عدالت در دانشگاه
عدالت دغدغه بسیاری از اندیشمندان و متفکران حوزه دانشگاهپژوهی و مطالعات آموزش عالی است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1396/11/01 ساعت 13:21
به گزارش تبیان به نقل از فرهیختگان، در ادامه سلسله یادداشتها و مسالهشناسی دانشگاه در ایران، به موضوع رابطه عدالت و دانشگاه در ایران میرسیم. عدالت دغدغه بسیاری از اندیشمندان و متفکران حوزه دانشگاهپژوهی و مطالعات آموزش عالی است. همچنین در فضای عمومی کشور و آموزش عالی نیز عدالت مفهوم پرتکرار و پرماجرایی است. عباراتی چون «فرصتهای برابر آموزشی، بومیگزینی، دسترسی همگانی به آموزش عالی، طبقاتی شدن آموزش، آمایش و پراکندگی عادلانه دانشگاه» و... حکایت از همین معنا دارد. اما این دغدغه در میان اندیشمندان ایرانی همیشه به شکل یک مقصد مبارک بوده و درباره معنا و وجوه مختلف آن نظریات و دیدگاههای جامعی تبیین نشده است. (البته در حد بررسیهای نگارنده) و موارد اندکی- که از کتاب یا مقالات به آن در ادامه همین یادداشت اشاره خواهد شد- بیشتر برداشتهای نگارنده از رویکردهای کلی آثار دانشگاهپژوهان است، نه نظریاتی مفصل و مستقیم در میان آرای آنها.
سه رویکرد کلی در تبیین معنای عدالت در دانشگاه در میان نظریهپردازان وجود دارد؛ رویکرد اول تلقی از عدالت در دانشگاه به معنای «تساوی» و یکسانی است. در این رویکرد گویی همه دانشجویان باید به شکل یکسان و مساوی از تحصیلات رایگان و برابر دولتی بهرهمند شوند. ناصر فکوهی نابرابریهای ناشی از سیاستهای اقتصادی و اجتماعی در سالهای پس از جنگ تحمیلی تا امروز را مهمترین عامل شکاف طبقاتی و محروم شدن اقشار ضعیف از تحصیلات عالی دانشگاهی میداند. تاکید حسام سلامت بر نقد بومیگزینی پذیرش دانشجویان و متضرر شدن متقاضیان ورود به دانشگاه در مناطق محروم نیز در همین راستاست. رویکرد دوم تبیینی مبتنیبر فرصت برابر از عدالت دارد، گویی این رویکرد خواهان رقابت افراد با قابلیتها و استعدادهای متنوع در فضایی با کمترین دخالتهای دولتی است.
موسی غنینژاد ضمن تبیین تفاوت دانشگاههای خصوصی و دانشگاههای غیرانتفاعی از نبود دانشگاههای خصوصی در ایران گلایه میکند و این موضوع را غیرعادلانه و مانع رشد آزادیها و خلاقیتهای فردی میداند. علینقی مشایخی نیز بر اهمیت آموزش عالی غیردولتی تاکید دارد و آن را زمینهساز عدالت میداند. محمدمهدی نایبی نیز بر اخذ شهریه جهت تحقق عدالت واقعی تاکید دارد. رویکرد سوم تاکید بر رعایت استحقاقها در معنای عدالت دارد. در این رویکرد تلاش و نیازهای واقعی افراد امکان بهرهمندی از امکانات آموزشی را فراهم میکند. خسرو باقری در همین راستا معیارهای عدالت در حوزه تعلیم و تربیت را تبیین کرده و به تبعیت از دیدگاه شهید مطهری و شهید صدر به بسط آن در این حوزه میپردازد. دیدگاههای سعید زیباکلام و شهریار زرشناس نیز در همین حوزه قابل بررسی است.
نکته مهم در میان همه این تحلیلها فقدان جامعیت در طراحی یک الگوی مشخص برای تعیین نسبت دانشگاه و عدالت است. همچنین تاکید بر وجه اقتصادی عدالت در دانشگاه در میان اندیشمندان بسیار پررنگ است در حالی که سایر وجوه عدالت در دانشگاه مانند عدالت جنسیتی یا سیاسی و... محل توجه کمتری قرار دارد. لذا به نظر میرسد ضروری است دانشگاهپژوهان ضمن تعمق در رویکردهای کلی موجود و بررسی شرایط واقعی جامعه دانشگاهی و روشن کردن نقاط قوت و ضعف هر یک، الگویی مستقل و همهجانبه از رابطه «عدالت و دانشگاه» تبیین و طراحی کنند.
منبع: فرهیختگان
سه رویکرد کلی در تبیین معنای عدالت در دانشگاه در میان نظریهپردازان وجود دارد؛ رویکرد اول تلقی از عدالت در دانشگاه به معنای «تساوی» و یکسانی است. در این رویکرد گویی همه دانشجویان باید به شکل یکسان و مساوی از تحصیلات رایگان و برابر دولتی بهرهمند شوند. ناصر فکوهی نابرابریهای ناشی از سیاستهای اقتصادی و اجتماعی در سالهای پس از جنگ تحمیلی تا امروز را مهمترین عامل شکاف طبقاتی و محروم شدن اقشار ضعیف از تحصیلات عالی دانشگاهی میداند. تاکید حسام سلامت بر نقد بومیگزینی پذیرش دانشجویان و متضرر شدن متقاضیان ورود به دانشگاه در مناطق محروم نیز در همین راستاست. رویکرد دوم تبیینی مبتنیبر فرصت برابر از عدالت دارد، گویی این رویکرد خواهان رقابت افراد با قابلیتها و استعدادهای متنوع در فضایی با کمترین دخالتهای دولتی است.
موسی غنینژاد ضمن تبیین تفاوت دانشگاههای خصوصی و دانشگاههای غیرانتفاعی از نبود دانشگاههای خصوصی در ایران گلایه میکند و این موضوع را غیرعادلانه و مانع رشد آزادیها و خلاقیتهای فردی میداند. علینقی مشایخی نیز بر اهمیت آموزش عالی غیردولتی تاکید دارد و آن را زمینهساز عدالت میداند. محمدمهدی نایبی نیز بر اخذ شهریه جهت تحقق عدالت واقعی تاکید دارد. رویکرد سوم تاکید بر رعایت استحقاقها در معنای عدالت دارد. در این رویکرد تلاش و نیازهای واقعی افراد امکان بهرهمندی از امکانات آموزشی را فراهم میکند. خسرو باقری در همین راستا معیارهای عدالت در حوزه تعلیم و تربیت را تبیین کرده و به تبعیت از دیدگاه شهید مطهری و شهید صدر به بسط آن در این حوزه میپردازد. دیدگاههای سعید زیباکلام و شهریار زرشناس نیز در همین حوزه قابل بررسی است.
نکته مهم در میان همه این تحلیلها فقدان جامعیت در طراحی یک الگوی مشخص برای تعیین نسبت دانشگاه و عدالت است. همچنین تاکید بر وجه اقتصادی عدالت در دانشگاه در میان اندیشمندان بسیار پررنگ است در حالی که سایر وجوه عدالت در دانشگاه مانند عدالت جنسیتی یا سیاسی و... محل توجه کمتری قرار دارد. لذا به نظر میرسد ضروری است دانشگاهپژوهان ضمن تعمق در رویکردهای کلی موجود و بررسی شرایط واقعی جامعه دانشگاهی و روشن کردن نقاط قوت و ضعف هر یک، الگویی مستقل و همهجانبه از رابطه «عدالت و دانشگاه» تبیین و طراحی کنند.
منبع: فرهیختگان