راه های نفوذ عرفان های نوظهور در بین جوانان
بیشترین افرادی که از این طریق جذب شده اند بانوان اند. علتِ پیشگامی بانوان در این بخش، وجود سه ویژگی؛ برخورداری از گرایش شدید معنوی، فراغت نسبی و اعتماد سریع است که باعث شده بانوان بعد از آنکه به یک جریان اعتماد کرده اند به شکل نیروهای پا به رکاب و فداکار، تمام توان خود را برای گسترش آن جریان به کار گرفته اند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1396/11/09 ساعت 14:50
عرفانهای نوظهور از چه راههایی در جوانان نفوذ كرده اند؟ چگونه توانسته اند این قدر درایران رخنه كنند؟
باید گفت که معنویتهای جدید از چند طریق با مخاطبان خود ارتباط گرفته و پیام خود را منتقل میکنند.1. روش اول، فعالیت در فضای مجازی است. امروزه بسیاری از مکاتب معنویتگرا در اینترنت، دارای پایگاههای مستقلاند. بسیاری از معنویتهای جدید در قالب سایت و وبلاگ به ترویج تعلیمات خود میپردازند و عضوگیری و ثبتنام دارند. امروزه بیش از 30 پایگاه الکترونیک به تبلیغ و ترویج یوگا و بیش از این تعداد دربارۀ عرفان حلقه و 80 سایت و وبلاگ به توصیف قانون جذب در فضای سایبر مشغولاند.
2. راه دوم انتشار آثار مکتوب از قبیل کتاب، مجله، نشریه و روزنامه است. در میان مکتوبات، بیشترین حجم مربوط به کتاب بوده؛ به گونهای که امروزه بیشترین کانال ارتباطی عرفانهای نوپدید در کشور ما کتاب است. تعداد قابل توجهی از جریانها در کشور ما دارای تشکیلات و ارگان تبلیغی نیستند؛ اما همگی از منابع مکتوب برخوردارند. کمتر جریانی وجود دارد که بدون کتاب بتواند گسترش پیدا کرده و در میان عموم جا پیدا کند.
دربارۀ قانون جذب که از آن به عرفان مدرن یاد میشود تاکنون بیش از 100 عنوان کتاب در کشور چاپ شده است که بیشتر این کتابها ترجمهای اند. افرادی مانند کریشنا مورتی، دالایی لاما، اکهارتتوله، شاکتی گواین، پائولو کوئلیو، کارلوس کاستاندا، دیپاک چوپرا و دیگر چهرههای معنویتگرا تمامی کتابهایشان به زبان فارسی ترجمه شده است. در مواردی تعدادی از این کتابها چند ترجمه دارند. گاهی کتابی قبل از آنکه به زبان اصلی چاپ شود ترجمۀ آن به زبان فارسی در اختیار خوانندگان قرار میگیرد. پارهای از کتابها نیز که اجازۀ چاپ داده نشدهاند یا به صورت کپیتکثیری (نه چاپ در چاپخانه) و قاچاق در کتابفروشیها یافت میشوند و یا به صورت فایل پی.دی.اف در فضای مجازی قابل مطالعهاند.
3. ابزار سوم استفاده از نماد و اشکال نمادین است. جریانات معنویتگرا به صورت گستردهای از نمادها استفاده میکنند. علت این است که نماد، ابزاری قوی و نافذ است و برخورداری از نمادهای گویا و متنوّع، قدرتی بیبدیل محسوب میشود. به همین جهت، گاهی پارهای از جریانها به سود خود دست به استخدام نمادهای دیگر مکاتب میزنند و به نام خود آن را تبلیغ میکنند. مثلا جریان شیطانپرستی، بسیاری از نمادهایی را که در دیگر آیینها و مسلکها ریشه دارد، امروزه به سود خویش و در خدمت خود به کار گرفته است. بسیاری از نمادهایی که امروزه به نام شیطانپرستی مشهور شده، متعلّق به جریان شیطانی نیست و آنها این نمادها را تصاحب کردهاند. هدف آنها از این تردستی، اثبات ریشهدار بودنِ آیین شیطانپرستی و تثبیت آن و اعتمادبخشی به یاران شیطان است.
4. طریق بعدی که معمولا کانال مؤثر و کارسازی برای جذب مخاطب است برقراری جلسات و محافل خانگی است. بسیاری از جریانها در گام اول فعالیت خود را اینگونه آغاز کردهاند و توانستهاند بعد از آنکه تعدادی را جذب نمایند آنها را به خوبی آموزش داده و برای عضوگیری بیشتر از این افراد استفاده نمایند. در نتیجه افراد جدید توانستهاند بعنوان هواداران و مبلغان آیین جدید مشغول عضوگیری و تبلیغ شوند. بیشترین افرادی که از این طریق جذب شدهاند بانواناند. علتِ پیشگامی بانوان در این بخش، وجود سه ویژگی؛ برخورداری از گرایش شدید معنوی، فراغت نسبی و اعتماد سریع است که باعث شده بانوان بعد از آنکه به یک جریان اعتماد کردهاند به شکل نیروهای پا به رکاب و فداکار، تمام توان خود را برای گسترش آن جریان به کار گرفتهاند.
5. کانال آخر، ابزار هنری است که شامل فیلمهای سینمایی، کارتون، انیمیشن، بازی رایانهای است. این دسته از قالبهای هنری که محصولات معناگرا نام دارند قادرند هیجان، عاطفه و احساسات هواداران خود را جهت داده و قوای روحی آنها را در مسیر تعلیمات خویش بکارگیرند.
آنچه در این بین قابل توجه است همراهی مخاطبان با محصولات هنری است. بالاترین میزان همراهی و همدلی در فیلمهای سینمایی اتفاق میافتد و سینما از نظر گسترۀ و عمق تأثیرگذاری، ظرفیت فوقالعادهای دارد. بیننده با وجود اینکه میداند نورپردازی، شخصیتها و صحنهها همه ساختگی و به عبارت صریحتر بازی و دروغاند، باز قوای احساسی خود را همراه نموده و همدلانه به تماشای فیلم مینشیند. مخاطب یک فیلم به صورت ارادی تصمیم میگیرد که قوه فکر و اندیشۀ خود را موقتا تعطیل کند و به ضمیر خود بقبولاند که آنچه میبیند همه واقعیتاند و هیچ توهم و تخیلی در کار نیست؛ این در حالی است که بیننده ممکن است بسیاری از شخصیتهای یک فیلم را با گذشتۀ آنها و جزئیات زندگیشان دقیقا بشناسد؛ اما تصمیم میگیرد که تمام نقشهایی را که بازیگران به عهده گرفتهاند همه را واقعی فرض کند و قوای معنوی و احساسی خود را برای درک این نقش با فیلم همراه کند؛ به گونهای که گاهی هنگام تماشای یک فیلم به خشم میآید یا به گریه میافتد. از این جهت، نسبتی که انسانها با محصولات هنری بخصوص سینما برقرار میکنند نسبت عجیبی است؛ چرا که انسانهای عاقل تصمیم میگیرند به خود دروغ گفته و با همذاتپنداری، خود را جزئی از یک اثر هنری فرض کنند. به عبارت دقیقتر، اعتباری را که فیلمنامهنویس و کارگردان به بازیگر دادهاند مخاطب آن را جدی فرض میکند. در این حالت، بیننده در حقیقت به قوۀ عاقلۀ خود خطاب میکند که قضاوت نکن! داوری ممنوع!
از اینرو گفته میشود که سینما دیکتاتورِ دنیای مجازی است، یعنی به صورت یکطرفه پیام خود را به بیننده القا میکند و بیننده هم آن را دریافت کرده و میپذیرد و مخاطبین خودخواسته هیپنوتیزم میشوند.
امروزه کمتر معنویتی را میتوان یافت که از این ظرفیت در حد توان استفاده نکند. در این میان آیینهایی که با سیاستهای حاکم بر هالیوود همسو هستند از این امکان بهرۀ بیشتری دارند. از شیطانپرستی گرفته تا مکاتب شرق آسیا در هالیوود به عنوان آیینهای معنوی و روحی تبلیغ و ترویج میشوند. مثلا شخص مکتب دالایی لاما و هم مکتب وی (بودیسم)، تاکنون دستاویز دستهای از آثار هنری در سینماهای غرب و هالیوود ـ هم چون مجموعههای بودای کوچک، 2012 و آخرین کنترلکننده باد، لبه تیغ و ایکیوسان و دهها محصول دیگر ـ قرار گرفتهاست. یا در باب آموزههای شیطانپرستی فیلمهایی از قبیل کودک رزماری، دروازۀ نهم، گابریل، جن گیر، طالع نحس (3،2،1) و ارباب حلقهها و هری پاتر تولید شده است، تازه این غیر از فیلمهایی است که فرقۀ شیطانپرستی خود اقدام به تولید آن کرده است مانند فیلمهای باران شیطانی(1975) ، دكتر دراكولا (1981) ،گفت وگوی شیطان(1995) و مجموعۀ تلویزیونی شیطان در حومۀ شهر(2000) كه گاهی افراد شاخصی همچون آنتوان لاوی (بنیانگذار فرقۀ سیتنیسم) و پیترگیلمور (مسئول كنونی كلیسای شیطان) در آنها به ایفای نقش پرداختهاند.
منبع:پرسمان
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .