اجابت دعا وعدل الهی
آیا دعا مسیر عدالت را در چرخه عالم تغییر می دهد با توجه به اینكه می دانیم عدالت هر چیزی را در جای خود قرار می دهد؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1396/11/09 ساعت 11:30
به فرموده حضرت امیرالمؤمنین على(ع): عدالت هر چیزى را در جایگاه (مناسب) خود قرار مىدهد(نهجالبلاغه، حكمت 437).
مبناى این سخن بلند آن است كه در جهان تكوین و تشریع هر چیزى موقعیت و جایگاه مناسب و در خور خود را دارد و عدل آن است كه این تناسب رعایت گردد و هر چیز در جاى مناسب خود قرار گیرد و لذا معناى اجمالى عدالت الهى آن است كه خداوند با هر موجودى آن چنان كه شایسته آن است رفتار كند و او را در موضعى كه در خور آن است بنشاند و هر چیزى را كه مستحق آن است به او عطا كند و این بدان معنى نیست كه موجودات بر عهده خداوند حقى داشته باشند تا اداى آن موجب عدالتورزى خدا شود.
خداوند منان از روى كرم و فضل خویش حقوقى را براى مخلوقاتش بر عهده خویش قرار داده است. خداوند هیچ استعداد و قابلیتى را در حوزه عدالت تكوینى، بىپاسخ و مهمل نمىگذارد و به هر یك از مخلوقات خویش به اندازه ظرفیت وجودى آن افاضه مىكند و آنها را به قدر قابلیت و استعدادشان از كمالات بهرهمند مىسازد(ر.ك: آموزش كلام اسلامى، سعید مهر، محمد، ج 1، ص 327).
از شرایط اساسى دعا این است كه برخلاف نظام تكوین یا نظام تشریع نباشد. دعا استمداد واستعانت است براى این كه انسان به هدفهایى كه خلقت و آفرینش و تكوین براى او قرار داده و یا تشریع و قانون آسمانى الهى كه بدرقه تكوین است معین كرده برسد. دعا اگر به این صورت باشد شكل یك حاجت طبیعى به خود مىگیرد و دستگاه خلقت به حكم تعادل و توازنى كه دارد و هر جا احتیاجى هست فیض و مدد مىرسد او را یارى و كمك مىكند و اما خواستن و طلب چیزى كه برخلاف هدف تكوین یا تشریع است مانند خواستن خلود در دنیا، یعنى عمر جاویدان كه هرگز مرگ به سراغش نیاید یا خواستن قطع رحم، قابل استجابت نیست یعنى اینگونه دعاها مصداق واقعى دعا نمىباشند.
براى آگاهى بیشتر ر.ك:
- بیستگفتار، مطهرى، مرتضى، انتشارات صدرا، ص 229.
با توجه به این مقدمه، ذكر دو نكته ضرورى است.
اولاً، گرچه از ازل همه امور تنظیم شده ولى هر امرى با علل و اسباب آن تنظیم شده است و یكى از علل و اسباب در محدودهى حركت و عالم تحول، صدقه و صلهرحم و دعا و مانند آن است.
ثانیا، خداى سبحان مىداند كه فلان شخص صله رحم مىكند در نتیجه از عمر طولانى برخوردار مىشود ودیگرى قطع رحم مىكند واز عمر طولانى محروم مىگردد. پس نه در علم خدا تردید و ابهام است و نه در واقع امر و نباید گفت قضا و قدر حق است یا مسیر عدالت حضرت پروردگار حق است، پس چرا دعا كنیم؟ زیرا كه خود دعا جزء قَدَر است یعنى خدا مقدر كرده كه در صورت دعا، فلان حادثه كه حادثه خیر است واقع شود و فلان حادثه شر پیش نیاید از این جهت دعا اثر دارد و جزء قضا و قدر عالم است. ازاینرو خدایى كه فرمود: «و كل شىء عنده بمقدار»(رعد، آیه 8). همان خدا فرمود: «ادعونى استجب لكم» (غافر، آیه 60).
براى آگاهى بیشتر ر.ك:
حكمت عبادات، جوادى آملى، عبدالله، ص 218، نشر اسراء.
منبع :پرسمان/معارف
مبناى این سخن بلند آن است كه در جهان تكوین و تشریع هر چیزى موقعیت و جایگاه مناسب و در خور خود را دارد و عدل آن است كه این تناسب رعایت گردد و هر چیز در جاى مناسب خود قرار گیرد و لذا معناى اجمالى عدالت الهى آن است كه خداوند با هر موجودى آن چنان كه شایسته آن است رفتار كند و او را در موضعى كه در خور آن است بنشاند و هر چیزى را كه مستحق آن است به او عطا كند و این بدان معنى نیست كه موجودات بر عهده خداوند حقى داشته باشند تا اداى آن موجب عدالتورزى خدا شود.
خداوند منان از روى كرم و فضل خویش حقوقى را براى مخلوقاتش بر عهده خویش قرار داده است. خداوند هیچ استعداد و قابلیتى را در حوزه عدالت تكوینى، بىپاسخ و مهمل نمىگذارد و به هر یك از مخلوقات خویش به اندازه ظرفیت وجودى آن افاضه مىكند و آنها را به قدر قابلیت و استعدادشان از كمالات بهرهمند مىسازد(ر.ك: آموزش كلام اسلامى، سعید مهر، محمد، ج 1، ص 327).
از شرایط اساسى دعا این است كه برخلاف نظام تكوین یا نظام تشریع نباشد. دعا استمداد واستعانت است براى این كه انسان به هدفهایى كه خلقت و آفرینش و تكوین براى او قرار داده و یا تشریع و قانون آسمانى الهى كه بدرقه تكوین است معین كرده برسد. دعا اگر به این صورت باشد شكل یك حاجت طبیعى به خود مىگیرد و دستگاه خلقت به حكم تعادل و توازنى كه دارد و هر جا احتیاجى هست فیض و مدد مىرسد او را یارى و كمك مىكند و اما خواستن و طلب چیزى كه برخلاف هدف تكوین یا تشریع است مانند خواستن خلود در دنیا، یعنى عمر جاویدان كه هرگز مرگ به سراغش نیاید یا خواستن قطع رحم، قابل استجابت نیست یعنى اینگونه دعاها مصداق واقعى دعا نمىباشند.
براى آگاهى بیشتر ر.ك:
- بیستگفتار، مطهرى، مرتضى، انتشارات صدرا، ص 229.
با توجه به این مقدمه، ذكر دو نكته ضرورى است.
اولاً، گرچه از ازل همه امور تنظیم شده ولى هر امرى با علل و اسباب آن تنظیم شده است و یكى از علل و اسباب در محدودهى حركت و عالم تحول، صدقه و صلهرحم و دعا و مانند آن است.
ثانیا، خداى سبحان مىداند كه فلان شخص صله رحم مىكند در نتیجه از عمر طولانى برخوردار مىشود ودیگرى قطع رحم مىكند واز عمر طولانى محروم مىگردد. پس نه در علم خدا تردید و ابهام است و نه در واقع امر و نباید گفت قضا و قدر حق است یا مسیر عدالت حضرت پروردگار حق است، پس چرا دعا كنیم؟ زیرا كه خود دعا جزء قَدَر است یعنى خدا مقدر كرده كه در صورت دعا، فلان حادثه كه حادثه خیر است واقع شود و فلان حادثه شر پیش نیاید از این جهت دعا اثر دارد و جزء قضا و قدر عالم است. ازاینرو خدایى كه فرمود: «و كل شىء عنده بمقدار»(رعد، آیه 8). همان خدا فرمود: «ادعونى استجب لكم» (غافر، آیه 60).
براى آگاهى بیشتر ر.ك:
حكمت عبادات، جوادى آملى، عبدالله، ص 218، نشر اسراء.
منبع :پرسمان/معارف
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .