برادری با اهل سنّت
درباره چگونگى رفتار با اهل سنت و دیگر فرقه هاى مذهبى باید به این نكته مهم توجه كرد كه حساب «سردمداران بدعتگذار» از «پیروان دلپاك» جداست و سرانجام «دانایان لجاجت پیشه» از «ناآگاهان عبودیت پیشه» را باید جدا دانست.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1396/11/01 ساعت 08:04
برادری با اهل سنّت به چه معناست؟ آیا در آیات و روایت به این مسأله اشاره شده؟
در پاسخ به سوال شما توجه به نكات ذیل ضروری است:1.اسلام مسلمانان را امت واحده خوانده است: «ان هذه امتكم امه واحده و انا ربكم فاعبدون» (سوره انبیاء، آیه 92.). و مؤمنان برادر یكدیگر معرفی شده اند: «انما المؤمنون اخوه فأصلحوا بین اخویكم» (سوره حجرات، آیه 10.). قال الصادق(ع) «المسلم اخ المسلم» (شیخ عباس قمی، سفینه البحار، انتشارات اسوه،1416 ه.ق، ج 1، ص 54). بنابراین اختلاف در پاره ای از مسائل مانع اخوت اسلامی و وحدت مسلمانان نمی شود وقتی اسلام به مسلمانان سفارش می كند كه با پیروان ادیان آسمانی و مكاتب دیگر بشری با عدل و مسالمت رفتار شود و آنان را به مشتركات توجه می دهد «قل یا اهل الكتاب تعالوا الی كلمه سواء بیننا وبینكم الا نعبد الا الله ولا نشرك به شیئا ولا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله فان تولوا فقالوا شهدوا بانا مسلمون؛ بگو ای اهل كتاب بیایید به سوی سخنی كه میان ما وشما یكسان است كه جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم و بعضی از ما بعضی دیگر را غیر از خدای یگانه به خدایی نپذیرد هرگاه سرباز زنند بگویید گواه باشید كه ما مسلمانیم» (سوره آل عمران، آیه 64.). براین اساس درباره چگونگى رفتار با اهل سنت و دیگر فرقه هاى مذهبى باید به این نكته مهم توجه كرد كه حساب «سردمداران بدعتگذار» از «پیروان دلپاك» جداست و سرانجام «دانایان لجاجت پیشه» از «ناآگاهان عبودیت پیشه» را باید جدا دانست. دشمنان اهل بیت سردمداران گمراهی و ظلالت هستند و آنچه درباره «تبرى» و لزوم «بغض» گفته شده است، بیشتر درباره گروه اول است. اما عموم مردم و پیروان ناآگاه، در صورتى كه روحیه حق پذیر و «قلب سلیم» داشته باشند، اما در تشخیص حق اشتباه كرده اند مورد لطف خداوند قرار مىگیرند. ما نیز در رفتار با آنان باید نگاه محبت آمیز و هدایتگر داشته باشیم. وحدت با مسلمانان هم از این منظر قابل توجیه است. اما باید توجه داشت كه اختلاط و رفتارهاى محبتآمیز موجب سستى در اعتقاد و بىاعتنایى به احكام ویژه مذهب خود ما نشود. بهترین شیوه در رفتار با اهلسنت آن است كه بدون تحریك احساسات و بروز تعصبات بر نقاط مشترك تكیه كنیم و در مقابل دشمنان اسلام و مستكبران با تمامی مسلمانان وحدت سیاسی خود را حفظ كنیم و هر چه بیشتر از فضایل اهلبیت و تعالیم و سیره آنان بازگو كنیم كه در پرتو این گفتگوها محبت هر چه بیشتر حاصل آید و طبیعى است كه به دنبال محبت»،«متابعت» و پیروى خواهد آمد. بر این اساس مسئله دوستی با دوستان اهل بیت(ع) و دشمنی با دشمنان آنان، منافاتی با وحدت اسلامی بین شیعه و سنی ندارد؛ زیرا چنان نیست كه اهل تسنن از دشمنان اهل بیت باشند؛ بلكه بسیاری از آنان به حكم آیه شریفه « قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْب ؛» شوری(42)، آیة 23 دوستی و مودّت اهل بیت را واجب میشمارند. بنابراین، دستور دشمنی، تنها شامل كسانی میشودكه با اهل بیت(ع) از سرناسازگاری درآمده و با آنان به مقابله برخاسته اند؛ مانند حاكمان ستمگر و یاوران آنها ویا ناصبیها. افزون بر این گفتنی است: یكم. سرِّ منع دوستی با دشمنان اهل بیت، قرار گرفتن در خط و جریان انحرافی آنها است. از این رو، پیوندهایی كه در این خطر نباشند، چندان اشكالی ندارد. البته دوستی با خاندان عصمت و طهارت، مراتبی دارد و بیشتر فرقههای اسلامی نیز در مرتبهای از آن، جای گرفتهاند؛ لیكن از امتیازات شیعه آن است كه با تمام ابعاد، به این دستور الهی جامه عمل پوشانده است. دوم. امروز مصلحت مهم تری برای حفظ اسلام ونظام اسلامی در مقابل خطرات وتهاجم شیاطین داخلی وخارجی ،وجود دارد و اقتضای وحدت همه امت اسلامی را مینماید. بنابراین منظور از برادری و وحدت شیعه و سنی كنار گذاشتن مسائل اختلافی و تكیه بر مشتركات و مبنا قرار دادن آنها در تعامل با یكدیگر و در مسائل مربوط به جهان اسلام و صحنه بین المللی است. به گونه ای كه مسلمانان فارغ از اختلافات و با پرهیز از تفرقه در مسائل جهان اسلام همسو و هم جهت حركت كنند. به تعبیر دیگر اختلافات مانع از اخوت اسلامی و وحدت صفوف مسلمین در برابر دشمنان نیست از این رو معنای اتحاد شیعه و سنی دست برداشتن و كوتاه آمدن از اصول و اعتقادات خویش نیست بلكه در عین وجود اختلافات زمینه تعامل وجهت گیری یكسان در مسائل كلی و بین المللی در میان آنها وجود دارد به همین جهت مطابق قانون اساسی «دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست كلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و كوشش پیگیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد» (1). مقام معظم رهبری فرمودند: «معنای اتحاد بین ملت های اسلامی این است كه در مسائل مربوط به جهان اسلام همسو حركت كنند و به یكدیگر كمك كنند و در داخل این ملت ها سرمایه های خودشان را بر علیه یكدیگر به كار نبرند» (2). 2. ضرورت و لزوم این وحدت: در شرایطی كه دشمنان اسلام تمام تلاش خویش را برای مبارزه و مقابله با اسلام به كار بسته و آشكارا اعلام می كنند «جهان اسلام در قرن بیست و یكم یكی از مهمترین میدان های زورآزمایی سیاست خارجی آمریكاست» (3). و «تقابل اصلی آینده جوامع بشری برخورد فرهنگ اسلامی و فرهنگ غربی است»(4). تأكید بر مسائل اختلافی و تفرقه میان صفوف مسلمانان منطقی نیست. در زمانی كه مسلمانان می توانند با توجه به جمعیت بیش از یك میلیارد نفر و منابع و امكاناتی كه در اختیار دارند به عنوان یك قدرت تأثیرگذار در صحنه بین المللی مطرح باند پرداختن به اختلافات و مسائل تفرقه انگیز نتیجه ای جز به هدر رفتن سرمایه ها و استفاده دشمن از این اختلافات، نخواهد داشت. مقام معظم رهبری فرمودند: «یك میلیارد مسلمان در دنیا هستند كه درباره خدا و پیامبر(ص) و نماز و حج و كعبه و قرآن و بسیاری از احكام دینی با هم یك عقیده دارند یك چند مورد اختلاف هم دارند اینها بیایند همان چند اختلاف را بگیرند با هم بجنگند تا آن كسی كه با اصل خدا و پیامبر(ص) و دین و همه چیز مخالف است كار خودش را انجام بدهد آیا این عاقلانه است؟ اگر مسلمین دست در دست هم بگذارند و با هم صمیمی باشند ولو عقایدشان مخالف با یكدیگر باشد اما آلت دست دشمن نشوند دنیای اسلام سربلند خواهد شد» (5آیا مسلمانان نباید با توجه به مشتركات و كنار گذاردن اختلافات با یكدیگر با مسالمت و عدل رفتار كنند. بنابراین با توجه به آنچه بیان شد روشن است كه وحدت میان مسلمانان و اتحاد بین فرق اسلامی امری لازم و ضرروی است هر چند ممكن است اهمیت این امردر شهرهای مركزی ایران و مناطق شیعه نشین محسوس نباشد اما در مناطق مرزی ایران و نقاطی كه شیعیان و اهل تسنن در كنار یكدیگر زندگی می كنند همچنین در صحنه بین المللی و مناسبات كشورهای اسلامی با یكدیگر وحدت و اتحاد بین مسلمین و پرهیز از اختلافات ضرورت و اهمیت این امر به خوبی قابل درك است مرحوم امام فرمودند: «امروز اختلاف بین ما تنها به نفع آنهایی است كه نه به مذهب شیعه اعتقاد دارند و نه به مذهب حنفی و یا سایر فرق آنها می خواهند نه این باشد نه آن راه را این طور می دانند كه بین شما و ما اختلاف بیندازند» (6).پی نوشت ها: 1. قانون اساسی، اصل 11. 2. حدیث ولایت، ج 4، ص262. 3. ریچارد نیكسون، فرصت را از دست ندهید، ترجمه دفسی نژاد، انتشارات طرح نو، 1371، ص 256. 4. حمید نگارش، هویت دینی و انقطاع فرهنگی، نمایندگی ولی فقیه در سپاه، ص 184. 5. حدیث ولایت، ج 5، ص 230. 6. صحیفه نور، ج 12، ص259.
منبع:پرسمان
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .