فرهنگ آداب و معاشرت
شور و شیرین معاشرت ها
ارتباط سازنده با دیگران، یکی از مهم ترین نیازهای روحی آدمی است. به عقیده بسیاری از فیلسوفان، ذات و فطرت آدمی به گونه ای است که حتماً باید زندگی اجتماعی داشته باشد. هیچ انسانی در شرایط عادی، به تنهایی توانایی ادامه حیات ندارد. انسان در اجتماع به دنیا می آید، می تواند باقی بماند و کیفیت زندگی خود را ترقی دهد، خود را بهتر بشناسد، ویژگی ها، توانمندی ها و ناتوانی های خود را دریابد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : پنج شنبه 1396/11/12
بسیاری از فضایل و رذایل اخلاقی، در ظرف ارتباطات ظهور می یابند، تعلیم و تعلم بدون زندگی اجتماعی و معاشرت با دیگران امکان تحقق ندارد. آشنایی با تجارب دیگران و بهره مندی از آن ها یکی دیگر از اموری است که جز با معاشرت با مردم به دست نمی آید.
ابزاری بودن ارزش معاشرت
معاشرت، به خودی خود، دارای مطلوبیت نیست، بلکه خوبی یا بدی آن وابسته به هدف از معاشرت با دیگران و نوع تأثیر آن در کمال مطلوب انسان است. توسعه اخلاق الهی و بهره مندی از فضایل اخلاقی و پیشرفت در جهت تهذیب و تربیت نفس، از مهم ترین اهداف معاشرت با دیگران است؛ بنابراین، اگر معاشرت با دیگران مستلزم کشیده شدن انسان به گناه و معصیت و انحراف از مسیر هدایت و سعادت باشد، باید از آن پرهیز کرد. اسلام نیز هر معاشرتی را توصیه و سفارش نمی کند؛ بلکه برخی از معاشرت ها را زیان بار و مخرب دانسته و توصیه به ترک آن ها کرده است.
هر کدام از ما با سایر شهروندان دارای روابط خاصی هستیم که با غیر شهروندان چنان روابطی را نداریم. همین مسئله نیز مسئولیت ها و وظایف اخلاقی خاصی بر عهده ما می گذارد که در مواردی فراتر از مسئولیت هایی است که در قبال هم نوعان و هم کیشان خود داریم
.به طور کلی می توان معاشرت های هر فردی را با دیگران به پنج دسته تقسیم کرد.
1. معاشرت های انسانی:
برخوردهایی است که با دیگران به عنوان یک انسان و هم نوع داریم؛ اسلام با تأکید بر این گونه از معاشرت، حدود و چارچوب کلی روابط و سبک زندگی مسلمانان را در این حوزه مشخص کرده است.
2. معاشرت های آیینی:
روابطی را که هر فرد با سایر هم مسلکان خود دارد، معاشرت آیینی یا دینی می نامند. ما به عنوان یک فرد مسلمان در برابر سایر مسلمانان مسئولیت ها و وظایفی داریم که بعضاً فراتر و سنگین تر از وظایفی است که در قبال انسان ها به طور کلی بر عهده داریم.
3. معاشرت های اجتماعی:
هر کدام از ما با سایر شهروندان دارای روابط خاصی هستیم که با غیر شهروندان چنان روابطی را نداریم. همین مسئله نیز مسئولیت ها و وظایف اخلاقی خاصی بر عهده ما می گذارد که در مواردی فراتر از مسئولیت هایی است که در قبال هم نوعان و هم کیشان خود داریم. برای نمونه، اسلام، همسایه داری را از مصادیق بارز توحید عملی می داند. روایتی از پیامبر اکرم(ص) حقوق همسایه را بیان می کند: «حق همسایه آن است که اگر بیمار شد به عیادتش روی، اگر از دنیا رفت در تشییع جنازه ی او حاضر شوی، اگر از تو قرض خواست به او قرض دهی و اگر خیر و شادمانی ای نصیب او شد به او تهنیت و تبریک گویی و اگر مصیبتی به او رسید او را تسلیت گویی، و خانه ی خود را بالاتر از خانه ی او نبری به گونه ای که او را از نسیم هوا محروم نمایی.»
در برخی روایات آمده است کسی که سیر بخوابد و همسایه اش گرسنه باشد، مسلمان نیست.
4. معاشرت های دوستانه:
هر یک از ما از میان هم نوعان، کسانی را برمی گزینیم و با آنان روابط صمیمانه تری را برقرار می سازیم. این گونه از معاشرت ها، به دلیل تأثیرگذاری فوق العاده ای که بر شخصیت انسان دارد، مورد توجه اسلام و اولیای دین و عالمان اخلاق قرار گرفته و معیارهای ویژه ای برای چنین ارتباطاتی ارائه شده است. هم چنین یکی از نخستین راه ها برای قضاوت درباره ی شخصیت افراد، شناخت معاشران و دوستان آنان است.
دوستان انسان، محک خوبی برای شناخت شخصیت او هستند.امام باقر (ع) می فرماید: پدرم، امام سجاد(ع) به من فرمود: « پسرم، مواظب باش که با پنج گروه نه دوستی داشته باشی و نه هم سخن شوی و نه در راهی با آنان همراه شوی. گفتم: پدر! آنان کیانند؟ فرمود: از دوستی با دروغ گو بپرهیز، زیرا دروغ گو هم چون سراب است، دور را برای تو نزدیک جلوه می دهد و نزدیک را برایت دور می نمایاند. از دوستی با فاسق بپرهیز، چرا که تو را به لقمه ای یا کمتر از لقمه ای می فروشد. از دوستی با بخیل بپرهیز، زیرا تو را در زمانی که بیش ترین نیازمندی را به مال او داری، رها می کند.
از دوستی با احمق بپرهیز، چرا که احمق هرچند اراده سودرسانی به تو را دارد، اما به تو زیان می رساند. از دوستی با کسی که رابطه اش را با خویشان خود قطع کرده است بپرهیز، چرا که در سه آیه از قرآن مورد لعن قرار گرفته است...»
5. معاشرت های خانوادگی:
هر یک از ما عضوی از یک خانواده خاص هستیم و هر کدام از نقش های خانوادگی، مسئولیت ها و وظایف اخلاقی ویژه ای را بر عهده ما می گذارد.
معیارهای کلی معاشرت
1. هرچه برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند:
این قانون درحقیقت، معیار و ملاکی کلی و عام برای اخلاق اجتماعی و نحوه ی معاشرت با دیگران است. بسیاری از مکاتب اخلاقی نیز این قانون را پذیرفته و در نظام اخلاقی خود از آن بهره برده اند. بهترین معیار برای تشخیص درستی یا نادرستی رفتارهای اجتماعی ما همین معیار است و می توان در همه ی برخوردهای اجتماعی آن را به کار گرفت.
2. مدارا با دیگران:
رفق و مدارا از امور فطری و از لوازم فطرت الهی است. هر انسانی فطرتاً علاقمند به مدارا و شفقت است. به همین دلیل، قلبی که به دشمنی با بندگان خدا آلوده است، قلبی است که بر اثر آلودگی های دنیا و خودخواهی ها و خودپسندی ها، از فطرت اولیه اش فاصله گرفته است. لازمه ی محبت به خدا، محبت به خلق خدا نیز هست؛ و لازمه ی محبت به خلق خدا، مدارای با آنان است.
روشن است که سازگاری با مردم و نرم خویی با آنان سبب ساز جلب محبت و دوستی آنان می شود و به همین دلیل مردم نیز با چنین افرادی همراهی بیشتری دارند.
3. ظلم ستیزی و اهتمام به امور همه ی مردم:
توصیه اکید اسلام این است که هر مسلمانی همواره باید دغدغه سایر انسان ها را داشته باشد و نسبت به هدایت و ارشاد آنان احساس مسئولیت کند. هر جایی که ظلمی را مشاهده می کند باید در حد توان خود در برابر آن بایستد و هرگز کوتاه نیاید. از سفارش های امیرمؤمنان به فرزندانش این است که: با ستمکار در پیکار باشید و ستمدیده را یار.
تصور عموم از بشردوستی و اهتمام به امور مردم، مسائل مادی و رفاهی است، ولی روشن است که نه «امور مردم» منحصر در امور مادی و رفاهی است و نه سودرسانی و خدمت به آنان منحصر در خدمات و منافع مادی و دنیوی؛ بلکه امور معنوی و خدمات روحانی به مردم از اهمیت بیش تر و اساسی تری برخوردار است.
4. تلاش در جهت اصلاح میان مردم:
پاداش «اصلاح ذات بین» در اسلام، از نماز و روزه و صدقه نیز بالاتر و برتر دانسته شده است. امیرمؤمنان به فرزندان خود و همه شیعیان چنین سفارش می کند: «شما و همه فرزندانم و کسانم و آن را که نامه من بدو رسد سفارش می کنم به ترس از خدا و آراستن کارها و آشتی دادن یکدیگر که من از جد شما شنیدم که می گفت: آشتی دادن میان مردمان بهتر از نماز و روزه سالیان است.»
5. امر به معروف و نهی از منکر:
از بهترین جلوه های اخلاق اجتماعی در اسلام و مهم ترین مشخصات سبک زندگی اسلامی امر به معروف و نهی از منکر است. اقتضای این اصل آن است که انسان در انجام معروف و عمل به آن خودخواه و خودبین نباشد. با توجه به این فریضه، هیچ مسلمانی نمی تواند فقط به دنبال خیر خود باشد؛ بلکه بر او واجب است که دیگران را نیز به خیر فرا خواند و از شر آگاه سازد؛
یکی از نشانه های برتری فردی نسبت به فردی دیگر، همین موضوع است. کسانی که امر به معروف و نهی از منکر می کنند، نزد خداوند، شریف تر و عزیزتر از کسانی اند که به این دو عمل نمی کنند.
امر به معروف و نهی از منکر، بر خلاف برخی دیگر از احکام دینی و اخلاقی، وظایفی عام هستند. این دو وظیفه اخلاقی از جهات مختلف عمومیت دارند.
منبع: راسخون