مزیت اسلام نسبت به زرتشت
یكی از دلایل مهم كامل بودن دین اسلام درتلفیق دنیا و آخرت ظهور می كند. اسلام بااصل دنیا و مواهب آن مبارزه نكرده و رهبانیت را نپذیرفته است: لا رهبانیة فی الإسلام. دین دنیا را پل ارتباطی آخرت دانسته است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1396/10/30 ساعت 14:23
یك مسلمان با توجه به آموزه هاى دینی، حكم مى كند اسلام بر دیگر ادیان برترى دارد، با این توضیح كه در نزد یك مسلمان،ایمان به تمامى پیامبران الهى پیشین جزء ضرورى دین است. « آمن الرسول بماانزل الیه من ربه والمؤمنون كل آمن بالله و ملائكته و كتبه و رسله... » (1)؛زیرا دین آن پیامبران نیز اسلام بوده است. خداوند میفرماید: {ان الدین عند الله الاسلام} اماعده ای پس از آن پیامبران، برای رسیدن به اغراض و منافع خودشان اقدام به تحریف فرامین الهی می كردند و از آنچه كه خدا توسط پیامبرانش نازل كرده بود غیر از مقدار بسیار كمی، بقیه دستخوش دگرگونی و نابودی قرار گرفته است و آنچه كه اكنون به عنوان آیین یهودیت و مسیحیت معروف است ،آن چیزی نیست كه خداوند بر پیامبرانش نازل كرد. در این خصوص قرآن مى فرماید: «و من یبتغ غیر الاسلام دیناً فلن یقبل منه و هو فى الاخرة من الخاسرین؛ هر كه دینى جز اسلام اختیار كند،از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیانكاران خواهد بود».(2)
اما دین اسلام كه توسط حضرت محمد (ص) از طرف خداوند آورده شده نسبت به ادیان محرف فوق برتری دارد؛ زیرا مورد دگرگونی و تغییر قرار نگرفته است.خداوند در مورد دستورات آسمانی فران می فر ماید:{انانحن نزلنا الذكر وانا له لحافظون}. و همچنین نسبت به آیین واقعی پیامبران گذشته_ كه همان اسلام ولی در حد نازلتر و ساده تر بوده است_ نیز برتر و كامل تر است ؛ زیرا ایشان خاتم پیامبران و اشرف آنها می باشد و پس از ایشان آیین و دستوری به عنوان وحی ازطرف خداوند نازل نمی گردد. و چون قرار نیست دستور جدیدی بیاید طبیعی است كه باید كامل ترین آیین باشد تا بتواند راهنمای مردم تا روز قیامت باشد.
اسلام، دین تكامل یافته آدم، نوح، ابراهیم، موسى و عیسی(ع) است،كه با تكمیل رهنمودهاى وحیانی، این دین مورد رضاى خداوندى است. دینی كه خداوند آن را دین كامل و مورد رضاى خداوندى معرفى كرده است. (الیوم أكملت لكم دینكم و أتممت علیكم نعمتى و رضیت لكم الاسلام دیناً).(3) نیز فرمود: «و تمّت كلمة ربك صدقاً و عدلاً؛پیام راستین خدا كامل گشت.(4) به همین جهت پیام آور این شریعت را خاتم انبیا معرفى كرده است.(5) خاتم مایه زینت و گُل سرسبد پیامبران است.این آیات، بر برترى پیامبر اسلام و شریعتش نسبت به پیامبران پیشین و شرایع شان دلالت دارد.
دلایل برتری دین اسلام بر سایر ادیان عبارتاند از:
در اسلام، احكام و قوانین منحصر در زندگی فردی انسانها نیست، بلكه تمام ابعاد زندگی اجتماعی را نیز در بر دارد، چرا كه زندگی فردی و اجتماعی انسان از هم قابل تفكیك نبوده و بسیاری از امور فردی، در زندگی اجتماعی و بالعكس تأثیر دارند.
امام صادق(ع) درباره قرآن فرمود: خداوند قرآن را برای زمان و مردم خاصی قرار نداده است. قرآن برای همه زمانها و برای همه انسانها تا روز قیامت تازگی دارد.(11) مارسل بوازار می نویسد: احكام و قوانین اسلام به پرسشهای معاصر پاسخ داده است....(12) یكی از امتیازات اسلام نسبت به ادیان دیگر همین است كه ادیان دیگر پاسخگوی نیازهای زمان خود بودند، حال آنكه اسلام پاسخگوی نیازهای انسانها درطول تاریخ می باشد. یكی از علل خاتمیّت اسلامرا در همین ویژگی باید جستجو نمود.
همسویی اسلام با شرایط زمان بدان معنا نیستكه قوانین اسلام با شرایط زمانی تطبیق گشتهو تغییر یابد، بلكه معنایش این است كه هرگاه احتیاجات و حوادث و مقتضیات زمان به اسلام عرضه می شود، پاسخگو است.
شهید مطهری در این خصوص می نویسد: درجامعه های كهن همیشه یكی دو چیز وجود داشت: یاّ آخرت گرایی و زندگی گریزی و یا زندگی گرایی و آخرت گریزی. اسلام آخرت گرایی رادر متن زندگی گرایی قرار داد. از نظر اسلام راه آخرت از متن زندگی و مسئولیتهای زندگی دنیا می گذرد.(13)
جهان شمولی بدان معنا است كه اسلام اختصاص به مردم و سرزمین خاصی ندارد، بلكه دین همگانی است. بر خلاف ادیان دیگر كه هر كدامبه امت و قومی اختصاص داشتهاند.
از این رو در قرآن خطاب به پیامبر اسلام(ص) آمده است: و ما أرسلناك إلا رحمة للعالمین.(14) از برخی آیات(15) و روایات دیگر استفاده میشود كه در زمان حكومت جهانی امام زمان(ع) دین اسلام همه جهان را فرا گرفته و همگانی می شود.
1- اسلام آخرین دین است و همیشه دین آخراز همه جهات بر ادیان پیشین امتیاز و برتری دارد چون اگر دین بعدی بیاید و مكمل ادیان گذشته نباشد لغو خواهد بود .
2- اسلام منادی توحید در همه ابعاد آن استولی ادیان دیگربه انحراف كشیده شده اندمثل مسیحیت كه قائل به تثلیث هستند .
3- تاریخ و شناسنامه دین اسلام كاملا روشناست ؛ در حالی كه تاریخ ادیان گذشته كاملا مبهم و تاریك است.
4- معارف اسلام، عمیق و موافق بابراهین عقلی و شرعیت اسلام، گسترده ودر بر دارنده تمامی قوانین مترقی و حقوق انسانی و اجتماعی است؛ در حالی كه برخی از معارف ادیان دیگربا براهین عقلی ناسازگار و شریعت آنها بسیار محدود و فردی است.
5- گزارههای دینی متون اسلامی به ویژه قرآن مطابق با واقع است و هر روزه، علوم تجربی و طبیعی از حقانیت آنها پرده بر میدارد و با آنها مطابق است؛ در حالی كه گزارههای متون ادیان دیگر با علوم و كشفیّات بشر امروز،ناسازگار و غیر قابل جمع است.
6- مَثَل اسلام و ادیان سابق، مَثَل 100و كمتر از آن است یعنی چون كه صد آید، نود در پیش ماست؛ البته این بنابر فرضی است كه ادیان سابق عاری از تحریف و دور از دست برد بشر قرار گرفته باشند كه به شهادت تاریخ، ادیان سابق، جملگی دچار این نقصان و این مشكل بودهاند.
7- وجود قرآن در میان مسلمانان كه تحریف نشده و بعنوان معجزه جاویدان است ، از امتیازات دیگران اسلام است كه دیگر ادیان از این امتیاز بی بهره اند.
استاد شهید مرتضى مطهرى با استناد به آیه «و من یبتغ غیرالاسلام دیناً فلن یقبل منه» مى فرماید كه: دین تسلیم است،ولى حقیقت تسلیم در هر زمان،شكلى دارد و در این زمان، شكل آن،دین گران مایه اى است كه به دست حضرت خاتم الانبیا ظهور یافته است. لازمه تسلیم خدا بودن، پذیرفتن دستورهاى او است. روشن است كه همواره به آخرین دستور خدا باید عمل كرد و آخرین دستور همان است كه آخرین رسول آورده است.(عدل الهی،ص 329 تا 334)
امتیاز اسلام از نگاه برون دینی
در این منظر نمى توان براى برترى دین اسلام به آیات قرآنى و روایات اسلامى تمسك نمود، چون كه غیر مسلمان اینها را قبول ندارد، بلكه باید نخست حقانیت اسلام را ثابت نمود. در قدم بعدى نوبت به این مى رسد كه دین بر حق تنها یك دین است،نه بیشتر. نمى شود پذیرفت هم اسلام بر حقاست و هم ادیان دیگر (پلورالیسم دینى و تكثرگرایی در دنیا مردود است). اگر در پى اثبات حقانیت دین اسلام بر آییم، بحث به درازامى كشد كه در این فرصت اندك نمى توان به طور مبسوط و كافى آن را بیان نمود از اینرو به صورت مختصر به آن پرداخته میشود. برای پى بردن به حقانیت اسلام و برترى آنبر سایر ادیان، راه هایى وجود دارد كه یكى از آن ها بررسى ویژگى هاى اسلام در بُعدشناخت شناسی،جهان بینی،انسان شناسی،عقیده و مسائل اخلاقى و ارزشى است، سپس با معیار عقل و خِرَد ـ كه اولین داور ومعیار پذیرفته شده است
شهید مطهرى درباره ویژگى هاى اسلام مى نویسد: دیدگاه اسلام از نظرشناخت شناسى چنین است:
1ـ بشر میتواند جهان و حقایق آن را بشناسدو خود مشوق آن است... .
2ـ شناخت حقایق جهان از این راه ها ممكناست: طبیعت یا آیات آفاقی،انسان یا آیات انفسی، تاریخ یا سرگذشت اجتماعى اقوام و ملل و عقل... .
3ـ ابزار شناخت عبارتند از: حواس، قوة تفكرو استدلال، تزكیه و تصفیه نفس و مطالعه آثار علمى دیگران.
4ـ موضوعات شناخت عبارتند از: خدا، جهان طبیعت، انسان با جامعه و زمان. از نظر جهانبینى و انسان شناسى عبارت است از: 1ـ جهان واقعیتش از خدا است. یعنى تمام واقعیتش انتساب به حق است. 2ـ واقعیتش و نسبتش به حق یكى است. 3ـ این واقعیت متغیر و متحركاست. 4ـ واقعیت هاى این جهان درجه تنزل یافته و مرتبه نازله واقعیات جهانى دیگر است كه جهان غیب نامیده میشود.
5 ـ این جهان ماهیت «به سوى اویی» دارد؛یعنى همان طور كه از اوست به سوى او هم هست... .
6ـ جهان داراى نظام متقن علّى و معلولى وسببى و مسببى است. فیض الهى و قضا و قدر او به هر موجودى تنها از مسیر علل و اسباب خاص خود او جریان مى یابد... .
7ـ جهان یك واقعیت هدایت شده است. تمام ذرات جهان در هر مرتبه اى كه هستند از نور هدایت برخوردارند.
8ـ بعد از این جهان جهانى دیگر است... .
9ـ روح انسان حقیقتى جاودانه است.
10ـ انسان ها به حسب خلقت مساوى آفریده شده اند، تنها ملاك فضیلت، علم، جهاد و تقوااست.
11ـ انسان ها به حسب اصل خلقت از یك سلسله استعدادهاى فطرى از جمله فطرت دینى و اخلاقی برخوردارند.
12ـ به حكم این كه هر فردى بالفطره انسان متولد میشود. در هر انسانى استعداد توبه و بازگشت و پند پذیرى هست... .
13ـ انسان ها همواره در عمق جانشان یك تضاد درونى (تضاد بین عقل و هواى نفس) دارند و مختار و آزادند، لذا مسئولیت دارند.
14ـ جهان زیر چتر ارادة خداوند واحد است... . از نظر ایدئولوژی: ایدئولوژی اسلام همه جانبه،جامع و فراگیر است، در آن اجتهادراه دارد، از سماحت و سهولت برخوردار است. زندگى گرا است(نه زندگى گریز)، اجتماعىاست و مقررات اجتماعى دارد. در عین اجتماعى بودن،حقوق و آزادى فردى را محترم مى شمارد... .(16)
با نگاه به این خصائصى كه از اسلام بیان شد مى گوییم: این معارف را مى توان با معارف دیگر مكاتب و مذاهب مقایسه كرد. زیرا مقایسه یكى از مهمترین معیارهاى ارزیابى است. مى توان در وهله نخست مكاتب را بر دو قسم تقسیم نمود، مادى و الهى با بطلان مكاتب عادی، اعم از مكتب مادى میكانیك و دیالكتیك،(17) بحث در مكاتب الهى متمركز میشود. مكاتب الهى هم بر دوقسم است: توحیدى و غیر توحیدى (شرك)، عقل سلیم توحید را مى پذیرد، بنابراین بحث درادیان توحیدى متمركز میشود. در بین ادیان و مكاتب الهى و توحیدى سه دین مطرح است،اسلام،مسیحیت و یهود. تبلور اسلام درقرآن، مسیحیت در انجیل و یهود در تورات است. با تأمّل در این سه كتاب به راحتى حقانیت و برترى قرآن بر دو كتاب دیگر را مى توان دریافت نمود.(18)
یكی از امتیازات اسلام بر دیگر ادیان خاتمیت دین به وسیله اسلام است و آیاتی كه بر این مطلب دلالت میكنند،دو دستهاند:
1. آیاتی كه با مدلول مطابقی و با صراحت بر خاتمیت دلالت میكنند.
2. آیاتی كه با مدلول التزامی بر خاتمیت دلالت دارند.
یكی از آیاتی كه به روشنی بر خاتمیت دلالت میكند، این آیه شریفه است كه میفرماید:
«ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخاتَمَ النَّبِیِّینَ».
محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ پدر هیچیك از مردان شما نیست، بلكه فرستاده خدا و پایان بخش پیامبران است.
قسمت دوم آیه، مسئله نبوت پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ رامطرح كرده و او را به عنوان پایان بخش سلسله پیامبران معرفی مینماید. در این قسمت از آیه نخست به مقام رسالت پیامبراسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ اشاره نموده پس از این از او به عنوان آخرین پیامبر الهی یاد شده است.
و این بدان جهت است كه نسبت میان نبوتو رسالت، از قبیل نسبت میان عام و خاص است، به این معنا كه هر نبیای رسول نیست، ولی هر رسولی نبی میباشد، و در نتیجه رسول خاص، و نبی عام است؛ زیرا مقام نبوت مربوط به دریافت خبرهای مهم آسمانی، و مقام رسالت مربوط به ابلاغ آن خبرها به مردم و كوشش در جهت تحقق یافتن آنها در جامعه بشری است.
در هر حال، خواه مصداق نبی و رسول یكسان باشد یا متفاوت، از نظرمفهومی، نبوت اعم از رسالت است. یعنی نبوت بدون رسالت قابل فرض است، ولی رسالت بدون نبوت قابل فرض نیست؛ چرا كه شخص نخست باید به مقام نبوت برسد وحقایق و معارف الهی را از طریق وحی دریافت كند، آنگاه به ابلاغ و اجرای آنها مأموریت یابد.
بدین جهت قرآن كریم به جای آن كه پیامبراكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـرا آخرین رسول خدا معرفی كند، او را آخرین پیامبران الهی معرفی كرده است تا همزمان دال بر خاتمیت رسالت و نبوت باشد. . احزاب/40.
. (جهت آگاهی بیشتر ازاین آیات ر.ك: كتاب مفاهیم القرآن، ج 3، صص 139ـ113.)
با نگاه مقایسه اى بین اسلام و سایر ادیان و مكاتب مى گوییم: دین اسلام برترى دارد،
اوّل: دین هاى امروز، توحیدشان و تصویرى كه از خدا ارائه مى كنند،قابل خدشه است،بر خلاف اسلام.
دوم: حقوق فردى انسان ها در دین هاى دیگربه صورتى كه در اسلام شمولیت دارد، لحاظنشده و گاه نادیده گرفته شده است.
سوم: در دیگر ادیان تعادل میان زندگى دنیوى و اخروى رعایت نشده است، بر خلاف اسلام.
چهارم: رهنمود هاى دین هاى دیگر به جهاتى ایدئالیستى اند،مثلاً عدم خشونت بودایى ها و مسیحیان، در حالى كه دنیا پر است ازخیر و شر و نیك و بد. از این رو جا به جا بایدخشن یا نرم بود. این دستور اسلام است. هم قانون دارد و هم اخلاق؛ یعنى رهنمودش باواقعیت ها همخوان است.
پنجم: اكثر دین ها عهده دار زندگى اجتماعى انسان ها نیستند،یا اگر هستند، تعادلى در آن ها دیده نمى شود و قوانین اجتماعى آنان سبب پایمال شدن حقوق انسانها مىشود. این وضع در اسلام بهتر است. ششم: اكثرمذاهب با پیروان دیگر ادیان با خشونت برخوردمى كنند، در اسلام این امر تعدیل شده است. تاریخ هم نشان داد. كه در همزیستى مسالمت آمیز، مسلمانان گوى سبقت را از همه ربوده اند.
هفتم: تحریف در ادیان آسمانى تعالیم آنان را دچار خدشه كرده است، ولى در اسلام (قرآن) تحریفى وجود ندارد .
بنا بر این عقل حكم میكند كه انسان اسلام را انتخاب نماید . اگردر برخی روایات اشاره شده است كه اسلام را انتخاب نماید ارشاد به حكم عقل است . البته اگر كسی اسلام را انتخاب نمود لازم است قوانین و مقررات آن را قبول و اطاعت نماید.
--------------------------------------
1-بقره آیه285.
2-آل عمران آیه85.
3-مائده آیه 3.
4-آل عمران آیه.
5-احزاب44
6- انعام آیه 59
7- كافی، ج 5، ص 83؛ بحارالانوار،ج 74، ص 145.
8-مجموعه مقالات نقش زمان و مكان در اجتهاد،ج 1، ص 286 و 270.
9- همان، ص 286.
10- وحی و نبوّت، ص 90؛ مجموعه آثار، ج 2، ص 241.
11 - عیون اخبار الرّضا، ج 2، ص 130.
12 - اسلام در جهان امروز، ص 259
13- وحی و نبوت، ص 91؛ مجموعه آثار، ج 2، ص 242.
14-انبیا آیه 107؛ اعراف آیه 158، توبه آیه 28.
15- توبه آیه 33.
16 -مجموعه آثار، ج 2، ص 229 تا 250
17-پاسدارى از سنگرهاى ایدئولوژى تطبیقی(آیت الله مصباح یزدی)
18-مقایسه اى میان تورات،انجیل(دكتر بوكای) و قرآن و علم(ذبیح الله دبیر)
مزایا و نقاط قوّت اسلام و نقاط ضعف آیین زردشت (زرتشت)
مزایا و نقاط قوّت اسلام
1ـ اعتقاد به خدا در مقابل شرك و بتپرستی. منشأ تاریخی توحید اسلامی در بینش خاص حضرت محمد(ص) در مورد هستی است.(1)
2ـ اعتماد به یك خدای حاكم و جهانی؛(2)
3ـ آموزش و یادآوری این مطلب كه خداوند همواره رحمن و رحیم است؛
4ـ سرسپردگی مطلق به خواست خدا؛
5ـ اصرار بر حیات عبادی مستمرّ
6ـ پذیرفتن قضاوت و حسابرسی نهایی؛
7ـ بنیانگذار پرشور و شوق دین برای همه مسلمانان الگو و نمونهای والا است؛
8ـ نگرش جهانی دین؛
9ـ داشتن روحیه جهادی و كوشش تبلیغی قوی در طول تاریخ؛
10ـ وحدت جهادی پیروان اسلام، به رغم وجود فرقه ها(3)
مرحوم علامه جعفری، یكی از مزایای اسلام را، منزلت زن از دیدگاه حقوقی و اخلاقی و سیاسی میداند.(4)
بخشی از مزایای اسلام مربوط به بنیانگذار آن حضرت محمد مصطفی است
وجود برنامه كامل زندگی در بُعد فردی و اجتماعی و دستورهای صریح و مشخص و ارزشهای اخلاقی بسیار والا و متعادل و... از دیگر ویژگیهای اسلام است.
این مذهب، مذهب دوگانه پرستی است؛ مذهب اهورا و اهریمن؛ خیر و شرّ. هر كه و هر چه خوب باشد، جز سپنتامئی نو و اهورا است اما اگر بد باشد، جزء انگرمئی نو و اهریمن است. این هر دو همواره در حال نبردند.
البته نویسندگان جدید زردشتی كه میبینند ذهن امروز جهان، توحید را میستاید و میپرستد، تلاش میكنند از آن چهره توحیدی بسازند.(2)
2ـ نبود بنیانگذاری كه به گونهای سرخوشانه و دلكش، روحیه شور و شوق ببخشد.
3ـ تعداد كمِ رهبران تبلیغی پس از بنیانگذار.
4ـ نبود تاریخی هر گونه تحرك و دینامیسم در این دین
5ـ گرایش به سمت تشریفات حقوقی، رسمی و كلیشهای(3): در آیین زردشتی، مقام موبدی (رهبر دینی) موروثی است. موبدزاده، چه بد و چه خوب، جانشین پدر میشد. فقط كافی بود مقداری قوانین و حركات و رسومی را بیاموزد و شناخت دین لازم نبود! در این آیین هر طبقهای خدای خویش را دارد و روحانیون خدای روحانی...(4)
6ـ ناتوانی از درك هر گونه ارزش، در برابر قبول رنج
7ـ رضایت آسانمندانه به خوب به جای تلاش مترقیانه در جهت بهترین
8ـ نكوهش و انتساب ساده همه شرور به یك شیطان ابتدایی
9ـ وجود یك مبنای ناهماهنگ و غیر مكفی برای خوشبینی تحسین برانگیز این دین.
10ـ تكیه انحصاری بیش از حدّ بر جنبه الهامی و مكاشفهای برای پیروزی نهایی خود(5)
11ـ داشتن عقاید خرافی و غیر منطقی، مانند: موش صحرایی، روزی هزار ضربه، بر اهورمزدا وارد میكند! كسی كه سگ آبی را بكشد یا زخمی نماید، باید ده هزار پشه و هزار مگس را بكشد و اسلحه یك لشكر را بدهد! كسی كه نزدیك لاشه آدم و سگ برود، باید بدن خود را با ادرار گاو نر و آب طاهر بشوید و...(6)
روشن است مزایای اسلام و نقاط ضعف زردشتی و برتری اسلام بر آن را با این مختصر، نمیتوان ترسیم كرد. قسمتی كه یادآور گردید، بخش ناچیزی از آنها است.
پینوشتها:
1ـ رابرت هیوم، ادیان زنده جهان، ص 291.
2ـ مبلغی، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج 1، ص 327.
3- ادیان زنده جهان، ص 291.
4ـ تاریخ ادیان و مذاهب، ج 1، ص 330 ـ331.
5ـ ادیان زنده جهان، ص 291 ـ 292.
6- تاریخ ادیان و مذاهب، ج 1، ص 356 و
منبع:پرسمان
اما دین اسلام كه توسط حضرت محمد (ص) از طرف خداوند آورده شده نسبت به ادیان محرف فوق برتری دارد؛ زیرا مورد دگرگونی و تغییر قرار نگرفته است.خداوند در مورد دستورات آسمانی فران می فر ماید:{انانحن نزلنا الذكر وانا له لحافظون}. و همچنین نسبت به آیین واقعی پیامبران گذشته_ كه همان اسلام ولی در حد نازلتر و ساده تر بوده است_ نیز برتر و كامل تر است ؛ زیرا ایشان خاتم پیامبران و اشرف آنها می باشد و پس از ایشان آیین و دستوری به عنوان وحی ازطرف خداوند نازل نمی گردد. و چون قرار نیست دستور جدیدی بیاید طبیعی است كه باید كامل ترین آیین باشد تا بتواند راهنمای مردم تا روز قیامت باشد.
اسلام، دین تكامل یافته آدم، نوح، ابراهیم، موسى و عیسی(ع) است،كه با تكمیل رهنمودهاى وحیانی، این دین مورد رضاى خداوندى است. دینی كه خداوند آن را دین كامل و مورد رضاى خداوندى معرفى كرده است. (الیوم أكملت لكم دینكم و أتممت علیكم نعمتى و رضیت لكم الاسلام دیناً).(3) نیز فرمود: «و تمّت كلمة ربك صدقاً و عدلاً؛پیام راستین خدا كامل گشت.(4) به همین جهت پیام آور این شریعت را خاتم انبیا معرفى كرده است.(5) خاتم مایه زینت و گُل سرسبد پیامبران است.این آیات، بر برترى پیامبر اسلام و شریعتش نسبت به پیامبران پیشین و شرایع شان دلالت دارد.
دلایل برتری دین اسلام بر سایر ادیان عبارتاند از:
1- جامعیت:
یكی از دلائل كامل بودن دین اسلام، جامعیّت آن است. جامعیت بدان معنا است كه در اسلام قوانین و مقرّرات مورد نیاز انسانها پیشبینی شده است. در آیات(6) و روایات(7) متعدّدی به این جامعیّت اشاره شده است. برخی از اندیشوران مسلمان باور دارند كه در كتاب و سنّت، احكام مورد نیاز انسانها بیان شده است.(8) امام راحل فرمود: ... قرآن مجید و سنّت شامل همه دستورات و احكامی است كه بشر برای سعادت و كمال خود احتیاج دارد.(9) شهید مطهری می نویسد: همه جانبگی از جمله امتیازات اسلام نسبت به ادیان دیگر است....(10)در اسلام، احكام و قوانین منحصر در زندگی فردی انسانها نیست، بلكه تمام ابعاد زندگی اجتماعی را نیز در بر دارد، چرا كه زندگی فردی و اجتماعی انسان از هم قابل تفكیك نبوده و بسیاری از امور فردی، در زندگی اجتماعی و بالعكس تأثیر دارند.
2- هماهنگی با مقتضیات زمان:
یكی از ویژگیهای بسیار مهم اسلام همسویی آن با شرایط زمان است؛ یعنی قوانین اسلام علاوه بر جامعیت به گونهای تشریع شده كه پاسخگوی نیازهای انسانها در همه زمانها است؛ از این رو اسلام بعد از گذشت چندین قرن بالنده و پویا ظاهر شده و در مقام پاسخگویی نیازهای مردم اظهار عجز نكرده است.امام صادق(ع) درباره قرآن فرمود: خداوند قرآن را برای زمان و مردم خاصی قرار نداده است. قرآن برای همه زمانها و برای همه انسانها تا روز قیامت تازگی دارد.(11) مارسل بوازار می نویسد: احكام و قوانین اسلام به پرسشهای معاصر پاسخ داده است....(12) یكی از امتیازات اسلام نسبت به ادیان دیگر همین است كه ادیان دیگر پاسخگوی نیازهای زمان خود بودند، حال آنكه اسلام پاسخگوی نیازهای انسانها درطول تاریخ می باشد. یكی از علل خاتمیّت اسلامرا در همین ویژگی باید جستجو نمود.
همسویی اسلام با شرایط زمان بدان معنا نیستكه قوانین اسلام با شرایط زمانی تطبیق گشتهو تغییر یابد، بلكه معنایش این است كه هرگاه احتیاجات و حوادث و مقتضیات زمان به اسلام عرضه می شود، پاسخگو است.
3- تلفیق دنیا و آخرت:
یكی از دلایل مهم كامل بودن دین اسلام درتلفیق دنیا و آخرت ظهور می كند. اسلام بااصل دنیا و مواهب آن مبارزه نكرده و رهبانیت را نپذیرفته است: لا رهبانیة فی الإسلام. دین دنیا را پل ارتباطی آخرت دانسته است. از این رو نخست تعریف دقیق از دنیا ارائه داده و به زندگی انسانها سمت و سو داده و همگان را به فعالیت در دنیا فرا خوانده است. از سوی دیگر اسلام مردم را به آخرتگرایی فراخوانده و از دنیا گرایی بر حذرداشته، این در حالی است كه برخی از ادیان نیز دنیا گریزی را مطرح كردهاند، چنانكه برخی دیگر آخرت گریزی را مطرح كردهاند.شهید مطهری در این خصوص می نویسد: درجامعه های كهن همیشه یكی دو چیز وجود داشت: یاّ آخرت گرایی و زندگی گریزی و یا زندگی گرایی و آخرت گریزی. اسلام آخرت گرایی رادر متن زندگی گرایی قرار داد. از نظر اسلام راه آخرت از متن زندگی و مسئولیتهای زندگی دنیا می گذرد.(13)
4- جهان شمولی:
اسلام علاوه بر جامعیّت و همسویی با شرایط زمان، جهان شمول است.جهان شمولی بدان معنا است كه اسلام اختصاص به مردم و سرزمین خاصی ندارد، بلكه دین همگانی است. بر خلاف ادیان دیگر كه هر كدامبه امت و قومی اختصاص داشتهاند.
از این رو در قرآن خطاب به پیامبر اسلام(ص) آمده است: و ما أرسلناك إلا رحمة للعالمین.(14) از برخی آیات(15) و روایات دیگر استفاده میشود كه در زمان حكومت جهانی امام زمان(ع) دین اسلام همه جهان را فرا گرفته و همگانی می شود.
دلایل برتری اسلام بر سایر ادیان آسمانی
1- اسلام آخرین دین است و همیشه دین آخراز همه جهات بر ادیان پیشین امتیاز و برتری دارد چون اگر دین بعدی بیاید و مكمل ادیان گذشته نباشد لغو خواهد بود .2- اسلام منادی توحید در همه ابعاد آن استولی ادیان دیگربه انحراف كشیده شده اندمثل مسیحیت كه قائل به تثلیث هستند .
3- تاریخ و شناسنامه دین اسلام كاملا روشناست ؛ در حالی كه تاریخ ادیان گذشته كاملا مبهم و تاریك است.
4- معارف اسلام، عمیق و موافق بابراهین عقلی و شرعیت اسلام، گسترده ودر بر دارنده تمامی قوانین مترقی و حقوق انسانی و اجتماعی است؛ در حالی كه برخی از معارف ادیان دیگربا براهین عقلی ناسازگار و شریعت آنها بسیار محدود و فردی است.
5- گزارههای دینی متون اسلامی به ویژه قرآن مطابق با واقع است و هر روزه، علوم تجربی و طبیعی از حقانیت آنها پرده بر میدارد و با آنها مطابق است؛ در حالی كه گزارههای متون ادیان دیگر با علوم و كشفیّات بشر امروز،ناسازگار و غیر قابل جمع است.
6- مَثَل اسلام و ادیان سابق، مَثَل 100و كمتر از آن است یعنی چون كه صد آید، نود در پیش ماست؛ البته این بنابر فرضی است كه ادیان سابق عاری از تحریف و دور از دست برد بشر قرار گرفته باشند كه به شهادت تاریخ، ادیان سابق، جملگی دچار این نقصان و این مشكل بودهاند.
7- وجود قرآن در میان مسلمانان كه تحریف نشده و بعنوان معجزه جاویدان است ، از امتیازات دیگران اسلام است كه دیگر ادیان از این امتیاز بی بهره اند.
استاد شهید مرتضى مطهرى با استناد به آیه «و من یبتغ غیرالاسلام دیناً فلن یقبل منه» مى فرماید كه: دین تسلیم است،ولى حقیقت تسلیم در هر زمان،شكلى دارد و در این زمان، شكل آن،دین گران مایه اى است كه به دست حضرت خاتم الانبیا ظهور یافته است. لازمه تسلیم خدا بودن، پذیرفتن دستورهاى او است. روشن است كه همواره به آخرین دستور خدا باید عمل كرد و آخرین دستور همان است كه آخرین رسول آورده است.(عدل الهی،ص 329 تا 334)
امتیاز اسلام از نگاه برون دینی
در این منظر نمى توان براى برترى دین اسلام به آیات قرآنى و روایات اسلامى تمسك نمود، چون كه غیر مسلمان اینها را قبول ندارد، بلكه باید نخست حقانیت اسلام را ثابت نمود. در قدم بعدى نوبت به این مى رسد كه دین بر حق تنها یك دین است،نه بیشتر. نمى شود پذیرفت هم اسلام بر حقاست و هم ادیان دیگر (پلورالیسم دینى و تكثرگرایی در دنیا مردود است). اگر در پى اثبات حقانیت دین اسلام بر آییم، بحث به درازامى كشد كه در این فرصت اندك نمى توان به طور مبسوط و كافى آن را بیان نمود از اینرو به صورت مختصر به آن پرداخته میشود. برای پى بردن به حقانیت اسلام و برترى آنبر سایر ادیان، راه هایى وجود دارد كه یكى از آن ها بررسى ویژگى هاى اسلام در بُعدشناخت شناسی،جهان بینی،انسان شناسی،عقیده و مسائل اخلاقى و ارزشى است، سپس با معیار عقل و خِرَد ـ كه اولین داور ومعیار پذیرفته شده است
شهید مطهرى درباره ویژگى هاى اسلام مى نویسد: دیدگاه اسلام از نظرشناخت شناسى چنین است:
1ـ بشر میتواند جهان و حقایق آن را بشناسدو خود مشوق آن است... .
2ـ شناخت حقایق جهان از این راه ها ممكناست: طبیعت یا آیات آفاقی،انسان یا آیات انفسی، تاریخ یا سرگذشت اجتماعى اقوام و ملل و عقل... .
3ـ ابزار شناخت عبارتند از: حواس، قوة تفكرو استدلال، تزكیه و تصفیه نفس و مطالعه آثار علمى دیگران.
4ـ موضوعات شناخت عبارتند از: خدا، جهان طبیعت، انسان با جامعه و زمان. از نظر جهانبینى و انسان شناسى عبارت است از: 1ـ جهان واقعیتش از خدا است. یعنى تمام واقعیتش انتساب به حق است. 2ـ واقعیتش و نسبتش به حق یكى است. 3ـ این واقعیت متغیر و متحركاست. 4ـ واقعیت هاى این جهان درجه تنزل یافته و مرتبه نازله واقعیات جهانى دیگر است كه جهان غیب نامیده میشود.
5 ـ این جهان ماهیت «به سوى اویی» دارد؛یعنى همان طور كه از اوست به سوى او هم هست... .
6ـ جهان داراى نظام متقن علّى و معلولى وسببى و مسببى است. فیض الهى و قضا و قدر او به هر موجودى تنها از مسیر علل و اسباب خاص خود او جریان مى یابد... .
7ـ جهان یك واقعیت هدایت شده است. تمام ذرات جهان در هر مرتبه اى كه هستند از نور هدایت برخوردارند.
8ـ بعد از این جهان جهانى دیگر است... .
9ـ روح انسان حقیقتى جاودانه است.
10ـ انسان ها به حسب خلقت مساوى آفریده شده اند، تنها ملاك فضیلت، علم، جهاد و تقوااست.
11ـ انسان ها به حسب اصل خلقت از یك سلسله استعدادهاى فطرى از جمله فطرت دینى و اخلاقی برخوردارند.
12ـ به حكم این كه هر فردى بالفطره انسان متولد میشود. در هر انسانى استعداد توبه و بازگشت و پند پذیرى هست... .
13ـ انسان ها همواره در عمق جانشان یك تضاد درونى (تضاد بین عقل و هواى نفس) دارند و مختار و آزادند، لذا مسئولیت دارند.
14ـ جهان زیر چتر ارادة خداوند واحد است... . از نظر ایدئولوژی: ایدئولوژی اسلام همه جانبه،جامع و فراگیر است، در آن اجتهادراه دارد، از سماحت و سهولت برخوردار است. زندگى گرا است(نه زندگى گریز)، اجتماعىاست و مقررات اجتماعى دارد. در عین اجتماعى بودن،حقوق و آزادى فردى را محترم مى شمارد... .(16)
با نگاه به این خصائصى كه از اسلام بیان شد مى گوییم: این معارف را مى توان با معارف دیگر مكاتب و مذاهب مقایسه كرد. زیرا مقایسه یكى از مهمترین معیارهاى ارزیابى است. مى توان در وهله نخست مكاتب را بر دو قسم تقسیم نمود، مادى و الهى با بطلان مكاتب عادی، اعم از مكتب مادى میكانیك و دیالكتیك،(17) بحث در مكاتب الهى متمركز میشود. مكاتب الهى هم بر دوقسم است: توحیدى و غیر توحیدى (شرك)، عقل سلیم توحید را مى پذیرد، بنابراین بحث درادیان توحیدى متمركز میشود. در بین ادیان و مكاتب الهى و توحیدى سه دین مطرح است،اسلام،مسیحیت و یهود. تبلور اسلام درقرآن، مسیحیت در انجیل و یهود در تورات است. با تأمّل در این سه كتاب به راحتى حقانیت و برترى قرآن بر دو كتاب دیگر را مى توان دریافت نمود.(18)
یكی از امتیازات اسلام بر دیگر ادیان خاتمیت دین به وسیله اسلام است و آیاتی كه بر این مطلب دلالت میكنند،دو دستهاند:
1. آیاتی كه با مدلول مطابقی و با صراحت بر خاتمیت دلالت میكنند.
2. آیاتی كه با مدلول التزامی بر خاتمیت دلالت دارند.
یكی از آیاتی كه به روشنی بر خاتمیت دلالت میكند، این آیه شریفه است كه میفرماید:
«ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخاتَمَ النَّبِیِّینَ».
محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ پدر هیچیك از مردان شما نیست، بلكه فرستاده خدا و پایان بخش پیامبران است.
قسمت دوم آیه، مسئله نبوت پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ رامطرح كرده و او را به عنوان پایان بخش سلسله پیامبران معرفی مینماید. در این قسمت از آیه نخست به مقام رسالت پیامبراسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ اشاره نموده پس از این از او به عنوان آخرین پیامبر الهی یاد شده است.
و این بدان جهت است كه نسبت میان نبوتو رسالت، از قبیل نسبت میان عام و خاص است، به این معنا كه هر نبیای رسول نیست، ولی هر رسولی نبی میباشد، و در نتیجه رسول خاص، و نبی عام است؛ زیرا مقام نبوت مربوط به دریافت خبرهای مهم آسمانی، و مقام رسالت مربوط به ابلاغ آن خبرها به مردم و كوشش در جهت تحقق یافتن آنها در جامعه بشری است.
در هر حال، خواه مصداق نبی و رسول یكسان باشد یا متفاوت، از نظرمفهومی، نبوت اعم از رسالت است. یعنی نبوت بدون رسالت قابل فرض است، ولی رسالت بدون نبوت قابل فرض نیست؛ چرا كه شخص نخست باید به مقام نبوت برسد وحقایق و معارف الهی را از طریق وحی دریافت كند، آنگاه به ابلاغ و اجرای آنها مأموریت یابد.
بدین جهت قرآن كریم به جای آن كه پیامبراكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـرا آخرین رسول خدا معرفی كند، او را آخرین پیامبران الهی معرفی كرده است تا همزمان دال بر خاتمیت رسالت و نبوت باشد. . احزاب/40.
. (جهت آگاهی بیشتر ازاین آیات ر.ك: كتاب مفاهیم القرآن، ج 3، صص 139ـ113.)
با نگاه مقایسه اى بین اسلام و سایر ادیان و مكاتب مى گوییم: دین اسلام برترى دارد،
اوّل: دین هاى امروز، توحیدشان و تصویرى كه از خدا ارائه مى كنند،قابل خدشه است،بر خلاف اسلام.
دوم: حقوق فردى انسان ها در دین هاى دیگربه صورتى كه در اسلام شمولیت دارد، لحاظنشده و گاه نادیده گرفته شده است.
سوم: در دیگر ادیان تعادل میان زندگى دنیوى و اخروى رعایت نشده است، بر خلاف اسلام.
چهارم: رهنمود هاى دین هاى دیگر به جهاتى ایدئالیستى اند،مثلاً عدم خشونت بودایى ها و مسیحیان، در حالى كه دنیا پر است ازخیر و شر و نیك و بد. از این رو جا به جا بایدخشن یا نرم بود. این دستور اسلام است. هم قانون دارد و هم اخلاق؛ یعنى رهنمودش باواقعیت ها همخوان است.
پنجم: اكثر دین ها عهده دار زندگى اجتماعى انسان ها نیستند،یا اگر هستند، تعادلى در آن ها دیده نمى شود و قوانین اجتماعى آنان سبب پایمال شدن حقوق انسانها مىشود. این وضع در اسلام بهتر است. ششم: اكثرمذاهب با پیروان دیگر ادیان با خشونت برخوردمى كنند، در اسلام این امر تعدیل شده است. تاریخ هم نشان داد. كه در همزیستى مسالمت آمیز، مسلمانان گوى سبقت را از همه ربوده اند.
هفتم: تحریف در ادیان آسمانى تعالیم آنان را دچار خدشه كرده است، ولى در اسلام (قرآن) تحریفى وجود ندارد .
بنا بر این عقل حكم میكند كه انسان اسلام را انتخاب نماید . اگردر برخی روایات اشاره شده است كه اسلام را انتخاب نماید ارشاد به حكم عقل است . البته اگر كسی اسلام را انتخاب نمود لازم است قوانین و مقررات آن را قبول و اطاعت نماید.
--------------------------------------
1-بقره آیه285.
2-آل عمران آیه85.
3-مائده آیه 3.
4-آل عمران آیه.
5-احزاب44
6- انعام آیه 59
7- كافی، ج 5، ص 83؛ بحارالانوار،ج 74، ص 145.
8-مجموعه مقالات نقش زمان و مكان در اجتهاد،ج 1، ص 286 و 270.
9- همان، ص 286.
10- وحی و نبوّت، ص 90؛ مجموعه آثار، ج 2، ص 241.
11 - عیون اخبار الرّضا، ج 2، ص 130.
12 - اسلام در جهان امروز، ص 259
13- وحی و نبوت، ص 91؛ مجموعه آثار، ج 2، ص 242.
14-انبیا آیه 107؛ اعراف آیه 158، توبه آیه 28.
15- توبه آیه 33.
16 -مجموعه آثار، ج 2، ص 229 تا 250
17-پاسدارى از سنگرهاى ایدئولوژى تطبیقی(آیت الله مصباح یزدی)
18-مقایسه اى میان تورات،انجیل(دكتر بوكای) و قرآن و علم(ذبیح الله دبیر)
مزایا و نقاط قوّت اسلام و نقاط ضعف آیین زردشت (زرتشت)
مزایا و نقاط قوّت اسلام
1ـ اعتقاد به خدا در مقابل شرك و بتپرستی. منشأ تاریخی توحید اسلامی در بینش خاص حضرت محمد(ص) در مورد هستی است.(1)
2ـ اعتماد به یك خدای حاكم و جهانی؛(2)
3ـ آموزش و یادآوری این مطلب كه خداوند همواره رحمن و رحیم است؛
4ـ سرسپردگی مطلق به خواست خدا؛
5ـ اصرار بر حیات عبادی مستمرّ
6ـ پذیرفتن قضاوت و حسابرسی نهایی؛
7ـ بنیانگذار پرشور و شوق دین برای همه مسلمانان الگو و نمونهای والا است؛
8ـ نگرش جهانی دین؛
9ـ داشتن روحیه جهادی و كوشش تبلیغی قوی در طول تاریخ؛
10ـ وحدت جهادی پیروان اسلام، به رغم وجود فرقه ها(3)
مرحوم علامه جعفری، یكی از مزایای اسلام را، منزلت زن از دیدگاه حقوقی و اخلاقی و سیاسی میداند.(4)
بخشی از مزایای اسلام مربوط به بنیانگذار آن حضرت محمد مصطفی است
وجود برنامه كامل زندگی در بُعد فردی و اجتماعی و دستورهای صریح و مشخص و ارزشهای اخلاقی بسیار والا و متعادل و... از دیگر ویژگیهای اسلام است.
نقاط ضعف آیین زردشت (زرتشت)
1ـ وجود گرایش چندگانه پرستی به دلیل نبود یك نگرش خالص و درست.(1)این مذهب، مذهب دوگانه پرستی است؛ مذهب اهورا و اهریمن؛ خیر و شرّ. هر كه و هر چه خوب باشد، جز سپنتامئی نو و اهورا است اما اگر بد باشد، جزء انگرمئی نو و اهریمن است. این هر دو همواره در حال نبردند.
البته نویسندگان جدید زردشتی كه میبینند ذهن امروز جهان، توحید را میستاید و میپرستد، تلاش میكنند از آن چهره توحیدی بسازند.(2)
2ـ نبود بنیانگذاری كه به گونهای سرخوشانه و دلكش، روحیه شور و شوق ببخشد.
3ـ تعداد كمِ رهبران تبلیغی پس از بنیانگذار.
4ـ نبود تاریخی هر گونه تحرك و دینامیسم در این دین
5ـ گرایش به سمت تشریفات حقوقی، رسمی و كلیشهای(3): در آیین زردشتی، مقام موبدی (رهبر دینی) موروثی است. موبدزاده، چه بد و چه خوب، جانشین پدر میشد. فقط كافی بود مقداری قوانین و حركات و رسومی را بیاموزد و شناخت دین لازم نبود! در این آیین هر طبقهای خدای خویش را دارد و روحانیون خدای روحانی...(4)
6ـ ناتوانی از درك هر گونه ارزش، در برابر قبول رنج
7ـ رضایت آسانمندانه به خوب به جای تلاش مترقیانه در جهت بهترین
8ـ نكوهش و انتساب ساده همه شرور به یك شیطان ابتدایی
9ـ وجود یك مبنای ناهماهنگ و غیر مكفی برای خوشبینی تحسین برانگیز این دین.
10ـ تكیه انحصاری بیش از حدّ بر جنبه الهامی و مكاشفهای برای پیروزی نهایی خود(5)
11ـ داشتن عقاید خرافی و غیر منطقی، مانند: موش صحرایی، روزی هزار ضربه، بر اهورمزدا وارد میكند! كسی كه سگ آبی را بكشد یا زخمی نماید، باید ده هزار پشه و هزار مگس را بكشد و اسلحه یك لشكر را بدهد! كسی كه نزدیك لاشه آدم و سگ برود، باید بدن خود را با ادرار گاو نر و آب طاهر بشوید و...(6)
روشن است مزایای اسلام و نقاط ضعف زردشتی و برتری اسلام بر آن را با این مختصر، نمیتوان ترسیم كرد. قسمتی كه یادآور گردید، بخش ناچیزی از آنها است.
پینوشتها:
1ـ رابرت هیوم، ادیان زنده جهان، ص 291.
2ـ مبلغی، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج 1، ص 327.
3- ادیان زنده جهان، ص 291.
4ـ تاریخ ادیان و مذاهب، ج 1، ص 330 ـ331.
5ـ ادیان زنده جهان، ص 291 ـ 292.
6- تاریخ ادیان و مذاهب، ج 1، ص 356 و
منبع:پرسمان
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .