قلب شما به چشمانتان چه دستوری می دهد؟
نظرهایی که می کنیم بر عالم خارج از حقیقتمان حاکی از طلب و عطش و حقیقتی است که قلبمان در پی آن است و چشم را رسول و فرستاده ی خویش قرار داده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1396/11/08
چشم و نگاه کردن از آن دسته حقایقی است که برای اهل توحید باید مکررا مورد مرور و تحلیل و توجه قرار گیرد و دارای حیثیات و وجوه متعدد و معتنابهی است که لایه های متعددی از ظهور حقایق در اهتمام به این توجه نهفته است.
لذا یک نکته ی کوتاه را متذکر می شوم و آن هم اینکه مولی الموحدین امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند: الْعَیْنُ بَرِیدُ الْقَلْبِ (غرر و درر): چشم و نگاه، رسول و فرستاده قلب است...!
این کلام دریای نامتناهی از حقایق معنوی و معرفت النفسی است که زاویه ای از آن را فراخور درک ناقصم اشاره می کنم .
این بدان معناست که نظرهایی که می کنیم بر عالم خارج از حقیقتمان حاکی از طلب و عطش و حقیقتی است که قلبمان در پی آن است و چشم را رسول و فرستاده ی خویش قرار داده است.
عالم قلب عالمی است بس عجیب و پر تقلب و سراسر تحرک... و قلب در لغت همان معنای انقلاب و تحول و رنگ به رنگ شدنی است که
در وهله ی اول از این لفظ متوجه می شویم ...
دمادم و لحظه به لحظه توجه قلب از موضوعی به موضوع دیگر و از خواسته ای به خواسته ی دیگر معطوف می گردد و مهم اینجاست که حقیقت انسان همان قلب اوست و به تعبیری انسان همان قلب است و آن هنگام که زمان سفر آخرت هر کس می رسد حقیقت انسان بدن را رها می کند و با هویّت اصلی اش که همان قلب است وارد عرصات خواهد شد...
اگر قلب کسی در نشئه ی دنیا مطمئن و مستقر و ثابت به روحانیت مقامات ولایت گشته بود، در قیامت صاحب قلب مطمئنه و آرامش حقیقی و بی مثال خواهد بود و اما اگر قلب انسان فانی در کثرات و شکستگی ها و بهم ریختگی های عالم دنیا بود صحنه محشر با قلب خود مواجه می شود در حالیکه مرکّب از بوزینه و خوک و سگ و کفتار و مار و عقرب و هزار انگاره ی دلهره آور دیگر جبلّت یافته است.
لذا روایت شریفه محک خوبی است برایمان که بدانیم دستور قلبمان به چشمانمان چیست و حقیقیتی که قلب دنبال فنای در آن و سنخیت و یگانگی و بهره و بردن از آن است زمینی است یا آسمانی ...
مثلا کسی چشمانش دائم دنبال صحنه های شهوت آلود است ، فارغ از گناه داشتن یا نداشتن باید در این بیندیشد که قلب اوست که حاکی از این خواهش و مملو از یگانگی با أرجاس شده است و او اگر در همین حال از میان برود قلبش به شکل شهوانی از دار دنیا رخت بربسته است.
چشمی دنبال مُد است ، چشمی جستجو گر بازیگران ،چشمی تشنه ی تکنولوژی های مدرن، چشمی در پی ناموس دیگران، چشمی در طلب اسکناس ها و سکه های طلا، چشمی مدهوش صحنه های خشونت بار و هزاران چشم لرزان سرگردان که خود را در فضای حقیقت و مجاز رها کرده اند تا جستجو کنند آن چیز را که نمی دانند چیست و گذر عمر و تحیّر قلبشان باید خوراکی از نجاسات جهان غرب را برایشان تحفه سازد و غذای قلب سرگردان خسته و بیمار و معتادشان نماید...
به هر چیز نگاه می کنی همان هستی
نگاه کن دنبال چه می گردی
صدی نود افراد در عصر مدرن قبل از خواب غرق گوشی یا همان بت های دستی شان اند و تا چشم باز می کنند اولین چیز که سراغ آن می روند و نفس مظلومشان را محصور و مدفون آن می نمایند این موجود عزیز تر از جان است تا نکند لحظه ای فارغ از هجوم بی نهایت اطلاعات و دانستنی های بی سرانجام و ارتباطات و افسرده ساز گردند...
و کجایند مردان الهی چون مرحوم قاضی و حداد و انصاری که می فرمودند کور است آن چشم که هر صبح که بیدار می شود نظرش بر امام زمانش نیفتد ...
قلب انسان خلق شده است تا نظر بر وجه الله نماید نه آنکه در بیابان تاریک شیاطین قفس هایی از نگاه های عطش آور برای خویش بسازد و خود را غریق طوفان های مهلک غم و ها افسردگی ها نماید...
و اما در آخر یادم آمد از کلام آن پیرمرد عارف کربلایی که صاحب چشمانی لاهوتی و بی انتها بود و پیشه اش را توحید و فنای در ولایت قرار داده بود، که با تصرفّی جهان سوز فرمود:
اگر به غیر تو كردم نگاه در همه عمر
بیا و جرم و غرامت ز دیده ام بستان
چگونه غیر تو بیند كسى كه غیر تو نیست
بدان سبب كه توئى عین جمله اعیان...
منبع:
کانال تلگرام تذکرة الولیاء
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید. لذا یک نکته ی کوتاه را متذکر می شوم و آن هم اینکه مولی الموحدین امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند: الْعَیْنُ بَرِیدُ الْقَلْبِ (غرر و درر): چشم و نگاه، رسول و فرستاده قلب است...!
این کلام دریای نامتناهی از حقایق معنوی و معرفت النفسی است که زاویه ای از آن را فراخور درک ناقصم اشاره می کنم .
این بدان معناست که نظرهایی که می کنیم بر عالم خارج از حقیقتمان حاکی از طلب و عطش و حقیقتی است که قلبمان در پی آن است و چشم را رسول و فرستاده ی خویش قرار داده است.
عالم قلب عالمی است بس عجیب و پر تقلب و سراسر تحرک... و قلب در لغت همان معنای انقلاب و تحول و رنگ به رنگ شدنی است که
در وهله ی اول از این لفظ متوجه می شویم ...
دمادم و لحظه به لحظه توجه قلب از موضوعی به موضوع دیگر و از خواسته ای به خواسته ی دیگر معطوف می گردد و مهم اینجاست که حقیقت انسان همان قلب اوست و به تعبیری انسان همان قلب است و آن هنگام که زمان سفر آخرت هر کس می رسد حقیقت انسان بدن را رها می کند و با هویّت اصلی اش که همان قلب است وارد عرصات خواهد شد...
اگر قلب کسی در نشئه ی دنیا مطمئن و مستقر و ثابت به روحانیت مقامات ولایت گشته بود، در قیامت صاحب قلب مطمئنه و آرامش حقیقی و بی مثال خواهد بود و اما اگر قلب انسان فانی در کثرات و شکستگی ها و بهم ریختگی های عالم دنیا بود صحنه محشر با قلب خود مواجه می شود در حالیکه مرکّب از بوزینه و خوک و سگ و کفتار و مار و عقرب و هزار انگاره ی دلهره آور دیگر جبلّت یافته است.
لذا روایت شریفه محک خوبی است برایمان که بدانیم دستور قلبمان به چشمانمان چیست و حقیقیتی که قلب دنبال فنای در آن و سنخیت و یگانگی و بهره و بردن از آن است زمینی است یا آسمانی ...
مثلا کسی چشمانش دائم دنبال صحنه های شهوت آلود است ، فارغ از گناه داشتن یا نداشتن باید در این بیندیشد که قلب اوست که حاکی از این خواهش و مملو از یگانگی با أرجاس شده است و او اگر در همین حال از میان برود قلبش به شکل شهوانی از دار دنیا رخت بربسته است.
چشمی دنبال مُد است ، چشمی جستجو گر بازیگران ،چشمی تشنه ی تکنولوژی های مدرن، چشمی در پی ناموس دیگران، چشمی در طلب اسکناس ها و سکه های طلا، چشمی مدهوش صحنه های خشونت بار و هزاران چشم لرزان سرگردان که خود را در فضای حقیقت و مجاز رها کرده اند تا جستجو کنند آن چیز را که نمی دانند چیست و گذر عمر و تحیّر قلبشان باید خوراکی از نجاسات جهان غرب را برایشان تحفه سازد و غذای قلب سرگردان خسته و بیمار و معتادشان نماید...
به هر چیز نگاه می کنی همان هستی
نگاه کن دنبال چه می گردی
صدی نود افراد در عصر مدرن قبل از خواب غرق گوشی یا همان بت های دستی شان اند و تا چشم باز می کنند اولین چیز که سراغ آن می روند و نفس مظلومشان را محصور و مدفون آن می نمایند این موجود عزیز تر از جان است تا نکند لحظه ای فارغ از هجوم بی نهایت اطلاعات و دانستنی های بی سرانجام و ارتباطات و افسرده ساز گردند...
و کجایند مردان الهی چون مرحوم قاضی و حداد و انصاری که می فرمودند کور است آن چشم که هر صبح که بیدار می شود نظرش بر امام زمانش نیفتد ...
قلب انسان خلق شده است تا نظر بر وجه الله نماید نه آنکه در بیابان تاریک شیاطین قفس هایی از نگاه های عطش آور برای خویش بسازد و خود را غریق طوفان های مهلک غم و ها افسردگی ها نماید...
و اما در آخر یادم آمد از کلام آن پیرمرد عارف کربلایی که صاحب چشمانی لاهوتی و بی انتها بود و پیشه اش را توحید و فنای در ولایت قرار داده بود، که با تصرفّی جهان سوز فرمود:
اگر به غیر تو كردم نگاه در همه عمر
بیا و جرم و غرامت ز دیده ام بستان
چگونه غیر تو بیند كسى كه غیر تو نیست
بدان سبب كه توئى عین جمله اعیان...
منبع:
کانال تلگرام تذکرة الولیاء