبر نماند.
2- با این وصلت، به خیال خام خویش، امام را با دربار پرعیش و نوش خود مرتبط و آن بزرگوار را به لهو و لعب و فسق و فجور بكشاند و بدین ترتیب بر قداست امام لطمه وارد سازد و او را در انظار عمومى از مقام ارجمند عصمت و امامتساقط و خوار و خفیف نماید.
3- با این وصلت علویان را از اعتراض و قیام بر ضد خود باز دارد و خود را دوستدار و علاقهمند به آنان وانمود كند (پیشواى نهم حضرت امام محمد تقى-علیه السلام-، مؤسسه در راه حق، قم، 1366 ه. ش، ص 38).
4- هدف چهارم مامون، عوامفریبى بود؛ چنانكه گاهى مىگفت: من به این وصلت اقدام كردم تا ابو جعفر-علیه السلام-از دخترم صاحب فرزند شود و من پدر بزرگ كودكى باشم كه از نسل پیامبر صلى الله علیه و آله و على بن ابى طالب-علیه السلام-است. اما خوشبختانه این حقه مامون نیز بى نتیجه بود زیرا دختر مامون هرگز فرزندى نیاورد( ابن واضح، تاریخ یعقوبى، نجف، المطبعة الحیدریة، 1384 ه. ق، ج 3، ص 189-ابن شهراشوب، مناقب آل ابی طالب، قم، المطبعة العلمیة، ج 4، ص 380. مامون قبلا هم به همین منظور یكى از دختران خود را به امام هشتم تزویج كرده و در آن مورد نیز ناكام مانده بود) و فرزندان امام جواد-علیه السلام-همگى از همسر دیگر امام بودند.
اینها انگیزههاى مامون از این ازدواج بود.
حال باید دید امام جواد-علیه السلام-چرا با این ازدواج موافقت كرد؟
از آنجا كه بى هیچ شكى، امام اهداف و مقاصد واقعى مامون را از این گونهكارها مىدانست و نیز مىدانست كه او همان كسى است كه مرتكب جنایتبزرگ قتل پدرش امام رضا-علیه السلام-شده، به نظر مىرسد كه موافقت امام با این ازدواج بر اثر فشارى بوده است كه مامون از پیش بر امام وارد كرده بوده است، زیرا ازدواجى اینچنین، تنها به مصلحت مامون بوده است نه به مصلحت امام. نیز مىتوان تصور كرد كه نزدیكى امام به دربار مىتوانست مانع ترور حضرت از طرف معتصم و عامل پیشگیرى از سركوب سران تشیع و یاران برجسته امام توسط عوامل خلیفه باشد و این به یك معنا مىتوانستشبیه قبول وزارت هارون از طرف على بن یقطین یار باوفای امام كاظم (ع)یعنى نفوذ در دربار خلافتبه نفع جبهه تشیع باشد. (سیره پیشوایان، ص. 556) .
در روایت آمده: مأمون درباره ابوجعفر (امام جوادعلیه السلام) به هر حیلهاى دست زد، اما به هیچ نتیجهاى نرسید(بحارالانوار، ج 50، ص 61) ؛ بلكه تمام حوادث موجب عظمت و شهرت بیشتر آن حضرت گردید. یكى از عللى كه معتصم - خلیفه عباسى - بعد از مأمون نتوانست وجود پربركت امام جوادعلیه السلام را تحمّل كند، همین اشتهار وى و پیروان آن حضرت بود. از این رو، نقشه مسموم ساختن آن حضرت را به كمك امّالفضل پیاده كرد.
«حسین مكاری»،یكی از یاران امام جواد، می گوید: در بغداد خدمت امام جواد - علیه السلام - شرفیاب شدم و زندگیش را دیدم. در ذهنم خطور كرد كه، «اینك كه امام به این زندگی مرفّه رسیده است هرگز به وطن خود، مدینه، باز نخواهد گشت». امام لحظه ای سر به زیر افكند، آنگاه سر برداشت و در حالی كه رنگش از اندوه زرد شده بود، فرمود: ای حسین! نان جوین و نمك خشن در حرم رسول خدا( ص)نزد من از آنچه مرا در آن می بینی محبوبتر است. (راوندی، الخرائج والجرائح، تصحیح و تعلیق: حاج شیخ اسدالله ربّانی، انتشارات مصطفوی، ج 1، ص 344 ؛ مجلسی، بحار الأنوار، تهران، المكتبه الاسلامیه، 1395 ه.ق، ج 50، ص 48 ؛ قزوینی، سید كاظم، الامام الجواد من المهد اًّلی اللحد، الطبعه الأولی، بیروت، مؤسسه البلاغ، 1408 ه.ق، ص 152).
منبع:پرسمان دانشجویی