تبیان، دستیار زندگی

قانون یا خرافه؟

قانون جذب یا تئوری راز، همان قانون جاذبه عمومی در حیطه افکار است. این قانون می‌گوید: تمام چیزهایی را که ما تصور می‌کنیم به سوی ما جذب می‌شوند. انسان همه امکانات مادی و معنوی از قبیل مردم، شغل، شرایط زندگی، ثروت، سلامتی و غیره، را با قدرت فکر خود، جذب می‌کند و می‌توان زندگی را به طور کلی، تجلی افکار انسان در دانست که به وقوع می‌پیوند و در اینصورت این انسان، است که اراده می‌کند به آرزوهایش برسد و به هرچیزی فکر کند، به آن می‌رسد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
قانون یا خرافه؟
این روز‌ها به محض ورود به کتاب فروشی‌ها، با خیل عظیمی از کتاب‌هایی که اغلب با برچسب روان‌شناسی شناخته می‌شوند مواجه می‌شویم که ادعا می‌کنند راه‌های رسیدن به موفقیت را برای خوانندگان خود تضمین می‌کنند و این نظر را به ذهن مخاطبان متبادر می‌کنند که با خواندن آن کتاب ویژه، رمز و راز زندگی و راه های موفقیت را خواهد آموخت.
این جریان که پس از ترجمه کتابهای کسانی چون«آنتونی رابینز»، «لوئیز هی»، «وین دایر»، «برایان تریسی»، «ژوزف مورفی» و غیره آغاز شد، در حال حاضر به شدت در حال گسترش است و فضای فرهنگی کشور را در خود فرو برده است. شروع جدی این جریان را می‌توان همزمان با پخش فیلم «راز» یا «secret» دانست که در سالهای ۸۵-۸۴ وارد فضای فرهنگی کشور شد و به سرعت علاقه‌مندان خود را بین اقشار مختلف جامعه بخصوص دانشجویان پیدا کرد. حتی در این میان، ترجمه‌های مختلفی از این دسته کتب که دارای مشابهت موضوعی با فیلم راز بودند، روانه بازار شد.
اما در این میان، کمتر به نقد و بررسی این جریان پرداخته شده است و متاسفانه به این قانون به عنوان یک قانون علمی نگاه می‌شود و حتی عده‌ای جرات مقابله با آن را ندارند. در نقد این نظریه، کتب و مقالات انگشت‌شماری نوشته شده است که از جمله می‌توان به آثار حجت الاسلام شریفی‌دوست اشاره کرد که در این زمینه به نگارش مقاله و کتاب پرداختند. وی که مدیر گروه عرفان های نوظهور نهاد رهبری در دانشگاه (معاونت مطالعات راهبردی) و معاونت پژوهشی مرکز مطالعات بهداشت معنوی می‌باشد، در زمینه عرفان‌‌های نوظهور نیز تحقیقات متعددی انجام داده است. به همین منظور مصاحبه‌ای در این زمینه با وی انجام دادیم که در ادامه می‌آید.
با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید. قانون جذب چیست و از چه زمانی این تئوری در روانشناسی مطرح شد؟
خواهش‌می‌کنم. تئوری راز که از آن به عنوان قانون جذب هم یاد می‌شود، موضوعی است که امروزه در جای جای دنیا از آن سخن گفته میشود. سخنرانان، روانشناسان، فیلم سازان، نویسندگان همه و همه این موضوع را به بحث گذاشته وآن را تبلیغ می‌کنند و به عنوان یک قانون مسلم ازآن دفاع می‌کنند.بنابراین طبق این تئوری، شما می‌توانید در سه گام خواستن، باور و تجسم به آرزوهای خود دست پیدا کنید.
درباره پیشینه این قانون، نظریه‌پردازان آن می‌گویند،حکمرانان و بزرگان این راز را نه تنها آن را می‌دانستند، بلکه مورد استفاده آنها نیز بوده است، اما از آنجا می‌دانستند در صورت کشف این راز، همه از آن استفاده می‌کنند، سعی در مخفی کردن آن داشتند.
ـ شما قبول ندارید که اندیشه انسان و تصورات او در مورد زندگی خیلی مهم است؟ آیا این همان قانون جذب نیست؟
در واقع ادعای اصلی در قانون جذب دو مطلب جدید است، که با اندیشه‌های مشابه، فرق می‌کند. اولا قائلین به آن معتقدند، ذهن انسان قادر است بر پدیده های خارجی اثر گذارد و امور بیرون از وجود انسان را به سود انسان تغییر دهد. بنابراین ادعای اساسی در فرضیه جذب، تاثیر ذهن بر روان و درون انسان نیست ؛ چرا که در این صورت ضمن اینکه این ادعا، گفته نو و کشف جدیدی نیست، در متون دینی، علوم جدید و تجربه انسان‌ها نیز پذیرفته‌اند که افکار و اندیشه های انسان، بر احساسات و درون و روان انسان تاثیر گذارند و فکر می تواند تاثیرات مثبت یا منفی بر عملکرد درون داشته باشد. ثانیا آنها مدعی‌اند که ‌تاثیر گذاری ذهن بر عالم خارج از نوع تاثیرات عادی نیست؛ بلکه تاثیر ذهن بر پدیده های خارجی، از نوع تاثیرِ علت بر معلول و مدعی خالقیت ذهن هستند. بنابراین آنها معتقد به علیت ذهن هستند و نباید تصور شود که منظور از جذب مثبت اندیشی و تلقین و اموری از این قبیل است.
ـ این ایده از چه زمانی و چگونه وارد ایران شد؟
ـ جالب است که این ایده از فضای آکادمیک و پژوهشگاه‌ها شکل نگرفت، بلکه در فضای سینما مطرح و از همان جا تولید شد. در سال ۲۰۰۶ یک کارگردان استرالیایی با تولید فیلم راز آن را رسانه‌ای کرد که متاسفانه در سال‌های گذشته چند بار از سیمای جمهوری اسلامی پخش شده است. در کشور ما نیز مروجین این تئوری، درصدد بومی‌سازی این فرضیه هستند و اصرار بر تطبیق صد درصدی این فرضیه با متون قرآنی و روایی دارند.
آیا تئوری راز، صرفا یک گمانه روانشناختی است، یا اینکه از پشتوانه و نظریات علمی نیز برخوردار است؟
در کتب زیادی از یافته‌های جدید فیزیک کوانتوم و همین طور کشفیات جدید روانشناسان در مورد قدرت ذهن، به عنوان پشتوانه علمی این تئوری نام برده می‌شود. یافته‌های علمی چون ایده عدد بحرانی، قانون تشابه در جادوگری و کشفیات نوین فیزیک کوانتوم از پشتوانه‌های این نظریه است،این در حالی است که این دلائل هیچگونه ارتباطی با ادعای رهبران جذب ندارد.

آیا این قانون جذب از محاسن و نکات مثبت نیز برخوردار است؟

نکته‌ای که ابتدا باید به آن اشاره کنم، این است که صرف‌نظر از ادعای قانون راز، خداوند «قدرت تسخیر و تصرف در کائنات» را در اختیار انسان قرار داده است. البته این قدرت برای انسان‌ها تام و همه‌ جانبه نیست.
آنچه که مسلم است این است که این فرضیه، محاسنی و نکات مثبتی نیز دارد. از جمله مزیت‌های قانون جذب، توجه به مفهوم کلیدی «امید» است که به صورت پررنگی در این تئوری برجسته شده است. توجه به این مفهوم از آنجا که به «نشاط، طراوت و بالندگی روحی» ختم می‌شود ارزشمند و مهم است.
از دیگر محاسن این تئوری، پذیرش «شعور‌مندی کائنات»است. در این تئوری به درستی بر «شعورمندی» کائنات صحه گذاشته شده و این حقیقت پذیرفته شده است که غیر انسان نیز صاحب شعور است. چنانچه در متون اسلامی قرآن و روایات و متون فلسفی اسلامی نه تنها «شعورمندی کائنات» تائید شده است، بلکه ۴ مرتبه بالاتر یعنی «عبادت و تسبیح و تهلیل»، «علم و معرفت به مبدأ آفرینش»، «رشد و تکامل» و «هدفمندی مجموع کائنات هستی» مورد اشاره قرار گرفته است.
سومین نقطه قوت تئوری راز، تکیه بر ظرفیت‌ها و استعدادهای شگرف وجود آدمی است، که باعث بوجود آمدن گرایش‌های معنوی فراوانی، در دنیای امروز شده است. بنابراین نفس پرداختن به گرایش‌های معنوی انسان، امری پسندیده و منطبق با فطرت انسانی می‌باشد.

آیا بزرگان روان‌شناسی، قانون جذب را قبول دارند؟

با تحقیق در متون و مکاتب روان شناختی، مشخص می‌شود که برای این فرضیه، نظیر‌هائی ذکر شده است، اما هیچ کدام به صورت افسار گسیخته و بدون ضابطه «نقش آفرینی ذهن» را نپذیرفته‌اند و به طور مطلق تئوری راز را تایید نمی‌کنند. یکی از نظریات، «روش شناخت درمانی» است. در روان‌شناسی جهت درمان افسردگی عده‌ای معتقدند، به جای حوادث بیرونی، افکار و طرز تلقی انسان‌ها است که روحیه انسان‌ها را شکل می‌دهد، بنابراین باید فشارهای عصبی را کم و امید آینده در فرد تقویت شود. این در حالی است که برخلاف مدعیان قانون جذب، در این روش، تفکر و تصور صرفا یک مقدمه برای درمان است و به تنهایی کافی نمی‌باشد. همچنین تئوری جذب با مفهوم «خود تلقینی» که در روان‌شناسی مطرح است، متفاوت است که می گوید: مجموعه احساسات و اطلاعات و افکار در نیمه هوشیاری ما رسوخ می‌کند و بر اجزای مبهم و آشنای شخصیت مان اثر می‌گذارد. چرا که در این روش صرفا به مرتبه‌ای ضعیف از «نقش ذهن» در درمان اشاره می‌شود و ادعای «آفرینندگی ذهن» مطرح نیست، بلکه مدعی تاثیر افکار، بر تقویت انگیزه است.
ـ پس شما ادله روان شناختی و فیزیک کوانتوم را بی ارتباط با قانون جذب می‌دانید. آیا هیچ نوع دلیلی نمی توان بر اثبات قانون جذب آورد؟
برای اثبات هر ایده یا فرضیه ای باید سراغ یکی از سه گزینه رفت؛ 1. حکم بدیهی عقل. 2. دلایل تجربی مسلم 3. دلیل نقلی و وحیانی. قائلین به فرضیه راز نه دلیل تجربی وافی بر ادعای خود دارند چرا که دلیل تجربی باید به گونه ای باشد که بتوان با محک ها ی معمول آزمایشگاهی آن را پذیرفته و در ترازوی عینیت به صحت آن دست یافت و خطای آن را با روش های تجربی به آزمون نهاد، در حالی که مدعیان فرضیه راز دستشان از چنین دلیلی خالی است.دلیل نقلی و وحیانی بر اثبات این ایده هم نداریم. هیچ دلیل عقلی و حکم بدیهی عقلی هم وجود ندارد.
به طور کلی چه اشکالاتی بر فرضیه جذب وارد است؟
بر این فرضیه، اشکالات گوناگونی وارد است. اولین اشکال، عدم عمومیت و شمول این فرضیه است. مدعیان این تئوری آن را به عنوان قانون مسلم و تخلف ناپذیر می‌پندارند، در حالی که بسیاری از افراد اهدافی داشته¬اند اما به مراد خویش دست نیافته¬اند.
اشکال دیگر، نگاه غیر ارزشی نظریهپردازان جذب، به امر خوب و بد است. در این تئوری حرفی از خوبی و بدی زده نمی‌شود و صرفا خواست و میل انسان ملاک است.
اشکال سوم تاکید این فرضیه «مطلوب‌های حسی و مادی و زودگذر » و نادیده گرفتن گرایشات معنوی انسان است. اشکال دیگر، که به صراحت در فیلم راز عنوان می شود، عدم ابطا‌ل‌پذیری آن است. از نکات عجیب این است که، هیچ‌‌گاه نمی‌توان این فرضیة را ابطال کرد، زیرا تا آخرین لحظة عمر، فرد باید منتظر باشد تا شاید آن لحظه، لحظه رسیدن به آرزویش باشد. اشکال دیگر، توجه به آمال و انگیزه‌های انسان است، و عدم توجه به اقدام عملی، برنامه ریزی و مشورت است. متاسفانه با بررسی آموزه‌هایشان، می‌بینیم در تئوری راز، ایده «عدم مخالفت با امور منفی» وجود دارد. آنها به این بهانه که زندگی باید با تفکرات مثبت اداره شود نه تفکرات منفی، با مشکلاتی چون جنگ، تروریسم و غیره مخالفت نمی‌شود.
نکته دیگر اینکه، اگر این گفته مدعیان جذب را بپذیریم که بزرگان بشریت این نظریه را فهمیده بودند، ولی آن را فاش نکردند، چگونه ناکامی ها و شکست‌های آنها را توجیه می‌کنند.
لازم است اشاره کنم که یک ابهام در مورد فیلم راز در مجامع علمی مطرح شده است که چرا این افراد همگی د ریک مرکز فرهنگی مشغول به کارند و یک تیم هماهنگ به حساب می آیند اما در فیلم راز اسمی از مرکز فوق به میان نیامده است در حالی که تلاش کارگردان و تهیه کننده راز بر این است که به بیننده بفهماند که این ایده در جای جای جهان و در تک تک رشته های علمی طرفدار دارد. ماموریت گروهی که در Evolutionary Leaders همکار محسوب می شوند همین ایده است.
منبع:پرسمان
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .