تبیان، دستیار زندگی

اقامت شاه در کشورهای مختلف بعد از انقلاب

شاه علت سقوط حکومتش را چه می دانست؟

خروج شاه از کشور در آستانه انقلاب و وضعیت او جهت اقامت در کشورهای خارجی نشان می داد که وی علت سقوط خود را توطئه آمریکا می‌دانست.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
ورود شاه به مراکش
شاه با پیش‌بینی واقع‌بینانه از شرایط موجود در کشور و اعتراضات گسترده، از کشور خارج شد و برای همیشه ایران را ترک کرد. او پس از خروج از کشور در ۲۶ دی ۱۳۵۷ به مصر رفت و در اسوان مورد استقبال رسمی انور سادات، رئیس‌جمهور مصر قرار گرفت. سپس از ۲ بهمن مدتی را در مراکش مهمان ملک حسن دوم پادشاه این کشور بود. با فشار دولت انقلابی ایران و ملاحظات سیاسی دولت مراکش، او مجبور به ترک مراکش شد و در ۱۰ فروردین ۱۳۵۸ به باهاما رفت که برای مدت موقتی به او روادید گردشگری داده بود. تلاش‌های او برای گرفتن پناهندگی سیاسی از انگلستان بی‌نتیجه ماند. با پایان یافتن روادید باهاما، او توانست در ۲۰ خرداد به مکزیک برود. بیماری او در مکزیک هر روز شدت می‌یافت اما او بیماری واقعی خود را از پزشکان مکزیکی پنهان می‌کرد. هرچند پزشک مخصوص او که از پاریس می‌آمد او را تحت شیمی‌درمانی قرار می‌داد، پزشکان مکزیکی او را برای مالاریا درمان می‌کردند.(1)

آنچه در این رابطه تأمل‌برانگیز و جالب است این است که چرا شاه به آمریکا نرفت و به‌رغم آنکه که در دوران رژیم پهلوی همواره روابط نزدیک و حسنه‌ای با آمریکا برقرار بود، چرا این کشور جهت اقامت شاه انتخاب نشد؟  

روابط ایران و رژیم پهلوی
روابط نزدیک شاه و آمریکا تا حدی بود که بسیاری از کارشناسان، شکست این رژیم را در سایه حمایتهای آمریکا دور و بعید می‌دیدند؛ اما این اتفاق نهایتا عملی شد، به‌علاوه محمدرضا شاه بعد از فرار از کشور با دوری از آمریکا، اقامت در کشورهایی چون مصر، مراکش و مکزیک را به آمریکا ترجیح داد. این موضوع ناشی از چند دلیل مهم بود. اول آنکه شاه معتقد بود، آمریکا در جریان تحقق انقلاب اسلامی از او و رژیمش حمایت نکرده و موجبات برکناری او را فراهم نموده است.

آمریکا در حمایت از شاه حتی بی میل به مداخله نظامی نبود اما احتمال می‌داد اگر در «ایران مداخله نظامی کند با عمل مشابه از سوی شوروی مواجه شود و این در حالی بود که در شرایط عادی روس‌ها می‌توانستند ظرف 48 ساعت با واحدهای هوا برد نقاط حساس را به تصرف درآورند...».

بی‌اعتمادی به آمریکا: توهم تئوری توطئه

شاه در کتاب خود "پاسخ به تاریخ" داستان فرار و اقامتش از کشور را این‌گونه شرح می‌دهد: نخستین توقف من در سفر تبعید آسوان بود. برایم تعجب‌آور نبود که پرزیدنت سادات و همسرش در آنجا از من استقبال کردند. رئیس‌جمهوری از ما خواست تا در مصر بمانیم، ولی فکر کردم بهتر است مدتی در جایی بسیار دورتر از میهن به سر برم». شاه در خصوص ادامه تبعید خود به سایر کشورها از جمله آمریکا نیز می‌نویسد: «در آن موقع قصد سفر به آمریکا را داشتم که فرزندانم آنجا زندگی می‌کردند. ولی از همه طرف مرا منع می‌کردند و می‌گفتند اول از همه به آمریکا نروید». در نهایت به جای آمریکا، مراکش به عنوان مقصد بعدی انتخاب می‌شود. شاه اشاره چندانی به علل این موضوع و رفتن به مراکش نمی‌کند؛

شاه در قسمتهای مختلف کتاب خود تلویحاً به صحبتهایی پرداخته که نشان از بی‌اعتمادی وی به آمریکا و مقصر دانستن این کشور در سقوطش از قدرت دارد.

 به عبارتی شاه معتقد بود آمریکا در لحظات آخر دست از حمایت وی برداشته و به او خیانت کرده است.

شاه با بیان اینکه وقتی بر دریافت سهم عادلانه‌ ایران از نفت پافشاری کردم، حرکت سازمان‌یافته‌ای علیه من و رژیمم آغاز شد، معتقد بود «اساساً آمریکاییها باعث سرنگوکی او و رژیمش شدند»... و یا اینکه آمریکا «او را مجبور به کناره‌گیری از سلطنت نمود». فرضیات و افکار شاه در این رابطه متأثر از عامل شعار حقوق بشر کارتر و تصمیمات سران غربی در کنفرانس گوادالوپ بود. به عبارتی بعد از روی کار آمدن کارتر و طرح شعار فضای باز سیاسی، فشار بر شاه افزایش یافت.
 
شاه که با تجربه کودتای 28 مرداد انتظار داشت همیشه کسی او را نجات دهد؛ ناتوانی غرب در حمایت از او در جریان انقلاب اسلامی را «عدم خواست غرب» تفسیر کرد. شاه همیشه بر این باور بود که سران غربی حمایت لازم را از او نکردند و با تصمیمات خود او را مجبور به فرار نمودند. (2)

ترس از انزجار مردم

آمریکا که در دی و بهمن 1357 احتمال سقوط رژیم شاه را بسیار زیاد می‌دانست، از تاکتیکی دو وجهی استفاده می کرد. از طرفی همچنان حکومت بختیار را تنها حکومت قانونی ایران می‌دانست؛ از طرفی تلاش می‌کرد تا با انقلابیون مذاکره کند. آمریکا با تخمین این احتمال که ممکن است انقلاب مردم ایران به پیروزی برسد، تصمیم داشت با نشان دادن چهره‌ای متفاوت از خود، روابطش با حکومت جدید ایران را رسمیت بخشد. سیاستمداران آمریکایی که کمی دیر از انزجار و نفرت مردم ایران نسبت به خود آگاه شده بودند، می‌دانستند با پذیرش شاه و قبول حضور او در آمریکا، موجبات نارضایتی مردم ایران را فراهم خواهند کرد. از این رو گذشته از بی‌اعتمادی و نارضایتی شاه، آمریکا نیز تمایل چندانی به پذیرش او نداشت. هر چند در نهایت با ملاقاتهایی که میان نمایندگان آمریکا و شاه صورت گرفت، وی موفق به اقامت ده هفته‌ای در این کشور شد تا به مداوای بیماری خود بپردازد. با این حال «ایالات متحده آمریکا نیز با هیچ تدبیری نتوانست این عامل سرسپرده را برای دلگرمی سایر عوامل خدمتگزار در حمایت نگهدارد»، چون همزمان با ورود او به آمریکا مسئله تسخیر لانه جاسوسی رخ داد. از این رو بعد از اقامت در آمریکا، مدتی از دوران زندگی شاه در پاناما و مصر سپری شد و در نهایت در همان‌جا  یعنی مصر نیز درگذشت.

پی نوشت:
1- "طالب الرفاعی: من شاه را دفن کردم"، تاریخ ایرانی
2-  چرا شاه به آمریکا نرفت؟، زهرا سعیدی، سایت موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران