آشنایی با اصطلاح اصولی حصر صفت بر موصوف
حصر صفت بر موصوف به اختصاص صفت به موصوف معیّن و سلب آن از سایر اشیا اطلاق میشود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1396/11/01 ساعت 15:48
تعریف
حصر صفت بر موصوف، مقابل حصر موصوف بر صفت بوده و به این معنا است که این صفت از موصوف خود به موصوف دیگری تجاوز نمیکند، هر چند ممکن است موصوفِ آن، صفات دیگری هم داشته باشد، مانند: «لاسیف الا ذوالفقار» که صفت شمشیر بودن، در ذوالفقار منحصر شده است و گویا سایر شمشیرها، شمشیر نیست، گر چه ذوالفقار صفات دیگری هم دارد. و نیز مانند: «لافتی اِلاّ علیّ» که صفت جوانمردی، در علی علیهالسّلام حصر شده است. [۱]
اقسام
حصر صفت بر موصوف از نظر وجودی در خارج بیشتر از حصر موصوف بر صفت است و این حصر دو گونه است:
۱. حصر حقیقی ؛ ۲. حصر ادعایی و مجازی.
یعنی: گاهی حقیقتاً صفت در موصوفی منحصر است و گاهی متکلم مبالغه کرده و به صورت مجازی صفت را در این موصوف منحصر کرده است، که در این صورت، بر حصر دلالت نمیکند. [۲]
برای مثال، جمله: «انّما الفقیه زید» دلالت میکند بر این که فقیه ، فقط زید است و فقاهت غیر او یا در حاشیه است و یا فقاهت نیست، و یا وقتی گفته میشود: «انما القدرة لله» به این معنا است که قدرت در خداوند متعال منحصر است و از این نظر که قدرت غیر او اصلی نبوده و حاشیهای است، گویا قدرتی وجود ندارد.
نکته
چون حصر و قصر به یک معنا است، از حصر صفت بر موصوف، به قصر صفت بر موصوف نیز تعبیر شده است. [۳]
پانویس
۱. ↑ خویی، ابوالقاسم، محاضرات فی اصول الفقه، ج۵، ص۱۴۱.
۲. ↑ فیض، علیرضا، مبادی فقه و اصول، ج۲، ص۲۴۷.
۳. ↑ محمدی، علی، شرح اصول فقه، ج۱، ص۲۷۲.
منبع: پایگاه اینترنتی ویکی فقه
حصر صفت بر موصوف، مقابل حصر موصوف بر صفت بوده و به این معنا است که این صفت از موصوف خود به موصوف دیگری تجاوز نمیکند، هر چند ممکن است موصوفِ آن، صفات دیگری هم داشته باشد، مانند: «لاسیف الا ذوالفقار» که صفت شمشیر بودن، در ذوالفقار منحصر شده است و گویا سایر شمشیرها، شمشیر نیست، گر چه ذوالفقار صفات دیگری هم دارد. و نیز مانند: «لافتی اِلاّ علیّ» که صفت جوانمردی، در علی علیهالسّلام حصر شده است. [۱]
اقسام
حصر صفت بر موصوف از نظر وجودی در خارج بیشتر از حصر موصوف بر صفت است و این حصر دو گونه است:
۱. حصر حقیقی ؛ ۲. حصر ادعایی و مجازی.
یعنی: گاهی حقیقتاً صفت در موصوفی منحصر است و گاهی متکلم مبالغه کرده و به صورت مجازی صفت را در این موصوف منحصر کرده است، که در این صورت، بر حصر دلالت نمیکند. [۲]
برای مثال، جمله: «انّما الفقیه زید» دلالت میکند بر این که فقیه ، فقط زید است و فقاهت غیر او یا در حاشیه است و یا فقاهت نیست، و یا وقتی گفته میشود: «انما القدرة لله» به این معنا است که قدرت در خداوند متعال منحصر است و از این نظر که قدرت غیر او اصلی نبوده و حاشیهای است، گویا قدرتی وجود ندارد.
نکته
چون حصر و قصر به یک معنا است، از حصر صفت بر موصوف، به قصر صفت بر موصوف نیز تعبیر شده است. [۳]
پانویس
۱. ↑ خویی، ابوالقاسم، محاضرات فی اصول الفقه، ج۵، ص۱۴۱.
۲. ↑ فیض، علیرضا، مبادی فقه و اصول، ج۲، ص۲۴۷.
۳. ↑ محمدی، علی، شرح اصول فقه، ج۱، ص۲۷۲.
منبع: پایگاه اینترنتی ویکی فقه