سندهایی که در پشت پردهی برجام امضا شد
افشای فاجعهی پسابرجام+سند
اتفاقاتی که در حال رُخ دادن است و ما از آنها غافل هستیم، زمینهساز فاجعهای باورنکردنی است. فاجعهای که تدریجا فعالیتهای بانکی، نظامی و حتی آموزشی ما را به دست غرب میسپارد.
"برجام"، واژهای است آشنا که بیش از دو سال است که در سطح داخلی و بینالمللی به کرّرات از آن سخن گفته میشود. گاه سخن از نقض آن میشنویم و گاهی هم از ثمرههای آن. اما کمتر کسی به ابعاد پنهان آن توجه دارد، که البته این جریان هم پروژهای گسترده و دقیق را هدایت میکند، هدایتی پنهانی و دور از نظرها.
اگر اغراق نباشد، امروزه میتوان گفت که غربیها سعی بر آن دارند تا با درگیر و سرگرم کردن مردم ایران، آنها را از تفکر به جزئیات و آنچه که در نهانخانهی برجام، اتفاق میافتد دور کنند. بله! اتفاقاتی که در حال رُخ دادن است و ما از آنها غافل هستیم، زمینهساز فاجعهای باورنکردنی است. فاجعهای که تدریجا فعالیتهای بانکی، نظامی و حتی آموزشی ما را به دست غرب میسپارد.
سرگرمی اول: سند 2030
کمی به عقبتر برمیگردیم، زمانی که نوبرجامِ ما، رنگ و روی خوشی داشت و برخی از سرِ شوق، آن را فخر کشور ایران میدانستند و هنوز از بدعهدیهای آمریکا خبری نبود؛ درست چند ماه پس از امضای این تفاهمنامه بود که سر و صداهایی با مضمون امضای سند 2030 و مغایرتهای خاص آن با قوانین و فرهنگ ایرانی و اسلامی به گوش رسید. سندی که تنها کوچکترین بخش آن مربوط به آموزشهای جنسی کودکان از سنین پایین بود.سند 2030 سراسر مفادی بود که آشکارا و نهان سعی در نفوذ داشت؛ نفوذ فرهنگی و سیاسی در میان اقشار مختلف جامعهی ایرانی، به ویژه کودکان که آیندهسازان این مرز و بوم محسوب میشوند.
دقیقا در اوج این بازیِ سیاسی و کشمکشهای راضی نگه داشتن آمریکا و پایبندی آن به برجام، از سوی اتحادیه اروپا، شاهد تصویب سند "کنوانسیون مبارزه با جرایم سازمان یافته فراملی"، موسوم به "پالرمو" در هفتهی گذشته بودیم.
ماجرا آنقدر غیرعادی و مشکوک بود که رهبر معظم انقلاب مستقیما به آن ورود کرده و زوایای مختلف این سند را واکاوی نمودند. ایشان بلافاصله در برابر مفاد 2030 موضع گرفته و فرمودند: "این سند و امثال آن، مواردی نیستند که جمهوری اسلامی ایران تسلیم آنها شود و امضای این سند و اجرای بی سر و صدای آن قطعاً مجاز نیست و به دستگاههای مسئول نیز اعلام شده است. به چه مناسبت یک مجموعه به اصطلاح بین المللی که تحت نفوذ قدرتهای بزرگ نیز قرار دارد، به خود حق میدهد که برای ملتهایی با تاریخ و فرهنگ و تمدن گوناگون، تکلیف معین کند."(1)
درست در همین زمان بود که برجام آشکارا از سوی دولت ایالات متحده، نخستین نقضها را به خود میدید و همگان سرگرم آسیبها و زوایای مختلف سند 2030 بودند.
سرگرمی دوم: کارگروه ویژه اقدام مالی (FATF)
کمکم از خبرهای سند 2030 و موافقتها و مخالفتهای آن کاسته میشد که بار دیگر خبر از تحریمهای چندبارهی آمریکا به گوش رسید. کنگرهی آمریکا در پاییز 95 تحریمهای ایران را برای چندین بار متوالی تجدید کرد. این تحریمها برای 10 سال آینده با کسب اکثریت آرای کنگره امضا و رسما اعلام شد.بیشتر بخوانید: |
اما این موضوع هم در گیر و دار پذیرش سند FATF از سوی ایران اسلامی کمرنگ شد.(این سند پیشتر امضا شده و در این برههی زمانی خاص مطرح شد.) سندی که مبنای ظاهری آن مبارزه با پولشویی و فساد مالی تروریستها در سطح بینالمللی بود اما هدف اصلی و پنهان آن اِعمال تحریم و محدودیت برای افراد و سازمانهایی بود که در لیست سیاه این سازمان قرار داشتند. این لیست سیاه بنا به تعاریف دولت آمریکا و اتحادیهی اروپا از تروریسم و تروریست تدوین شده بود. لیستی که بسیاری از سازمانها و افراد نظامی جمهوری اسلامی ایران را در خود گنجانده بود!
سرگرمی سوم: کنوانسیون مبارزه با جرایم سازمان یافته فراملی (PALERMO)
قریب به یک ماه است که موضوع خروج آمریکا از برجام، به یکی از مهمترین عناوین خبری در سراسر جهان تبدیل شده است. اختلاف ظاهری اتحادیهی اروپا و دولت آمریکا بر سرِ پایبندی به تفاهمنامهی برجام، ابعاد مختلفی دارد که حاشیههای زیادی را به همراه داشته است که البته با کمی ژرفاندیشی و نگاهی مجرب به آنچه که میان ایران و غرب در تاریخ ثبت شده، تنها یک بازیسیاسی محسوب میشود که با سیاهنمایی آنچه که در حال رخ دادن است، راهاندازی شده است.البته شاید بتوان گفت که اختلاف خاصی میان اتحادیه اروپا و ایالات متحده در کار نیست و تمام این جریانات برای راهاندازی بازی جدید غرب در برابر ایران است. غربیها در تلاش هستند تا اینگونه وانمود کنند که اتحادیهی اروپا موافق ادامهی برجام و سردمداران آمریکایی مخالف آن هستند و اتحادیه تمام توان خود را به کار گرفته تا رضایت آمریکا را برای ادامهی همکاریها جلب کند.
دقیقا در اوج این بازیِ سیاسی و کشمکشهای راضی نگه داشتن آمریکا و پایبندی آن به برجام، از سوی اتحادیه اروپا، شاهد تصویب سند "کنوانسیون مبارزه با جرایم سازمان یافته فراملی"، موسوم به "پالرمو" در هفتهی گذشته بودیم. سندی که صدای آن در هیاهوی جهانی خروج آمریکا از برجام گم و متن آن از سوی ایران پذیرفته شد. (متن کامل سند پالرمو)
در واقع طبق این سند، مقابله با گروههایی که از نگاه اتحادیهی اروپا و غرب تروریسم محسوب میشوند، الزامی است. نکته همینجاست که تعریف غرب و جمهوری اسلامی از تروریست و تروریسم، دو تعریف کاملا متفاوت است. از نگاه آنها ایران تروریسم (Terrorism) و اعضای سپاه پاسداران و حزب الله لبنان، تروریست (Terrorist) هستند. حال چرا ما باید چنین مغایرت فاحشی را پذیرفته و این سند را امضا کنیم؟! براستی غرب چه برنامه پنهان دیگری برای ایران و سیستم دفاعی آن دارد؟!
وعدهی "جان کری" برای راهگشایی برجام!
در این میان باید اشارهای داشته باشیم به سخنان "جان کری" وزیر امورخارجه سابق ایالات متحده آمریکا، که چندی پس از امضای برجام اعلام کرد، ما با برجام کلیهی حرکات و تصمیمات ایران را تحت کنترل میگیریم. این در حالی بود که متن برجام چنین موردی را در خود نداشت. اینک با امضای سندهای مختلفی از جمله "سند 2030"، "FATF"، "سند پالرمو" و ... آشکار شد که برجام مسیری را برای اِعمال نظارت بیش از پیش بر امور داخلی جمهوری اسلامی باز کرده است.امید آن میرود که دولتمردان کشورمان با در نظر گرفتن وعدههای پوشالی غرب و عهدشکنیهای مستمر آنها، بیش از گذشته بر دقت نظر خود افزوده و در پذیرش سندهایی که رنگ و بوی نفوذ و محدودیت دارد بیشتر تامل کنند و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب را مدِ نظر داشته باشند تا شاید سدی در برابر اهداف جهانخوارانهی غربیها ایجاد شود و بیش از این کشور را ناخواسته، به کنترل غرب نسپاریم.