ازدواج حضرت عیسی(ع) و حضرت مریم

دلیل اینكه حضرت عیسی و حضرت مریم هیچ وقت ازدواج نكرده بوده اند چه بوده است؟ و چرا در بین مسیحیان در ارتباط با خوبی و بدی ازدواج اعتقادات مختلفی است؟
می‎دانیم كه ازدواج به خودی خود امر واجبی نیست و خداوند به خاطر مصالحی كه برای حفظ زندگی فردی و اجتماعی بشر لازم است آن را تشریع نموده است؛ ولی همین مستحب در مواردی برای برخی افراد خاص واجب می‎شود، مثل كسانی كه اگر ازدواج نكنند دچار گناه می‎شوند. و به هر حال اگر كسی ازدواج نكند و در ضمن خود را نیز از گناه حفظ كند مرتكب عمل حرام و خلاف شرع نشده است؛ اما از آنجا كه ازدواج عامل تكامل انسانی است، شهید مطهری به صراحت ازدواج نكردن را نقصی در كمالات این دو پیامبر(حضرت یحیی و حضرت عیسی) به شمار می‎آورد، البته نه آنكه نسبت به سایر مردمان عادی ناقص باشند؛ بلكه این دو، نسبت به سایر پیامبرانی كه همه خصوصیات اینها را داشته و ازدواج هم كرده باشند، مقام كمتری دارند، چرا؟؛ زیرا (به نظر شهید مطهری) نقشی كه ازدواج در كمال انسانی دارد جانشین‎ پذیر نیست.[ مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلامص 254]
مسیحیان می گویند حضرت مریم (ع) به هنگام تولد حضرت عیسی (ع)، نامزد شخصی به نام یوسف نجار بوده است و برخی از منابع از جمله كتاب مقدس حاكی از این هستند كه حضرت مریم (ع) پس از تولد حضرت عیسی (ع) با یوسف نجار ازدواج كرد و صاحب فرزندانی نیز شد که این مطلب از نظر قرآن و روایات ما مردود است. در عین حال، منابعی نیز بر این اعتقاد هستند كه حضرت مریم (ع) تا آخر عمر خود باكره ماند و ازدواج نكرد.
قرآن کریم در این زمینه می فرماید: خداوند مثل می زند برای مؤمنان ... مریم دختر عمران را که دامن خود را از هر آلودگی، حفظ کرد . سپس ما از روح خود در او دمیدیم (و نطفه حضرت عیسی را با معجزه الهی در رحم او قرار دادیم) و مریم، کلمات پروردگار خود و همه کتاب هایی را که بر پیامبران نازل شده است، تصدیق کرد و از پیروی کنندگان همیشگی حق تعالی گشت.
امام صادق (ع) فرمود: «حضرت مریم، خود را از حرام حفظ کرد که مدت آن زیاد بود. این، گواه به پاکی اوست از هرگونه پلیدی».
و اما حضرت عیسی (ع) هیچ وقت ازدواج نكرد. دلایلی برای عدم ازدواج ایشان ذكر شده است كه خدمتتان ارائه می كنیم:
می‎دانیم كه ازدواج به خودی خود امر واجبی نیست و خداوند به خاطر مصالحی كه برای حفظ زندگی فردی و اجتماعی بشر لازم است آن را تشریع نموده است؛ ولی همین مستحب در مواردی برای برخی افراد خاص واجب می‎شود، مثل كسانی كه اگر ازدواج نكنند دچار گناه می‎شوند. و به هر حال اگر كسی ازدواج نكند و در ضمن خود را نیز از گناه حفظ كند مرتكب عمل حرام و خلاف شرع نشده است؛ اما از آنجا كه ازدواج عامل تكامل انسانی است، شهید مطهری به صراحت ازدواج نكردن را نقصی در كمالات این دو پیامبر(حضرت یحیی و حضرت عیسی) به شمار می‎آورد، البته نه آنكه نسبت به سایر مردمان عادی ناقص باشند؛ بلكه این دو، نسبت به سایر پیامبرانی كه همه خصوصیات اینها را داشته و ازدواج هم كرده باشند، مقام كمتری دارند، چرا؟؛ زیرا (به نظر شهید مطهری) نقشی كه ازدواج در كمال انسانی دارد جانشین‎ پذیر نیست.[ مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام ص 254]
عیسی مسیح ازدواج نكرده است. امروزه افسانه های رایجی هستند كه می گویند عیسی مسیح با مریم مجدلیه ازدواج كرد. این افسانه كاملا دروغ است و پایه و اساس خداشناسی، تاریخی، و كتاب مقدسی ندارد. در حالیكه یكی دو تا از اناجیل دروغین اشاره می كنند كه عیسی مسیح با مریم مجدلیه رابطه نزدیك داشته است، اما هیچكدام از آنها نمی گویند كه آنها ازدواج كردند و یا رابطه عشقی داشتند. نزدیكترین توصیف آنها این بوده كه عیسی مریم مجدلیه را بوسید، كه این براحتی می تواند فقط یك بوسه باشد. بعلاوه حتی اگر این اناجیل مستقیما هم می گفتند كه عیسی با مریم مجدلیه ازدواج كرده بود، هیچ اعتباری نداشتند چون این اناجیل اناجیل دروغین هستند كه نوشته شده اند تا به مسیح فقط تصویری عرفانی بدهند.
اگر عیسی مسیح ازدواج كرده بود، كتاب مقدس این را به ما می گفت، و یا اشاره ای به آن می شد. كلام خدا در مورد موضوعی به این مهمی هیچ وقت ساكت نمی ماند. كتاب مقدس به مادر عیسی، پدر خوانده اش، و خواهر و برادرهای ناتنی اش اشاره می كند، پس چرا باید از اشاره به زن او غفلت نماید؟
از نظر مفسرین قرآن هم عیسی(ع) ازدواج نكرده است و اینكه می گویند او با فلان شخص ازدواج كرده بوده یا دروغ بستن به پیامبر خدا است و یا اینكه با مستند سازی می خواهند ازدواج عیسی(ع) را جزء باورهای اعتقادی مطرح سازند.
در نهج البلاغه خطبة 160 این عبارت آمده است: امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ در توصیف حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ می‎فرمایند: «...لم تكن له زوجة تفتنه و لا ولد یحزنه...»؛ یعنی عیسی ـ علیه السّلام ـ نه همسری داشت كه او را فریفتة‌خود سازد و نه فرزندی كه باعث حزن و اندوه او شود.

احتمال دیگری به ذهن می‎رسد كه با ذكر دو نكته بیان می شود:

1. حضرت عیسی و یحیی ـ علیهما السّلام ـ هر دو،همزمان با هم و در یك منطقه بوده‎اند؛ یعنی در شرایط فرهنگی و اجتماعی واحدی می‎زیسته‎اند.
2. خداوند برای هر قومی پیامبری از میان خودشان می‎فرستد؛[ بقره/ 129 و 151؛ آل عمران/ 164؛ مؤمنون/ 32؛ جمعه/ 2] یعنی پیامبر هر قومی بر اساس شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه خود مبعوث شده و برنامه‎ای مناسب با آن محیط برای هدایت و مبارزه با انحرافات آنها دارد.
بر اساس این دو نكته شاید بتوان چنین نتیجه‎گیری كرد كه انحرافات جامعه بنی‎اسرائیل در زمان این پیامبر به گونه‎ای بوده است كه یكی از راههای مبارزه با آن فرهنگ، ترویج زندگی زاهدانه و دنیاگریزی بوده است تا گرایش افراطی مردم به شهوات مهار شود. چنان كه توصیفاتی كه حضرت امیر ـ علیه السّلام ـ در نهج البلاغه از حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ آورده‎اند شاهد این است كه حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ بسیار زندگی زاهدانه‎ای داشته‎اند[نهج البلاغه، خطبه 160] و شاید همین عامل باعث شده است كه این دو پیامبر در آن زمان از تشكیل خانواده سرباز زده‎اند. و ناگفته نماند كه ایشان بنی‎اسرائیل را دعوت به ترك ازدواج نمی‎كردند و این را یك امر ارزش تلقی نمی‎كردند؛ بلكه مربوط به احوال شخصی ایشان بوده است، چنان كه ائمه ما نیز اعمالی خاص خود را داشته و بر دیگران لازم نبوده و نیست.
احتمال دیگری كه می‎توان ذكر كرد این است كه با توجه به خلقت خاص حضرت عیسی و نیز عمر كوتاه ایشان در دنیای مادی كه بیش از 31 سال نبوده و سپس غایب شده‎اند، حكمت خداوندی چنین اقتضاء می‎كرده است كه ایشان تشكیل خانواده ندهند.

---

منبع:پرسمان