مروری کوتاه بر زندگانی امام صادق علیه السلام
سلام زندگی امام صادق (ع) چگونه بود؟
علامه سیدعباس مكی در نزهة الجلیس می نویسد:امام جعفرصادق بن محمدالباقر بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب علیهم السلام، یكی از ائمه اثنی عشر است كه از بزرگان اهل بیت بود و ملقب به صادق بود وعلت اینكه حضرت را صادق لقب دادند،این بود كه در گفتار راستگو بود.
ولادت امام صادق علیه السلام
تاریخ نگاران اهل سنت درباره تاریخ ولادت امام صادق علیه السلام اختلاف نظر دارند كه در اینجا قول برخی از آنان را می آوریم و سرانجام نظریه شیعه را مطرح می كنیم.
ابن خلكان در وفیات الاعیان، ولادت آن حضرت را در هشتم رمضان سال ۸۰ هجری كه همان سال «سیل حجاف» بود، بیان كرده است. دیگری می نویسد: بنا بر قولی، ولادت آن حضرت در هشتم رمضان سال ۸۳ ه . ق بوده است.[۱] همچنین برخی از بزرگان اهل سنت همچون یافعی در مرآة الجنان، ابن صباغ مالكی در الفصول المهمة، محمد بن طلحه شافعی در مطالب السؤول، شبنلجی در نور الابصار، مسعودی در مروج الذهب و ذهبی در تذكرة الحفاظ، سال ۸۰ هجری را سال تولد آن حضرت ذكر كرده اند. برخی نیز سال ۸۳ ه . ق را سال تولد حضرت دانسته اند. البته قول مشهور نزد شیعه درباره تاریخ ولادت آن حضرت، روز هفدهم ربیع الاول سال ۸۳ ه . ق است كه سالروز ولادت رسول خدا صلی الله علیه وآله نیز هست.
مادر امام صادق علیه السلام
مادر بزرگوار امام صادق علیه السلام، بانوی جلیله فاطمه مكنّی به ام فروه است كه دختر قاسم بن محمد[۲] بن ابی بكر است كه مادرش اسماء دختر عبدالرحمن بن ابی بكر بود. در اصول كافی از امام صادق علیه السلام روایت است كه حضرت درباره مادرشان فرمود:
مادرم از كسانی بود كه ایمان در دلش رسوخ كرده بود و بر ایمانش پایدار بود. او نیكوكار بود كه بی گمان، خدا نیكوكاران را دوست می دارد.
پدر امام صادق علیه السلام
پدر بزرگوارش، امام پنجم شیعیان است كه نام آن حضرت، محمد و كنیه اش، ابوجعفر و ملقب به باقر بود. او نزد اهل سنت به فضل و علم معروف است. در عظمت آن حضرت كافی است به سخن دو نفر از بزرگان اهل سنت توجه كنیم. ابن حجر هیثمی، دانشمند شافعی مذهب در كتاب الصواعق المحرقه درباره امام باقر علیه السلام می نویسد:
امام و پیشوای بزرگ كه عظمت و فضلش مورد اتفاق همگان است، عبادت و علم و زهد را از پدرش به ارث برده است. ابو جعفر محمد باقر علیه السلام به این جهت «باقر» نامیده شده است كه گشاینده دریچه دانش و شكافنده مشكلات علوم بود. او به اندازه ای گنجهای پنهان معارف و دانشها را آشكار ساخته و حقایق و حكمتها و لطایف دانشها را بیان كرده است كه جز بر عناصر بی بصیرت یا بدسیرت، بر كسی پوشیده نیست. برای همین است كه وی را شكافنده و جامع علوم و برافرازنده پرچم دانش خوانده اند. قلبش روشن و علم و عملش زیاد و نفسش پاكیزه و رفتار و اخلاقش پسندیده بود و عمر خود را در طاعت خدا گذراند. در مقام عارفان، او آداب و رسومی دارد كه زبان توصیف كنندگان از بیان آن عاجز است. كلمات زیادی درباره سیر و سلوك و معارف از او به جای مانده كه این مقام گنجایش ذكر آنها را ندارد. [۳]
عالم معروف اهل سنت، احمد بن سنان نگارنده اخبار الدول در مورد حضرت می نویسد:
او را بدان جهت «باقر» نامیدند كه علم را شكافت و گفته اند برای این ملقب به باقر گردید؛ زیرا جابر بن عبداللّه انصاری از رسول خدا نقل می كند كه به او فرمود: تو زنده می مانی تا فرزندی از فرزندان حسین علیه السلام را كه همنام من است دیدار كنی. او علم را می شكافد، آنگاه كه دیدارش كردی، سلام مرا به او برسان.[۴]
نام و لقبهای امام صادق علیه السلام
نامش جعفر و لقبش صادق بود. این لقب را بنا بر نظر شیعیان، پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله پیشتر برایشان تعیین فرموده بود. در علل الشرایع نقل شده است كه حضرت فرمود:
چون فرزندم، جعفر بن محمد بن علی بن الحسین ابن علی بن ابیطالب زاده شد، او را صادق بنامند.[۵]
محمد بن طلحه شافعی از بزرگان اهل سنت می نویسد:
او (امام صادق علیه السلام) از بزرگان اهل بیت نبی است كه صاحب علم و عبادت فراوان و اوراد متواصله است. زهدش آشكار بود و قرآن زیاد می خواند. او تابع معانی قرآن بود و از بحر بیكران قرآن بهره می جست و جواهر و علوم قرآنی را از آن استخراج می كرد... . او القابی دارد كه مشهورترین آنها صادق است. صابر، فاضل، طاهر و... نیز از القاب اوست.[۶]
علامه سیدعباس مكی در نزهة الجلیس می نویسد:
امام جعفر صادق بن محمد الباقر بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب علیهم السلام، یكی از ائمه اثنی عشر است كه از بزرگان اهل بیت بود و ملقب به صادق بود و علت اینكه حضرت را صادق لقب دادند، این بود كه در گفتار راستگو بود.[۷]
ابن طولون نیز می نویسد: «او را صادق می نامیدند؛ به جهت صدق سخنانش».[۸]
نقش انگشتر امام صادق علیه السلام
درباره نقش خاتم حضرت، نقل های متعددی در كتابهای شیعه وارد است. شاید علت این اختلافات آن باشد كه حضرت انگشترهای متعددی داشته است. برای نمونه، ابن صباغ مالكی می نویسد: «نقش انگشتر حضرت عبارت «ماشاءَ اللّهُ لاقُوَّةَ إلّا بِاللّهِ، أَسْتَغْفِرُاللّهَ» بود».[۹] علامه حمزة بن یوسف سهمی نیز در تاریخ جرجان می نویسد: «محمد بن جعفر گفت: نقش انگشتر پدرم عبارت «أَللّهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِی فَاعْصِمْنِی مِنْ خَلْقِكَ» بود».[۱۰]
فرزندان امام صادق علیه السلام
امام صادق علیه السلام ده فرزند داشت كه عبارتند از: اسماعیل و عبداللّه و ام فروه كه مادرشان فاطمه دختر حسین بن علی بن الحسین علیهماالسلام بود؛ امام موسی بن جعفر و اسحاق و محمد كه مادرشان ام ولد، بانویی جلیل القدر بود و عباس، علی، اسماء و فاطمه.
بزرگترین فرزند پسر حضرت، اسماعیل بود و حضرت صادق علیه السلام به ایشان علاقه و محبت فراوانی داشت. ازاینرو، گروهی از شیعه گمان می بردند كه اسماعیل جانشین امام است، ولی اسماعیل در حال حیات پدرش از دنیا رفت. پس حضرت صادق علیه السلام دستور داد كه جنازه اسماعیل را بر سریری بدون روانداز نهادند و به سوی بقیع حمل كردند. در میان راه، امام صادق بارها دستور داد سریر را بر زمین می نهادند و صورت اسماعیل را باز می كردند تا مردم ببینند و وفات اسماعیل بر كسانی كه گمان می كردند اسماعیل، امام پس از حضرت صادق است، مسلّم شود.
با این همه، برخی پس از شهادت امام صادق علیه السلام، امامت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را نپذیرفتند كه خود دو فرقه شدند؛ عده ای قائل به زنده بودن اسماعیل و امامت او شدند و گروهی نیز فرزندش، محمد بن اسماعیل را به عنوان امام برگزیدند.[۱۱]
علی بن جعفر نیز از بزرگان و راویان حدیث است كه مردی پرهیزگار و فاضل بود. او پس از پدر بزرگوارش، پیوسته همراه برادرش موسی بن جعفر بود و احادیث زیادی از وی نقل كرده است. بارگاه وی در قم پیوسته مورد توجه شیعیان بوده است.
عبداللّه ملقب به افطح پس از اسماعیل، بزرگترین فرزند امام صادق علیه السلام بود. فرقه افطحیه یا فطحیه پیروان او و قائلان به امامت وی پس از امام صادق علیه السلام بودند. عبداللّه هفتاد روز پس از وفات امام صادق علیه السلام از دنیا رفت.[۱۲]
شبراوی در الاتحاف، دو فرزند دیگر نیز برای حضرت به نامهای قاسم و ام كلثوم برمی شمارد و می نویسد: «در مصر، بین قبر لیث بن سعد و امام شافعی مدفون هستند»
پی نوشتها:
_______________________
[۱] شمس الدین بن خلكان، وفیات الاعیان، تحقیق: احسان عباس، بیروت، دارالصادر، بى تا، ج ۱، ص ۳۲۷
[۲] امیرالمؤمنین على علیه السلام پس از مرگ ابوبكر با اسماء بنت عمیس همسر ابوبكر ازدواج كرد و محمد كه پسر اسماء بود، از كودكى در دامن على علیه السلام بزرگ شد. او پسرخوانده على علیه السلام بود و در جمل جزو لشكر على علیه السلام بود و فرماندهى پیاده نظام را بر عهده داشت. در صفین نیز حاضر بود. سپس على علیه السلام او را به فرمانروایى مصر گماشت كه به دست معاویه به شهادت رسید.
[۳] ابى العباس ابن حجر هیثمى، الصواعق المحرقة، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۱۷ه . ق، چ ۱، ج ۲، ص ۵۸۵
[۴] ابى العباس احمد بن یوسف، اخبار الدول، بیروت، عالم الكتب، بىتا، ص ۱۱۱.
[۵] محمد بن بابویه، علل الشرایع، قم، مكتبه الطباطبایى، بى تا، ج ۱، ص ۲۲۳.
[۶] شیخ كمال الدین محمد بن طلحه شافعى، مطالب السؤول، لبنان، بیروت، مؤسسه ام القرى، ۱۴۲۰ ه . ق، چ ۱، ج ۲، ص ۱۱۰.
[۷] سید عباس مكى، نزهة الجلیس، نجف، حیدریه، ۱۳۸۶ ه . ق، ج ۲، ص ۵۶.
[۸] شمس الدین محمد بن طولون، الائمة الاثنى عشر، قم، منشورات رضى، بى تا، ص ۸۵.
[۹] الفصول المهمة، ج ۲، ص ۹۱۲.
[۱۰] علامه سهمى، تاریخ جرجان، بیروت، عالم الكتب، ۱۴۰۷ ه . ق، چ ۴، ص ۳۷۱
[۱۱] ابى الفتح شهرستانى، ملل و نحل، تصحیح: احمد فهیمى، بیروت، دارالكتب، ۱۴۱۰ ه . ق، چ ۱، ج ۱، صص ۱۷۰ و ۱۷۱.
[۱۲] الامام عبداللّه بن محمد شبراوى شافعى، الاتحاف، چاپ مصر، بىتا، ص ۵۴، ذیل شرححال امام صادق علیه السلام.
منبع:پرسمان دانشجویی