هر چه بخواهی، می یابی اگر...
موفقیت،بزرگترین آرزوی بشر(9)
مقاله ی قبل(به کوری چشم حسودان)
تسلط بر قابلیتهای شخصی ، وسیلهای برای دستیابی به موفقیت
توانایی و قابلیتهای شخصی خود را بشناسید و کشف کنید تا با به کارگیری بهموقع و صحیح آنها به موفقیت دست یابید. تسلط را میتوان از طرفی به معنای احراز برتری بر افراد و اشیاء تلقی نمود و از طرف دیگر به معنای سطح خاصی از مهارت بکار برد. افرادی که در سطح بالاتری از تسلط و تواناییهای شخصی قرار دارند، قادرند بطور مستمر نتایجی که عمیقاً برای آنها حایز اهمیت است را در یابند. در عمل آنها به گونهای که یک هنرمند با اثر هنری ارزنده ی خود، ارتباط برقرار میکند، زندگی میکنند. آنها ابتکار را از طریق یادگیری دائمی در تمام عمر خود، انجام میدهند.
تسلط و قابلیتهای شخصی ، عبارتند از سیمستمی که طی آن فرد به صورت مستمر دیدگاههای شخصی خود را روشنتر و عمیقتر مینماید، انرژی و توان را متمرکز میکند، صبر و بردباری خود را گسترش میدهد و بالاخره آنکه، واقعیات را منصفانه و بی غرض در مییابد.
با توجه به این تعاریف باز هم شمار بسیار کمی از انسانهای بالغ در جهت رشد و توسعه و تسلط بر تواناییهای شخصی خود، حرکت میکنند. زمانی که از اکثریت افراد سوال شود که در زندگیشان به دنبال چه هستند؟ آنها ابتدا راجع به آنچه میخواهند از شر آن خلاص شوند صحبت میکنند. مثلاً حل شدن مشکلاتشان و مواردی از این قبیل . بدین ترتیب برای ما مهم است که تنها به جای نگاه کردن به مشکلات و حل آنها، بیشتر به فکر استفاده موثر و بهینه از تواناییهای خود باشیم.
قابلیتهای فردی چیزی فراتر از مهارتهای اکتسابی و قدرت رقابت است، به عبارت دیگر نگرشی خلاق به زندگی داشتن و فعال زیستن است.
«انگیزه و تمایل به خلاقیت، در اختیار ماست و در تمامی زوایای زندگی ما قابل مشاهده است. از دنیای مادی، تا تفکرات ژرف و عمیق ذهنی و معنوی».
رابرت فرتیز
افرادی که از تواناییهای شخصی قابل توجهی برخوردارند، مشخصات ویژهای از خود نشان میدهند. آنها احساس ویژه و خاص دارند که در زیر سطح اهداف و مقاصد ظاهری،عمل میکنند. برای چنین افرادی مقصود و هدف چیزی بسیار فراتر از یک کشش و میل ساده به دستیابی ایدهآل است. آنان فرا گرفتهاند که چگونه با جریان تغییر، همسو شوند و آن را بدرستی درک کنند، نه آنکه در مقابل آن مقاومت نشان دهند. کنجکاوی عمیق آنها ناشی از میل به دریافت و شناخت هر چه بهتر حقایق موجود است. احساس تعلق خاطر به دیگران و مسئولیت در قبال زندگی خویش دارند. خود را در درون جریان بزرگی احساس میکنند، که اگر چه به تنها یی کنترل بر آن ندارند، ولی با خلاقیت میتوانند بر آن تأثیر بگذارند و در نتیجه هویتی مستقل برای خود قائلند و هیچچیز را بکلی فدای چیز دیگری نمیکنند. بدین ترتیب هم تغییرپذیر وهم تغییر آفرینند.
افرادی که تواناییهای شخصی ممتاز و سرشار دارند، همواره در حال فراگیری هستند. آنها هرگز از حرکت باز نمیایستند و هیچ مقصدی آنها را به کلی ارضاء نمیکند.
چگونه به خواستههای خود دست یابیم و لذت موفقیت را بچشیم؟
ضربالمثلی است که میگوید: «هر چه را بخواهید به دست میآورید». این عبارت امروز، به همان میزان 2000 سال پیش مصداق دارد. اما چرا مفهومی به این سادگی آنطور که شایسته است مورد توجه قرار نمیگیرد؟ گاه اصولاً از خواسته خود مطمئن نیستیم و نمیخواهیم با طرح خواستهای احتمالاً بیجا رفتاری احمقانه از خود به نمایش بگذاریم. گاهی اوقات از خواسته ی خود آگاه هستیم امّا از عواقب سوال کردن میترسیم. میترسیم به ما بگویند که پرسش نامربوطی را مطرح کردهایم، میترسیم سوال ما را غیرقابل قبول بدانند یا آن را بیتناسب و یا غیرممکن اعلام نمایند. اما «شما هر اندازه که بتوانید شکست را تحمل کنید، به موفقیت نزدیکتر میشوید». به عبارت دیگر، با هر جواب «نه» که دریافت میکنید یک قدم به جواب «آری» نزدیکتر میشوید تا شکست نخورید به پیروزی نمیرسید. هر شکست، طی کردن یکی از پلههای نردبان موفقیت و پیروزی است و با بالا رفتن از هر یک از این پلهها به پیروزی نزدیکتر میشوید. ولی باید دقت داشته باشید که این نردبان در جهت مناسبی تکیه داه شده باشد. بنابراین به این نتیجه میرسیم که پافشاری کلید اصلی و حلال مسائل است. به عبارت دیگر رد کردن، قدمی به سوی پذیرفتن است. شکست خوردن بخشی از موفق شدن است.
در مقاله ی بعد به تشریح "هفت باور مرموز که به موفقیت می انجامد " می پردازیم.
ادامه دارد...
منبع: منبع:کتاب تکنولوژی و مهندسی فکر
نویسنده:دکتر محمد علی حقیقی
مقالات مرتبط:
قسمت اول(آدم موفق چه کسی است؟)