تقی شریعتی؛ خطبهای را به لقمهای نفروخت
عبدالکریم شریعتی گفت: استاد محمدتقی شریعتی مانند طبیبی نسل جوان را ارشاد میكرد و تلاش عجیبی در تبلیغات دینی داشت.
این نویسنده و پژوهشگر در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در خراسان، در آستانه سالگرد درگذشت محمدتقی شریعتی در 31 فروردینماه (سال 1366)، با اشاره به اینكه استاد در سال 1306 از مزینان به مشهد آمد و در مدرسه بالا خیابان حدود 20 سال مشغول تحصیل بود، تصریح کرد: همه هدف استاد این بود که نسل جوان را از دست ادیان و مذاهب ساختگی نجات دهد و در شهریور 1320 که کمونیستها، طرفداران احمد کسروی و بهاییها خیلی فعالیت داشتند، تنها کسی بود که پاسخگو بود.
عبدالکریم شریعتی با بیان اینكه استاد شریعتی با حزب توده به دلیل اینکه آنها اسلام نداشتند و مذهب و اسلام ساختگی را به جوانان داده بودند، مخالف بود، اذعان کرد: استاد با جلساتی که در کانون تشکیل میداد، نسل جوان را به اسلام دعوت میکرد و زیانهای مذهب کمونیستی را مطرح میکرد. استاد محمدتقی شریعتی معتقد بود وقتی هدف الهی نباشد و ایمان به خدا وجود نداشته باشد، کارها دوام و ارزشی ندارد.
وی درباره اهداف تأسیس کانون نشر حقایق اسلامی توسط محمدتقی شریعتی گفت: استاد چون میدید که نسل جوان در جامعه پراکنده هستند و هر روز به مذهبی میپیوندند، دست به تأسیس کانون زد. کانون جایگاه افراد روشن، دانشجو و اهل مطالعه بود و استاد به ترجمه قرآن، سخنرانی و بیان مسائل میپرداخت؛ به طوری که نسل جوان را تکان میداد.
عبدالكریم شریعتی بیان حقایق اسلام را از اهداف تشکیل کانون برشمرد و افزود: رهایی اسلام از خرافاتی که در آن راه یافته بود، بازگرداندن هر حکم به اصل اولیهاش و از بین بردن آلودگیهایی كه بر مذهب وارد شده بود، از دیگر اهداف تاسیس کانون بود.
وی با بیان اینكه اولین جلسه در منزل طاهر احمدزاده تشکیل شد و به دلیل این که تعدد جلسات زیاد بود و منازل پاسخگو نبود، کانون نشر حقایق اسلامی تشکیل شد، اذعان داشت: در آن زمان كه هر جوان به سمتی گرایش پیدا میكرد، کانون هزاران جوان را از منفرد بودن نجات داد و علم استاد دلها را روشن کرد و بعد از شهریور 1320 تنها کسی بود که پرچم اسلام را برداشت.
او درباره مخالفان کانون نشر حقایق اسلامی گفت: مخالفان کانون، مخالفان اسلام بودند، که شامل کمونیستها، بهاییها، طرفداران کسروی، مسلمانان کمدرک و کمشعور و با سطح فکر پایین بودند. استاد از سوی دیگر هم چون مسائل جدیدی را مطرح میکرد، مخالفان شدیدی داشت.
عبدالکریم شریعتی با بیان اینكه محمدتقی شریعتی در مدرسه علمیه تحصیل كرد و سالها از پوشش عبا و عمامه استفاده میکرد، گفت: استاد محمدتقی شریعتی روحانی بود، اما به دلیل بسیاری از مسائل زمانه تغییر لباس داد.
وی درباره نقش استاد شریعتی در نهضت ملی شدن صنعت نفت در مشهد، اظهارداشت: استاد در پایین آوردن تابلو شرکت نفت انگلیس حضور داشت و همچنین در میدان شهدای مشهد سخنرانی کرد. معتقد بود که حاکمان باید با مردم عدالت کنند و مردم از حاکمان سخن بپذیرند و اگر چنین امری محقق شود، هیچ کشوری نمیتواند نفوذ کند.
عبدالکریم شریعتی درباره یادگار و خاطرهای از استاد شریعتی گفت: استاد معتقد بود اگر من سخنم را به ماده آلوده کنم، دیگر سخن من اثری نخواهد داشت؛ استاد معتقد بود هیچگاه خطبهای به لقمهای و آیهای را به مایهای نفروخته و سخن همیشه باید برای رضای خدا باشد.
وی همچنین متذكر شد: استاد معتقد بود که قرآن باید خوانده شود، تا خواندن آن مقدمهای برای فهم و عمل باشد.
عبدالکریم شریعتی درباره ارتباط محمدتقی شریعتی با قرآن اظهار داشت: استاد معتقد بود که قرآن فقط کتابی برای زمان نزول نیست؛ بلکه برای همه زمانهاست و میگفت باید قرآن را بخوانید و بفهمید، تا بتوانیم در مقابل کشورهای خارجی ایستادگی کنیم. استاد محمدتقی شریعتی با اشاره به آیه قرآن میگفت ما باید از نفاثات فی العقد زمان خود یعنی گروههایی که میخواهند ما را ضعیف کنند، مانند آمریکا و انگلیس به خدا پناه ببریم.
وی در پایان یادآور شد: استاد شریعتی همچون طبیبی حرکتکننده بود تا نسل جوان را نجات دهد و ارشاد كند و سعی میکرد این راه را ادامه دهد. دو کتاب "فواید و لزوم دین" و "تفسیر نوین" از نوشتههای ارزشمند استاد محمدتقی شریعتی است که نسل جوان باید آنها را مطالعه کنند.
مطالب مرتبط: